بحران خلیجفارس جنگ لیبی را «خونین» میکند
به گزارش خبرگزاری رسا، «عبدالباری عطوان» تحلیلگر مطرح جهان عرب در سرمقاله روزنامه فرامنطقهای «رایالیوم» نوشت: جنگی که بار دیگر در لیبی شعلهور شده است تنها بین نیروهای تحت فرماندهی ژنرال خلیفه حفتر و نیروهای دولت وفاق ملی به نخستوزیر «فائز السراج» نیست بلکه همچنین بین ایستگاه تلویزیونی «الجزیره»، که ائتلاف قطری- ترکی آن را نمایندگی میکند و ایستگاه «العربیه»، که حامی ژنرال حفتر و نماینده ائتلاف تحت رهبری چهار کشور محاصرهکننده قطر، یعنی عربستان سعودی، مصر، امارات و بحرین، است.
به عباراتی دیگر، میدان لیبی شاهد جنگ رسانهای به موازات نبردهای نظامی خونین در زمین، است که پیروز آن رهبر لیبی جدید و متحد خواهد شد، ولی این بدان معنا نیست که این کشور باثبات خواهد شد آن هم در سایه پیچیدگیهای بحران و مداخلههای منطقهای و بینالمللی از سوی کشورهایی که برای دستیابی به سهمی از کیک لیبی تلاش میکنند.ابراز نگرانی از تحولات اوضاع در لیبی، مورد مشترک تمام بیانیهها و اظهاراتی است که این روزها از سوی برخی طرفهای بینالمللی، از جمله در نشست فوقالعاده عصر جمعه شورای امنیت، صادر شده. ولی این «تمایل به دروغ گفتن» تمایل پنهانی برای حمایت از ژنرال حفتر و پیشروی نیروهایش به سمت طرابلس، پایتخت به بهانه سرکوب تروریسم، را بازتاب میدهد. آنها از جامعه بین المللی و سازمان های حقوق بشری خواستند به مسؤولیت قانونی واخلاقی خود در قبال جنایات علیه ملت یمن عمل کنند که ننگی بر پیشانی بشریت است.
ژنرال حفتر در زمانی به دقت محاسبهشده و بعد از آنکه چراغ سبز را از سوی کشورهای عربی خلیجفارس و منطقهای مانند عربستان سعودی، امارات و مصر، و نیز از سوی قدرتهای جهانی مانند روسیه، فرانسه و آمریکا دریافت کرد، دست به این اقدام( نظامی) زد. هر چند این کشورهای غربی تمایلشان برای پایان دادن به هرج و مرج در این کشور عربی- آفریقایی، که بهای مداخله ناتو در سال 2011، را میپردازد مخفی نمیکنند. مداخله نظامی ناتو به تغییر نظام لیبی و تبدیل آن به پایگاهی برای مهاجرت غیرقانونی به اروپا و گرد هم آمدن گروههای تندرو، منجر شد.
حمایت نظامی و سیاسی مثلث سعودی، مصری و اماراتی از نیروهای ژنرال خلیفه حفتر طی 7 سال گذشته متوقف نشده است که این حمایتها شامل تحویل تانکها، خودروهای نظامی، تجهیزات نظامی پیشرفته مانند هواپیماهای جنگی، و دهها میلیارد دلار بوده است.
تعیین زمان «صفر» برای حمله در شرایطی انجام شد که قطر در وضعیت محاصره بهسر میبرد و جایگاه مردمی «رجب طیب اردوغان» رئیسجمهوری ترکیه- که حامی واقعی دولت السراج است- کاهش یافته و این کشور در بحران اقتصادی غرق شده است و چهبسا این بحران در سایه تشدید اختلافات آنکارا با ایالات متحده بر سر قرارداد موشکی اس- 400 روسی، گسترش یابد.
کفه ترازو به نفع نیروهای حفتر سنگینی میکند آن هم نه تنها به دلیل سلاح قدرتمند و پیشرفتهای، که از سوی منابع مختلف به این نیروها تحویل داده میشود، بلکه همچنین به این دلیل که، حفتر از حمایت برخی قبایل قدرتمند طرفدار «معمر قذافی» رهبر سابق لیبی برخوردار است از جمله قبایل «الورفله»، «المقارحه» و «العبیدات». همچنین برخی درباره معامله میان «سیف الاسلام قذافی» و ژنرال حفتر درباره تقسیم قدرت در صورت ورود نیروهای شرق به طرابلس و سیطره بر آن، سخن میگویند.
نیروهای ژنرال حفتر کنترل شرق و جنوب و بسیاری از چاههای نفتی لیبی را به دست گرفته و به سمت فرودگاه بینالمللی طرابلس پیشروی کردهاند و به مدت کوتاهی نیز این فرودگاه را در دست داشتند که توسط نیروهای طرفدار دولت السراج از آنجا بیرون رانده شدند. این بدان معناست که نبرد رو به گسترشِ طرابلس آخرین و سرنوشتسازترین نبرد خواهد بود و پیروز این نبرد نیز حاکم جدید لیبی خواهد شد.
درخصوص این جنگ نیز دودستگی میان ملت لیبی است، گروهی از آنها از دولت قانونی السراج، که از نظر نظامی ضعیف است، حمایت میکند و گروهی دیگر از نیروهای ژنرال حفتر. ولی ملت لیبی درخصوص یک مسئله اتفاق نظر دارند و آن پایان دادن به هرج و مرج و بیثباتی است که این کشور را ویران کرده و باعث مهاجرت حدود 3 میلیون لیبیایی به کشورهای همسایه و اروپا شده است و وضعیت لیبی مانند وضعیت عراقِ قبل از لشکرکشی آمریکا به آن در سال 2003 شده است.
پیشبینی درباره نتایج نبرد سرنوشتساز طرابلس برای ما دشوار است ولی در سایه عدم وجود هرگونه طرح بینالمللی و منطقهای برای متوقف کردند پیشرویهای نیروهای ژنرال حفتر، احتمال پیروزی وی، که «هر دو حُسن را با هم دارد»- یعمی حمایت آمریکا و حمایت روسیه- بیشتر است. قدر مسلم آن است ملت لیبی بار دیگر با خونشان و خون فرزندانشان بهای سنگین این نبرد و مداخلات خارجی را خواهند پرداخت.