۲۸ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۲:۵۸
کد خبر: ۵۰۵۹۷۹

چرا آمریکا از تحریم نیروی قدس ضرر می کند؟

از نظر استراتژیستهای آمریکایی برای مقابله با افزایش قدرت منطقه ای ایران و جلوگیری از تبدیل جمهوری اسلامی به یک هژمون منطقه ای، مهم ترین راهبرد مقابله مهار نیروی قدس سپاه است.
قاسم سلیمانی

به گزارش خبرگزاری رسا، مقابله با مبانی قدرت ایران و مهار مؤلفه های قدرت آفرین، همواره یکی از سیاست های مخربانه و سلبی ایالات متحده آمریکا در مواجهه با جمهوری اسلامی بوده است. در کنایر سایر مبانی قدرت، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مشخصاً نیروی قدس، یکی از مهم ترین مؤلفه های قدرت آفرین در ادوار مختلف برای جمهوری اسلامی بوده است. دولت آمریکا که بر اساس اصول سیاست خارجی خویش همواره به خاورمیانه به عنوان حیاط خلوت خویش نگریسته است، در چارچوب همین نگاه به سپاه پاسداران و به طور خاص به نیروی قدس که در سال های اخیر و همزمان با افزایش بحران های منطقه ای نقش مؤثر و ویژه ای از طریق فعالیت های مستشاری در معادلات منطقه ای عهده دار شده است، به عنوان یک «مانع» عامل «مزاحم» نگریسته است که پیشبرد سیاست های کاخ سفید در غرب آسیا را با چالش مواجه ساخته است.

مقابله با نیروی قدس؛ اولویت آمریکا در دوران پسابرجام

تاکنون و در مقاطع مختلف، آمریکایی ها در جهت مقابله با نیروی قدس سپاه که یکی از ابزارهای قدرت جمهوری اسلامی ایران در حوزه سیاست خارجی به شمار می آید، اقدامات سلبی و ایجابی متعددی را انجام داده اند، چنان که در دوران پسابرجام نیز تحریم نیروی قدس و حتی قرار دادن آن در فهرست سازمان های تروریستی با هدف تضعیف توان میدانی آن به ویژه در سوریه و به شکست کشاندن همکاری های راهبردی ایران و روسیه در سوریه، یکی از اولویت‌های سیاست‌های تحریمی آمریکا بوده است.

شایان ذکر است نیروی قدس و ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده آمریکا سه دهه است که در چالش سنگین بسر می برند. هر دو نیرو نیز در اوایل دهه هشتاد، بعد از تجاوز نظامی عراق به ایران، تشکیل و ماموریت های فرامرزی کشور خود را عهده دار هستند. مسؤولیت سنتکام شامل فرماندهی نیروهای ارتش آمریکا در خاورمیانه،شرق آفریقا و آسیای مرکزی است. این حوزه جغرافیایی شامل ایران، کشورهای همسایه ایران و حوزه ای که تاثیر فوری بر امنیت ملی ایران دارد و لذا حوزه اصلی نیروی قدس سپاه پاسداران ایران است. جغرافیایی شامل ایران، کشورهای همسایه ایران و حوزه ای که تاثیر فوری بر امنیت ملی ایران دارد و لذا حوزه اصلی نیروی قدس سپاه پاسداران ایران است.

تدوین سیاست های تحریمی جدید بر علیه نیروی قدس

در چارچوب مطالبی که اشاره شد آمریکایی ها مدتی است که در حال تدوین سیاست های تخریبی جدیدی در قبال ایران هستند که هنوز جزئیات آن منتشر نشده است. بخشی از این سیاست های علیه سپاه پاسداران و مشخصاً نیروی قدس می باشد که کاخ سفید از آن با عنوان عامل بی ثبات کننده در منطقه نام می برند. به طوری که «رکس تیلرسون»، وزیر خارجه آمریکا در نشست استماع سنا روز چهارشنبه (۲۴ خرداد ۱۳۹۶) در پاسخ به سوالی از «تد پو» نماینده ایالت تگزاس گفت: «ما از نقش بی‌ثبات‌کننده ایران در منطقه با خبریم و در حال اقدام برای مقابله با هژمونی ایران هستیم. تحریم‌های اضافی (وضع کرده‌ایم): اقداماتی علیه برخی افراد و دیگران به کار گرفته شده‌اند و ما به طور مداوم مزایای (این تحریم‌ها) را بررسی می‌کنیم، هم از حیث دیپلماتیک و هم از حیث تبعات بین‌المللی قرار دادن کل سپاه به عنوان سازمان تروریستی؛ چون همان‌طور که می‌دانید ما نیروی قدس را در فهرست تحریم قرار داده‌ایم».

از نظر استراتژیست های آمریکایی برای مقابله با افزایش قدرت منطقه ای ایران و جلوگیری از تبدیل جمهوری اسلامی به یک هژمون منطقه ای، مهم ترین راهبرد مقابله مهار نیروی قدس سپاه است که در سال های اخیر توانسته است به یکی از نیروهای تأثیرگذار در معادلات منطقه ای تبدیل شود که این موضوع بیشتر از گذشته منجر به گسترش ابعاد و دامنه نفوذ ایران در منطقه شده است. چنان که در نشست روز چهارشنبه (۲۴ خرداد ۱۳۹۶) استماع سنا، تیلرسون وزیر خارجه آمریکا با متهم ساختن ایران به بی ثبات سازی منطقه، گفت: «رژیم ایران کماکان مداخلات و فعالیت‌هایی که خاورمیانه را بی‌ثبات می‌کنند را ادامه می‌دهد: حمایت از حکومت بسار اسد، تأمین مالی شبه‌نظامیان و پیکارجویان در عراق و یمن که از دولت‌های قانونی مشروعیت‌زدایی می‌کنند و مسلح کردن گروه‌های تروریستی مانند حزب‌الله که متحد ما اسرائیل را تهدید می‌کنند. ما و متحدانمان بایستی با بلندپروازی‌های ایران برای دست‌یابی به هژمونی در منطقه مقابله کنیم».

چرا تحریم نیروی قدس مخل ثبات و امنیت منطقه است؟

نکته ای که در اینجا باید مورد توجه قرار داد این است که طرح جدید آمریکا در خصوص تحریم نیروی قدس سپاه اگر نگاهی واقع بینانه ای به آن داشته باشیم نه تنها طرحی عقیم خواهد بود، بلکه اجرای آن نیز نتایج معکوسی برای واشنگتن داشته و به افزایش بی ثباتی در منطقه منجر خواهد شد؛ چرا که هر عقل سلیمی می بیند و می داند که ایران و نیروی قدس با توجه به ماهیت فعالیت هایی که در منطقه دارند، نه عامل بی ثبات که یکی از پشگامان مبارزه با تروریسم و ثبات زایی در منطقه است. اما به راستی چرا تحریم نیروی قدس خطرناک و مخل نظم و امنیت و ثبات در منطقه حتی امنیت ملی آمریکا می باشد؟ در این رابطه چهار علت مشخص قابل شناسایی است:

نخست؛ یکی از علل کلیدی این است که سنتکام (ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده آمریکا) که در بالا به آن پرداخته شد و نیروی قدس دو بازیگر مؤثر، قدرتمند و بانفوذ در نقاط بحران زده خاورمیانه از جمله سوریه، افغانستان، عراق، لبنان و خلیج فارس هستند، حتی در یمن نیز آمریکا و عربستان، نفوذ نیروی قدس سپاه ایران را مهمترین مانع خود می دانند. لذا واضح است که از نظر هر عقل سلیمی که نگاه دوراندیشانه و واقع بینانه ای به تحولات و معادلات منطقه ای داشته و در پی رفع بحران از خاورمیانه و کشورهای بحران زده می باشد، همکاری و تعامل با نیروی قدس ایران جزء لاینفک هرگونه راه حل مسالمت آمیز بحران های موجود منطقه خواهد بود. لذا تحریم نیروی قدس که یکی از خطوط قرمز اصلی نظام جموری اسلامی ایران می باشد، درها را به روی هرگونه فرصت برای استفاده از دیپلماسی برای حل بحران ها خواهد بست.

دوم؛نیروی قدس سپاه بخش لاینفک و جدانشدنی و یکی از رکن های کلیدی نیروهای مسلح ایران است و لذا تحریم آن یا هرگونه اقدام غیرمتعارف بر علیه آن می تواند شرایطی را به وجود آورد که حداقل نتیجه آن بسته شدن ورودی های هرگونه همکاری مستقیم یا غیر مستقیم دو کشور در مورد بحران های منطقه باشد.

سوم؛ به خاطر داریم که ترامپ چه در دوران تبلغات ریاست جمهوری و چه بعد از آن اعلام کرده که مبارزه با داعش و ریشه کن کردن این گروه تروریستی، مهمترین دستور کار دولت او خواهد بود. نیروی قدس سپاه یکی از مجموعه های مهم می باشد که از همان نخستین روزهای حضور داعش در سوریه و عراق در خط مقدم مبارزه با این گروه تروریستی قرار گرفته است. حتی پیشرفت های روسیه در مبارزه با داعش در سوریه و آزادی حلب، بدون همکاری های گسترده با ایران و نیروی قدس مقدور نبود. چنان که مقامات دولت کردستان عراق نیز اعلام کردند که بدون کمک ایران و افسران مستشاری نیروی قدس، اربیل پایتخت کردستان عراق سقوط کرده بود. امروز هم نقش مستشاری این نیرو درآزادی موصل از اشغال داعش کلیدی است. تحریم نیروی قدس و یک گام بالاتر، قرار دادن نام آن در فهرست سازمان های تروریستی، می تواند موثرترین ضربه به روند مبارزه با داعش باشد.

چهارم؛ به رغم اختلاف نظرهایی که در ایران بین گروه ها و جریان های مختلف سیاسی وجود دارد، لیکن همه بر این اصل متفق القول هستند که نیروهای مسلح ایران و مشخصاً نیروی قدس جزو خطوط قرمز نظام می باشد. لذا هرگونه اعمال فشار بر آن مطمئناً واکنش تهران را در برخواهد داشت که این موضوع می تواند تهران را به سمت مقابله به مثل وادارد. 

ارزیابی نهایی

مقامات آمریکا در حالی ایران و نیروی قدس را به بی ثبات سازی در منطقه متهم می کنند که رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران ضمن موضع گیری صریح در مقابل این قبیل اظهارات آمریکایی که می گویند ایران عامل بی ثبات سازی در منطقه است، تأکید می کنند: «آمریکا و عمال آمریکا هستند که این منطقه را بی‌ثبات کرده‌اند... امروز همین هم که ادعا می کنند "ائتلاف علیه داعش»، دروغ است؛ همین هم دروغ است. اینها با کنترل‌نشدگی داعش مخالفند؛ اما داعشِ کنترل‌شده را که توی دست خودشان باشد می خواهند و اگر کسی بخواهد این پدیده را نابود کند و از بین ببرد، جداً جلویش می‌ایستند». با تأمل در این بخش از سخنان رهبر معظم انقلاب به خوبی می توان به اهداف پشت پرده تحریم نیروی قدس توسط سنا پی برد که تحلیل آن را به فرصتی دیگر واگذار می کنیم.

از این رو، متهم ساختن ایران به اقدامات بی ثبات کننده در منطقه آنهم در حالی که آمریکا بزرگ ترین بازیگر بی ثبات کننده در منطقه می باشد و بیش از هر زمان دیگری منطقه را به سمت «میلیتاریزه» شدن سوق می دهد، بهانه جدید آمریکایی ها برای افزایش تحریم ها علیه ایران به خصوص نیروی قدس سپاه می باشد. این در حالی است که کاخ سفید باید توجه داشته باشد تحریم نیروی قدس که به دروغ از آن با عنوان عامل بی ثباتی در منطقه نام می برند، در نهایت مخل ثبات و امنیت منطقه خواهد شد./۹۹۴/ب۱۰۱/ف

حمید خوش آیند

ارسال نظرات