کتاب شعر «سروستان»

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، انتشارات نظاره کتاب شعر «سروستان»(مجموعه غزل حضرت باب‌الحوائج عباس بن علی "علیه‌السلام") سروده امیر اکبرزاده را منتشر کرده است.

 بر اساس این گزارش، این کتاب سی غزل زیبا در وصف حضرت عباس(ع) را دربردارد و نویسنده در مقدمه درباره آن چنین گفته است:

سروستان، حکایت مطولی دارد و آن، چیزی نیست جز ارادت؛ ارادت شاعری کوچک در برابر خاندانی بزرگ؛ ارادتی که ریشه در عالمی دگر دارد و سری سودایی که حتی قبل از تولد گرو عشق گذاشته شده است.

سال‌هاست به قلمم و به شعرم عنایت شده. همین که برای این خاندان قلم می‌زنم، معجزه‌ای است؛ آنقدر بزرگ که خود را عنایت شده بپندارم؛ دستگیری مدام و مداوم این خانواده در زندگی‌ام آنگونه است که آنی خودم را از آنان دور نمی دانم.

مجموعه‌های متعددی در عرض این ارادت، برای خاندان بلند‌مرتبه نور دارم، اما سروستان حکایت دلدادگی است؛ چراکه هر بار قلم از شوق نوشتن ماه بالابلند بنی هاشم(علیه السلام) پر شد، دلم در سینه لرزید و هربار دلم در سینه لرزید، قلم از شوق نوشتن برای قمر منیر بنی هاشم(علیه‌السلام) پر گشت.

درباره شعرهای این مجموعه هیچ حرفی ندارم جز اینکه دلم را سروده‌ام، بی کم و کاست؛ نه من، که هرشاعری را که می‌شناسم، وقتی از باب‌الحوائج می سراید، روحش را در قبض و بسطی عظیم قرار می‌دهد تا بتواند از کسی دم بزند که حضرت امام حسین(علیه‌السلام) به او عشق می‌ورزد.

کسی که حسین(علیه‌السلام) او را سروده و او حسین(علیه‌السلام) را سروده، در بیان‌ الکن من و امثال من نمی‌گنجد و این اشعار جز سروده‌هایی دلی، هیچ نمی‌توانند باشند؛ به سروده‌هایم دل خوشم و دلگرمم به دستگیری ماه بدون دست بنی هاشم(علیه السلام).

دو نمونه از غزل‌های زیبای این کتاب:

آنجا که حرف قامت بالابلندهاست

آنجا که حرف قامت بالا بلندهاست
گر بگذری قیامت بالابلندهاست

جایی که قامتت شده معیار، وصف سرو
در نوع خود ملامت بالابلندهاست

با تو بلند پرچم زیبا رُخان مدام
بالا سرِ سلامت بالابلندهاست

با آسمان معاشرتی هست بینشان
گرچه به خاک اقامت بالابلندهاست

خَم می‌کنند سر، اگر از در گذر کنند
افتادگی علامت بالابلندهاست

دیدند نارساست بر آنها قدِ زمین
تا اوج نی فخامت بالابلندهاست

افتاد دست تو که شود دستگیر ما
این، هیچ از کرامت بالابلندهاست

تنها نه دست، پا هم از آنها حسد گرفت
این کمترین غرامت بالابلندهاست

ناله ی آب همان دم که به گفتن برخاست

ناله ی آب همان دم که به گفتن برخاست
مشک بر دوش در آن همهمه یک تن برخاست

آب از آب تکان خورد همین که ساقی
آب را ریخت روی آب و به رفتن برخاست

دم نزد هیچ‌کس از وحشت خشمش امّا
تیر بود آنچه که از جانب دشمن برخاست

بوسه زد تا لب شمشیر به رگ‌های تنش
آه از تیغه تف‌دیده‌ی آهن برخاست

از روی اسب خود افتاد و نیفتاد از اصل
به زمین خورد، روی نیزه ولیکن برخاست

علم افتاد و سپس تیرک خیمه خوابید
در حرم حرف اسارت شد و شیون برخاست

گفتنی است، به نام خدا(مجموعه غزل علوی)، رأس کدام جمعه ساعت‌ها زنگ می‌زنند؟(مجموعه غزل مهدوی)، در پیله‌ام چراغانی‌ست(مجموعه غزل چهارده معصوم)، چراغ پنجره‌ها روشن‌ است(مجموعه غزل آیینی)، نام کوچک ستاره‌ها(مجموعه غزل دفاع مقدس)، تو ماه می‌روی(مجموعه غزل عاشقانه)، تمام آدم‌ها یک خواب می‌بینند(مجموعه غزل عاشقانه، اجتماعی) و پروانه‌های کولی(مجموعه غزل عاشقانه) از دیگر آثار منتشر شده آقای امیر اکبرزاده است.

یادآور می‌شود، انتشارات نظاره کتاب شعر «سروستان»، سروده امیر اکبر زاده را با شمارگان 1100 نسخه و قیمت 7000 تومان منتشر کرده است./841/ ن ۶۰۲/ش