مروری بر کتاب «جریان شناسی جریان های سلفی، تکفیری و جهادی»
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا مؤسسه انتشارات وثوق کتاب جریان شناسی جریان های سلفی، تکفیری و جهادی، نوشته حجت الاسلام محمدعلی لیالی را منتشر کرده است.
نویسنده این کتاب را در سه فصل نوشته و در فصل اول به معنا و مفهوم سلفیت و سلفیگری، در فصل دوم به تاریخ سلفیگری و در فصل سوم به جریانهای سلفی تکفیری و جهادی پرداخته است.
مؤلف در مقدمه علت تألیف کتاب را جامعیت نداشتن تحقیقات درباره جریانهای سلفی تکفیری دانسته و در این باره گفته است:
گرچه درباره جریانهای سلفی، تکفیری و جهادی کارهای متفرقهای انجام شده است ولی متأسفانه ناقص و فاقد جامعیت است؛ لذا در این پژوهش سعی شده است اکثر منابع موجود، محتوای سمینارها، همایشها، کنگرهها و کنفراسها، مصاحبههای اساتید، کارشناسان و صاحب نظران مورد تحلیل بررسی و ارزیابی قرار گیرد و از برخی از آنها استفاده شود.
وی در فصل اول، سلف را به معنای پیشین و گذشته دانسته و درباره آن چنین نوشته است:
چون این فرقه معتقد به پیروی و تقلید محض از صحابه و تابعین و خلفا هستند و هیچ تأویل و توجیه و تفسیری را از ظاهر سخنان آنان روا نمیشمرند، سلفی نامیده میشوند.
نگارنده در بخشی دیگر از همین فصل به وجود تناقض در مفهوم حدیث خیر القرون و اشکالات وارد شده بر این حدیث از دیدگاه رجالی میپردازد.
حجت الاسلام لیالی در ادامه، رشد و تحول مراحل سلفیگری را به چهار قسمت تقسیم میکند:
سلفیگری نقلگرایی و حدیثگرایی(احمد بن حنبل در المسند)، سلفیگرایی اعتقادی(حرمت توسل و شفاعت و...)، سلفیگری عملی(محمد بن عبدالوهاب با طرح توحید و شرک عملی) و سلفیگری سیاسی_جهادی(جریانهای تکفیری و جهادی امروزی).
همچنین وی در آخر این فصل به تنوع و تقسیم بندی جریانهای سلفی تکفیری و جهادی و تجمیع جریانهای سلفی، تکفیری و جهادی در نقاط مختلف جهان پرداخته است.
مؤلف در فصل دوم با عنوان تاریخ سلفیگری موضوعاتی همچون: سلفیگری براساس اندیشههای اصحاب خبر و حدیث مدینه، سلفیگری براساس اصحاب حدیث، سلفیگری براساس اندیشه احمد ابن حنبل، سلفیگری براساس اندیشه بَربَهاری و سلفیگری براساس ابن تیمیه و تفکر سلفیه را واکاوی کرده و در بخشی از این فصل درباره اندیشه ابن تیمیه نسبت به سلفیگری چنین آورده است:
ما چیزی را میگوییم که سلف گفته باشند و سلف هرچه گفت ما هم میگوییم؛ فهم و ایمان سلف بهترین است و حتی بر فهم خلف نیز برتری دارد؛ بر همین مبنا گسترش دایره شرک و پیدایش تفکر تکفیر و عبارت «وَجَبَ قَتلُه» در تفکر سلفیه از ابنتیمیه آغاز شده است؛ لذاست که تفکر وهابیت در عصر حاضر نیز از چنین تفکری نشأت میگیرد.
نگارنده در فصل سوم نیز به بررسی جریانهای سلفی، تکفیری و جهادی در گروههای مختلف مانند وهابیت، دیوبندی، اخوان المسلمین، و داعش پرداخته و هفت جریان موافق و مخالف تفکر وهابیت و آل سعود در عربستان را چنین برشمرده است:
جریان وهابی افراطی اخوان التوحید به رهبری فیصل الدویش، جریان موافق دولت(جریان درباری ملکیه)، جریان نوسلفیان متأثر از اندیشه های اخوان المسلمین، جریان صوفی شافعی، جریان زکی یمانی، جریان مالکی و جریان شیعیان عربستان.
مؤلف در بخش دوم از این فصل درباره فرقه دیوبندی که شاه ولی الله دهلوی حنفی آن را ایجاد کرده نیز این گونه گفته است:
استعمار انگلستان با تأسیس کمپانی هند شرقی در ادامه اقدامات تفرقه افکنانه برای نابودی و تفرقه در جهان اسلام، این بار دست به تأسیس فرقهای زدند که با انزوا و گوشهگیری و دوری کردن از سیاست راه را برای غارت سرزمینهای اسلامی هموار میکند...
دیوبندی ها با گرایش به سلف و معنویتگرایی و تصوف و عدم گرایش یه سیاست و امور سیاسی و عدم ضدیت با غرب و استعمار و فقدان تفکر جهادی مکتبی استعمار پسند می باشند.
همچنین حجت الاسلام لیالی جماعت تبلیغ، سپاه صحابه و طالبان را نشأت گرفته از تفکرهای این فرقه میداند که غالبا رهبران این فرقهها فارغالتحصیلان مدارس دیوبندیهای پاکستان هستند.
نویسنده در ادامه جریان سلفیگری اخوانالمسلمین، بزرگترین گروه سیاسی اهل تسنن را بررسی کرده است. این جریان تفکر سلفیگری دارد و وی در صفحه ۸۲ این کتاب در این باره چنین گفته است:
رهبران برخی از کشورهای اسلامی، مثل اردوغان(ترکیه)، راشدالغنوشی(تونس)، حسن ترابی(سودان)، برهان الدین ربانی(افغانستان)، عباس مدنی(جبهه نجات ملی الجزایر)، محمد مرسی(مصر)، اسماعیل هنیه و خالد مشعل(فلسطین) و... از جریان اخوان هستند.
مؤلف نام رهبران این گروه را از تأسیس این فرقه چنین برمیشمارد:
رشید رضا(۱۸۶۵-۱۹۳۵)، حسن البنا،بنیان گذار اخوانالمسلمین(۱۹۲۸-۱۹۴۹)، سید قطب(۱۹۰۶-۱۹۶۶)، یوسف قرضاوی و عبدالسلام فرج که تاکنون، رهبری این جریان را شیخ یوسف قرضاوی برعهده دارد.
نگارنده در بخش چهارم از این فصل به جریان شناسی القاعده و النصره و چگونگی تشکیل این دو جریان می پردازد و مینویسد:
ابومصعب زرقاوی(نماینده بنلادن در عراق) در زندان عراق با ابومحمد مقدسی، ابوعمر البغدادی و ابوبکر البغدادی آشنا شد. این آشنایی منجر به تأسیس هسته اولیه القاعده عراق(النصره) در زندان ابوغریب عراق زیر نظر ژنرال های آمریکایی شد.
مؤلف در ادامه به معرفی زندگی و تحرکات سیاسی رهبران جریان جهادی القاعده و النصره در عراق و افغانستان همچون: عبدالله عزام، ابومحمد مقدسی، اسامه بن لادن، ابومصعب زرقاوی، ایمن الظواهری و ابو محمد الجولانی پرداخته است.
حجت الاسلام لیالی در آخر این فصل چگونگی ایجاد داعش را بررسی کرده، در این باره چنین گفته است:
در سال 2004م. جماعت التوحید و الجهاد توسط ابومصعب الزرقاوی در عراق تشکیل شد و به دنبال قتل زرقاوی، ابو عمر البغدادی جانشین وی شد. وی نیز در سال 2006م. گروه «دولت اسلامی در عراق» را بنیان نهاد و در سال 2010م. به قتل رسید و بعد از او ابوبکرالبغدادی به رهبری رسید و بسیاری از گروه های جهادی با البغدادی و داعش بیعت کردند.
همچنین مؤلف در صفحه ۱۳۵ علل موفقیت داعش را چنین برشمرده است:
فقدان وحدت اسلامی و اختلافات دنبالهدار اهل سنت با یکدیگر، جمع بین مثلث عربی بعثی و سنی، اندیشه احیای خلافت اسلامی «با شعار بازگشت به سلف صالح در دوران بی دینی»، اتصال و ارتباط با حزب بعث و بیعت حزب بعث با داعش، جوانان مهاجری که به بهانه جهاد از سراسر جهان به سوی عراق و سوریه آمدند و دیگر عامل موفقیت توجه به طبقه متوسط و پایین جامعه می باشد.
مروری گذرا بر آثار نویسنده:
از حجت الاسلام محمدعلی لیالی تاکنون آثار زیادی در زمینه های پژوهشی، آموزشی، مقالات و کتب منتشر شده است که برخی از این آثار عبارتند از: حماسه دهم، جریان شناسی و بررسی آراء و آثار و احوال هشام بن الحکم.
مؤسسه انتشارات وثوق کتاب جریان شناسی جریان های سلفی، تکفیری و جهادی را با شمارگان 1000نسخه در قطع رقعی و 143 صفحه به قیمت 7200 تومان منتشر کرده است./۹۹۸/ ن ۶۰۲/ ش