گزارشی از کتاب جانستان کابلستان؛
روایتی جذاب از سفر به همسایه ناشناخته شرقی
خبرگزاری رسا ـ جانستان کابلستان تصویری جذاب از همسایه ناشناخته شرقی، برای خوانندگان به نمایش می گذارد. تصویری که در پایان می تواند اندیشه سفر به افغانستان را برای بسیاری از مخاطبانش ایجاد کند. نویسنده به خوبی توانسته است در این کتاب برخی تلقی های نادرست از ناامنی و ترس ناشی از عدم شناخت از افغانستان را برای خواننده اش تصحیح کند و شناخت دقیق تری از این همسایه را به ارمغان بیاورد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نویسنده کتاب جانستان کابلستان به خوبی توانسته است در این کتاب برخی تلقی های نادرست از ناامنی و ترس ناشی از عدم شناخت از افغانستان را برای خواننده اش تصحیح کند و شناخت دقیق تری از این همسایه را به ارمغان بیاورد.
متن زیر گزارشی از این سفرنامه به همسایه ناشناخته شرقی کشورمان است.
کتاب جانستان کابلستان نوشته رضا امیر خانی شروع خوبی دارد. سفرنامه سفر این نویسنده به کشور همسایه افغانستان با ماجرای سفر وی به دماوند، بام ایران شروع می شود. از همان ابتدا مخاطب درگیر تلاش های مکرر و ناموفق نویسنده برای فتح قله دماوند می شود، البته اشارات گاه و بیگاه به مسایل سیاسی و درگیری های فتنه 88 نیز در این جذابیت بی تاثیر نیست.
جانستان کابلستان داستان سفر ناگهانی امیرخانی به افغانستان است که برای بسیاری از ایرانیان با ناامنی، مواد مخدر و کارگران ساختمانی حاضر در کشورمان شناخته می شود. امیرخانی اما در سفرنامه خود جلوه دیگری از این همسایه را برای ما به نمایش می گذارد. ماجرا این است که نویسنده در سفری خانوادگی به مشهد مقدس، هوای سفر به افغانستان پیدا کرده و بدون برنامه ریزی قبلی با همسر و فرزند کوچکش راهی این کشور می شود. این داستان تا همین جا هم به اندازه کافی جذاب هست که خواننده را با خود همراه کند تا ببیند آخر و عاقبت این سفر ناگهانی به همسایه ناشناخته ما، برای این نویسنده و خانواده اش به کجا می انجامد. اتفاقات بعدی کتاب و فصل های به نگارش در آمده حاصل از تجربیات امیرخانی در افغانستان نیز چیزی از این جذابیت کم نکرده، بلکه آن را دو چندان می کند.
نثر امیرخانی در این کتاب نیز مانند دیگر نوشته هایش روان و جذاب است. تلاش برای شرح جزئیات زندگی در افغانستان و استفاده از اصطلاحات محلی، در کشوری فارسی زبان، لطافت کتاب را دو چندان کرده است.
کتاب با ورود امیرخانی به افغانستان و سفر به هرات وارد بخش اصلی اش می شود. نویسنده تلاش کرده است، آنگونه از اتفاقات ریز و درشت سفر خود برای مخاطب روایت کند که وی را نیز در این سفر با خود همراه نماید و تجربه اش را با او قسمت کند. از این منظر خواندن این کتاب برای کسی که جز همان تلقی مشهور، چیز دیگری از افغانستان نمی داند، فرصت مغتنمی است و زاویه های جدیدی از این کشور را برای او روشن می سازد.
امیرخانی تلاش کرده است نگاهی منصفانه به افغانستان داشته باشد، خوبی ها و بدی ها و ضعف ها و قوت های کشوری که سال هاست دچار نابسامانی بوده و اکنون نیز تحت اشغال نظامیان خارجی، با یک دموکراسی نیم بند اداره می شود.
جانستان کابلستان در 9 فصل تنظیم شده که شامل پیش در آمد کتاب نیز می شود. انتخاب عناوین فصل ها همراه با ابهام است. اگر چه این عناوین ناظر به مضمون اصلی فصل است اما در نگاه اول، کمک زیادی به مخاطب در پیش بینی آنچه در فصل آتی کتاب در انتظار اوست، نمی کند. عناوینی مانند «زائر زار و نزار مزار» و «بلخ؛ الخ ...» . البته امیرخانی خود در پایان فصل «متواترات هرات»، توضیحی کوتاه از علت انتخاب این اسامی ارائه کرده است.
نویسنده به مناسبت در جای جای کتاب به انتقاد از برخی رفتارهای نسنجیده و برنامه های بدون مطالعه مدیران سیاسی و فرهنگی کشورمان در افغانستان نیز می پردازد و خواننده را در مواجهه با تصاویری آشنا از کشور، بیشتر با خود همراه می نماید. به همین ترتیب امیرخانی در سفرنامه خود تنها به مشاهداتش اکتفا نکرده و گاه گاه از مراجعات تکمیلی کتابخانه ای نیز برای غنای متن استفاده نموده است.
تاریخ، جغرافیا، فرهنگ، جامعه، سیاست و زندگی روزمره مردم افغانستان در کتاب جانستان کابلستان مورد اشاره قرار گرفته است. پرداختن به وجوه مختلف زندگی مردم همسایه شرقی کشورمان، کتاب را از حالت یکنواخت خارج کرده و به آن تنوعی مطلوب بخشیده است. حضور در مزار خواجه عبدالله انصاری و حلقه دراویش، سخنرانی در دانشگاه هرات، سفر با خطوط هوایی داخلی افغانستان، دیدار گذرا از کابل و مزار شریف و مشکلات پیش آمده در مسیر بازگشت، موجب می شود که خواننده با نویسنده احساس همراهی کند و در میانه راه، کتاب را رها نکند. امیرخانی در سفرنامه اش، حضور نیروهای اشغالگر را نیز نادیده نگرفته و بدان اشاراتی دارد.
جانستان کابلستان حکایت شیرینی است از همسایه ای که کمتر از آن خبر داریم و آنچه در ذهن اکثر ما از این همسایه وجود دارد، تطابق زیادی با واقع ندارد. این سفرنامه می تواند بخشی از تلقی غلطی که عمدتا به واسطه تسلط روایت رسانه های غربی، حتی بر رسانه ها و مخاطبان ایرانی حاصل شده است را تصحیح کند. لحظه هایی مانند خاطرات شیرین مردم افغانستان که سالیان طولانی در ایران بوده اند و یا شناخته شدن امیرخانی به عنوان یک نویسنده ایرانی در یک کتاب فروشی در کابل از سوی صاحب مغازه، نشانه ای از تاثیر و تبادلات فرهنگی اجتماعی بین دو همسایه است که به کام خواننده ایرانی شیرین می آید.
کتاب شامل برخی تصاویر است که بر خلاف روال معمول اینگونه کتاب ها نه در فصل مجزایی در پایان کتاب که در میانه کتاب و داخل فصل ها منتشر شده است. به نظر می رسد تلاش شده تا تصاویر و ارتباط آنها با هم، به مخاطب برای فهم بهتر متن و فضای نوشته کمک کند که تا حدودی نیز چنین است اما اگر انتشار تصاویر نظم بیشتری می یافت و برای تصاویر، توضیح نوشته می شد، به نظر بیشتر می توانست به ارتباط مخاطب با فضای نوشته کمک کند.
این کتاب نیز مانند دیگر نوشته های امیرخانی با ویراستاری خاص وی به چاپ رسیده است. «رسم الخط این کتاب مطابق دیدگاه مولف است»، این جمله در ابتدای کتاب خواننده را برای مطالعه متن با نگارش خاص امیرخانی در جدانویسی آماده می کند. این شیوه جدانویسی مخصوص امیرخانی، اگر چه برای خوانندگان کتابهایش زیاد غیر عادی نیست، اما باز هم در برخی موارد سرعت خواندن را کم می کند و مخاطب را با شکلی نامانوس از کلمات مواجه می سازد. این مسئله برای خوانندگانی که با شیوه امیرخانی در نگارش آشنا نیستند با شدت بیشتری همراه است.
نثر کتاب در بیشتر نقاط جذاب و گیراست، اما برخی از بخش ها نیز مانند روایت تاریخی امیرخانی در آغاز فصل «متواترات هرات»، و جدا شدن از روزنوشت های سفرنامه ای، برای خواننده کمتر جذاب و تاحدی کسل کننده است. اگر چه اینگونه فرازها به اندازه ای در کتاب تکرار نشده است که جلوی خواندن روان متن را بگیرد.
امیرخانی در این کتاب تصویری جذاب از همسایه ناشناخته شرقی، برای خوانندگان به نمایش می گذارد. تصویری که در پایان می تواند اندیشه سفر به افغانستان را برای بسیاری از مخاطبانش ایجاد کند. نویسنده به خوبی توانسته است در این کتاب برخی تلقی های نادرست از ناامنی و ترس ناشی از عدم شناخت از افغانستان را برای خواننده اش تصحیح کند و شناخت دقیق تری از این همسایه را به ارمغان بیاورد. این کتاب از سوی دیگر تلنگری هم دارد به کاستی های مدیران و مسئولان و شخصیت های سیاسی و فرهنگی در برنامه ریزی و استفاده بهینه از فرصت یک همسایه فارسی زبان در شرق کشور. سرمایه ای که علی رغم تمام هزینه های کشور برای آن، مانند مبارزه با مواد مخدر و کسب رتبه یکی از بزرگترین کشورهای مهاجر پذیر، استفاده بهینه ای از آن نشده است.
خواندن این کتاب برای کسانی که به ادبیات و سبک نگارش رضا امیرخانی علاقمند هستند، جذاب و شیرین است. همچنین این کتاب تصویری واقعی و دقیق از یک سفر زمینی برنامه ریزی نشده به افغانستان به مخاطب می دهد و از این منظر یک بار خواندن آن برای کسانی که قصد سفر به افغانستان را دارند، اطلاعات و توصیه های مفیدی دارد.
جانستان کابلستان در 348 صفحه، توسط نشر افق با قیمت 6500 تومان به چاپ رسیده است. /914/ز502/ر
ارسال نظرات