۲۳ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۷:۰۸
کد خبر: ۵۱۸۲۲۷

پلیس ملی و بسیج مردمی، فرصتها و تهدیدها

در این میان نگرانیهایی از تقابل و استفاده ابزاری از حرس نینوی برای تضعیف بسیج مردمی مطرح شد چرا که پیروزی های چشمگیر این نهاد سبب برخی تحرکات از سوی برخی جریانات داخلی عراق که عمدتا متصل به حامیان سنتی خود یعنی عربستان و ترکیه هستند، شد.
حشد الشعبی بسیج مردمی عراق

به گزارش خبرگزاری رسا، راهبرد امنیتی (تبدیل تهدید به فرصت) در مرحله پس از ۲۰۰۳ در کشور عراق، یکی از مناسب ترین قالب های تحلیل حوادث و تحولات این کشور در برهه‌ی زمانی مذکور است. هر چند حمله نیروهای ائتلاف به عراق به رهبری آمریکا، خود جای بسی تامل و بررسی در ابعاد مختلف حقوقی و امنیتی دارد و از سویی دیگر هر چند این حمله منجر به سرنگونی رژیمی بعثی شد که خود سالها مورد حمایت واشنگتن و سایر کشورهای غربی و عربی مخالف ایران بود، اما این دوره را باید نقطه عطفی در تاریخ معاصر عراق قلمداد کرد که در آن با انتقال قدرت به نمایندگان واقعی مردم در قالب سازوکارهای دموکراتیک، فصل نوینی از معادلات سیاسی و اجتماعی و حتی امنیتی جامعه عراق آغاز شد.

با آغاز مرحله‌ی مردم سالاری در عراق فرایند دولت سازی در این کشور با تهدیدات و موانع مختلف سیاسی و امنیتی و نظامی روبرو بوده است که باید به تفصیل در مورد هر یک از آنها سخن به میان آورد.

سال ۲۰۱۴ و اشغال حدود ۴۰ درصد از خاک عراق توسط گروهک تروریستی تکفیری داعش سر آغاز تحولات جدید در این کشور شد که خود دارای پیامدهای مختلف اجتماعی و سیاسی گردید. تشکیل هسته‌های مقاومت مردمی که با صدور فتوای مرجعیت در قالب نهاد مهم حشدالشعبی نمود یافت، یکی از این پدیده‌هاست که تاثیرت آن از ابعاد نظامی و امنیتی گرفته تا اجتماعی و سیاسی و تاثیر بر تقویت هویت ملی، قابل ردیابی و تحلیل است.

دوبار اشغال خاک عراق یعنی در سال ۲۰۰۳ از سوی آمریکا و سرنگونی صدام و همچنین در سال ۲۰۱۴ توسط داعش دو تهدید بزرگی بودند که با تبدیل آنها به فرصت، اولی منجر به شکل گیری حکومتی مردمی و دومی منجر به تشکیل گروههای دفاع در سطحی ملی گردید که از عناصر مهم تقویت هویت ملی در هر کشوری است.

در راستای استفاده از تمامی ظرفیت‌های جامعه عراق، علاوه بر شیعیان بعنوان اکثریت، تصمیم گرفته شد که از پتانسیل های اکراد و اهل سنت نیز استفاده شود. توان نظامی این دو طیف در قالب نیروهای پیشمرگه و حشد الوطنی در مقابل اشغالگری داعش به کار گرفته شد تا ضمن مشارکت دادن آنان در تامین امنیت ملی، از انزوای هر یک که خود تبعات منفی بدنبال دارد، جلوگیری شود. موسسان حشدالوطنی با درک اهمیت نقش آفرینی نظامی و امنیتی در دوره مبارزه با تروریسم جهت ادامه فعالیت سیاسی اجتماعی در دوره پسا داعش در صدد بر آمدند تا حداقل بخشی از جایگاه اجتماعی تخریب شده خود را که در پی چراغ سبز نشان دادن به نیروهای داعش در ۲۰۱۴ بوجود آمده بود،  این نهاد نظامی را تشکیل داده و با همراهی دولت اجازه فعالیت را در استان نینوا به دست آوردند و به حرس نینوا معروف شدند. لذا اگر بدنبال یک مفهوم دقیق از این تشکیلات هستیم باید از آنان به حرس نینوا یاد کنیم تا حرس الوطنی.

اما در این میان نگرانیهایی از تقابل و استفاده ابزاری از حرس نینوی برای تضعیف حشد الشعبی مطرح شد چرا که پیروزی های چشمگیر حشد الشعبی  سبب برخی تحرکات از سوی برخی جریانات داخلی عراق که عمدتا متصل به حامیان سنتی خود یعنی عربستان و ترکیه هستند شد. اما با توجه به جایگاه مقتدر مردمی حشدالشعبی باید گفت که گروههایی مانند حرس الوطنی را که حتی سیطره کامل بر استان نینوا نیز در هاله‌ای  از ابهام قرار دارد، نباید رقیب و عامل تضعیف حشدالشعبی تعریف و محسوب کرد.

اما نکته‌ای که حائز اهمیت است اینکه حضور در آینده فضای سیاسی عراق برای هر جریانی رابطه مستحکمی دارد با نوع رفتار آن در دوره اشغالگری داعش. از اینرو افرادی که خود روزی ورود نیروهای تکفیری را به خاک عراق تسهیل کرده و حتی به آنان کمک کرده اند، امروز که زوال انان را قطعی می‌بینند به تکاپو افتاده اند و با تشکیل هسته‌های نظامی در صدد اعاده جایگاه اجتماعی خود بر امده اند./۹۹۴/ب۱۰۱/ف

علی ساجد

ارسال نظرات