ترکیه به کجا می رود؟
به گزارش خبرگزاری رسا، ترکیه همچنان درگیر نتایج رفراندوم اخیر در این کشور است. رفراندومی که روز ۱۶ آوریل برگزار شد و نظام پارلمانی را به ریاستی تبدیل کرد، گرچه صفحه ای جدید در پیش روی تحولات آتی و آینده سیاسی ترکیه نهاد، اما نباید فراموش کرد که این رفراندوم نه تنها پایانی بر نظام پارلمانی که فراتر از آن پایانی بر ترکیه لائیک است که مصطفی کمال آتاتورک در سال ۱۹۳۲ میلاد آن را بنیان نهاد.
وقتی کردها به داد اردوغان رسیدند!
یکی از نکات بسیار کلیدی رفراندوم ترکیه نتایجی بود که از آن حاصل شد. همه پرسی ترکیه نتایج بسیار شکننده ای داشت به طوری که ۵۱ درصد رأی از روی شناخت و آگاهی به تغییر قانون اساسی و افزایش قدرت اردوغان و تغییر نظام پارلمانی به ریاستی «آری» گفتند، لیکن ۴۹ درصد دیگر که نصف جمعیت ترکیه را شامل می شود به افزایش قدرت اردوغان و تبدیل وی به یک حاکم بلامنازع که در نتیجه تغییر قانون و تبدیل نظام سیاسی به ریاستی رسماً صورت خواهد گرفت با شدت تمام «نه» گفتند. این چه معنایی می تواند داشته باشد الا اینکه نیمی از مردم ترکیه به خصوص در شش استان بزرگ (استانبول، آنکارا، ازمیر، آنتالیا، بورسیا و آدانا) که بیشترین مالیات را به دولت پرداخت می کنند، مخالف سرسخت رویه و رفتاری هستند که رجب طیب اردوغان در پیش گرفته است. پیروزی شکننده اردوغان در همه پرسی اخیر البته اگر بر آن نام پیروزی بنهیم، بیش از آن که ناشی از تبلیغات و شاخ و شانه کشیدن های اردوغان و مواردی از این دست بوده باشد، اساساً ناشی از آرایی بود که در مناطق شرقی و جنوب شرقی یعنی توسط همان هایی که اردوغان آن ها را شهروند حساب نمی کند و رهبرانشان را در زندان محبوس ساخته است، به سبد رأی اردوغان ریخته شد! به بیان دیگر این کردها بودند که در همه پرسی به داد اردوغان رسیدند و رأی به افزایش قدرت نئوسلطان ترکیه دادند.
همه در مقابل اردوغان صف کشیده اند!
البته باید توجه داشت قدرت یافتن اردوغان در عرصه داخلی ترکیه و یکه تازی او در مناسبات سیاسی این کشور مسأله ای نیست که حاصل نتیجه این رفراندوم باشد؛ بلکه وی سال هاست که حرکتی خزنده و آرام را به سوی افزایش اختیارات خود آغاز کرده و به ویژه از سال ۲۰۱۴ که توانست با تغییرات قانون اساسی راه را برای ریاست جمهوری خود باز کند، فرایند پیشروی او به سمت قدرت مطلقه سرعت گرفت و همان موقع بود که نظام پارلمانی ترکیه ترک خورد. ترکیه در سال های اخیر نیز کشوری آزاد، دموکراتیک و باثبات نبوده که در دوران پسا رفراندوم مردم آن بخواهند از خودکامگی و قدرت مطلقه رئیس جمهور نگران باشند.
گویا اردوغان فراموش کرده بود که در کشوری به شدت از هم گسسته حکومت می کند که دست به برگزاری رفراندومی زد که بیش از پیش بر عمق و گستره از هم گسیختگی و شکاف و انشقاق در جامعه ترکیه افزود. همه آن هایی که ۱۶ آوریل (۲۷ فروردین) به افزایش قدرت اردوغان نه گفتند از کمالیست ها گرفته تا ملی گرایان و سوسیالیست ها و دیگران هم اینک در مقابل اردوغان صف کشیده و با متهم ساختن او به تقلب در همه پرسی و استبداد و دموکراسی، رئیس جمهور ترکیه را به چالش طلبیده اند، گرچه اردوغان نیز نشان داده است که در مهار منتقدان و جمع آوری اپوزیسیون و هر صدای مخالفی از کوچه و خیابان ها، سیاستمداری چیره دست است.
آینده دشوار آردوغان
همه پرسی ترکیه هرچه بود تمام شد، ولی آنچه تمام نشده و همچنان تداوم خواهد یافت ناآرامی ها و اعتراضات مخالفانی است کماکان در خیابان های ترکیه احساس می شود. آینده دشواری چه در عرصه های داخلی و چه در حوزه سیاست خارجی در پیشروی اردغان قرار داده شده است. از این پس فرآیند صلح دولت با کردها بیش از پیش در هاله ای از ابهام فرو خواهد رفت؛ سیاست خارجی تهاجمی ترکیه در سوریه فارغ از پیامدهایی که خواهد داشت، با شدت تمام ادامه خواهد یافت؛ مسیر و روند عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا، ترکیه ای که روزگاری با رؤیای عضویت در اتحادیه اروپا به خواب می رفت و صبح به این امید که در اتحادیه اروپا عضو شود بیدار می شد، دشوارتر و بهتر بگوییم ناممکن خواهد شد.
اردوغان؛ تنها صدایی که از ترکیه شنیده شده است
اما در خصوص تغییر رویکردها و رفتارهای شخص اردوغان در حوزه های داخلی و خارجی تفاوت چندان در دوران پسارفراندوم با دوران قبل از آن احساس نخواهد شد چرا که تا پیش از این تنها یک صدا از ترکیه به گوش جامعه جهانی می رسید که آن هم نه صدای پارلمان و نمایندگان این و نهادهای دموکراتیک کشور، بلکه صدای و نهیب شخص اردوغان بود و از این به بعد هم همین روند منتها با شدت بیشتری ادامه خواهد یافت. مهمترین تغییر که شاهد آن خواهیم قانونی شدن اقدامات و رفتارهای جاه طلبانه و زیاده خواهانه ای خواهد بود که اردوغان از پیشتر داشته است. /۹۱۶/ ۱۰۲/ع
حمید خوش آیند