تحلیلی از نقش بنسلمان در دامن زدن به بحرانهای منطقهای
به گزارش خبرگزاری رسا، مرکز مطالعات راهبردی النباء در یادداشتی با عنوان «ایران و عربستان پس از به قدرت رسیدن محمد بن سلمان»، به پیش بینی و تفسیر وضعیت روابط آتی ریاض-تهران در سایه ولیعهدی محمد بن سلمان و احتمال رسیدن وی به راس هرم قدرت در عربستان پرداخت.
در این یادداشت آمده است: از آنجایی که حوادث منطقه فعل و انفعالات ژئودیپلماتیک در آن را تحت الشعاع خود قرار میدهد باید به بررسی رابطه بین عربستان و ایران و بازتاب آن بر منطقه بپردازیم آن هم بخصوص پس از بحران در روابط شیخ نشینها و ولیعهدی محمد بن سلمان که زمینه پادشاهی وی را فراهم کرده است.
از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 روابط این کشور با عربستان با تنش همراه بوده به گونهای که از ثبات و آرامش به درگیری و کشمکش کشیده شده است.
تنش در روابط ایران و عربستان از زمان جنگ در سوریه و به دنبال آن در یمن شدت گرفته است، علاوه براینکه تنشهای طائفهای بین اهل تسنن و شیعیان در منطقه و مسائل مربوط به نفت و کاهش قیمت آن و همچنین دیپلماسی دو کشور در خصوص مسائل متعدد منطقه ی به تشنج این روابط دامن زده است.
عربستان به دنبال مقابله با نفوذ روز افزون ایران در منطقه است بخصوص از زمانی که ایران توافقنامه هسته ای با قدرت های بزرگ منعقد کرده است.
وقتی که به تحلیل سیاسی ریشههای کشمکش بین ایران و عربستان پرداخته میشود در مییابیم که این رویارویی، فراتر از مرزهای طائفهای است و جنگی است که هر کدام در آن به دنبال حفاظت از منافع خود (ولو به قیمت دیگر کشورها) هستند.
با نگاهی به روابط بین ایران و عربستان بخصوص پس از ولیعهدی محمد بن سلمان سوالهای زیادی در خصوص توانمندی وی برای مدیریت اختلافات و کنترل روابط با ایران مطرح میشود و اینکه آیا ین سلمان سیاستها و اقدامات تندتری را علیه ایران به کار خواهد گرفت.
ایران و طرفهای معارض در داخل عربستان معتقدند که با به قدرت رسیدن محمد بن سلمان احتمال شعلهور شدن آتش درگیریها نه با ایران بلکه در منطقه وجود دارد آن هم به دلیل کم تجربگی محمد بن سلمان و لابیهایی که بر وی فشار میآورند اما سوال اساسی این است که آیا شاه سعودی به زودی به نفع فرزندش از قدرت کنارهگیری می کند.
در حال حاضر هنوز ابهامات زیادی درباره این سوال وجود دارد بخصوص که اگر چنین اتفاقی رخ دهد خاندان حاکم سعودی را با مشکلات احتمالی بزرگتری روبرو خواهد کرد.
با این حال امور در همین مسیر پیش میرود و پادشاهی بن سلمان بسیار نزدیک است در این شرایط مسائل زیادی برای محمد بن سلمان در سطوح داخلی و خارجی مطرح خواهد شد که نیاز به درمان دارد.
در این خصوص میتوان پیشبینی کرد که محمد بن سلمان در رساندن صدای عربستان در مقام یک قدرت منطقهای به گوش کشورهای منطقه با مشکل مواجه شود آن هم در شرایطی که قدرتهایی منطقهای همچون ترکیه، ایران و رژیم صهیونیستی درصدد به رخ کشیدن خود به عنوان یک میانجی در درگیریهای جهان عرب و منطقه هستند در همین حال هیچ نشانهای از عقب نشینی این قدرتها و کاهش نفوذ آنها و انصراف آنها از ایفای نقشی کارآمد در منطقه وجود ندارد باالاخص در ارتباط با ایران که زیر بار فشارهای جامعه بین الملل نمیرود.
معروفترین گفته محمد بن سلمان که میتوان در بررسی رابطه بین ایران و عربستان لحاظ کرد این است که «عربستان مجددا از سوی ایران گزیده نخواهد شد » علاوه بر اینکه گفته است:« هیچ نقطه مشترک و توافقی بین ریاض و تهران وجود ندارد بخصوص که ایران رهبر جهان اسلام را هدف گرفته اما تا زمانی که عربستان باشد چنین کاری محقق نمیشود،چون عربستان هرگز منتظر نخواهد نشست تا نبرد در داخل عربستان باشد بلکه تلاش خواهد کرد که نبرد در داخل ایران و نه عربستان باشد».
همان گونه که بن سلمان گفت خطر وقوع جنگ مستقیم بین عربستان و ایران نزدیک و محتمل است و در این خصوص او به ایران هشدار داد و گفت: این جنگ فاجعهای برای منطقه و همه جهان خواهد بود و مطمئنا ما اجازه رسیدن به این وضعیت را نمیدهیم و آنهایی که تحریک به رویارویی میکنند در وضعیت عقلانی متعادلی نیستند.
چنین اظهارات تند، خشن و صریحی که با تهدید همراست پیش از این از سوی هیچ مقام سیاسی بلندپایه عربستان بیان نشده بود از همین رو نگرانیهای منطقهای و بین المللی فزایندهای را به همراه داشته است بخصوص که ایران مستقیما عربستان را به دست داشتن در عملیات تروریستی حرم امام خمینی و ساختمان پارلمان در تهران متهم کرد و در واکنش به آن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با موشکهایی بالستیک اهدافی تروریستی در سوریه را هدف گرفت.
اولین پیامدهای به قدرت رسیدن بن سلمان در پیاده کردن مشی سیاسی جدید عربستان در منطقه خواهد بود که با بروز بحران با قطر براری رویارویی با ایران و اخوان المسلمین شروع شده است تا از سوی دیگر به رژیم صهیونیستی نیز اطمینان خاطر بدهد و این قضایا ثابت میکند که امور در عربستان از سوی شخص محمد بن سلمان اداره میشود.
مطمئنا به قدرت رسیدن محمد بن سلمان، اوضاع را در مناطقی مشخص و بخصوص حاشیه خلیج فارس پیچیده و پرتنش خواهد کرد و در محاسبات منطقه با ایران از حیث مواضع و نزدیکی یا دوری منافع تجدید نظر میشود در حالی که بن سلمان نیز روابط خود با اروپا، چین و روسیه را نیز بر مبنای عمل گرایی بیشتر خواهد کرد.
خلاصه باید گفت روابط بین عربستان و ایران پس از ولیعهدی محمد بن سلمان و نزدیک شدن بیشتر وی به راس هرم قدرت با تنش و تقابل بیشتری روبرو خواهد بود به گونهای که آل سعود برخورد تندتری در پیش خواهد گرفت.
احتمالا عربستان همچنین از برگههای مداخله در امور داخلی ایران استفاده میکند و به گروههای معارض و اقلیتهایی که ممکن است با نظام سیاسی در ایران مخالف باشند مثل گروههایی در اهواز یا دیگر مناطق کمک کند.
اما در سطح خطوط رویاروییهای منطقهای ما شاهد تشدید جنگ عربستان در یمن خواهیم بود با وجود اینکه این جنگ جز زیان و نابودی برای یمن نداشته است.
عربستان در عین حال همچنان اما با شدت کمتری به جنگ در سوریه دامن میزند تا معادلات جنگ و موازنههایی که به دلیل حضور روسیه و آمریکا در آنجا ایجاد شده برهم بزند.
حکومت سعودی از طریق تلاش برای تکمیل محور سنی با حضور کشورهای عربی شامل عربستان، مصر، امارات، بحرین و اردن به رویارویی با ایران خواهد رفت و کویت نیز که اخیرا روابط دیپلماتیک خود را با ایران کاهش داده به این محور ملحق میشود.
پیشبینی میشود محور سعودی با هدف کنترل مجدد موازنهها در منطقه خصومتها با ایران و قطر را شدت بخشد و اگر این محور تشکیل شود نقش مهمی در حوادث آتی منطقه عربی و خاورمیانه خواهد داشت که از جمله آن تعیین مسیر رابطه با رژیم صهیونیستی و تحولات اساسی در لیبی، یمن و سوریه است به گونهای که بار دیگر ابزارهای درگیری و رقابت بین سه قدرت منطقه ای شامل ایران، عربستان و ترکیه فراهم میشود و مصر نیز همچنان در عقب ماندگی باقی میماند./۸۴۷/ب۱۰۲/ف
منبع: فارس