نشست نقد کتاب «عصرهای کریسکان» در غرفه سوره مهر برگزار شد
به گزارش خبرگزاری رسا، نشست بررسی کتاب «عصرهای کریسکان» شامل خاطرات امیر سعیدزاده و سودا حمزهای از دوران دفاع مقدس در غرفه سوره مهر نمایشگاه بین المللی کتاب تهران برگزار شد.
در این نشست کیانوش گلزار راغب، خاطرهنگار «عصرهای کریسکان» گفت: اگر ما بخواهیم خاطرات به صورت خام روایت کنیم، فکر میکنم خاطره به سمت رکود میرود. پس ما میتوانیم از ظرفیت داستان استفاده کنیم تا مخاطب را جذب کنیم اما نباید وارد تخیل هم بشویم.
وی ادامه داد: در دوران دفاع مقدس نمیتوانیم احساس را از راویان دور کنیم و ممکن است خاطرات شکل داستانی هم بگیرد. شاید افراد خاصی میان رزمندگان باشند که خاطراتشان خاص باشد مثل آقای سعیدزاده. بویژه به خاطر مدت زمان زیادی که در جبهه بوده و همچنین تجربه اسارت و زندانی که داشته است.
گلزار همچنین گفت: راوی کتاب، رزمندهای بوده که از دست ساواک فرار و چند نوع اسارت را تجربه کرده. پس شخصیت خاصی داشت که وارد نگارش خاطرات او شدم. اینقدر خاطراتش زیاد بود که باید حواسم جمع میشد که سر و ته کتاب در خاطرهنویسی از دستم درنرود.
گلزار با بیان اینکه میتوانیم در دل خاطرات، آثار چندروایی تولید کنیم گفت: دوست داشتم داستان آقای سعیدزاده را از نگاه چهار شخصیت روایت و اینها را به هم وصل کنم. البته میخواستم خاطرات از جزیرهنویسی خارج شود و به جای چهار کتاب همه را یکی کنم تا خواننده به یک اطلاعات کلی برسد.
این نویسنده در عین حال افزود: فکر میکنم باید همچنان سراغ سوژههای خوب دفاع مقدسی رفت تا آثار درخشانتری داشته باشیم. در «عصرهای کریسکان» استعداد آقای سعیدزاده هست که بروز یافته است.
گلزار راغب درباره تفاوت «عصرهای کریسکان» با کتاب قبلی خود نیز یادآور شد: «شنام» از ابتدا تا انتها یکنواخت است و خواننده را نگه میدارد. در «عصرهای کریسکان» سعی کردم هر فصل طوری باشد که جداجدا نیز خواننده بتواند با آن جذب شود. فعلا هم نیاز نمیبینم وارد داستانگویی و رمان نوشتن بشوم.
در ادامه این نشست امیر سعیدزاده که «عصرهای کریسکان» خاطرات او را دربرمیگیرد، گفت: ما فرصت کتابخوانی در آن دوران نداشتیم و دورانی نبود که ناشر و نویسنده به جمعآوری خاطرات زمان جنگ بپردازند. ولی حالا کتاب زیاد میخوانم اما به سبک کتاب فعلی چندان مطالعه نکرده بودم.
این رزمنده توضیح داد: هر مخاطبی ممکن است همه یا بخشی از کتاب را بپذیرد. نویسنده برای ثبت خاطراتم سنگ تمام گذاشت و به زیبایی کتاب را نوشت. این کتاب تنها قسمتی از واقعیت است و داستان هم نیست. بزرگترهای زیادی هستند که باید درباره جنگ تحمیلی حرف بزنند و خاطره بگویند نه من و امثال من.
سودا حمزهای، نیز در این نشست گفت: دوست داشتم که «عصرهای کریسکان» نوشته شود تا خانمها بفهمند باید مثل شیرزن پشت همسرانشان باشند. امیدوارم گفتن این خاطرات نتیجه بدهد. تک تک جزییات، خاطرات کتاب را جذاب میدانم چون واقعیت زندگی ما بود. هر کلمه آن میتواند بر روی افراد جامعه نتیجه بدهد./998/د102/ق
منبع: انتشارات سوره مهر