پروژه روشنفکری اسلام رحمانی، استحاله اسلام را هدف گرفته است
به گزارش خبرگراری رسا به نقل از دفتر نشر معارف، نشست «اسلام رحمانی و حوزه انقلابی»، نخستین جلسه از سلسله جلسات دفتر نشر معارف با نویسندگان، با حضور حجت الاسلام حسن علی پور وحید، نویسنده کتاب «اسلام رحمانی؛ مبانی و مولفه ها» در قم برگزار شد.
حجت الاسلام علیپور در پاتوق کتاب مرکزی دفتر نشر معارف در قم گفت: «اسلام رحمانی» اصطلاحی نوظهور است که از یک دهه پیش وارد ادبیات نواندیشی دینی و سیاسی ایران شده است. اسلام رحمانی قرائتی همسو با مدرنیسم و در تقابل با اسلام سیاسی و سنتی است که خشونت زدایی، شریعت گریزی، معنویت محوری، تساهل مداری، گزینش گری، تقلیل گرایی و درونی سازی را در اسلام پی میگیرد.
سردمداران پروژه اسلام رحمانی در ایران
وی در ادامه گفت: مهندس مهدی بازرگان در دهه 40 و 50 شمسی، علی گلزاده غفوری در دهه 60، عبدالکریم سروش در دهه 70، مصطفی ملکیان در دهه 80 و محسن کدیور در دهه 90 متفکران شاخص اسلام رحمانی در ایران هستند. شخصیتهای یادشده، همگی در طیف روشنفکران دینی و عرفی گرای ایران میگنجند. این ویژگی، حکایت از راهبری و جلوداریِ نواندیشان عرفی گرا در این جنبش فکری دارد.
ادعای اسلام رحمانی
این نویسنده درباره ادعای اصلی اسلام رحمانی گفت: نظریه اسلام رحمانی مدعی است که اصل اسلام و چهره وحیانیِ آن سراسر رحمت است و جز لطافت و محبت ندارد. برداشت کنونی و رسمیِ اسلام سنتی، انحراف از نسخه اولیه است و به تدریج به خشونت و قساوت و شقاوت استحاله شده و هرگونه مظاهر خشونت اعم از حدود الهی، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر و حجاب و دیات و قصاص و مانند آن نماد خشونت هستند و از احکام عصری و زمانمند هستند که در روزگار ما اعتباری ندارند و با جدیدترین دستاوردهای عقل بشری ناسازگارند، همانند ناسازگاری با بیانیه جهانی حقوق بشر.
ماهیت روشنفکری و لیبرالِ اسلام رحمانی
پژوهشگر فلسفه و کلام جدید گفت: نظریه پردازان رحمانی می کوشند بر دو مفهوم رحمت و خشونت زدایی متمرکز شوند و این دو مقوله را برجسته سازند و به عنوان روح اسلام رحمانی و موتور محرک آن، شاخص نمایند. اما طرح رحمت و خشونت زدایی، سرپوشی موجه و مقبول است برای مفاهیم مادر و اساسی که همان لیبرالیسم و اومانیسم و سکولاریسم و پلورالیسم و سرمایه داری و دیگر مؤلفههای مدرنیته است.
نویسنده کتاب «مکتب در فرآیند نواندیشی» در ادامه گفت: اسلام روشنفکری یا رحمانی یا پروتستانیسم اسلامی، پتانسیلی برابر با پروتستانیسم مسیحی/ همان بلایی را که پروتستانها بر سر مسیحیت کاتولیک آوردند می خواهند بر سر اسلام بیاورند.
این پژوهشگر افزود: اسلام رحمانی مبانی تئوریک دینیِ قابل توجه ندارد و بیشتر یک شبهه عملی است تا علمی. اسلام رحمانی مبانی علمی و فکری محکم ندارد، یعنی برآمده از اجتهاد روشمند و مقبول و نظریه های اسلام شناسی نیست. به همین علت، عمل گرایی در آن شدید است و گاه تا 180 درجه چرخش فکری و عملی دارد.
انگیزه های میدانی مدعیان اسلام رحمانی
وی تقابل با اسلام سیاسی و انقلاب اسلامی را از مهمترین انگیزه های میدانی اسلام رحمانی دانست و اظهار داشت: برخی در داخل ایران اسلام رحمانی را به عنوان اهرم فشار بر رهبری استفاده می کنند تا بر اندیشه و سیره انقلابی گری، سازش ناپذیری، اسلام مقاومت و مواضع ضداستکباری ایشان تأثیر بگذارند و تا جای ممکن از آن بکاهند. آن گاه راه مصالحه با غرب هموارتر می شود و لیبرالیسم و سکولاریسم و سرمایه داری نهادینه میشود.
اسلام رحمانی و هدف گرفتن حوزه انقلابی
نویسنده کتاب «اسلام رحمانی؛ تحلیلی بر مبانی و مولفه ها» گفت: اسلام رحمانی در یکی از جدیترین عرصههایی که گام نهاده و توان خویش را تجربه میکند، حوزههای علمیه است. مهمترین ایدهای را که قرائت رحمانی در حوزه های علمیه دنبال می کند، هدف قرار دادن اندیشه انقلاب و به اضمحلال کشاندن آن است. تأثیرگذاری بر تفکر و روحیه انقلابی در حوزه ها میتواند مهمترین دستاورد اسلام رحمانی در این نبرد نوظهور و سرنوشت ساز باشد. طراحان و نظریه پردازان رحمانی به خوبی اهمیت این معارضه را دریافته اند و تأثیر بنیادین آن بر سرنوشت انقلاب و نظام را برآورد کردهاند. نفوذ در حوزه ها لیک با عناوین مختلف، راهبرد متفکران مرکزی رحمانی است و راه مقابله با آنها هم تقویت روحیه انقلابی در حوزههای علمیه است که بارها مورد تأکید رهبر معظم انقلاب هم بوده است.
وی گفت: مطالعه جریان های فکریِ زنده و حاضر در حوزه ها نشان می دهد که رحمانی اندیشی و بی تفاوتی در حوزههای علمیه هم جا باز کرده و طرفدارانی یافته. حتی برخی از فقها و مدرسان حوزه را نیز به وادی متناقض اسلام رحمانی کشانده، در حالی که فقه هرگز اسلام رحمانی را که از بیخ و بُن نافی شریعت و حدود الهی است، برنمیتابد.
حجت الاسلام علی پور وحید اندیشه رحمانی را یکی از مهم ترین آسیبهای حوزه انقلابی دانست و گفت: اسلام خنثی و بیتفاوت نسبت به حوادث جاری ایران و جهان، اسلام خاموش نسبت به بی عدالتیهای ملی و بینالمللی، اسلام متمایل به رفاه و اشرافیتزدگی و عافیت طلبی و ساکت نسبت به جریان اشرافیت طلب در میان مسؤولان، باعث اضمحلال و استحاله تدریجی اسلام و انقلاب خواهد شد و بساط انقلاب را از حوزه ها برخواهد چید.
اسلام رحمانی و پروژه نفوذ فکری و فرهنگی دشمنان
پژوهشگر فلسفه و کلام جدید گفت: رابطه اسلام رحمانی با نفوذ دشمن و زمینه سازیِ اسلام رحمانی برای نفوذ را در چند ساحت متفاوت می توان ترسیم کرد: در ساحت فرهنگی: اسلام رحمانی هیچ اعتقادی به حمله فرهنگی دشمن و تهاجم فرهنگی ندارد، بلکه سیلِ مخرب و ویرانگرِ فکری و فرهنگی دشمن سوی ایران و جهان اسلام را تعامل با دنیا و تعامل با جهان آزاد و مدرن می داند. از این رو نه اعتقادی به ایستادگی دارد و نه توصیه به مبارزه می کند. سیاست تساهل و تسامح بر دستگاه رحمانی نسبت به فرهنگ مهاجم حاکم است.
وی در ادامه گفت: در ساحت علوم اسلامی و انسانی هم اسلام رحمانی دروازه ای وسیع در حوزه علوم اسلامی و انسانی برای نفوذ بیگانگان است. در ساحت سیاسی، نظریه مدارا و صلح کل با جهان، تفاهم با قدرتهای بزرگ و سازش با کدخدای جهانی به راحتی میتواند زمینه ساز رخنه دشمن شود. در عرصه اقتصاد نیز آرمان نهاییِ نظریه رحمانی تبدیل ایران به یکی از کشورهای اقماری نظام سرمایه داری و انحلال و هضم شدن در لیبرالیسم اقتصادی جهانی است. هدف نهاییِ اسلام رحمانی، جهانی شدن است و به نظریهای مستقل و متفاوت از اقتصاد لیبرال باور ندارد. این تز انفعال و تسلیم در برابر اقتصاد مقاومتی میایستد که فقط به اتکای داخلی و استقلال و نوزایی درونی تأکید دارد.
شیوههای عملیاتی نفوذ رحمانی در جامعه
این نویسنده و پژوهشگر با طرح این سئوال که نفوذ رحمانی با چه شیوه هایی عملیاتی میشود؟ گفت: جریان نفوذ همه تلاش خود را می کند تا حاکمیت و حکومت را تغییر دهد. این تغییر گاه همراه با حذف و گاه با تغییر عقاید و افکار و گاه با تغییر در مسئولان و رهبران همراه است. از دیگر اهداف نفوذیها، تغییر فلسفه و سبک زندگی اسلامی و قرآنی است. استحاله اسلام ناب محمدی و تبدیل اسلام به دینی که جامه اسلام بر تن دارد و باطنش شیطان است؛ همانند قرآنی که معاویه و عمرو عاص بر نیزه کردند که مهمترین مقدسات مسلمانان را برای اجرای نیرنگ خود به خدمت گرفتند.
اهداف اسلام رحمانی
وی در پایان، تأمین ایدئولوژیک اپوزیسیون، کنترل نفوذ روزافزون اسلام ناب و انقلاب اسلامی، پشتیبانی فکری از گفتمان سازش با استکبار، فتح نرم و فرهنگی سنگرهای انقلاب، سکولاریزه کردن دین، لیبرالیزه کردن اسلام، حذف شریعت و مناسک و جایگزینی آن با معنویت های فردی و درونی، خلع سلاح اسلام سیاسی و انقلابی و سیطره سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و نظامی بر ایران و جهان اسلام، خلق اسلام خنثی به عنوان رقیب و جایگزین برای اسلام مقاومت در داخل جهان اسلام، هضم تدریجی فرهنگ دینی و ملی مسلمانان در مدرنیسم و حاکمیت تفکر جهانی بر اسلام و جوامع اسلامی برای بیرون کردن اسلام از صحنه رقابت با اندیشه غربی، به بن بست کشاندن ایده تمدن نوین اسلامی با همسو کردن فرهنگ اسلامی و غربی، سَرخورده کردن جوامع اسلامی و قبضه سرمایه های ملت های مسلمان، ترویج اسلام اشرافیت و سرمایه داری و عافیت طلب، خلق اسلام بی خطر برای دشمنان و استحاله فکری و فرهنگی جوامع اسلامی را از جمله اهداف اسلام رحمانی برشمرد./998/د102/ق