تحلیلی از سفر مقتدا صدر به عربستان
به گزارش خبرگزاری رسا، جریان صدر 34 کرسی در پارلمان عراق دارد و گفته می شود که شاخه نظامی آن " سرایا السلام: گردان صلح" دارای 60 هزار نیروی نظامی است. این سفر در حالی صورت میگیرد که پیش از این، حیدرالعبادی نخست وزیر عراق، قاسم الاعرجی وزیر کشور به عربستان سفر کرده بودند و بر اساس آنچه رسانههای سعودی گزارش دادند قرار است ایاد علاوی نخست وزیر اسبق و دیگر چهره های سیاسی این کشور از جمله عمار حکیم که به تازگی از ریاست مجلس اعلای اسلامی عراق کناره گیری کرده و حزب جدیدی را تاسیس کرده، به این کشور سفر کند.
مخالفان و موافقان سفر صدر به عربستان هر کدام برای خود دلایل خاصی دارند. مخالفان و منتقدین این سفر بر این باورند این سفر در شرایط مناسبی صورت نگرفته است چرا که به عقیده این گروه، بمباران مناطق غیرنظامی در یمن همچنان ادامه دارد و این در حالی که مردم این کشور به دلیل عدم دسترسی به آب آشامیدن سالم با بیماری وبا دسته و پنجه نرم می کنند و این در حالی است که همچنان از ارسال دارو به مردم این کشور جلوگیری می شود که در صورت عدم دسترسی به دارو و لوازم پزشکی در آینده نزدیک باید شاهد فاجعه انسانی در این کشور باشیم.
منتقدین همچنین بر این باورند با توجه به اینکه مردم مناطق شیعه نشین عربستان از جمله قطیف و عوامیه با حملات سرکوبگرانه رژیم سعودی مواجهه هستند، این سفر در شرایط نامناسبی صورت گرفته است و این در حالی است که مردم این مناطق خواهان حقوق برابر و مساوی همچون دیگر مردم این کشور هستند و مردم این مناطق از نابرابری و عدم مساوات رنج می برند و در مقابل اعتراض آنها با مشت آهنین رژیم مواجه شده است.
در مقابل منتقدین، طرفداران وی این سفر را به دیده مثبت می نگرند و بر این باورند چون جریان های سیاسی شیعی از روابط خوبی با ایران برخوردارند این سفرها در جای خود می تواند پلی برای حل و فصل اختلافات دو کشور ایران و عربستان باشد و به حل و فصل پروندههای منطقه ای منجر شود.
این یادداشت بر آن نیست تا در دفاع از این سفر یا مخالفت با آن برآید چرا که جریان های سیاسی عراق در تصمیم گیری های سیاسی خود مستقل عمل میکنند و جمهوری اسلامی ایران از همه جریان های سیاسی اعم از شیعه و سنی دفاع و حمایت می کند و به عقیده آنها احترام می گذارد و هیچ گاه سیاست خاصی را بر گروه یا جریان خاصی در عراق تحمیل نکرده است و اگر حمایتی هم از جانب ایران باشد تنها در حد مشاوره بوده نه فراتر از آن. حتی حضور ایران در مبارزه با گروه داعش نیز بنا به موافقت دولت عراق صورت گرفته است و به گفته مقامات این کشور اگر نبود حضور ایران در مبارزه با داعش، کار داعش امروز به اینجا ختم نمی شد و بغداد و اماکن مذهبی در عراق در خطر سقوط قرار می گرفتند.
نکتهای که باید در باب سفر مقتدا صدر به عراق اشاره کرد و کمتر مورد توجه قرار گرفته، برخورد و نوع واکنش رسانه های سعودی به این سفر است نه خود این سفر و شرایط زمانی آن. رژیم سعودی تلاش دارد این سفر را در راستای واگرایای بین جریان های سیاسی عراق و فاصله گرفتن آنها با ایران، مقابله با نفوذ ایران در عراق تعبیرکند و در صدد القای این پیام هستند که مردم عراق خواهان عدم مداخله ایران در عراقند .
این رسانهها با آب و تاب فراوان در جنگ تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی ایران کمتر به مسائل مورد اهتمام مشترک دو کشور عراق و عربستان و نیز کمک به این کشور در جنگ با داعش اشاره میکنند و کلید واژه و رمز آنها مقابله با ایران است. به نظر نگارنده اگر این روابط بتواند کمکی در حل مشکلات عراق و مبارزه با گروههای تروریستی در این کشور کند و اندکی از مشقات و درد و رنج مردم عراق بکاهد، باید آن را به فال نیک گرفت و ایران از آن استقبال خواهد کرد ولی تجریه ثابت کرده است که عربستان در ورای نزدیکی با جریان های سیاسی عراق اهدافی دیگری را دنبال می کند که طی این سالها شاهد آن بودیم.
جمهوری اسلامی طی این سالها پیوسته از همزیستی مسالمت آمیز بین گروههای سیاسی عراق بر پایه مساوات و احترام متقابل حمایت کرده و با سیاست های طائفه گرایانه در این کشور مخالفت کرده و پیشرفت عراق و برقراری ثبات و امنیت در این کشور را ثبات و امنیت خود دانسته و از عراق متکثر برآمده از آرای مردم حمایت کرده چرا که منزوی کردن جریانی را به صلاح این کشور ندانسته و مشارکت تمامی جریان های سیاسی عراق را در تصمیم گیری و پیشرفت و اعتلای عراق امری ضروری دانسته است در مقابل رسانه های سعودی در این سالها پیوسته بر طبل طائفه گرایی در عراق کوبیدند و این طور القاء کردند که شیعیان در صدد منزوی کردن اهل سنت هستند؛ سیاستی که در راهبرد جریان های سیاسی عراق جایگاهی ندارد و شیعیان در طول این سال ها با تصمیم گیری بجا و حسن نیت نشان دادند که دنبال انزوای جریان رقیب نیستند و مشارکت جریان های مختلف سیاسی در ساخت قدرت در عراق را به نفع عراق و آینده سیاسی و آبادانی این کشور می دانند و این سیاستی است که همچنان از سوی جریان های سیاسی شیعی دنبال می شود.
سوال اساسی این است که چه شده که عربستان سعودی که زمانی ایران را به طائفه گرایی و جریان های سیاسی همسو با ایران را به علت قرابت فکری با آن به مزدوری و وابستگی متهم می کرد، اکنون "دایه مهربانتر از مادر برای عراقی ها" شده ، کشوری که بعد از جنگ آمریکا علیه عراق حاضر نشد به بهانه ناامنی، سفارتخانه خود را در این کشور بگشاید و سیاست های منفی و مداخله جویانه این کشور بارها مورد اعتراض مردم و جریان های سیاسی این کشور قرار گرفت به طوری که در آخرین اقدام مجبور شد «ثامر السبهان» سفیر خود را در عراق به دلیل مواضع مداخله جویانه و طرح اظهاراتی علیه حشد الشعبی و دامن زدن به سیاست های طائفه گرایانه، تغییر دهد.
خوشبینانه است که اقدامات عربستان علیه عراق و تغییر رویه این کشور در قبال جریان های سیاسی شیعی را به پای حسن نیت این کشور تصور کرد چرا که «آزموده را آزمودن خطاست» به نظر میرسد که عربستان سعودی که بعد از انزوای سیاسی در منطقه که در پی جنگ علیه یمن عمیقتر شده، به دنبال تقویت موضع خود در بحران های منطقه است و تلاش دارد تا با تغییر رویه و نزدیکی با جریان های سیاسی نزدیک به ایران به ادعای خود از نفوذ و تاثیرگذاری ایران در منطقه جلوگیری کند. عربستان با چالش های بزرگی در منطقه روبروست که آخرین نمونه آن اختلاف این کشور با کشور کوچک قطر است و دیگر کشورهای منطقه نیز عملا تلاش دارند سیاست مستقلی از ریاض را در پیش بگیرند . این را هم باید در نظر داشته باشیم که بهار سال آینده شاهد انتخابات پارلمانی در عراق هستیم، انتخاباتی متفاوت که شاهد شکل گیری ائتلاف ها و جریان های سیاسی جدید هستیم و هر چه به انتخابات پارلمانی عراق نیز نزدیک شویم این تحرکات از سوی عربستان نیز افزایش خواهد یافت زیرا که ریاض از به قدرت رسیدن جریان های نزدیک به ایران وحشت دارد و تمام تلاش خود را در این راستا به کار خواهد گرفت فارغ از اینکه نزدیکی جریان های سیاسی عراق به ایران به عمق و پیشنه روابط فکری و سیاسی مشترک دو کشور باز می گردد نه منافع حزبی و زودگذر آنی./۸۴۷/ب۱۰۱/ف
حسن رستمی