دومین سلسه نشست «گفتار قرآن در ذهن و اندیشه ناصر خسرو» برگزار شد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حسن بلخاری استاد دانشگاه در سلسه درس گفتارهای با موضوع «قرآن در ذهن و اندیشه ناصر خسرو» که چهارشنبه در مؤسسه فرهنگی شهر کتاب برگزار شد، با اشاره به کتاب زاد المسافر اثر ناصر خسرو، گفت: کتاب زاد المسافر همراه با 24 قول است و این کتاب قطور نزدیک به 500 برگ دارد.
وی افزود: امر معقول مبنای عقل محسوس است و در کتاب زاد المسافر اصل بر این است که هر کس که امر محسوس را درک نکند، معقول و صاحب این جهان را نمی شناسد.
این استاد دانشگاه عنوان کرد: ابتدای قول کتاب زاد المسافر بر اساس روش تحقیق شناسی است و این کتاب بر اساس درک محسوس و رسیدن به معقول است.
بلخاری با اشاره به قول 17 کتاب زاد المسافر که در باب مبادی قرآن کریم است، تصریح کرد: ناصر خسرو در کتاب زاد المسافر در قول دوم کتاب به حواس ظاهر و در قول سوم کتاب به حواس باطن می پردازد و حقیقتی درباره کتاب قرآن را مطرح می کند، حواس ظاهر حس پنج گانه است و ناصر خسرو سمع را اشرف حواس می داند.
وی با اشاره به حواس باطنی نفس بیان کرد: از دیدگاه ناصر خسرو وهم، تخیل، خیال، فکر و ذکر از حواس باطنی نفس است در حالی که ابن سینا ابتدا خیال و بعد متخیله را به عنوان حواس باطن می داند.
استاد دانشگاه گفت: بشر به واسطه تخیلش بشر شده است و اگر فاقد تخیل بود قابلیت ابداع کردن را نداشت، آدمی ابتدا به ابداع و نه عقل شکوفا می شود.
بلخاری با بیان این که ابن سینا بین خیال و تخیل تبعیض قائل شد، خاطر نشان کرد: ناصر خسرو می گوید کار تخیل این است که اضافه ها و زائده ها را بپیراید و حقیقت را نشان دهد، قول نیازمند ابزار مادی است و کتابت هم نیازمند ابزار مادی همچون قلم و دوات است.
وی افزود: قوه تخیل مواد زائد را از قول و کتابت پیرایش می کند و قوه تخیل قادر است بیان و کتابت را حذف کند، کار تخیل پیراستن ماده از معنا است تا معنای تجرد در جان و دل حاصل شود.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: روش درک معنا الزاماتی دارد و محور کتاب زاد المسافر جستن روحانیت از جسمانی نیست، ناصر خسرو در این کتاب الزامی نمی بیند که عالم ماده را تشریح کند، در حالی که در پس هر ماده ای معنا و در پس هر ظاهری باطنی است.
بلخاری در رابطه با کتاب قرآن در آثار ناصر خسرو بیان کرد: برخی مفسران معتقد هستند که جبرائل به صورت جوان زیبا روی ظاهر می شد و به صورت لفظ و نه معنا قرآن را بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل می کرد، اما ناصر خسرو جبرئیل را فرشته می دانند و معتقد است که وحی دارای لفظ نیست.
وی خاطرنشان کرد: ناصر خسرو قوه تخیله را مطرح می کند در حالی که فارابی خیال پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را قوی می داند، پیامبر قصد تصرف در وحی را ندارد و شیاطین قصد دارند وحی را بربایند.
استاد دانشگاه با بیان این که ناصر خسرو معتقد بود هر که بپندارد قرآن به صورت لفظ بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل شده است، مشرک است، عنوان کرد: قرآن کریم از دید ناصر خسرو به حقیقت معنا است و کلام ناصر خسرو حجیت را از لفظ می ستاید و الفاظ و ظاهر قرآن را نادیده می گیرد در حالی که حدیث وجود دارد که نگاه کردن به قرآن هم ثواب دارد.
بلخاری گفت: در قرآن لفظ حجیت دارد و ناصر خسرو با این معانی می خواهد چه کند؟ قول کتابت را در عرصه معقول و نه در عرصه محسوس باید درک کرد.
وی با خواندن بخشی از قول 17 کتاب زاد المسافر ناصر خسرو، افزود: ناصر خسرو فرشته را جسم نمی داند و معتقد است که روح است، همچنین معتقد است که نباید خیال کرد که جبرئیل بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل شد و قرآن را به آواز بر او خواند و این موارد را مطرود می داند.
استاد دانشگاه با بیان این که در قول 17 مهم ترین منبع درک قرآن است، عنوان کرد: خداوند هم قول و هم کتابت دارد و ناصر خسرو کتابت را از گفتار افضل و اشرف می داند، در قول لفظ متمایزی بین انسان و حیوان نیست، به این دلیل که حیوان هم دارای اصوات است.
بلخاری در ادامه با اشاره به اعتقاد ناصر خسرو در رابطه با کتابت قرآن، گفت: هیچ موجودی نیست که مانند انسان بنویسد و معتقد است که قرآن می بایست به صورت کتابت بر انسان نازل می شد، کتابت محصور زمان و مکان نیست و آیندگان می توانند آن را بخوانند.
وی با بیان این که پیامبر عده ای را مامور کتابت قرآن کرد، بیان کرد: برای همین کتاب قرآن ماندگار شد.
استاد دانشگاه گفت: ناصر خسرو کتابت را برای انسان ها با ارزش می داند و برای پیامبران دارای ضعف می داند.
وی با اشاره به افلاطون گفت: کل تاریخ فلسفه غرب حاشیه و پاورقی آثار افلاطون است و آثار او به صورت دیالکتیک است و به خاطر ارادتش به سقراط با او صحبت می کند، افلاطون می گوید گذشته را به یاد بیاورید و سقراط معتقد است که مامایی علم است و علم را می زایند.