عکس یادگاری سازمان ملل با نسل کشان جهانی
خبرگزاری رسا ـ گروه بینالملل: شاید بتوان گفت که تاریک ترین صفحات کتاب تاریخ بشر، مربوط به نسل کشی های گسترده ای است که قومیت ها و ملت های مختلف علیه سایر قومیت ها اعمال کرده اند. اما با انقلاب صنعتی و به نوعی ظاهر متمدنانه بشر، انتظار آن می رفت که این موارد حذف شده و یا لااقل تقلیل یابد. اما نه تنها نسل کشی و ظلم بشر علیه بشر کاسته نشد، بلکه موارد آن به صورت پیشرفته تر و مدرن تر صورت پذیرفت. فقط این نکته نیست که وجدان آگاه بشری را به درد می آورد بلکه بخش دردناکتر در نسل کشی ها و موراد سرکوب در دنیای جدید (به طور مثال در یک قرن اخیر) توجیه و بعضا اهمال سازمان های بین المللی در این دست جنایات است.
بعد از جنگ دوم جهانی و تشکیل سازمانی بین المللی به نام «سازمان ملل» کشورهای ضعیف و قربانی ابرقدرتهای غرب و شرق، این باور را پیدا کردند که این سازمان بین المللی قادر خواهد بود که با رفع تبعیض ها، انحصار قدرت را شکسته و در موارد ضروری در نقش صلح بان ورود پیدا کند؛ مسأله ای که نه تنها محقق نشد بلکه در برخی موارد در ظلم کشورهای استعمارگر، علیه کشورهای کم بهره، اثر تشدید کننده ای داشت.
فی الواقع با آنکه سازمان های بین المللی و در راس آن سازمان ملل برای دفاع از حقوق بشر ایحاد شده اند، این سازمان ها در جنایات ضد بشری نه تنها از خود واکنش مناسبی نشان ندادند بلکه بعضا به صورت غیر مستقیم با عاملان این جنایات همکاری کرده اند.
بر کسی پوشیده نیست که سازمان های بین المللی و در راس آن ها سازمان ملل و شورای امنیت، با آنکه برای حفظ جان انسان ها و دفاع از حقوق بشر تشکیل شده اند، بازیچه ابر قدرت ها هستند. این سازمان ها در هر بحران و مناقشه بین المللی، آن جا که پای منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی در میان باشد، یا سکوت اختیار می کنند و یا به نفع متجاوز رای می دهند.
موارد تضییع حقوق ملت ها و بی گناهان از سوی سازمان های بین المللی آن قدر زیاد است که نمی توان در یک وعده به همه آن ها اشاره کرد. اشغالگری مناطق فلسطینی و قتل عام اعراب مسلمان از سوی اسرائیل، حمایت بین المللی از تروریست ها و محکوم کردن نیروهای دولتی سوریه، محکوم کردن نیروهای مردمی و مدافع یمن و حمایت از حملات متجاوزانه عربستان سعودی به خاک این کشور؛ تنها بخش کوچکی از قصور و تقصیر سازمان ملل در حق بشریت است.
در این مجال بخشی جزیی اما عینی از کوتاهی های سازمان ملل را در سه مورد قتل عام مردم بی گناه، در دهه های آخر قرن بیستم بررسی می کنیم.
روآندا
روز گذشته در اخباری که از سوی خبرگزاری فرانسه منتشر شد، کشف و تشییع قربانیان یکی از بزرگترین نسل کشی های قرن اخیر که اهمال سازمان ملل در تشدید آن نقش داشت، به چشم می خورد. از این رو در نوشتار پیش رو ضمن اشاره به نسل کشی یاد شده در روآندا، برخی دیگر از موارد سهل انگاری سازمان ملل را یادآور می شویم.
بین روزهای 7 آوریل تا 15 جولای 1994(18 فروردین تا 24 تیرماه 1373)، یکی از دهشتناک ترین نسل کشی های تاریخ بشر و نیز تاریک ترین فاجعه انسانی نیم قرن اخیر در کشور آفریقایی روآندا اتفاق افتاد.
در تاریخ ششم آوریل سال 1994 هواپیمای رییس جمهور روآندا که از قوم هوتو بود بر اثر شلیک زمینی سقوط کرد و همه سرنشینان آن کشته شدند.
تندروهای هوتو این کار را دسیسه قوم توتسی دانستند و از فردای آن روز یعنی هفتم آوریل 1994، کشتار آغاز شد.
هوتوها با در دست گرفتن ایستگاه رادیو با نفرت افکنی از همه اعضای قوم هوتو خواستند که افراد قوم توتسی را به قتل برسانند. کار به جایی رسید که هوتو ها همسایه های توتسی خود را و حتی مردان هوتو زنان توتسی خود را کشتند.
جمجه های قربانیان نسل کشی توتسی ها به دستی هوتوها در روآندا
نقش نیروهای سازمان ملل
طبق آمار سازمان ملل، طی حدود صد روز، علاوه بر قتل عام 800 هزار نفر زن و مرد و کودک، به 200 تا 500 هزار زن تجاوز جنسی شد.
در این واقعه مردان، زنان و کودکان توتسی با قمه و داس های هوتوها تکه تکه شدند و نوزادان با ضربات چماق به سر آن ها به قتل رسیدند. امروزه به طور تخمینی حدود 20 هزار جوان روآندایی کودکان نامشروعی هستند که در اثر تجاوز جنسی هوتوها به زنان توتسی به دنیا آمده اند.
با آغاز جنگ و قتل عام قوم توتسی، سازمان ملل با ارسال نیرو در پی خارج کردن اتباع خارجی از این کشور بر آمد. این نیروها به سرعت کشور را ترک کردند. هزار صلح بان بلژیکی مدرسه ای را که دو هزار توتسی در آن پناه گرفته بودند، بعد از دستور عقب نشینی از سازمان ملل، تنها گذاشتند. همه این دو هزار نفر به دست هوتو ها قتل عام شدند.
سازمان ملل در میانه بحران با صدور قطعنامه 912 در دوازدهم آوریل 94، نیروهای خود را در روآندا به نصف تقلیل داد.
گورهای دسته جمعی قربانیان حمله هوتو ها به توتسی ها در روآندا
بوسنی و هرزگوین
کشتار 8 هزار مسلمان بوسنیایی در سال 94 یکی از بزرگترین کشتارهای بعد از جنگ جهانی دوم به حساب می آید. گرچه صرب ها به سرکردگی رادوان کاراجیچ، مسلمانان بوسنی و هرزگوین را در شهر سربرنیتسا قتل عام کردند، اما نقش سازمان ملل در این کشتار جالب توجه است.
گورهای دسته جمعی نسل کشی مسلمانان بوسنیایی به دست صرب ها
پیش از این کشتار، سازمان ملل متحد سربرنیتسا را منطقه «حفاظتشده امن» اعلام کردهبود. 400 سرباز مسلح هلندی صلحبان که برای ایجاد امنیت در این منطقه مستقر شده بودند در جریان کشتار واکنشی نشان ندادند. دادگاه بین المللی لاهه، اعلام کرد که نیروهای حافظ صلح هلندی می دانستند که خطر نسل کشی مسلمانان بوسنیایی وجود دارد اما با این وجود برای حمایت و حفاظت از آنان اقدامی نکردند. بلکه سربازان هلندی مسلمانان پناهنده را به صربها تحویل دادند.
لبنان
از جمله کوتاهی های سازمان ملل که شاید کمتر کسی به آن توجه کرده باشد، بی پناه گذاشتن صد ها پناهجوی لبنانی در منطقه قانا در جنوب لبنان است.
در سال 1996 عده زیادی از مردم روستای قانا در جنوب لبنان، برای در امان ماندن از حملات رژیم صهیونیستی به مقر نیرو های فیجیایی حافظ صلح سازمان ملل پناه برده بودند.
جنایات اسرائیل در قانا
اما نیروهای ارتش اسرائیل در مقابل چشم نیروهای بین المللی با استفاده از توپ های ساخت آمریکا، به این مقر حمله کرد و تعداد زیادی از زن، کودک و سالخورده بیدفاع را کشته و زخمی کرد.
حتی به گفته عده ای از شاهدان، نیروهای سازمان ملل قبل از این حمله، مقر خود را ترک کرده بودند. بیشتر جامعه جهانی فقط به نظارت این جنایت اکتفا کرد و شورای امنیت سازمان ملل به دلیل حمایت های آمریکا حتی نتوانست یک قطعنامه صادر و این جنایت را محکوم کند.
رژیم سعودی
موارد یاد شده تنها گوشه ای از قصور و کوتاهی سازمان ملل در مورد جنایات جنایتکاران تاریخ معاصر به ویژه در زمینه نسل کشی بود و توضیح و تشریح همه آن ها در حوصله این بحث نمی گنجد. اما برخی دیگر از جنایتکاران تاریخ از جمله رژیم سعودی هر چند به ظاهر دست به نسل کشی نزده اند اما یکی از سردمداران نقض حقوق بشر چه در عرصه داخلی و چه در عرصه خارجی هستند.
رژیم سعودی چند سال متمادی است که در جنگی نابرابر علیه یکی از فقیر ترین ملت های عرب منطقه هر گونه حمله و جنایتی را روا داشته است اما حامیان آن به ویژه سازمان ملل تنها به محکومیت و اظهار تاسف و حداکثر صدور قطع نامه هایی غیر الزام آور بسنده کرده اند.
این رژیم در عرصه داخلی نیز با قتل و کشتار اقلیت شیعیان اثبات کرده است که چیزی از اذناب جنایتکار خود در طول تاریخ کم ندارد به طوری که در سکوت همه مجامع بین المللی جرأت پیدا می کند که در یک روز حدود 40 شیعه بی گناه را گردن زند.
حمایت بی شاعبه نهان و عیان رژیم سعودی از همه گروه های تروریستی در منطقه به ویژه در عراق، سوریه، افغانستان و به تازگی در لیبی نیز بر کسی پوشیده نیست اما از آن جا که جهان امروز و تمامی سازمان های به اصطلاح حقوق بشری کلامی جز پول نفت را نمی فهمند، شیوخ وهابی صهیونیست در کمال آرامش دست به قتل و کشتار می زنند بی آن که از کسی صدایی بلند شود./847/ب