روایت زندگی میثم تمار در رمان باغ طوطی
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، انتشارات کتاب جمکران، رمان «باغ طوطی» اثر مسلم ناصری را منتشر و روانه بازار کتاب کرد.
این رمان، درباره زندگی رشید هجری یا میثم تمار یکی از یاران امام علی علیه السلام و از مردمان عجم و غیر عرب است.
میثم تمار از حامیان قیام و نهضت امام حسین علیه السلام بود که پیش از رسیدن ایشان به شهر کوفه به دست مأموران ابن زیاد به شهادت رسید. ایشان که با پیشه خرمافروشی زندگی خود را میگذراند، در نهایت و طبق پیشگویی امام علی علیه السلام بر تنه همان درخت نخلی که از آن کسب درآمد میکرد، به دار آویخته شد.
خشم و کینه ابن زیاد نسبت به میثم به حدی بود که دستور داد، زبان او را ببرند و میثم در حالی که زخم هایی بر تن و دهانش داشت، آویخته از درخت نخل، به شهادت رسید.
مسلم ناصری، در رمان باغ طوطی اتفاقات و حوادث مهم زندگی میثم تمار را ر هجده فصل برای نوجوانان روایت کرده است.
نام «طوطی» در عنوان کتاب، اشاره به سخنانی دارد که ابن زیاد هنگام رویارویی با میثم گفته، او را طوطی علی خطاب می کند؛ در بخشی از این رمان میخوانیم:
«- کوفه قبرستانی است که در سکوت مرگ فرو رفته؛
- با این حساب این قبرستان نیازی به طوطی ندارد؛ مگر نه؟
میثم با تأسف سری تکان داد و آهسته گفت: روزگاری این سرزمین باغی بود که همه در سایه نعمت هایش زندگی خوشی داشتند ولی...؛
...میثم که کمی به پای چپش تکیه کرده بود، سعی کرد راست بایستد. جای ضربه ای که سرباز به پهلویش زده بود، بدجوری زجرش می داد. مجبور بود سنگینی اش را روی نیمه دیگر بندش بیندازد.
- اگر همین جا، در جمع بزرگان کوفه به علی ناسزا بگویی و اذعان کنی هرچه به تو گفته، دروغ بوده، تو را رها می کنم. بدون هیچ قید و شرطی؛
- تو؟ به زودی دستور خواهی داد که دست و پای مرا قطع کنند و زبانم را بیرون بکشند و دهان را بدوزند؛
- باور نمی کردم من این قدر سنگدل باشم؛
- این را مولایم علی به من مژده داده؛
- من نمی دانم که علی چه به شما داده است که مرگ را این قدر دوست دارید؛
از پنجره دور شد و گفت: پس آن دروغگو به تو گفته که چطور تو را خواهم کشت. اگر همین الآن رهایت کنم////ف قبول می کنی که او دروغ گفته؟
مکثی کرد و در را نشان داد و گفت: می توانی بروی!
میثم تکان نخورد. پسر زیاد چرخید و رو به خنجری که به دیوار نصب بود، گفت: «اما با این حرف هایی که تو زدهای، رها کردنت حماقت است. من تو را به گونه ای خواهم کشت و زجر خواهم داد که مولای دروغگویت رسوا شود؛
- او داماد پیامبر بود و در دامانش پرورش یافته بود. هرگز دروغ نمی گفت و هیچ وقت لب به بیهوده نمی گشود؛ من جز راستی چیزی از او ندیده ام.
به طرف مردهایی که ایستاده بودند رو کرد و گفت: اینان می توانند گواهی دهند که علی چگونه مردی بود؛
- ولی همه می گویند او دروغگو بوده؛
- همه می دانند هرچه گفته به حقیقت پیوسته؛"
- نمی دانستم که طوطی علی این قدر می تواند بلبل زبانی کند؛ اما من باغ او را ویران می کنم؛
- طوطی هنگامی زنده است که باغی باشد؛ اگر باغی نباشد، همان بهتر که طوطی ای هم نباشد.
پسر زیاد که از حاضرجوابی میثم به خشم آمده بود، ریش سفید او را گرفت و کشید و به چشمان او خیرده شد و گفت: علی این را هم گفته بود که ...»؛ می خواست دستور دهد که همان جا سرش را جدا کنند که صدای زنگوله مخصوص بلند شد.»
درباره نویسنده:
مسلم ناصری از سال 1375 دبیر داستان مجله پوپک بوده و همچنین بیش از ده سال است که مدیر گروه نقد و بررسی و داستاننویسی تربیت مربی دفتر تبلیغات اسلامی قم است و نیز سردبیری مجله ملیکا و ماهک (ماهنامه ویژهی امام زمان(عج) برای کودکان و خردسالان) را بر عهده دارد.
وی آثار و رمانهای مختلفی را در عرصه ادبیات کودک و نوجوان تنوشته است که کتابهای: «غنچههای پاییزی»، «مسافر شهرهای بینشان»، «سردار تنها»، «سروها ایستاده میمیرند»، «جنگجوی جوان»، «آخرین بازمانده»، «مجموعه چهارده معصوم»، «مسافر غریب»، «شمشیرهای شکسته»، «بم تا بم»، «فرشتههای زمینی»، «سورنا و جلیقه آتش» و «قصههای شیرین از زندگی معصومین» برخی از آثار وی است.
آثار این نویسنده تاکنون جوایز و رتبههای برتر بسیاری را در کشور کسب کرده است.
گفتنی است، انتشارات کتاب جمکران، رمان «باغ طوطی» را با شمارگان ۱۱۰۰ نسخه، در قطع رقعی و در ۲۱۶ صفحه به قیمت ۱۱ هزار تومان منتشر کرده است./۹۹۸/ن۶۰۱/ش