انتشار شماره هجدهم فصلنامه اسلام و مطالعات اجتماعی
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی شماره هجدهم فصلنامه اسلام و مطالعات اجتماعی را به مدیر مسئولی دکتر نجف لک زایی و سردبیری دکتر حمید پارسانیا منتشر کرد.
در این شماره مقالات گوناگونی منتشر شده است که در ادامه چکیده آنها را می خوانیم:
کارکرد اجتماعی اعتقاد به مهدویت
محمود ملکیراد مجتبی گودرزی
توانمندی نظام اجتماعی از دغدغههای مهمی است که همواره مورد توجه نظامهای سیاسی و حکومتی است. عوامل مختلفی میتوانند در بقا و تداوم، پویایی و توانمندسازی نظام اجتماعی نقش داشته باشند. باور به مهدویت در پویایی و توانمندی نظام اجتماعی نقش مهمی میتواند داشته باشد و کارکرد در این حوزه از کارکردهای مهم این باور بهحساب میآید. زیرا باور به مهدویت، میتواند مردم را حول محور خود جمع کند و برای تحقق هدفی مشخص، آنان را به صورت یکپارچه در آورد و به آنان هویت واحد دهد و بهدنبال آن قدرت اجتماعی را تقویت نماید و ارتباط اجتماعی را تحکیم بخشد و در نتیجه، زمینههای امنیت و نظم اجتماعی را فراهم آورد و به تحکیم روابط اجتماعی منجر شود. در این تحقیق، با هدف نشاندادن کارکرد باور به مهدویت در ساحت نظام اجتماعی جامعه منتظِر و عصر غیبت و تبیین ظرفیت و پتانسیل اندیشه مهدویت در تقویت و تحکیم نظام اجتماعی، بحث و گفتوگو شده است. از مهمترین یافتههای این تحقیق، نشاندادن ظرفیت اندیشه مهدویت در ساحتهای نظم، انسجام و همبستگی، امنیت و تحکیم روابط اجتماعی است. از برجستهترین راهکارهای اندیشه مذکور در این حوزهها عبارت است از: تولید و بازخوانی ارزشهای اخلاقی مشترک، تحکیم باورهای دینی بهویژه آموزه امامت، ایجاد ارتباط و پیوند عاطفی در مردم، ایجاد اتحاد و هویت واحد بین اقوام و خرده فرهنگها و ایجاد اعتماد عمومی که از تقویت ارزشها و پایبندی به قواعد اخلاقی ناشی میشود.
تفسیر المیزان و قرائتی دیگر از فلسفه تاریخ جهت پیشرفت اجتماع
ایوب امرائی1؛ مریم نظربیگی2؛ محمدرضا حسینی3
پیشرفت اجتماع و نیل جوامع و تمدنها به سعادت و کمال، آرزوی دیرینه بشر است. «اندیشه پیشرفت» از سوی متفکران علوم انسانی تعاریف گوناگونی داشته و مصادیق مختلفی را شامل شده است.
تکوین و قدرت نفوذ اندیشه پیشرفت اجتماع، نیازمند ابتنای آن بر مبانی نظری استوار و محکمی مانند «فلسفه تاریخ» است. «ماهیت تاریخ» و «عوامل محرک تاریخ» دو مؤلفه مهم فلسفه تاریخ بهشمار میآیند. فیلسوفان تاریخ و جامعهشناسان، «ماده» را ماهیت و موضوعاتی مانند: (نژاد)، (عوامل جغرافیایی)، (نظریه الهی)، (قهرمانان و (اقتصاد) را از مهمترین عوامل محرک تاریخ بر شمردهاند.این نگاشته بر آن است تا بر اساس تفسیر شریف المیزان و با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی، یکی از مهمترین اقسام مبانی نظری «اندیشه پیشرفت اجتماع» یعنی «فلسفه تاریخ» را مورد تحلیل و واکاوی قرار دهد و با ارائه ادله مهمی، «اختلاف» را بهعنوان ماهیت و «دین» را بهعنوان عامل محرک تاریخ معرفی نماید.
نگرش و تحلیلی فرادینی از بنیانها و زمینههای افراطگرایی
عماد افروغ
این مقاله میکوشد تا با الهام از عامگرایی توحیدی ادیان ابراهیمی، نگاهی فرادینی (فرااسلامی و فرامسیحی) به پدیدهها داشته باشد. نگاهی که مرزهای دینی، نژادی- قومی، جغرافیایی- تاریخی، طبقاتی، جنسیتی و فرهنگی را در مینوردد و ضمن توجه به تفاوتها و کثرتها، اسیر تفاوتگرایی و دوگانهنگری نمیشود. باور به توحید، میتواند زیرساحت استواری برای نگرش ناثنوی یا غیر دوگانه باشد.
متأثر از این نگاه و با باور به حقایق وجودی عالم، به حقوق هستیشناسانه انسانی در ابعاد فردی و اجتماعی و بازتابش بر نیازهای ثابت و منبسط او دست مییابیم. از این منظر، پیششرطهای یک حیات مسالمتآمیز و به دور از خشونت و افراطیگری در عوامل یازدهگانه ذات مشترک و طبعاً حق یکسان در برابر انسانها، توجه به جهت و غایت آفرینش، دیگرگرایی، عشق و محبت، شکیبایی و گذشت، توجه به تفاوتها و کثرتها، همکاری متقابل، مسئولیتپذیری و وحدت در عین کثرت، منطق احتجاج و فرهنگ گفتوگو، عدالت اجتماعی و رفع نیازمندیها، دولت وحدتگرا، جهاننگری و عامگرایی و نهادهای بینالمللیرا بررسی و در نهایت، موضع ادیان مورد نظر به اختصار معلوم شده است.
واکاوی نسبت هویتِ سرزمینی و عناصر مشروعیتبخش اجتماعی در اندیشه صفویان
ابراهیم توبهیانی ؛ محسن الویری
این مقاله درباره «هویت سرزمینی در جایگاه یکی از مؤلفههای هویتی ایرانیان» بحث میکند؛ از اینرو، وزن و جایگاه سرزمین در منظومه فکری و هستی اجتماعی انسان از یکسو نقش و اهمیت سرزمین در هستی اجتماعی و هویت جمعی ایرانیان از دیگر سو بررسی میشود.
سخن درباره اندیشه سیاسی صفویان و عناصر این اندیشه و چگونگی به خدمتگیری و سازگاری این عناصر برای احیا و تقویت یکی از مؤلفههای هویتی ایرانیان (سرزمین)؛ همچنین چگونگی بهرهبرداری صفویان از کارکرد این عناصر برای مشروعیتبخشی به حاکمیت خود، جنبه دیگری از مباحث این مقاله است.
رویکرد این مقاله به هویت، نه سراپا، ایستا و بدون تغییر و نه سیال است که نتایج آنها به ترتیب به سنگوارگی هویتی و پدیدهای برساخته گفتمان و قدرت بینجامد؛ بلکه هویت در این رویکر
واکاوی الگوی امتناع نظریه جامعهشناسی و علوم اجتماعی اسلامی در ایران
سیدمهدی اعتمادیفر؛ طیبه صدوقینیا
ساختار درونی علوم اجتماعی، زمینهها و لوازم اجتماعی که در آن امکان بروز یافتند، از مسائلی است که در دهههای اخیر توجه بسیاری را متوجه خود کرده است. در این میان، برخی با توجه به تفاوتها و مشابهتهایی که علوم اجتماعی در سیر تحول خود در داخل و در قیاس با سایر جوامع داشته، به نحوی طرح مسئله کردند که جریان اصلی را متوجه ملزومات شکلگیری و رشد جامعهشناسی در ایران کنند. دو الگویی که در مقاله حاضر مورد توجه قرار گرفته؛ یکی، رویکرد قایل به امتناع نظریه جامعهشناختی است که در برخی محافل علمی مورد توجه قرار گرفته و دیگری، الگوی علوم اجتماعی اسلامی است. به نظر میرسد، این دو الگو نیازمند بحث و بررسی است، اما تا بهحال مواجهه با آنها عمدتا رد یا انکار بوده است. هرگونه بسط یا گشایش تئوریک در حوزه جامعهشناسی نیازمند دقتبخشیدن به دعوی امتناع نظریه جامعهشناسی یا علوم اجتماعی اسلامی است. در این تحقیق با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمهساختیافته و روش اسنادی، ابتدا اصول این نظریه و همچنین دلایل و مستندات ارائهشده برای آن بررسی شده و وضعیت امتناع نظریه جامعهشناسی در مقایسه با علوم اجتماعی اسلامی با توجه به انگیزهها و دلایل مدافعان و منتقدان واکاوی شده است. نتایج حاکی از آن است که صحبت از وضعیت امتناع بهمثابه آسیب علوم اجتماعی در ایران، بهمعنای حکم قطعی و صادرشده مرگ علوم اجتماعی و یا از بینرفتن هرگونه امکان اندیشه جامعهشناختی نیست، بلکه بهمعنای مشخصی بهکاربرده شده است. همچنین بررسی مباحث مربوط به علوم اجتماعی اسلامی نشان میدهد، علاوه بر عدم ارائه جزئیات لازم، ملزومات و اقتضائات علم مورد توجه قرار نگرفته است.
بررسی رابطه میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی با نگرش به جامعه در میان دانشجویان شهر قم
ابراهیم فتحی؛ علیرضا پویا؛ محسن مقدمی
در عصر حاضر، بهرهگیری از رادیو، تلویزیون، ماهواره و شبکههای اجتماعی بهعنوان رسانههای ارتباطی سریع و در دسترس، ضرورتی اجتماعی و بخشی جداییناپذیر از زندگی شده است. از سویی در جهان امروز، رسانهها به ابزارهایی برای نشر اندیشه و ایدئولوژیهای گوناگون در سراسر جهان تبدیل شدهاند و همین نفوذ رسانهها، پیامدهای شایان توجهی در جنبههای گوناگون زندگی انسانها، از جمله نگرش آنها داشته است. این مقاله درصدد بررسی رابطه بین میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی با نگرش به جامعه در بین دانشجویان شهر قم است. جامعه نمونه تحقیق 638 نفر انتخاب شد و پرسشنامه بهصورت تصادفی ساده توزیع و جمعآوری شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافتهها نشان میدهد بین میزان استفاده از وسایل ارتباطجمعی با نگرش به جامعه در بین دانشجویان 381/0 r = رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین رابطه بین میزان استفاده از وسایل ارتباطجمعی با نگرش به جامعه با متغیرهای کنترلی جنسیت، وضعیت تأهل، وضعیت شغلی، مثبت و معنادار است. همچنین بین این متغیر با ابعاد نگرش مانند عاطفی، شناختی و رفتاری رابطه وجود دارد.
تبلیغ و الگوی مطلوب مبلغ
سیدمحمدحسین هاشمیان؛ ناصر رفیعی محمدی؛ حوریه بزرگی
در عصر حاضر مبلغان دینی، وظیفه احیای اموزههای اهل بیت(ع) و هدایتگری آحاد جامعه را عهدهدار هستند؛ تحقیق پیشرو با توجه به این وظیفه مهم مبلغان دینی در پی تدوین الگوی مطلوب مبلغ است. این الگو در چهار بعد ویژگیهای اخلاقی مبلغ، مخاطبان و شیوههای تبلیغی متناسب با آن و عرصههای تبلیغ، به مدد روش تحلیل محتوای کیفی جهتدار تبیین گردیده است. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که در بعد ویژگیهای اخلاقی هفت ویژگی «یکسانی گفتار و کردار»، «زمانشناسی و زمینهشناسی»، «مردمیبودن و دردآشنا»، «شجاعت و قاطعیت»، «صبر و استقامت»، «نفوذ کلام» و «انتقادپذیری» از مهمترین فضایلی است که مبلغ در ارتباط با دیگران بایستی به آن مجهز باشد. مخاطبان مبلغ به سه دسته کلی خانواده، مخاطبان عام و مخالفان قابل تقسیمبندی است که متناسب با هر کدام شیوههای تبلیغی طرح شده است. در بعد چهارم با عنوان عرصههای تبلیغ نیز به «تقدم پرداختن به مسائل اعتقادی بر احکام و اخلاق»، «تقدم خانواده و خویشاوندان بر دیگران» و «تقدم نوجوانان و جوانان بر سایرین» اشاره شده است./۹۲۵/ ن ۶۰۴/ش