نقدی بر توصیههای واشنگتن تایمز به محمد بن سلمان
به گزارش خبرگزاری رسا، واشنگتن تایمز در ابتدای مقاله خود نوشته است ولیعهد عربستان هر سیاستی که می خواهد در قبال ایران اتخاذ کند، باید به دو نکته توجه داشته باشد.
وی به عنوان اولین نکته مدعی شده «نظام جمهوری اسلامی ایران برای امنیت غرب آسیا خطرناک است».
این ادعای نویسنده عاری از حقیقت است. اگر او به اوضاع عراق توجه می کرد، مرتکب چنین ناراستی نمی شد. این ایران بود که باکمک به ارتش و حشد الشعبی عراق، داعش را از موصل بیرون راند. اکنون ایران است که با محتدانش علیه داعش و سایر همقطارانش در سوریه می جنگد. آمریکا و متحدانش کجا توانسته اند، این چنین علیه داعش بجنگند و آن را مغلوب سازند؟ این خود آمریکاست که با حضورش در غرب آسیا بسترهای لازم را برای فعالیت گروه های تروریستی فراهم کرد. ساکنان غرب آسیا از سال 2001 به این سو، روی آرامش به خود ندیده اند. این مصائب آنقدر زیاد و آشکار است که نیازی به بازگو کردن آنها در اینجا نیست.
روزنامه واشنگتن تایمز در دومین نکته خود ادعا کرده است «ملت ایران بیشترین تهدید برای نظام جمهوری اسلامی است و این مردم یگانه روزنه امید برای ایجاد تغییرات بنیادین در ایران هستند».
این موضوع نشان می دهد، نویسنده شناخت درست و واقع گرایی نسبت به مردم ایران ندارد. طی 38 ساله گذشته ملت ایران پای انقلاب شان ایستاده و دربرابر تمام سختی ها مقاومت کرده اند. حوادث تروریستی نیمه اول دهه 1360، جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق و تحریم های اقتصادی را پشت سرگذاشتند. در این مدت، تمام دولت هایی که متولی اداره کشور شدند، همگی درچارچوب نظام و انقلاب فعالیت کرده و از منافع ایران در برابر زیاده خوایی های غربیان دفاع کردند. گذر از این گردنه های سیاسی اقتصادی و نظامی جزء با همدلی و همراهی مردم میسر نبود.
روزنامه واشنگتن تایمز با بیان اینکه ریاض در کنترل ایران شکست خورده است، تصریح کرد:«محمد بن سلمان باید سیاست جنگ نرم در برابر ایران در پیش بگیرد تا بتواند براین مشکل فائق آید. اولین گام او تفکیک قائل شدن میان ملت ایران با دولت تهران است. ولیعهد سعودی باید ملت ایران را مخاطب خود قرار دهد و دیدگاه های خویش را برای برقراری یک رابطه صلح آمیز و دوستانه با این ملت بیان کند. محمد بن سلمان می تواند به تاریخ و فرهنگ غنی ایران بپردازد و در پایان دست دوستی به طرف ملت ایران دراز کند».
الفبای ادبیات دیپلماتیک چنین است، مقامات کشورهایی که با یکدیگر اختلاف دارند، در موضع گیری های خود می کوشند، میان دولت و ملت کشور رقیب جدایی افکنند. این یک نکته ابتدایی است که هرسیاستمداری آن را می داند. اما ولیعهد جوان عربستان این نکته یعنی الفبای ادبیات دیپلماتیک را نمی داند زیرا در هرموضع گیریی که تاکنون علیه ایران انجام داده ملت و دولت تهران را به انواع ناراستی ها متهم کرده است. این اتهامات ناروا مردم ایران را بسیار ناخوشنود و خشمناک ساخته است. لذا روزنامه واشنگتن تایمز بر آن شده است تا به محمد بن سلمان 31 ساله ابتدایی ترین درس دیپلماتیک را بدهد. گو اینکه شاه آینده عربستان اصلا سواد سیاسی و دیپلماتیک ندارد و از مشاورانی که دارای چنین سوادی باشند، بی بهره است.
نویسنده در ادامه مقاله خود سه پیشنهاد به ولیعهد عربستان می دهد که با استفاده از آن نظر مثبت مردم ایران را به خود جلب کند.
- تاسیس صندوق پرداخت هزینههای حج به زائران سالخورده ایرانی
هرمسلمانی از شیندن این پشنهاد میخندد چراکه حج یک فریضه شرعی است که داشتن توانایی مالی یکی از شرایط مهم آن است.
- محمد بن سلمان به عنوان یک رهبر جوان که به فناوری علاقه دارد، اعلام کند یک پل تکنولوژی بین عربستان و ایران ایجاد خواهد کرد بطوری که شرکت های ایرانی بتوانند در زمینه فناوری های مورد نیاز عربستان مثل تصفیه آب و استفاده از انرژی خورشیدی سرمایه گذاری و فعالیت کنند.
این پشنهاد آنقدر دور از دسترس است که صاحبان شرکت های فناوری در ایران بدان توجه نمی کنند. فعالان اقتصادی بخوبی می دانند هر گونه فعالیت اقتصادی در کشور دیگر نیازمند حمایت های سیاسی و دیپلماتیک است. تجربه نشان می دهد، شرکت های ایرانی در38 سال گذشته فعالیت اقتصادی عمرانی در عربستان نداشته اند. چه رسد به الان که روابط دیپلماتیک بین دو طرف قطع است و برقراری آن مجدد آن نیازمند عزم تهران و ریاض و عبور از گذرگاههای دشوار سیاسی منطقه ای و بین المللی است. با توجه به اختلافات موجود در مناسبات ایران و عربستان در چند سال آینده افق روشنی در روابط دو کشور مشاهده نمی شود.
- محمد بن سلمان طرحی را برای بازسازی و عمران ایران ارائه دهد و به ملت ایران نشان دهد که کشورشان بدون نظام کنونی چقدر شکوفا میشود.
ولیعهد عربستان طرحی را برای قطع وابستگی اقتصاد کشورش به درآمدهای نفتی ارائه داده که موسوم به 2030 است. کارشناسان اعتقاد دارند سند اقتصادی «چشم انداز 2030 عربستان» پروژه ای بلندپروازانه است که در عمل با چالش هایی جدی روبرو است. برخی کارشناسان معتقدند این سند رویا پردازانه است زیرا عربستان فاقد زیرساخت های یک نظام دموکرایتک برای رسیدن به افقی طولانی در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است.
درمجموع به نظر می رسد نویسنده این مقاله اطلاعات ضعیفی و برخاسته از فضای رسانه ای آمریکا نسبت به وضعیت ایران وعربستان داشته یا قصد داشته، با این توصیه های سطح پایین محمد بن سلمان را مورد ریشخند قراردهد و کم تجربگی و بی سوادی او را در حوزه سیاست و مناسبات دیپلماتیک به رخش بکشد./۸۴۷/ب۱۰۲/ف
عباس سیدمیر جمکرانی