شصت و ششمین شماره فصلنامه ذهن منتشر شد
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، شصت و ششمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی ذهن از سوی سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شد.
در این شماره از فصلنامه ذهن، میخوانیم:
بررسي و نقد نظرية اشراقيِ نفس
مهدي عباسزاده
چکیده: این مقاله در صدد تبيين نظرية شهابالدين سهروردي (شيخ اشراق) دربارة نفس ناطقه انساني و بررسي و نقد اين نظريه از منظر ديگر متفكران، بهويژه صدرالمتألهين و برخي از محققان معاصر است. سهروردي ابتدا به تعريف نفس با دو رويكرد مشائي و اشراقي و سپس اثبات وجود نفس و تجرد آن ميپردازد. او نهايتاً با بهرهگيري از كاركردهاي وجودشناختي و معرفتشناختيِ عامل «اشراق»، هويت نفس را نور محضِ مجرد معرفي ميكند و در اينجا تغيير و گذاري جدي از رويكرد مشائي به رويكرد اشراقي را به نمايش ميگذارد. ديدگاههاي سهروردي در باب نفس و مسائل پيرامون آن، از جمله نوآوريهاي مهم فلسفيِ وي هستند؛ ليكن برخي از متفكران، بهويژه صدرالمتألهين و برخي از محققان معاصر نقدهايي را بر نظرية اشراقيِ نفس و مجموع مباحث سهروردي در اين عرصه وارد ساخته و ديدگاههاي وي را به چالش كشيدهاند. بر مبناي اين نقدها، به نظر نگارنده، ميتوان ضمن اذعان به كوشش سهروردي در ارائه دستگاه مفهومي جديد، انسجام دروني آراي وي و اهتمام وي به تعيين نقش معنويت در ارتقاي نفس، برخي از آراي او در باب نفس را ناكافي ارزيابي كرد.
طریق عرفانی معرفت بر اساس تعلیقات امام خمینی بر مصباحالانس
غلامرضا حسینپور
چکیده: امام خمینی رحمة الله علیه در تعلیقات خود بر مصباحالانس که عالیترین نظریات او در حوزه عرفان فلسفی است، در پی ساختن طریقی عرفانی برای معرفت نیز هست. از منظر ایشان بهترین طریق ادراک و معرفت به حقایق اشیا طریق کشف و شهود است. اساساً مباحث معرفتشناسی در لسان امام رحمة الله علیه، با تعبیراتی چون حضور و استحضار بیان میشود که حضور اتفاقی در بیان امام رحمة الله علیه، همان علم انفعالی حکیمان و استحضار، همان علم کسبی و لذا آگاهانه است. امام رحمة الله علیه، علم و ادراک حقیقت را غیر از شهود و حضور نزد حقیقت میداند.
در واقع امام رسیدن به کنه وجود را با فکر و علم و ادراک میسر نمیداند، بلکه مشاهده و مکاشفه را راه حل مسئله میداند. از این منظر، فکر حجاب است و علم، حجاب بزرگتر و لذا معرفت، مطلوب است و فکر در ذات حق تعالی، نامطلوب. فکر از منظر امام، سبب کثرت و علم شهودی و معرفت حضوری، سبب وحدت است.
مبانی معرفتشناختی اخلاق با تأکید بر اندیشههای کلامی سید مرتضی
وحید پاشایی
هادی صادقی
چکیده: توجه به مبانی اخلاق برای دستیابی و شناخت دستورالعملهای معین رفتار انسانی، یکی از ضروریات حوزه نظری اخلاق است. مبانی معرفتشناسی از جمله مبانی مطرح در حوزه فرا اخلاق است که به تعیین ملاکهای کلی در شناخت احکام و گزارههای اخلاقی پرداخته است و منابع و راههای معرفتی را میکاود و ارزشگذاری میکند. این مقاله در صدد است با تکیه بر اندیشههای کلامی سید مرتضی، مبانی معرفتشناسی اخلاق را شناخته، میزان تأثیر آنها در معرفت اخلاقی را بیان کند. حس و شهود و عقل و وحی با زیرمجموعههایی همچون نظر و تحقیق، علم، حسن و قبح عقلی در حوزه عقل و قرآن، اخبار و روایات، نسخ و اجماع ارکان، مبانی معرفتشناسی از دیدگاه سید مرتضی را تشکیل میدهند که به نظر میرسد در نگرش سید مرتضی عقل مهمترین منبع معرفتی در اخلاق به شمار میآید و میتوان پذیرش آن را به مثابه نخستین گام برای شناخت و در نتیجه توانایی بر انجام تکالیف اخلاقی دانست. دیگر منابع معرفتی اخلاق در صورت اثبات منبعیت آنها نیز اعتبارشان را از عقل گرفته، در رتبه پایینتر معرفتشناسی اخلاقی قرار میگیرند.
کاربست نظریه پیش نمونه و شبکه شعاعی در معناشناسی شناختی تقوا در قرآن
مریم نیلیپور
علیرضا قائمینیا
شعبان نصرتی
چکیده: این مقاله به معناشناسی واژگانی تقوا و برخی مشتقات آن با استفاده از نظریه شبکه شعاعی اختصاص دارد. این نظریه که یکی از نظریات مهم در معناشناسی شناختی است، از نتایج مبحث "مقولهبندی"محسوب میشود.
با استفاده از نتایج این نظریه میتوان به یکی از ابزارهای مؤثر معناشناسی شناختی برای تحلیل واژگانی معنا، تحلیل چند معنایی و توسیع معنایی در سیاقهای مختلف دست یافت. طبقاین نظریه، هر واژه دارای یک حالت مرکزی یا پیشنمونهای است؛ اما واژه میتواند در سیاقهای مختلف توسعه معنایی پیدا کند که این توسعه معنایی در یک شبکه معنایی صورت میگیرد. از آنجا که واژه تقوا با ورود در فرهنگ دینی و قرآنی دچار تغییر و توسیع معنایی گردیده است، کاربرد این نظریه برای آن میتواند تغییرات معنایی آن را در قرآن تحلیل کرده، با نظر به معنای دقیقتری از واژه به مفهومسازی دقیق آیات مرتبط با آن دست یابد.
بررسي تحوّل معناشناختی واژه حُبّ در قرآن کریم نسبت به ادبیّات عصر جاهلی
علی صیادانی
مهدی شفائی
محمدصالح شریف عسکری
چکیده: بعثت پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآله و سلم و نزول قرآن کریم، بهتدریج باورها، جهانبینی و هنجارهای جامعه جاهلی را تغییر داد و آن را به سمت مفاهیمی والاتر و عمیقتر رهنمون ساخت. این تحوّل و انقلاب عقیدتی- اجتماعی، ناگزیر نظام زبانی را نیز با دگردیسی عمیقی درگیر نمود؛ چرا که «زبان» به مثابه پدیدهای اجتماعی- فرهنگی پیوند چندسویه و متقابلی با بافت اجتماعی و نظامهای ارزشی جامعه دارد و هر گونه تغییر در چارچوبهای فکری و عقیدتی جامعه با فهم نشانههای زبانی مرتبط است.یکی از وجوه شایسته توجه در تغییر نظام ارزشی جامعه صدر اسلام، تغییر بنیادینی است که در مفاهیم «حُبّ» (= عشق) و مشتقّات آن رخ داد؛ بهطوریکه در قرآن کریم، دایره معنایی این واژه با مفهوم مستفاد از آن در دوره جاهلی، تغییر اساسی یافت. محور همنشینی واژه «حُبّ» در هنجارهای ادبی- اجتماعی جامعه جاهلی به محبوبههای شاعران و ابطال و آثار مسکن و کاشانه و دیار آنها محدود میشد و مفاهیم والا و چالشبرانگیز اعتقادی، مورد توجه و عنایت نبود؛ امّا در رهیافتهای معناشناختی قرآن کریم، حوزه معنایی «حب» رنگ اعتقادی- اسلامی به خود گرفت و نظام دلالی آن، از حب و عشق زمینی به حب الهی و محبّت چندسویه متعالی خدا- انسان تغییر جهت داد؛ بهطوریکه قرنهاست محورها و حدود حب الهی محل بحث اندیشمندان و چه بسا تکوین نحلههای خاص عقیدتی نیز بوده است. مقاله حاضر با عطف توجه به این موضوع مهم، تلاشی است جهت بررسی تحول معناشناختی واژه حب و مشتقات آن در قرآن کریم.
بررسی دیدگاه دوگانهانگاری ویژگی ها با تأکید بر شبه پدیدارانگاری و استدلال تصورپذیری زامبی
محمد مهدیپور
عبدالرسول کشفی
چکیده: «طبیعتگرایی» دیدگاهی است که جهان را صرفاً پدیدآمده از جواهر مادی میداند. یکی از مهمترین شاخههای این دیدگاه در حوزه ذهن و بدن، دیدگاه «دوگانهانگاری ویژگیها» است. بر مبنای این دیدگاه، جواهر مادی علاوه بر ویژگیهای فیزیکی، در شرایط معینی میتواند واجد ویژگیهای ذهنی (غیرفیزیکی) نیز باشند. همبستگی بین این دو دسته ویژگی، به واسطه آموزه «وقوع تبعی منطقی جهانی» قابل تبیین است. در این نوشتار ضمن بیان دیدگاه دوگانهانگاری ویژگیها میکوشیم چالشهای پیش روی آن را مطرح کنیم.
به این منظور استدلالهای «تصورپذیری زامبی» و «طیف معکوس» که علیه دیدگاه مورد بحثاند، بیان میشوند و نشان داده میشود که اگرچه این استدلالها نمیتوانند چالشی برای رویکرد «یگانهانگاری راسلیِ» دیدگاهِ دوگانهانگاری ویژگیها به شمار آیند، همچنان میتوان نشان داد که دوگانهانگاری ویژگیها در هر دو شکل راسلی و غیر راسلی آن، به «شبه پدیدارانگاری» میانجامد که از یک سو دیدگاهی خلاف شهود است و از سوی دیگر میتوان شاهدی بر نادرستی آن ارائه داد.
علاقمندان ميتوانند جهت تکمیل اطلاعات و تهيه اين فصلنامه به وبگاه فصلنامه علمی پژوهشی ذهن و یا پایگاه اینترنتی سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی مراجعه کنند./998/د102/ق