کنفرانس «یاری قدس» یا «استفاده اطلاعتی از سلبریتیها» کدام را باید باور کرد؟
خبرگزاری رسا ـ گروه بینالملل: چند روزی است که ماجرای لو رفتن فایل صوتی مکالمه یکی از مأموران بلندپایه اطلاعات مصر به نام اشرف خولی با سه مجری معروف و یک بازیگر مشهور جنجالی را در این کشور به راه انداخت. پیرامون محتوای این فایل صوتی حرف و سخن بسیار مطرح و تا کنون برخی از در انکار و برخی از در تایید وارد شدند اما برای آنکه بهتر بتوان پیرامون این ماجرا تحلیلی ارائه داد بایستی در ابتدا به اصل ماجرا بپردازیم.
ماجرا از یک تماس آغاز شد
روزنامه «نیویورک تایمز» در مقالهای به قلم دیوید کیرک پاتریک از دستیابیاش به فایل صوتی مکالمهای خبر داده است که در آن سازمان اطلاعات مصر در تماسی تلفنی با چهار تن از مجریان برنامه «تاکشو» از آنان خواسته تا با اقناع مردم و بینندگان تاییدیه آنان را نسبت به انتقال سفارت آمریکا به قدس گرفته و تاکید کنند که فلسطینیها باید شهر رام الله را به عنوان پایتخت جدید خود به جای فلسطین بپذیرند.
بنابر خبر نیویورک تایمز این افسر بلندپایه اطلاعات مصری اشرف خولی نام دارد که با چهارتن از مشهورترین و تاثیرگذارترین مجریان برنامههای گفتوگو در مصر به نامهای یسرا، مفید فوزی، عزمی مجاهد و سعید حساسین تماس داشته است هرچند که این افراد هرگونه تماس با فرد مذکور را منکر شدند.
در بخشی از این یادداشت آمده است: «زمانی که ترامپ قدس را به عنوان پایتخت اسرائیل معرفی کرده است یک افسر اطلاعات مصر با آرامش خاطر گوشی تلفن را برداشته و با چند تن از مجریان معروف تماس گرفته است. هدف معلوم است همانند سایر برادران عرب باید این تصمیم به صورت علنی محکوم شود اما تلویحا به مخاطبان القا شود که چه تفاوتی میان قدس و رام الله هست.»
دیوید کیرک پاتریک مینویسد: «اشرف خولی به عزمی مجاهد گفته است که تفاوتی میان قدس و رام الله نیست و او هم سخن خولی را تایید کرده است. همچنین این افسر اطلاعاتی در تماس با سعید حساسین به او گفته که با تو تماس گرفتم تا موضع دستگاه اطلاعاتی مصر را اعلام کنم و اینکه چه منافعی از اعلام قدس به عنوان پایتخت اسرائیل عاید ما میشود.»
در بخش دیگری از این گفتوگوها که نیویورک تایمز بدان پرداخته خاطر نشان شده است: «خولی گفته است که هرچند باید در لفظ به محکومیت تصمیم ترامپ روی آورد اما فلسطینیها حق اعتراض ندارند. ما به اندازه کافی مشکلات داشته و به دنبال جنگ جدیدی نیستیم. سازمان اطلاعات مصر از انتفاضه دیگر هراسان است چون به منافع کشور آسیب رسانده و نفوذ اسلام گراها به ویژه حماس را افزایش میدهد.»
واکنش چهار شخصیت به ادعاهای نیویورک تایمز
انتشار این گزارش از سوی نیویورک تایمز موجی از اعتراضها را به همراه داشت. اولین واکنش را «مجمع عمومی اطلاعات ریاست جمهوری مصر» نشان داد که در بیانیهای ضمن ابراز تاسف اعلام کرد که انتشار این یادداشت به اعتبار و جایگاه جهانی نیویورک تایمز لطمه جدی وارد کرده است.
ضيا رشوان رییس این مجمع و مدیر مرکز مطالعات الاهرام با دروغ توصیف کردن این گزارش تاکید کرد که در سازمان اطلاعاتی مصر افسری با این نام و مشخصات وجود خارجی ندارد و تمام رسانههای جهانی باید پاسخ قاطعی به اکاذیب این نشریه داده و ما منتظر اصلاح این گزارش از سوی نیویورک تایمز هستیم.
چهار شخصیت اصلی این ماجرا نیز هرکدام به صورت جداگانه به این گزارش واکنش نشان داده و روزنامه نیویورک تایمز را به دلیل درج گزارش خلاف واقع به پیگرد قضایی تهدید کردند.
یسرا یکی از چهار شخصیت مطرح با نفی هرگونه ارتباط با اشرف خولی در تماس با مجمع عمومی اطلاعات ریاست جمهوری مصر هرگونه صحبت پیرامون قدس را رد کرده و گفت: در هیچ یک از برنامههای خود پیرامون موضوعات سیاسی اینچنین حاشیهساز سخن نگفته و اصلا در آن بازه زمانی در مصر نبودم.
عزمی مجاهد نیز در واکنشی مشابه با ساختگی خواندن فایل صوتی منتشر شده خاطر نشان کرد: ملیت خود را به مزایده نمیگذارم ... اگر نیویورک تایمز فایل صوتی دارد آن را منتشر کند ... مدیر این روزنامه همواره علیه دولت مصر موضع گیری داشته و با گزارشات دروغین به دنبال سرکوب آزادی بیان و آزادی مطبوعات است. با آنکه این روزنامه مدعی است من صحت این مکالمه تلفنی را پیشتر تایید کرده بودم اما این ادعا کذب محض است.
مفید فوزی نیز با توصیف این گزارش به «دروغ تعمّدی» در سخنانی مطبوعاتی اظهار داشت: افسر اطلاعاتی با این نام نمیشناسم و همه من را به صراحت و شفافیت شناخته و گذشته من نیز مشخص است و هیچ توجیهی از سوی کسی پذیرفتنی نیست. این گزارش نقاط ابهام بسیاری دارد و نشر این تهمتها در چنین بازه زمانی قطعا با هدفی از پیش تعریف شده مانند ایجاد بیاعتمادی در مردم نسبت به رسانههای داخلی صورت پذیرفته است.
ابهاماتی چند پیرامون مسأله
به نظر میرسد که واکنش مسؤولان مصری و نیز شخصیتهای اصلی این داستان در مسالهای حساسی مانند قدس که خط قرمز امت اسلامی است کاملا طبیعی باشد و اگر چنین واکنش شدیدی را شاهد نبودیم میبایست با دیده شک و تردید به این گزارش نظر میافکندیم با این حال ماجرای لو رفتن فایل مکالمه تلفنی دارای نقاط ابهام متعدّدی است و هرگونه نظر پیرامون این مسأله بدون در نظر گرفتن این ابهامات امکان پذیر نیست.
۱. دیوید پاتریک مدعی است که از طریق یکی از مخالفان حکومتی به این فایل صوتی دست یافته است اما هیچ نامی از این فرد نبرده است و همین امر سبب تشکیک در صحت این گزارش شده است اما به نظر میرسد که صرف عدم معرّفی فردی که این فایلهای صوتی را به روزنامه تحویل داده دلیل بر کذب ادعای نیویورک تایمز نیست زیرا روال عادی آن است که در چنین مساله حساسی واسطه و منبع اصلی معرفی نشود تا جان فرد تضمین شود هرچند که از سوی دیگر نیز نمیتوان گزارش نیویورک تایمز را صحیح دانست و نهایتا با دلیل ارائه شده باید این گزارش را در حد یک ادعا باقی گذاشت.
۲. هر یک از چهار شخصیت اصلی این ماجرا به صورت جداگانه هم اصل تماس و هم محتوای این مکالمات را تکذیب کردهاند. بدیهی است که در چنین فضایی و با توجه به هجمهها و واکنشهای منطقهای و بینالمللی تکذیب اصل تماس با فردی اطلاعاتی راحتترین راه برای پاسخ به افکار عمومی است. بنابراین با صرف تکذیب این چهار شخصیت نمیتوان حکم به کذب ادعای نویسنده آمریکایی داد و از این رو ابهامها کماکان وجود دارد.
۳. استفاده از سلبریتیها در چنین مساله حساسی خود نقطه ابهام دیگری است. به عقیده برخی کارشناسان «اگر دستگاه اطلاعاتی مصر به دنبال اقناع مردم است چرا باید دست به دامان سلبریتیها شده و از علمای دین غافل بماند. آیا آسانتر نیست که از علمای الازهر در این مساله حساس کمک گرفته شود؟ مگر جامعه دینی و سیاسی مصر منتظر اظهار نظر بازیگری مانند یسرا است تا در مورد قدس موضعگیری کند؟» به نظر این پرسشها نیز دلیلی بر کذب ادعای نیویورک تایمز نیست زیرا بر فرض صحت ادعاهای نیویورک تایمز رسانهها از ظرفیت بسیار مناسبی برای اقناع مردم برخوردارند که میتوان از آنها در جهت تحقق اهداف مورد نظر بهرهبرداری کرد پس باز مساله در حد یک ابهام باقی میماند.
۴. برخی از کارشناسان سیاسی با توجه به نحوه تعامل یسرا با اشرف خولی مدعی هستند که بر فرض آنکه اصل این تماسها را نیز بپذیریم احتمال آنکه این فرد از زمره اخوانیهای مخالف حکومت مصر باشد بسیار زیاد است. استدلال آنها این است که مطابق فایل صوتی لو رفته، یسرا به دلیل ضیق وقت از این فرد میخواهد که ادامه گفتوگو را در واتساب پیگیری کنند اما اشرف خولی از این امر سر باز زده و اصرار به گفتوگوی تلفنی دارد و این نشان دهنده آن است که فردی که خود را افسر اطلاعاتی جا زده در حقیقت به دنبال ضبط صدا و استفاده از آن بوده و این شیوه غالب اخوانیها است.
این سخن نیز تمام نیست زیرا کسی که با فضای مصر آشنایی داشته باشد میداند که پس از دستیابی اخوان المسلمین به قدرت در عهد محمد مرسی و برکناری زود هنگام وی از عریکه قدرت فضایی به شدت ضد اخوانی در مصر گسترش یافته و تمام اتهامها سرانجام به آنان ختم میشود مضافا آنکه اگر اشرف خولی افسر اطلاعات باشد طبیعی است که از هرگونه ارتباط در شبکههای اجتماعی برای مخفی نگاه داشتن هویت خود دوری خواهد کرد بنابر این باید پذیرفت که ابهامها همچنان باقی است.
خلاء ارتباط حوزه قم و الازهر
به نظر نگارنده قضاوت پیرامون صحت گزارش نیویورک تایمز با توجه به ابهاماتی که در مساله وجود داشته و به برخی از آنها اشاره شد، تا حدودی سخت باشد اما با در نظر گرفتن این نکته که حادثه افشای اطلاعاتی در نوع خود اولین ماجرا نبوده و ظاهرا آخرین مورد هم نخواهد بود باید پذیرفت که گزارش نیویورک تایمز بیش از یک ادعای عادی است و با برخی تحلیلهای عامهپسند نمیتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد.
به نظر «ارتباط داینامیک» یا ارتباط امنیتی ـ رسانهای موضوع درخور توجهی است و غالبا از سوی دستگاههای امنیتی دستورات یا پیشنهادهایی به رسانهها داده میشود. عبدالفتاح السیسی رییس جمهور مصر پیشتر در واکنش به گزارش شبکه الجزیره از یک گاف اطلاعاتی اعلام کرد که دستهای رسانهای داخل سازمان صدا و سیمای مصر وجود داشته و مسؤول لو دادن اطلاعات کشور است.
در سال2015م شبکه «مکملین» از مخالفان حکومت مصر دست به افشای محتویات گفتوگوی مکالماتی میان سردار عباس کامل مدیر دفتر سیسی و احمد محمد علی سخنگوی سابق نظامی زد که در آن عباس کامل به محمد علی دستور میدهد تا نقشهای رسانهای برای تشویق مردم در جهت حمایت از ریاست جمهوری سیسی طراحی و اجرا کند.
چند ماه قبل سازمان «خبرنگاران بدون مرز» در گزارشی با عنوان «مصر: هنگامی که اطلاعات بر رسانهها سیطره مییابد» نسبت به اداره برخی سازمانهای رسانهای از سوی شخصیتهای اطلاعاتی و نزدیک به حکومت ابراز نگرانی کرده بود. در دسامبر گذشته نیز شبکه «مدی مصر» از تسلط کامل دستگاه اطلاعایت مصر بر تمامی رسانهها خبر داد.
در حالی که الازهر در چهارشنبه هفته جاری کنفرانس جهانی خود را با عنوان «یاری قدس» برگزار میکند، چنین جنجال رسانهای بیشک تاثیر مثبت این اقدام ارزشمند الازهر را تحت الشعاع قرار خواهد داد. شاید زمانی که الازهر تلویحا از دخالت در امور سیاسی پرهیز میکرد نمیدانست که جدایی «دیانت از سیاست» چه تبعاتی را برای آرمانها و عقیدههای مسلّم اسلامی به بار خواهد آورد. پیمان کمپ دیوید تنها یکی از تبعات مخرّب عدم ورود نهادهای دینی در عرصه سیاست است.
از سویی خلأ ارتباط میان حوزه علمیه قم به عنوان سکاندار جهان تشیّع با نهادهای دینی تاثیرگذار جهان عرب همانند الازهر مزید بر علّت است تا عرصه برای جولاندهی عدّهای فراهم شود تا چوب حراج بر اعتقادات و اصول ثابت امت اسلامی بزنند. امید است در سایه مدیریت داهیانه آیت الله اعرافی مدیر حوزههای علمیه سراسر کشور و نیز ارتباط و تعامل بیش از پیش حوزه علمیه قم با حوزه علیمه اهل سنت به ویژه الازهر مصر امکان فعالیّت خنّاسان و دشمنان امت اسلامی فراهم نشود./981/ب950/ر
محمد رایجی پژوهشگر حوزه علمیه قم