۱۹ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۳:۰۴
کد خبر: ۴۷۹۱۷۵
اندیشمند شیعه مصر در گفت‌و‌گو با رسا مطرح کرد؛

فقدان رهبری و خلاء نظریه ولایت‌فقیه دلایل اصلی شکست انقلاب‌های عربی

اندیشمند سیاسی مصر گفت: اخوان المسلمین یک گروه سلفی و قومیت‌گرا است و از بخت بدشان شخصی مانند مرسی را برای ریاست جمهوری معرفی کردند که هیچ سررشته‌ای از سیاست نداشت.
انقلاب مصر

خبرگزاری رسا ـ‌ گروه بین‌الملل: انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) در حالی به پایان چهارمین دهه عمر خود می‌رسد که بسیاری از انقلاب‌های منطقه با وجود سال‌ها تلاش و مبارزه مردم به شکست انجامیده است. نبود رهبری واحد، اختلاف سلیقه‌ها و برداشت‌های گزینشی از اسلام، چشم امید داشتن به استکبار جهانی و ارتباط با اسرائیل و عدم وجود اندیشه ولایت فقیه از مهمترین عواملی است که دکتر محمود دحروج اندیشمند شیعی مصر و از انقلابیان این کشور از آنها به عنوان دلایل اصلی شکست انقلاب‌های منطقه خصوصا انقلاب مصر پرده برداشت. در این گفت‌و‌گو به تشریح ابعاد مختلف انقلاب مصر و مقایسه میان آن با انقلاب جمهوری اسلامی ایران پرداختیم. آنچه که در ادامه می‌آید متن این گفت‌و‌گو است:

رسا ـ به عنوان سوال اول بفرمایید علت پیروزی انقلاب اسلامی ایران و شکست انقلاب‌های عربی منطقه را در چه چیزی می‌بینید؟
مهمترین چیزی که انقلاب ایران را از سایر انقلاب‌ها متمایز ساخته وجود رهبری عالم، مومن، زاهد، مدبّر و آگاه نسبت به حوادث اطراف است. این رهبری همچنین از بینش اسلامی شفاف، منطقی، عقلانی و الهی بهره گرفته است. از طرفی وجود ملتی که از این رهبر حمایت کرده و به گفتمان و اندیشه‌های وی ایمان داشته و تکیه گاهش خداوند است نیز از دیگر عوامل مهم پیروزی انقلاب است؛ گفتمانی که مبتنی بر نه شرقی و نه غربی است و تمامی مردم را تحت لوای واحد جمع می‌کند که این گفتمان در مساله ولایت فقیه به عنوان نماد و رمز پیروزی تبلور یافته است.

اما در کشورهای عربی مجموعه‌هایی غیرمنظم با دیدگاه‌های مختلف مانند چپ‌گراها، وهابیت، سلفیت و ... وجود دارد که در سایه نبود رهبری واحد و تحرکات شیطانی دست به قیام زدند. حرکت‌های مردمی نیز بدون هدف و پراکنده بود حتی تجمعات اسلامی نیز دیدگاه غیر منطقی داشتند زیرا اندیشه آنان برخاسته از فهم اموی از اسلام بود که سبب می‌شد که مردم از روی کار آمدن گروه‌های وابسته به اسلام احساس ترس کنند.

رسا ـ یعنی تعدّد فهم تا به این اندازه در شکست انقلاب‌ها تاثیر دارد؟
بله. همانطور که گفتم در انقلاب‌های عربی نه رویکرد واحدی است و نه گفتمان واحدی داریم لذا هر جریانی از گفتمانی دفاع می‌کند که معارض با سایر جریان‌ها است. خصوصا کسانی که با اندیشه غربی و آمریکایی پا به عرصه گذاشتند هیچ اعتنایی به اسلام و مفاهیم اسلامی ندارند بلکه حتی علیه اسلام نیز گام بر می‌دارند.

عجیب‌تر آنکه اسلام گرایان دیدگاهی را پذیرفتند که طبق آن اجازه هرچه بیشتر چهره اسلام گرایان و عزلشان از منصب‌های سیاسی و اجتماعی را می‌دهند. بنابراین این افراد اسلامشان بسیار ناقص و به دور از اسلام اصیل محمدی است. جالب است که بدانید بسیاری از همین افراد در مقام بحث و گفت‌و‌گو خودشان را حق مطلق و دیگران را باطل محض می‌دانند.

رسا ـ شما نبود رهبر را یکی از عوامل شکست انقلاب معرفی کردید درحالی‌که برخی از تحلیلگران این نظر را قبول ندارند. به نظر شما چقدر این نظریه قابل دفاع است؟
به نظر بنده نبود رهبر یکی از عوامل اصلی شکست انقلاب‌های منطقه خصوصا انقلاب مصر است. افرادی که وجود دارند ظرفیت و توان مدیریت انقلاب را ندارند. البته همانطور که اشاره شد نبود دیدگاه صحیح از اسلام و چند دستگی مردم نیز در این میان نقش بسزایی دارد. این مساله سبب شده تا دشمنان انقلاب از تمام ابزارها برای تخریب وجهه انقلاب‌های مردمی و آسیب به انقلاب ملت‌ها استفاده کنند. اگر انقلاب‌های عربی با الگوگیری از انقلاب اسلامی ایران و بیعت با ولی فقیه آغاز به کار می‌کرد الان شاهد وضعیت دیگری بودیم.

رسا ـ به نظر شما دستگیری و بازداشت مردم از سوی رهبران اخوان پس از رسیدن به حکومت چقدر در ناکامی انقلاب مصر موثر بود؟
اخوان المسلمین یک گروه وهابی، سلفی و قومیت‌گرا است و از بخت بدشان شخصی مانند مرسی را برای ریاست جمهوری معرفی کردند که نه سررشته‌ای از سیاست و مسائل اداری دارد و تنها اسلام اموی متحجرانه را درک کرده است. به عنوان مثال ارتباط صحابه پیامبر اکرم(ص) با کنفرانس جنبش عدم تعدها چیست که مرسی با حضور در این کنفرانس به آن پرداخته بود؟ چرا فردی مثل مرسی تا این اندازه باید از شیعیان کینه به دل داشته و در هر سخنرانی به بشار اسد حمله کرده و بر براندازی حکومتش تاکید می‌کرد؟ خوب است این را بدانید که تعدّی به شیعیان در زمان مرسی به بالاترین حد خود رسیده بود تا آنجا که وقتی احمدی نژاد رییس جمهور وقت با مرسی دیدار کرد نتوانست مرسی را از این افکار اشتباه خارج کند و برخی از همین وهابی‌ها برای احمدی نژاد مزاحمت ایجاد کردند.

این رفتارها محال است که در حکومت فردی مثل حسنی مبارک، السیسی و یا هر رئیس جمهور دیگری رخ بدهد. موضع‌گیری آنها در حمایت از اسرائیل و بازگشایی سفارت اسرائیل در مصر را ببینید. ارتباط با آمریکا در زمان مرسی انسجام بیشتری پیدا کرد اما در همان ایام ارتباط با سوریه را قطع کرد. سیاست خارجی اخوان که بسیار فاجعه بود. چگونه ممکن است که مرسی دستور تشکیل نشستی محرمانه با سران و احزاب سیاسی مصر می‌دهد تا در مورد تاسیس سدّ از سوی اتیوپی بر روی سدّ نیل به بحث و بررسی بنشینند اما خودش دستور پخش زنده این مراسم را بدهد؟

اخوانی‌ها در بعد امنیتی جاسوس سایر کشورها هستند و از جهت فرهنگی هم فهم آنها از اسلام غلط و از جهت سیاسی هم توانایی اداره یک حکومت را ندارند به تمام این موارد این را اضافه کنید که مرسی در یک وادی سیر می‌کرد و حکومت در یک وادی دیگر. مخاطب سخنانش تنها هم فکران اخوانی‌اش بودند که همین سبب شد تا نیروهای نظامی، ارتش، دستگاه قضا و مردم علیه مرسی قیام کنند چون او را شایسته حکمرانی ندیدند.

رسا ـ احتمال تاسیس حکومت اسلامی دیگری را مبتنی بر اندیشه اسلام اصیل در مصر می‌دهید؟
تاسیس حکومت به صورت یکباره امکان پذیر نیست و باید یک پروسه‌ای طی شود اما همانطور که می‌گویند «اول السیل قطرة» باید آغاز به کار کرد. اصحاب کهف هم خواستار تغییر بودند اما بعد از سه قرن این اتفاق افتاد.

عبدالفتاح سیسی رییس جمهور مصر خواستار تغییر گفتمان دینی است و بسیاری از علمای الازهر حقایق را می‌شناسند اما از تغییر و تحولات ناگهانی بیمناک هستند. به مجرّد آنکه مجالی برای آزادی اندیشه و اعتقاد فراهم شود انسان مصری می‌تواند مبتنی بر خط اهل بیت، دست به الگوسازی اسلامی بزند.

بنده یقین دارم که در آینده نزدیک روابط مصر و ایران در بهترین وضعیت خواهد بود و ارتباط مصر و اسرائیل قطع خواهد شد چون مردم مصر الان می‌دانند که اسرائیل چقدر فساد در کشور به راه انداخته و چه آسیب و ویرانی‌های جدی به نسل‌های آتی و پیش رو تحمیل کرده است. اسرائیل از رشد و پیشرفت مصر به عنوان یک حکومت قوی نگران است و با همه توان برای جلوگیری از رشد و ترقّی به میدان آمده است.

خطر دیگر در روابط میان مصر و عربستان سعودی است. چون سعودی‌ها از فضای جامعه برای نشر اندیشه‌های وهابیت سوء استفاده می‌کنند و در مقابل به پرداخت کمک‌های مالی به برخی مزدوران داخلی اکتفا می‌کنند و این مساله بزرگترین خطر برای جوان مصری است چون او مفاهیم غلطی از اسلام را فراگرفته و با همان اندیشه به قضاوت می‌پردازد.

رسا ـ برخی معتقدند که اساسا اسلامی که اخوان المسلمین درصدد ترویج آن است ظرفیت لازم برای تاسیس حکومت اسلامی را ندارد. آیا این سخن را قبول دارید؟
بله سخن صحیحی است زیرا برداشت اخوانی‌ها از اسلام ناصواب است خصوصا اینکه آنها برای عقل منزلت و شأنیت قائل نیستند و به دنبال برداشت از نصوص دینی به صورت کلمه کلمه و حرف به حرف هستند که در مواردی نتایجی حاصل می‌شود که هیچ ارتباطی با اسلام ندارد.

اخوانی‌ها تنها آرزوی برپایی حکومتی همانند خلافت اموی یا عثمانی را در سر می‌پرورانند که این اندیشه هم در عرصه واقع هیچگاه متحقق نخواهد شد. بالاترین دستاوردی که اخوانی‌ها داشتند تاسیس حکومت در سودان یا افغانستان بود یا نهایتا می‌شود حکومت داعشی یا سعودی. جریان‌های اسلام رادیکالی ادامه دهنده همان جریان اموی و وهابی هستند که ثمره آنها القاعده و داعش شده است و بنده معتقد هستم که آنها بستر را برای خروج سفیانی مهیا می‌کنند.

در مقابل امام خمینی(ره) قائل به اسلام محمدی اصیل به دور از هرگونه انحراف و اختلاف بود. جمعیت‌ها و فرقه‌های اسلامی غیر شیعه اگر صادق هستند باید در طول خط امام خمینی سیر کنند نه آنکه در عرض اندیشه‌های امام اقدام به تاسیس خط فکری جدید نمایند تا از این رهگذر بتوانیم امت اسلامی واحد و قدرتمندی بسازیم که زمینه ساز ظهور حضرت حجت(عج) شود.

جمعیت‌های شیعی نیز باید به خط ولایت فقیه بپیوندند. آنهایی که عاشق حسین بن علی (ه) هستند و هر روز فریاد می‌زنند که « ياليتنا كنا معكم فنفوز فوزا عظيما» خب بسم الله خط ولایت فقیه را تبعیت کنید که بر همان خط امام حسین(ع) گام بر می‌دارد. هرکس که منتظر حضرت مهدی(عج) است باید به خط ولایت فقیه بپیوندد چون تنها همین خط است که زمینه ساز ظهور است.

کسانی که به ولایت فقیه حمله می‌کنند هیچ ارتباطی با شیعه و تشیّع ندارند. این تکلیف شرعی امروز ما زیر پرچم ولایت فقیه است. این خطی است که کمترین تلاش در این مسیر بالاترین و بیشترین ثمره را به دنبال دارد. لذا تمامی فرقه‌های اسلامی از شیعه و سنی اگر «خالصا لوجه الله» خدمتی را انجام می‌دهند باید به دور ولایت فقیه که آقای روح الله الموسوی الخمینی المقدّس پایه ریزی کرده و همان خط ممتد از آدم تا خاتم و تا ظهور حضرت حجت(عج) است، گرد هم بیایند. /981/ب913/ک

گفت‌وگو: محمد رایجی

ارسال نظرات