تفکر داعشی تکفیری محصول اتاق فکر سازمانهای جاسوسی است
به گزارش خبرگزاری رسا، شیخ «محمد النوری» در بخش نخست گفتوگو به افشاگری درباره چگونگی شکلگیری شبکه تروریستی القاعده در عراق و نقش ویژه اشغالگران آمریکایی و انگلیسی و همچنین تحرکات این گروه تکفیری مدعی حمایت از اهل سنت علیه مسلمانان اهل سنت به ویژه در فلوجه پرداخت.
ظاهرا اوضاع در سال 2013 به خرابی سال 2006 نبود. درست میگویم؟
شیخ نوری: بله، اوضاع بهتر بود. به خاطر اینکه نیروهای امنیتی به نوعی کنترل اوضاع را در اختیار داشتند و نیروهای القاعده را از شهر خارج کرده بودند. یعنی افراد القاعده به صورت نیروی مسلح در شهر نبودند و تفکر القاعده هم چنان در شهر و در میان بخشی از مردم وجود داشت. من امام جماعت و مبلغ مسجد یونس پیامبر (ع) در فلوجه و در محله جولان بودم.
بله! اشاره کردید که به حدیثه مهاجرت کردید.
شیخ نوری: بعد از سال 2013 و در ابتدای سال 2014 همگی ما به «حدیثه» نقل مکان کردیم. حدیثه زادگاه سید آلوسی است که عشیره «آلوسی» و عشیره «جغافیه» در آنجا هستند. مردم حدیثه از پیروان سید آلوسی و افراد بسیار متدین و غیوری هستند. و الحمدلله «مجلس العلماء الرباط المحمدی» یا همان «شورای علمای پیوند محمدی» که ما پیش از این در فلوجه برای مقابله با تفکر تکفیری تاسیس کرده بودیم، به خوبی در کنار مردم حدیثه ایستاد و مساجد را به خوبی مدیریت کرد و در لحظه سرنوشت ساز برای دفاع از حدیثه و دفاع از وحدت عراق، رباط محمدی از همان آغاز حاضر و در صحنه بود. عشایر حدیثه برای دفاع از شهر مقاومت کردند و دست به سلاح بردند و اعضای رباط محمدی در صحنه حاضر بود. در ابتدای امر، القاعده خود را با نام انقلابیون عشایر میخواندند. و ما از همان ابتدای امر، اعلام کردیم که آنان انقلابیون عشایر نیستند،آنان مروجین تفکر القاعده و خوارج زمان هستند. من در مسجد عبدالرحیم در بازار حدیثه سخنرانی کردم که فیلم آن سخنرانی هنوز هم موجود است.
آیا این مسئله مربوط روزهای نخستین داعش در فلوجه بود؟
شیخ نوری: بله، این مربوط به اولین روزهای حضور داعش در منطقه غربی حدیثه در شهرهای «عانه» و «راوه» بود.
این مربوط به قبل از سقوط موصل بود یا بعد از آن؟
شیخ نوری: قبل از سقوط موصل بود که ما فعالیت خود را در حدیثه آغاز کردیم. وقتی موصل سقوط کرد، بر حجم فعالیت ما هم افزوده شد. ما پیش از سقوط موصل برای بیدار کردن اذهان عمومی به یک انقلاب فکری دست زدیم تا مردم پر شور را آگاه کنیم که آنچه در عراق روی میدهد، کپی همان چیزی است که در سوریه روی داده است و همگی باید در برابر این توطئه بزرگ که از سوی دشمنان عراق و دشمنان امت اسلامی و دشمنان انسانیت طرح ریزی شده است، هوشیار باشند. برای خنثی کردن فتنه تکفیر ، ما طرح «اسلام محمدی» را در سال 2014 در حدیثه مطرح کردیم و این طرح عبارت بود از اینکه هر یک از شهروندان قبل از اینکه سنی یا شیعی باشد، یک فرد مسلمان محمدی است. ما در مساجد مردم را خطاب قرار میدادیم چگونه باید باشیم؟ آنان هم در جواب فریاد میزدند که ما باید مسلمان محمدی باشیم و این به یک شعار تبدیل شده بود.
وقتی هم که داعشیها میگفتند که ما برای آزاد کردن اهل سنت آمدهایم، اهل حدیثه در جواب میگفتند که ما مسلمان محمدی هستیم. وقتی داعش میگفت که ما برای رهایی شما [از دست شیعیان] آمدهایم، ما هم میگفتیم ما قبل از اینکه شیعه یا سنی باشیم، مسلمان محمدی هستیم. و این طرح اسلام محمدی بود که آب پاکی روی دست هواداران و مبلغین داعش ریخت؛ همانها که خود را طرفداران مظلومیت میخواندند در حقیقت همانها بودند که به اهل سنت ستم روا داشتند و شهرها و آبادیهای اهل سنت را ویران کرده و مناطق سنینشین را به ویرانه تبدیل کردند. طرح اسلام محمدی یک طرح امیدبخش برای جوانان و مردان و عشایر بود. و ما در این برنامه و طرح واقعا غریب بودیم و مصداق حدیث پیامبر (ص) بودیم که فرمود: اسلام با غربت آغاز شد و در آینده نیز غریب خواهد شد.
برخی از کسانی که اوضاع و احوال حدیثه را دنبال میکردند، حتی گمان میکردند که این یک دین جدید است که قبلا وجود نداشته است. در حالی که دین حق همین دین اسلام محمدی است. و این همان دینی است که حضرت محمد (ص) آورده است و قرآنی است که بر قلب محمد (ص) نازل شده است. و این همان دین رحمت است که حضرت محمد (ص) آن را آورد. و این پیامبر (ص) در روز قیامت شفاعت کننده گنهکاران خواهد بود و این پیامبر (ص) که این دین جدید را برای نجات بشریت آورده، آخرین پیامبران است. ما به مردم، اسلام محمدی را عرضه میکردیم و میگفتیم که شما مسلمان محمدی هستید. ما نام این طرح را از لقب اولین جان نثار اسلام یعنی سلمان فارسی الهام گرفتیم که از سوی پیامبر سلمان محمدی نام گرفت. پیامبر (ص) فرموده است: «من شما را بر راه روشنى رها کردم که شبش همانند روز روشن است، پس راه واضح است که غیر از افراد گمراه، راه را گم نخواهند کرد». ما طرح اسلام محمدی را با کمک سید آلوسی و اعضای رباط محمدی و دیگر افراد نیک اندیش و نیکوکار در پیش گرفته. و به مردم میگفتیم که قبل از اینکه شیعه و یا سنی باشیم، ما در زیر چتر و خیمه سرور کائنات حضرت محمد (ص) قرار داریم. ما در خانه رسول خدا (ص) بودیم این خانه آباد و بزرگ و این دعوت نجات بخش. و به حمد الله، حدیثه، در بیش از 80 نبردی که به آن تحمیل شد تاکنون و ان شاء الله بعد از این پیروز از میدان بیرون خواهد آمد.
یعنی شهر حدیثه اصلا سقوط نکرده است؟
شیخ نوری: داعش برخی مناطق اطراف حدیثه را به تصرف خود در آورد. به عنوان مثال داعشیها وارد منطقه بروانه در شرق حدیثه شدند و آن منطقه سقوط کرد ولی حدیثه، بعد از پنجاه روز آن منطقه را باز پس گرفت.
اما بر اثر مقاومت عشایر قهرمان و مردان و زنان و همه اقشار مردم، داعش نتوانست وارد شهر حدیثه شود. زمانی که شهر مورد هجوم داعش قرار گرفت، خروش زنان قبل از مردان آغاز شد. مردم حدیثه در خیابانها حاضر بودند و به درگاه حضرت حق دعا می کردند که این شهر را از شر آن خوارج نجات دهد. خوارجی که از جای جای دنیا برای دامن زدن به شرارت به عراق آمده بودند. اما به لطف خدا و یاری خدا، و به کمک مردم نیک اندیش و نیکوکار عراق، حدیثه در این جنگها پیروز شد. و پیروزی حدیثه، پیروزی عراق و پیروزی اسلام ناب محمدی بود. و طرح اسلام محمدی در حدیثه پیروز شد. و ما بعد از حدیثه با قدرت بیشتری به فلوجه و خالدیه و رمادی بازگشتیم. و ان شاء الله اسلام محمدی سراسر زمین را فراخواهد گرفت.
اسلام محمدی خیمهای است که همه بنی بشر را در خود جای خواهد داد. اسلام محمدی، گروههای پراکنده بشر را یک جا گرد خواهد آورد. بیت رسول خدا، همان اسلام محمدی است. اسلام محمدی، همان رحمت پیامبر (ص) را با خود دارد و به امت اسلام تذکر میدهد که به سر منشأ اصلی توجه کند. و به سر چشمه گوارای دین بازگردد و به شیوه و روش پیامبر (ص) و اهل بیت پیامبر (ص) بازگردد. و پیامبر (ص) بنیانگذار سربلندی و سر افراری این خانه است.
جناب شیخ! نکته ای از قلم افتاد که دوست دارم مجددا به آن برگردیم و در خصوص آن صحبت کنیم. شما گفتید که در دانشکده ابوحنیفه درس خواندهاید. طبیعتا این مدرسه یا دانشکده چیزی شبیه حوزه نجف است. میخواهم بدانم در دوره کارشناسی که آنجا مشغول تحصیل بودید، فضای دانشکده چگونه بود؟ آیا گرایشهای تکفیری در میان دانشجویان وجود داشت یا خیر؟
شیخ نوری: من برای شما گفتم که در عراق تفکر وهابی اصلا سابقه نداشت. حتی تأکید بر تفکر حنبلی هم سابقه نداشت. بلکه صرفا فقه حنفی و فقه شافعی بیشتر از همه تبلیغ میشد. طبیعتا در دهه نود، دانشکده ابو حنیفه معروف و سرآمد بود و فقهی که در آن زمان در مدرسه تربیت مبلغین یا همان دانشکده ابوحنیفه تدریس میشد، همان فقه حنفی بود. البته بعدها در دانشکده بخشهای متعددی راه اندازی شد. اما در ابتدا فقط دو بخش وجود داشت. بخش علوم قرآنی و بخش تربیت مبلغین که بعدها، به بخش اصول دین و بخش تبلیغ تغییر نام یافتند. من دربخش علوم قرآن مشغول تحصیل بودم. در آن زمان، فضای دانشکده یک فضای خوب و آرام و بازی بود و ما فقه مربوط به پنج مذهب اسلامی را در آنجا میآموختیم یعنی فقه شافعی، فقه حنفی، فقه مالکی، فقه حنبلی و فقه امامیه. در واقع ما فقه تطبیقی میخواندیم و دکتر هاشم جمیل استاد فقه تطبیقی بود که از اساتید معروف و از عشیره خود ما بود. در آن زمان فضای خوبی حاکم بود و از اختلافات مذهبی خبری نبود که بگوییم این سنی است و آن یکی شیعی است. در دهه 90 فضای فکری خوب و آرامی حاکم بود. هنوز به یاد دارم که از اساتید ما دکتر احمد کبیسی و دکتر رمضان البوطی بودند که واقعا اساتید ممتازی بودند.
وضعیت فعلی چگونه است؟
شیخ نوری: فضا بعد از سال 2003 و 2004 تا حدودی تغییر کرد. برخی برنامههای مربوط سرفصلهای درسی و مواد درسی دچار تغییر شد و حتی در مدارس دینی هم تغییراتی ایجاد شد. در این 10 سال پس از اشغال، برخی مواد درسی وارد سیستم آموزشی ما شد، که قبلا وجود نداشت. و این مواد درسی (افکار وارداتی) اصلا در مذهب ابوحنیفه و شافعی و مالکی نبود. و این سرفصلهای درسی جدید به طور کل، با فضای فرهنگی چند صد ساله عراق بیگانه بود. آن طور که خودتان قبل از مصاحبه گفتید شما خودتان تاریخ پانصد ساله اخیر عراق را خواندهاید و من هم تاریخ هزار ساله عراق را خواندهام. تاریخ گواهی میدهد که در عراق، مردم به صورت مسالمت آمیز با هم زندگی میکردند و تنشهایی هم که احیانا بوده، بسیار اندک و موردی بوده است. بعد از این مصیبت بزرگی که از جانب داعش و به طور کل، از جانب تفکر تکفیری بر ما وارد شد، و تندروی دینی در بین مسلمانان به نسبتهای مختلف به وجود آمد. یعنی ممکن است یک مدرسه 80 درصد و در دیگری 60 درصد و در یکی دیگر هم 40 درصد و در مدرسهای دیگر 30 و یا 10 درصد تندروی و افراط گرایی وجود داشته باشد. ما واقعا نیاز داریم که متون دینی و اسلامی خود را مورد بازنگری جدی قرار دهیم. وقتی میگویم « متون اسلامی » واقعا منظورم همین است. باید بسیاری از روایاتی که مستمسک تکفیر مسلمانان قرار گرفته را یک بار دیگر مورد تامل قرار دهیم تا صدور یا عدم صدور آنها از جانب پیامبر(ص) و یا دین روشن شود. ریشه بسیاری از اتفاقات اخیر در جهان اهل تسنن و پیدایش گروههایی چون داعش و النصره محصول وجود چنان روایات جعلی در میان برخی از کتاب های روایی ماست.
این کار پیش نیازی است تا بتوانیم به اسلام ناب محمدی بازگردیم. همان اسلام محمدی که سلمان فارسی (سلمان محمدی ) و بلال حبشی و صهیب رومی و امام علی علیهالسلام که از بنی هاشم بود، را یکجا جمع کرد. اصول این دعوت و مشترکاتی که در این دعوت به کار گرفته شد، یک دعوت جهانی بود و اختصاص به یک قوم و طایفه و مذهب نداشت. اسلام محمدی برای همه بشریت رحمت است و مبلغ مسلمان نباید این رحمت را از مردم دریغ کند، بلکه این رحمت را به همه بشریت برساند. با کمال تأسف برخی از مبلغین و متفکرین و افرادی که دم از دفاع از اسلام میزنند، نور خورشید را از مردم دریغ داشتند. من به آنان میگویم که اسلام محمدی خورشید وجود است. و امروز با وجود تودههای ابر، علامات و نشانههایی وجود دارد که اسلام محمدی بار دیگر به روی تمام بشریت تابیدن خواهد گرفت. زیرا در مقابل هر کنشی، واکنشی وجود دارد. و این همه ویرانی و خرابی و این همه تبلیغات منفی علیه اسلام، حتما یک واکنشی را باید از جانب مسلمانان حقیقی به دنبال داشته باشد. و ما بر این باوریم که وقت آن رسیده است که اصلاحگران زمین حرف خود را بزنند. وقت آن رسیده است که مصلحین روی زمین جلو بیایند و وقت آن رسیده است که پیروان مکتب اهل بیت(ع)، بار دیگر فریاد بر آرند. امروز باید تمام انسانهای پاک سرشت باید دور هم جمع شوند.
همانطور که شیطان برای خود خدم و حشم دارد و مدرسه دارد و دانشگاهها را در اختیار دارد و شبکههای تلویزیونی و ماهوارهای را در اختیار دارد، همانطور هم بندگان صالح خداوند نیز باید طرفداران و سربازان آماده به خدمت و مدرسه و دانشگاه و شبکههای تلویزیونی و ماهوارهای در اختیار داشته باشند. همانطور که شیطان میتواند صدای خود را به گوش مردم رسانده و آنان را فریب دهد، باید بندگان صالح خداوند هم بتوانند فریاد نجات بخش خود را به گوش تمام جهانیان برسانند و به تمام بشر اعلام کنند که این همان اسلام محمدی است. و این اسلام دین رحمت برای تمام جهانیان است. پیامبر (ص) روزی که در عرفات برای ایراد خطبه ایستاد فرمود: ایها الناس ان دمائکم و اموالکم و اعراضکم علیکم حرام کحرمة یومکم هذا فى شهرکم هذا فى بلدکم هذا ان الله حرم الغیبة کما حرم المال و الدم؛ اى مردم! خون ها و اموال و آبروى شما بر یکدیگر محترم است مانند احترام امروز و این ماه و این شهر . فرمود : ای مردم. و نفرمود: ای کُرد،ای شیعه، ای عرب، ای سنی، ای فارس، ای ترک، ای رومی. بلکه فرمود: ایها الناس. ای مردم. تا به همه ما چه بزرگ و کوچک و عالم و غیر عالم ما بیاموزد که رحمتی که این پیامبر (ص) با خود آورده است، و خیر صلاحی که با خود آورده است باید برای همه مردم باشد. به نظر من وقت آن رسیده است که امت محمد(ص) برای منافع خود با هم متحد شوند. و ان شاء الله که این وحدت، نه فقط یک نمود تقریبی بلکه یک وحدت واقعی باشد. و همه مذاهب و گرایشهای اسلامی با هم متحد شوند.
شرایط مردم فلوجه پس از آزادی
بسیار خوب! فلوجه چند ماهی است که آزادشده است. البته من توفیق داشتم تا روز آخر درگیریهای فلوجه و لحظه آزادسازی شهر همراه دوستان عراقیام باشم و از کوچه کوچه شهر خاطره دارم. اوضاع اکنون در فلوجه چگونه است؟ آیا شما به فلوجه بازگشتهاید یا نه؟ آیا فعالیتهای سابق خود و تجربه حدیثه را با خود به فلوجه آوردهاید یا چنین چیزی مقدور نیست؟
شیخ نوری: بله ما به فلوجه بازگشتهایم. از همان روزهای ابتدایی آزادسازی شهر. در همین جمعه گذشته و دو جمعه قبل از آن، من در مسجد عبدالعزیز خطبه خواندم و جمعه قبل از آن هم در مسجد ابوایوب انصاری در محله جولان سخنرانی کردم. و قبل از آن هم در مسجد امام مرتضی علی علیه السلام در منطقه نساف خطبه ایراد کردم. و این خطبه ها در یوتیوب هم موجود است. و همچنین در مسجد امام حسین علیه السلام در منطقه عسکری خطبه ایراد کردم و من در این راه تنها نیستم. اعضای رباط محمدی و دیوان وقف سنی در نشر دین اسلام محمدی و اسلام رحمت با هم همکاری دارند و اکنون فلوجه امید دوباره دارد به اینکه مساجد و مدارس این شهر باز شود و با تمام وجود به بازگشت اسلام صلح و صفا و اسلام رحمت امید دارد. همان اسلامی که برای صدها سال در این شهر در میان مردم بود. و همانطور که در ابتدای این گفتگو اشاره داشتم، فلوجه در اصل گرایش تصوف داشت.
ارزیابی شما از وضعیت فکری-روانی شهر و مردم چیست؟ آیا داعش در این دو سال حکومت بر شهر نتوانسته افکار و باورهای مردم را عوض کند و از آن بدتر گرایشهای عاطفی آنها را به خود جلب کند؟
شیخ نوری: به نظرمن، اجمالا فعالیتهای داعش در این شهر، تأثیراتی داشته است و آثاری هم مشاهده میشود. و برخی جوانان و برخی افرادی که غافل بودند توسط داعش فریب خوردند. اما در کل داعش در این شهر شکست خورد. و دلیل شکست و عدم پیروزی داعش هم این است که زمانی که داعش وارد شهر شد، هشتاد درصد ساکنین فلوجه این شهر را ترک کرده و به اربیل و سلیمانیه و نجف و کربلاء رفتند. و بعد از سال 2014 که داعش وارد شهر شده بود، افرادی از مناطق دیگری همچون لطیفیه و محمودیه و صلاح الدین و دیالی وارد فلوجه شده و با داعش همراه شدند.
هشتاد درصد؟! باورش سخت است.
شیخ نوری: من این آمار را به طور دقیق خدمت شما اعلام میکنم و مسئولیت صحت آن را هم بر عهده میگیرم که هشتاد درصد از ساکنان اصلی فلوجه در هنگام ورود داعش، شهر را ترک کردند. اکنون میتوانید بروید و از وزارت امور مهاجرین بپرسید که چه تعداد از ساکنان اصلی فلوجه پس از ورود داعش شهر را ترک کرده و آواره شدند؟
هشتاد درصد مردم فلوجه، در ابتدای ورود داعش شهر را ترک کردند، زیرا فلوجه به تفکر تصوف خود شهرت دارد. در حالی که داعش تفکر وهابی و تکفیری دارد و یک صوفی را قبل از یک شیعه تکفیر میکند و میکشد. من برای شما گفتم که ساکنین اصلی فلوجه در ابتدای سال 2014 از شهر خارج شدند و این ارقام و آمار در ادارات مربوط به وزارت امور مهاجرین موجود است میتوانید از آنها اطلاعات را بگیرید و اگر هم نیاز باشد من هم همراه شما خواهم آمد. همه ارقام موجود است که جمعیت فلوجه چند نفر بوده و چند نفر هم آواره شده اند. و حتی میتوانم درباره آن 20 درصدی که در شهر باقی ماندند هم به شما معلومات ارائه کنم. اکثر این افراد از فقراء و افرادی بودند که توانایی سفر و مهاجرت را نداشتند. هر چند که تعداد اندکی از این 20 درصد، افرادی بودند که توسط داعش فریب داده شدند. اما اکثریتشان افرادی ضعیف و تنگدستی بودند که توان هجرت و مسافرت را نداشتند.
اگر به صحت این اطلاعات اطمینان دارید چرا آن را در رسانهها اعلام نمیکنید؟
شیخ نوری: من شخصا درباره این واقعیت در شبکههای المیادین، العراقیه، الانبار و النجباء صحبت کردهام. ما باید ساکنین شهر را نجات دهیم. نه اینکه به آنها تهمت بزنیم و جنایت داعش را به آنان نسبت دهیم. باید حقیقت را برایشان توضیح دهیم. اگر آنطور که آنها در تبلیغاتشان میگویند که تمام فلوجه داعشی و طرفدار داعش هستند درست بود، من نمیتوانستم به تنهایی و بدون محافظ در شهر قدم بزنم و رفت و آمد کنم، زیرا من از جمله اولین کسانی هستم که علیه داعش جنگیدهام. و از طرف داعش هم تحت تعقیب هستم. درست است که عده اندکی فریب خورده اند و با داعش همراه شده اند که شاید به نسبت 5 درصد هم نرسد، اما مردم فلوجه داعشی نیستند.
پس حقیقتا میتوان گفت که تفکر داعشی و تکفیری یک تفکر وارداتی است. تفکری است که در اتاق فکر سازمانهای جاسوسی آماده شده و از طریق مؤسسات فکری و ایدئولوژی در آفریقا و آسیا به نام اهل سنت و با ادعای احیای خلافت اسلامی اشاعه و نشر یافته است. اینجا باید برای خوانندگان این را بگویم که یکی از بزرگان، آیه 96 سوره أنبیاء (و هم من کلّ حدب ینسلون) را برایم خواند. از هر بلندی و تپهای سرازیر میگردند. این آیه درباره نیروهای داعش نیز صدق میکند که از گوشه و کنار جهان به عراق و سوریه آمده اند. آنان که فریب فراماسونری جهانی را خوردهاند و به گمان خود برای نجات اهل سنت از کشورهای مختلف دنیا سرازیر شدهاند تا در عراق و یا سوریه و یا لیبی در عملیاتهای انتحاری به کار گرفته شوند. من خوشبین هستم که فلوجه بار دیگر ندای صلح را سر خواهد داد. و بار دیگر با وجود اینکه مشکلات زیادی پدید آمده و تن فلوجه مجروح شده، اما مردم این شهر با سایر مردم عراق زندگی مسالمت آمیز را از سر خواهند گرفت. من در اینجا از آن ستمگرانی که با داعش همراه شدند، حمایت نمیکنم بلکه همواره با ستمگران جنگیدهام و خواهان این بودهام که ظالمین چه در فلوجه و چه در انبار و هر شهر عراق که باشند، به پنجه قانون سپرده شوند و در عین حال از انسانهای بیگناه حمایت میکنم.
آیا دولت خدمات مطلوبی را برای مردم آواره که به تازگی به شهر بازگشتهاند در اختیار قرار داده است؟
شیخ نوری: بله، چندین سازمان بشر دوستانه در حال فعالیت هستند، اما فعالیتهایشان در سطح مطلوب نیست و هنوز هم کمبودهایی دیده میشود.
آیا سازمانهای خیریه سلفی هم در حال فعالیت هستند ؟
شیخ نوری: اکنون فلوجه، نسبت به تفکر داعشی و سلفی و تکفیری روی خوش نشان نمیدهد و شما میتوانید در مساجد و مدارس، یک نظرسنجی در این مورد داشته باشید. متوجه میشوید که مردم جامعه به تفکر تکفیری اصلا روی خوش نشان نمیدهند. شاید سازمان و یا مؤسسهای مربوط به سلفیها وجود داشته باشد که تحت عنوان دیگری مشغول فعالیت باشد، ولی من اطلاعی ندارم، اما مؤسسات سلفی به طور علنی مشغول فعالیت نیستند.
پس اگر این جریانها فعال نیستند، بمبگذاریها و عملیاتهای انتحاری اخیر در فلوجه را چطور میتوان تفسیر کرد؟ آیا این مسائل با صحبتها و مدعاهای شما در تناقض نیست ؟
شیخ نوری: من در یک سخنرانی خطاب به مقامات امنیتی گفتم که در ورودی شهرها با فساد مالی و اداری آن طور که باید مبارزه شود، جدیت به خرج داده نمیشود و رشوه نقش برجستهای را در شکل دادن به ترتیبات امنیتی بازی میکند. به نظر من خطر نیروهای امنیتی فاسد کمتر از داعش کمتر نیست. یعنی کسی که رشوه دریافت میکند، در بازرسی ماشینها آن طور که باید، سختگیری به خرج نمیدهد که آیا این ماشین مواد منفجره با خود دارد یا خیر. ماشینهای بمبگذاری شدهای که در هفتههای اخیر وارد فلوجه شده بودند، از طریق از شهر مرزی القائم به منطقه حبانیه فلوجه آمده و سپس وارد شهر شده بودند. یعنی این ماشینهای بمبگذاری شده و ابزار و آلاتی که برای عملیات انتحاری وارد شهر میشود، با همکاری افرادی که دچار فساد مالی هستند و یا اینکه فکر آنها فاسد و گمراه است، وارد شهر میشود. پس مقامات امنیتی عراق و بلکه امت اسلام محمدی باید همان طور که نیروهای جنگی خود را علیه داعش بسیج کردهاند، باید نیروهای امنیتی خود را نیز علیه فساد امنیتی بسیج کنند. و البته همزمان باید نیروهای فکری خود را برای پاکسازی افکار برخی از مردم از باورهای داعشی بسیج کنند.
سپاسگزارم از صبر و حوصله شما
شیخ نوری: من هم از شما تشکر میکنم و برایتان آرزوی موفقیت و سلامتی دارم./994/ب904/ف