بررسی استنباطهای فقیهان شیعه از نهج البلاغه در یک اثر

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، مرکز پژوهشهای دانشگاه علوم اسلامی رضوی کتاب «فقه و نهج البلاغه؛ استنباطهای فقیهان شیعه از نهج البلاغه» نوشته حجت الاسلام محمد حسن قاسمی را منتشر کرد.
در منابع فقه به نقش نهج البلاغه در استنباط فقهی کمتر توجه شده است، اما نمیتوان به این کتاب ارزشمند و آموزه های فقهی آن بی توجه بود، به ویژه آنکه اندیشمندان و فقهای شیعه استنادها و برداشتهای مختلفی از این کتاب مبارک داشته و در موضوعات مختلف اجتماعی قضایی، سیاسی اقتصادی به آن ارجاع دادهاند؛ از این رو نویسنده در پیشگفتار درباره این کتاب چنین آورده است:
پرداختن به مسائل فقهی این کتاب گرانسنگ ورای پرده غفلت ماند و کمتر بدان توجه شد و نه تنها کتاب متقنی در این باره سامان نیافته بلکه در استنادات فقهی کمتر به این منبع مهم رجوع کردند.
خوشبختانه در قرنهای اخیر توجه عالمان فقهی به نهج البلاغه به مثابه منبعی فقهی بسیار شناخته شده است و سخنان نورانی امام چشمان فقیهان بسیاری را خیره خود ساخته، اما همچنان غواصی در این دریای بیکران معارف، گهرهای فقهی بسیاری به دست میدهد که در استنباطات فقهی به کار میآید و جمعآوری موارد استناد فقیهان به نهج البلاغه یا آنچه قابلیت استناد دارد نیازمند تحقیق مستقل و پژوهشی گسترده بود که در این کتاب در پاسخ به این نیاز فراهم آمد.
نویسنده در ادامه درباره چگونگی و مراحل نگارش این کتاب را چنین توضیح داده است:
برای نوشتن این کتاب، ابتدا تمام نهج البلاغه به دقت مطالعه شد. آنگاه کتب فقهی فقیهان به طور گسترده بررسی شد و در نهایت، کتاب در سه بخش سامان یافت. در بخش اول کلیات، و در بخش دوم موارد استناد فقیهان به نهج البلاغه به مثابه منبعی فقهی شکل گرفت و در بخش سوم به مواردی پرداختیم که فقهیان بدان استناد نکردهاند اما قابلیت استناد دارد.
از آنجا که شرط اصلی و ابتدایی به یک منبع فقهی، مستند بودن آن است، در ابتدای کتاب قبل از ورود به مباحث اصلی، بحثی کامل درباره استنادپذیری نهج البلاغه صورت گرفت و راههای مختلفی که عالمان درباره ان مطرح کردهاند، ذکر و نقد شد.
نویسنده در بخش اول به بررسی سه فصل با عنوانهای: فقه در لغت، فقه در اصطلاح و بررسی شیوه های اثبات استناد پذیری نهج البلاغه پرداخته است.
اساسیترین مشکل تمسک به نهج البلاغه برای اثبات مسائل فقهی، شبهه مرسل بودن آن است؛ مسألهای که از دیرباز در میان عالمان مطرح بوده و یکی از دلایل «روا نبودن تمسک به آن در احکام شرعی» تلقی شده است؛ از این رو نگارنده در بخش اول به بررسی شیوههای استنادپذیری نهج البلاغه پرداخته و در این زمینه چنین آورده است:
برخی فقها نهج البلاغه را به دلیل مرسل بودن نپذیرفتهاند و برخی سعی کردهاند از راههای حجت آن را اثبات کنند. ما در این کتاب این راهها را بررسی خواهیم کرد.
با پژوهشی که در کتابهای فقهی و منابع دیگر صورت گرفت شیوه های استنادپذیری نهج البلاغه را میتوان این گونه بیان کرد: وجود سند در دیگر منابع، عرضه بر قرآن، اعتماد به شخصیت علمی والای سید رضی، شهرت، تواتر یا استفاضه نهج البلاغه، مقبوله بودن نهج البلاغه، عظمت محتوایی، سبک شناسی، تجمیع قرائن.
مهمترین و اصلیترین بخش این کتاب بخش دوم با عنوان «فقه در نهج البلاغه» است و در آن به موارد فقهی نهج البلاغه که فقیهان به آن استناد کرده اند یا قابلیت استناد را دارد، اشاره شده است. از این رو نویسنده در این بخش به بررسی فصلهای: عبادات، معاملات، مکاسب محرمه، فقه قضایی، فقه سیاسی، فقه اخلاق و اصول فقه پرداخته است.
نویسنده در فصل ششم این بخش با عنوان فقه اخلاق به مواردی از نهج البلاغه استناد کرده که علمای اخلاق آن را در مباحث اخلاقی مطرح کردهاند و نمیتوان آن را در دیگر بخشهای دیگر جای دارد و در این فصل به 90 مورد موضوع اخلاقی در نهج البلاغه همچون انصاف، اهانت به مؤمن، بیماری، بیتابی در مصیبت، تنبلی و کسالت، تواضع، توبه، حسد، حفظ زبان، حقوق متقابل بین فرزند و والدین حیا و عفت اشاره شده است.
بنابراین نویسنده زیر عنوان «تفقه در دین» این فصل چنین آورده است:
کسی که بدون آموزش فقه اسلامی تجارت کند، به رباخواری آلوده میشود. «سیدر رضی، نهج البلاغه، ص 555.»
در کتاب مستدرک الوسائل در باب «استحباب تفقه در آنچه که انسان آن را بر عهده گرفته» به این حدیث شریف استناد شده است.
شاید استفاده صحیح حتی از حدیث آن باشد که بگوییم یادگیری مسائل فقهی به آن مقدار که در انجام صحیح معاملات و عدم ارتکاب محرماتی مثل ربا ضروری است از باب مقدمه واجب میباشد؛ چراکه نتیجه ترک تفقه دخول در رباست.
نگارنده در بخش سوم نیز به مواردی از نهج البلاغه استناد کرده که اگرچه قابلیت استناد اثبات مسائل فقهی را دارند اما تا آنجا که نویسنده به جستجو در کتابهای فقیهان پرداخته است، هیچ گاه به آنها استناد نکردهاند یا در موارد بسیار اندک از آن در اثبات گزارههای فقهی کمک گرفتهاند؛ بنابراین نگارنده در این بخش به بررسی موضوعهای حرمت اذیت مؤمن، کراهت زیاد خوابیدن، حرمت تکبر، حرمت بدعت گذاردن، کراهت بالا بردن دنیاداران و پایین آوردن پرهیزکاران، استحباب اعتراف به حق، عدم قبول انکار اقرار و توجیه آن، حرمت دشمن داشتن مؤمنان، استحباب آراستگی در هنگام فقر، وجوب تعلم فقه، جواز توسل به ارواح طیبه اولیای خدا و نقش نیت در پاداش عمل پرداخته است.
همچنین نویسنده زیر عنوان «استحباب آراستگی در هنگام فقر» در این بخش چنین آورده است:
از صفات متقین آن است که در تهیدستی آراستهاند. «سید رضی نهج البلاغه. ص 305.»
تجمل به جلوه کردن زیبایی است و کلام امام به این معناست که در هنگام فقر آن را ظاهر نکند و به شکلی رفتار شود که دیگران پی به فقر انسان نبرند. از آنجا که امام در مقام بیان مدح پرهیزکارانند میتوان از آن ظاهر نساختن فقر یا کراهت اظهار آن را فهمید.
در احادیث دیگر نیز همین مطلب به صراحت آمده است که انسان باید گرفتاریها و فقر خویش را از مردم پنهان سازد و همه مسائل خود را با آنها در میان نگذارد و آنها را از سختیهایی که با آن روبه روست آگاه نسازد.
گفتنی است، مرکز پژوهشهای دانشگاه علوم اسلامی رضوی کتاب «فقه و نهج البلاغه؛ استنباطهای فقیهان شیعه از نهجالبلاغه» را در ۲۸۸ صفحه، با شمارگان ۵۰۰ نسخه به قیمت ۲۵۰۰۰ تومان در اردیبهشت ۹۷ منتشر کرده است./۹۹۸/پ۲۰۲/ش