۰۶ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۸:۰۷
کد خبر: ۲۴۳۰۳۷
در شماره 298 ماهنامه سلام بچه‌ها می خوانیم؛

ماجرای شهید چمران و زمین پوشیده از گل‌های شقایق

خبرگزاری رسا ـ وقتی این ماجرا به گوش امام خمینی رحمةالله‌علیه می‌رسد، امام می‌گوید: من چمران را دوست داشتم، اما الآن بیشتر دوست دارم.
شماره 298 ماهنامه سلام بچه‌ها

 

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، شماره 298 ماهنامه سلام بچه‌ها دربردارنده موضوعات «صفحه خدا، دوست من شیفته گل‌هاست، به خاطر پدر و مادر و ...، روزهای دی، مهمان ـ غصه‌های چند روزه – خط نامرئی ـ جنس درخت، این آدم‌ها، حکایت آن مرد عاشق همیشه تنها، با گذشتگان قدمی بزنیم، مامان با شکوه من، خانه ما چه شکلی است، نکاتی درباره سبزی‌ها و حقایق جالبی درباره بدن انسان» است.

 

در بخش با گذشتگان قدمی بزنیم، آمده است: «روزی عارفی نمازش به درازا کشید، در حین نماز، مردی را دید که با دیده تحسین وی را نگاه می‌کرد. نمازش که تمام شد، به مرد گفت: آن‌چه از من دیدی تو را به شگفتی نیاورد؛ زیرا ابلیس نیز روزگار درازی با دیگر فرشتگان به پرستش خدا مشغول بود.»

 

از دیگر مباحث این ماهنامه «خجالت نکش حر اولین دشمن اولین شهید، دامن چین‌دار، لحظه رسیدن، روز هوای پاک، حالا که ما رفتیم، داستان کوتاه، تختی، بچه موش‌های پیش رو، مرده‌های دوست‌داشتنی، از انتقاد خوشم می‌آید، آگهی، کارخونه یخ و اشاره ـ گرگ و میش ـ شقایق وحشی ـ سه‌گانی» است.

 

در گفتار حالا که ما رفتیم در رابطه با شهید چمران آمده است: «شهید چمران را که می‌شناسید، همه زندگی، درس و دانشگاه را رها کرده بود. آمده بود جبهه، تا به عشق خدا و کشور، با دشمن بجنگد، در یکی از عملیات‌ها، در شبی مهتابی، همراه دوستان خود داشتند به دشمن شبیخون می‌زدند. در حین رفتن، ناگهان شهید چمران می‌ایستد و رو به همراهان می‌گوید: به زیر پاهای خود نگاه کنید. آن‌ها نگاه می‌کنند، زمین پوشیده از گل‌های شقایق است.

 

شهید چمران آن دشت را دور می‌زند و همراه یاران، از نقطه‌ای دیگر به دشمن حمله می‌کند. شهید چمران آن روز به دوستان خود چنین می‌گوید: ما نباید آن گل‌ها را زیر پای‌مان له کنیم.

 

حال آن‌که عراقی‌ها آن جا را با تیر و خمپاره شخم می‌زدند. وقتی این ماجرا به گوش امام خمینی رحمةالله‌علیه می‌رسد، امام می‌گوید: من چمران را دوست داشتم، اما الآن بیشتر دوست دارم.»

 

عناوین «مرد نماز، حسرت سادگی گذشته ـ شاید به این دلیل استعداد نباشد، عکس و نور، قناد باید اخلاقش مثل شیرینی‌هایش باشد، کوچه گلاب، منگوله‌ای به شکل هندوانه، روضه خلد و تبدیل یک 8 کوچولو» در این شماره از ماهنامه دیده می‌شود.

 

این ماهنامه خاطراتی را به مناسبت سالگرد آیت‌الله سیداحمد خوانساری در بخش مرد نماز به نگارش آورده که می‌خوانیم: «قبل از دیدن آقا فکر می‌کنم آن‌قدر جدی هستند که کسی نمی‌تواند زیاد پیشش بنشیند و هم‌صحبتش شود؛ ‌چه رسد به این که با او شوخی بکند.

 

وقتی به خانه‌شان می‌روم، می‌بینم فکرم اشتباه بوده است. آقا آن‌قدر مهربان و خودمانی هستند که باورت نمی‌شود. تازه یکی از شاگردانش نیز با دیدن پول‌هایی که روی میزش است، با او شوخی می‌کند و ضمن اشاره به پول‌ها می‌گوید: استاد اون‌هایی که می‌گن به وجه (صورت) شما علما نگاه کنیم ثواب می‌بریم، منظورشون از وجه چی‌ بوده؟ وجه نقد یا صورت‌های نورانی‌تون؟ آقا می‌خندد، خنده‌شان با نمک و دوست‌داشتنی است.»

 

علاقه‌مندان جهت تهیه این ماهنامه می‌توانند با شماره تلفن 37739998 ـ 025 تماس بگیرند.

 

قابل ذکر است، شماره 298 ماهنامه فرهنگی نوجوانان ایران سلام بچه‌ها، سال بیست و پنجم، شماره 10، ویژه دی ماه 1393 به صاحب‌امتیازی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم و مدیرمسؤولی سعید روستاآزاد در 84 صفحه و با قیمت 2500 تومان راهی بازار نشر شده است./992/ن602/ق

ارسال نظرات