جدال ادامهدار الازهر و مخالفان؛ چه کسی پیروز این نبرد خواهد شد؟
خبرگزاری رسا ـ گروه بینالملل: درگیریهای لفظی در مصر گویا پایانی ندارد. اختلافات میان الازهر و جمعیت اخوان المسلمین و نیز نزاع لفظی میان الازهر و سلفیها به تیتر اول خبرگزاریها و روزنامههای عربی تبدیل شده است.
در این میان اما اختلاف عبدالفتاح السیسی رییس جمهور مصر و احمد طیب شیخ الازهر را باید در نوع خود جالب دانست. السیسی که در برههای از زمان حمایت شیوخ درباری الازهر را داشت گمان میکرد که میتواند در مسائل متعدّد اظهار نظر کند لکن با ورود سیسی به مساله طلاق شفاهی و ایستادگی قاطعانه الازهر تنش میان احمد طیب و سیسی به اوج رسید.
با افزایش اختلاف میان حکومت و الازهر، هجمهها از سوی تمامی جریانات ضد الازهر علیه این نهاد دینی افزایش یافت تا آنجا که احمد طیب در سخنان هفتگی خود تاکید کرد که اقبال گسترده مردمی به الازهر بزرگترین دلیل بر کذب ادعای هجمهگران است.
گروههای مختلف مصری مانند سلفیهای به مواضع دوگانه شیخ الازهر، تبعیض در نظام آموزشی الازهر، سبک و الگوی آموزشی تروریست پرور دانشگاه الازهر و بسیاری از رویکردهای شیوخ و علمای این نهاد دینی نقد جدی وارد میدانند. آنها معتقدند که الازهر از یک نهاد تماما دینی خارج و دچار سیاستزدگی شده است.
واکنش هیأت کبار علمای الازهر به موج انتقادها
با شکل گیری موجی از انتقادات، علمای الازهر نیز همسو با احمد طیب تمام قد به دفاع از مواضع شیخ الازهر پرداختند. آنها با صدور بیانیهای نسبت به هجمهها علیه الازهر واکنش نشان دادند.
در بیانیه صادره از سوی علما تاکید شده است که نظام آموزشی الازهر از گذشته تا به امروز همواره عهدهدار آموزش اندیشه اسلامی صحیح با هدف گسترش صلح و ثبات میان مسلمانان و غیر مسلمانان بوده و میلیونها فارغ التحصیل الازهر خود بزرگترین گواه بر این ادعا هستند.
علمای الازهر خاطر نشان کردند که متهم ساختن الازهر به پرورش تروریستها به دور از حقیقت و انصاف است. الازهر همواره ترویج دهنده صلح، امنیت، آرامش و ثبات در جوامع بوده و نظام آموزشی الازهر از دیرباز تا کنون هیچ تغییری نداشته است. چگونه است که از همین نظام آموزشی شخصیتهایی چون محمد عبده و غزالی تربیت میشوند اما اکنون ما را متهم به آموزش تروریست میکنند؟! همگان بدانند که تخریب الازهر به معنای تخریب فرهنگ و قدمت چندین و چند هزار ساله مصر و خیانت به مردم است.
واکنشها به بیانیه علمای الازهر
صدور بیانیه از سوی علما پایان کار نبود. با صدور این بیانیه از سوی هیأت کبار علما به جای آنکه اختلافها پایان یابد اما بار دیگر آتش درگیریها شعلهور شد و روزنامهها و شخصیتهای سیاسی و دینی با تمسخر به استقبال بیانیه علمای الازهر رفتند.
احمد الحصری از شخصیتهای سیاسی مصر در پاسخی تمسخرآلود به بیانیه علمای الازهر مینویسد: « الازهریها به محمد عبده استشهاد کردند آیا غیر از این است که این شخصيت بزرگ را از سمتش عزل و او را از دستیابی به مدرک جهانی الازهر محروم ساختند. مگر غیر از این است که شیخ شعراوی در جنگ 1967 خدا را شکر کرد که مصر به دست اسرائیل شکست خورده است؟!»
الحصری با اشاره به شیوه آموزشی غلط در الازهر میگوید: «بحران نظام آموزشی الازهر که علما مدّعی کارآمد بودن آن هستند به اندازهای بود که محمد سید طنطاوی شیخ سابق الازهر درس تاریخ را به طول کامل از میان برداشت و کتاب دیگری با نام المیسّر به جای آن قرار داد اما احمد طیب با روی کار آمدنش و با درخواست جبهه علمای الازهر شیوه سابق را بار دیگر در پیش گرفت.»
محمد حسنی از دیگر شخصیتهای سیاسی در مقالهای با عنوان «آیا الازهر مانند واتیکان شده است» در واکنشی همسو با الحصری نسبت به بیانیه علمای الازهر میگوید: «در بیانیه اخیر علمای الازهر آمده که دشمنی با الازهر در حکم دشمنی با اسلام است. من میخواهم بپرسم آیا اسلام مردم تنها با اطاعت از الازهر کامل میشود؟ آیا الازهر نیز مانند واتکیان شده است؟ آیا مسلمانی حق ندارد که مبانی الازهر را به نقد کشیده و با الازهر مخالفت کند؟ آیا مسلمانی که در کشورهای خارجی زندگی کرده و الازهر را نمیشناسد مسلمان نیست؟»
از خدا بترسید و به شیخ الازهر اهانت نکنید
روزنامه «أخبار الیوم» در مقالهای با عنوان «افترا به شیخ الازهر» به قلم عبدالفتاح العواری رییس دانشکده اصول الدین الازهر با خطاب قرار دادن کسانی که مشایخ الازهر و احمد طیب را آماج انتقاد قرار دادند، مینویسد: «به تازگی گروهی که نه جایگاهی در میان مردم دارند و نه بهرهای از ادب بردند به مقام شامخ شیخ الازهر به عنوان امام مسلمین و شیخ بلا منازع اسلام تعدّی کردند. نعره و فریادهای این دیوانگان سبب تحقیر بیشتر از پیش آنها در نظر عاقلان میشود.»
عبدالفتاح العواری با حمایت کامل از شیخ الازهر خاطر نشان میکند: «اجماع علمای مسلمان در سراسر دنیا مبنی بر انتخاب احمد طیب به عنوان رییس شورای حکام علمای مسلمان بهترین دلیل برای آن است که این جهّال تقوای الهی پیشه کرده و از عذاب الهی بترسند و به شیخ الازهر و سرزمین مقدس مصر اهانت نکنند.»
نماز وحدت آفرین السیسی و احمد طیب
شوادفی منصور استاد دانشگاه مصر در پرسشی از منتقدان شیخ الازهر تصریح کرد: «آیا الازهر مسؤول فقر و جهلی است که در طول چهل سال گذشته دامنگیر مردم شده است؟! مگر حکومتهای مصری نبودند که با آزادی عمل دادن به اخوانیها و فراهم ساختن بستر سیاسی و اجتماعی، عرصه عمل را برای ساخت مساجد، مدارس، جمعیتهای وابسته به اخوان فراهم کردند تا آنها اسلامی موازی با اسلام اصیل بسازند و با تخریب الازهر به حکومت دست یافتند؟ »
منصور تاکید میکند: «پیام من به رییس جمهور محترم و مومن مصر آن است که به الازهر برود و در کنار احمد طیب نماز جمعه بخواند که انشاء الله این اقدام آغاز نیکی برای روابط حسنه میان دو طرف باشد.»
الاهرام و حمایت صریح از الازهر
احمد طیب شیخ الازهر همواره از سوی مخالفان به اتخاذ سیاستهای دوگانه متهم شده است. برخی او را فردی سازشکار و عدهای او را مردی با درایت توصیف میکنند. شاید مساله عدم تکفیر داعشیان از سوی شیخ الازهر به یکی از جنجالیترین موضوعات داخلی مصر تبدیل شده است.
روزنامه الاهرام مصر در مقالهای به قلم حازم الرفاعی از موضع شیخ الازهر در تکفیر نکردن داعش بسیار ابراز خرسندی کرد. این روزنامه با اشاره به آزادی که در زمان جمال عبدالناصر وجود داشت مینویسد: «افراد بسیاری از تسامح شیخ الازهر در اعلام گروه تروریستی داعش به عنوان کفّار خشمگین هستند و حال آنکه تردید شیخ الازهر در این موضوع دارای یک حکمت است.»
الرفاعی با بیان آنکه مصلحت کشور در آن است که همگی از فتواهای جنجالی دوری گزینند، خاطر نشان میکند: «تکفیر داعشیها به ضرر مصر تمام خواهد شد. جامعه مصری متشکل از گروهها و جریانهای مذهبی مختلف است و هر گروهی اعتقادات مخصوص به خود را دارد و بایستی به عقاید تمامی گروهها احترام گذاشت. لذا بهتر است با اصلاح برخی مواد قانون اساسی به این نتیجه برسیم که اسلام یکی از منابع قانونگذاری است نه آنکه تنها منبع قانونگذاری باشد تا از این رهگذر بتوان همزیستی مسالمتآمیز با دیگران داشت.»
زنگ خطر برای الازهر به صدا در آمده است
هرچند که الازهر به عنوان یک نهاد دینی و به گفته برخی از صاحبنظران سیاسی به عنوان مرجعیّت بزرگ اهل سنت در جهان اسلام شناخته میشود اما نمیتوان منکر آن شد که نفوذ افکار وهابیّت و سلفیّت و نیز اندیشههای اخوانی در آن سبب شده تا از جایگاه و اهمیّت الازهر روز به روز کاسته شود.
با آنکه که مخالفان سعی در اتهامهزنی به الازهر و موافقان سعی در تبرئه الازهر دارند لکن واقعیّت آن است که سیاستزدگی و نفوذ اندیشههای اخوانی و سلفی در لایههای مختلف این نهاد بزرگ اهل سنت مصر قابل اغماض نیست.
چندی پیش بود که عباس شومان معاون شیخ الازهر مصر به اتهام انتشار کتابی وابسته به یکی از شخصیتهای طراز اول اخوان با هزینه بیتالمال به دادگاه فراخوانده شد. این مساله نشان دهنده آن است که سخنان مدّعیان نفوذ اخوان در الازهر دور از واقعیت نیست.
احمد طیب شیخ الازهر مصر نشان داده که دارای اندیشه تقریبی و رویکردی تکفیری است. سیاست طیب در تسامح، سازش و کوتاهی در برابر برخی کج رویهایی که در الازهر رخ میدهد بیشک جایگاه وی را بیش از پیش با خطر مواجه خواهد ساخت.
الازهر باید بداند که اگر میخواهد همچنان به عنوان یک نهاد تماما دینی و علمی در میان اهل سنت و سایر مراکز دینی جهانی شناخته شود باید تجدید نظر جدّی در سیاستهای خود انجام دهد. از سویی الازهر در قبال رفتارهای افسارگسیخته گروهکهای تروریستی کرنش کرده و به صدور بیانیه اکتفا میکند و از سوی دیگر در عمل بستر را برای نفوذ افراد متمایل به اندیشههای تکفیری در اتاق فکر و مراکز تصمیمگیری خود فراهم میکند، که این عمل زنگ خطر جدی برای آینده الازهر به صدا در آورده است.
الازهر امروز نتیجه اقدامات دوگانه خود در مصر را میبیند. انفجارهای تروریستی در کلیساها و مساجد، حملههای تروریستی در جنوب سینا، جنگ رسانهای سلفیها و وهابیها علیه مسلمانان و تکفیر مسیحیان به این معناست که الازهر در مبارزه با تروریسم تا به امروز با شکست مواجه شده است و اگر با قاطعیت در برابر هرگونه خشونت، افراطگرایی و تعصب نژادی ایستادگی نکند چیزی جز آوازه از الازهر در تاریخ نخواهد ماند./981/ب۹۵۰/ک
محمد رایجی