«خورشید»؛ صدها خاطرۀ کوتاه از مقام معظم رهبری
در این کتاب بیش از یکصد خاطرهکوتاه از مقام معظم رهبری به همراه عکسهای معظمله به شکل هنرمندانهای طراحی و به صورت رنگی منتشر شده است.
به گزارش خبرگزاری رسا، شمارگان کتاب خورشید نوشتۀ سیدعلی بنیلوحی به صدهزار نسخه رسید.
خورشید نام کتابی است که توسط آقای سیدعلی بنیلوحی گردآوری و تدوین شده است. در این کتاب بیش از یکصد خاطرهکوتاه از مقام معظم رهبری به همراه عکسهای معظمله به شکل هنرمندانهای طراحی و به صورت رنگی منتشر شده است، حدود دو ساعت فرصت لازم است برای خواندن کتاب خورشید، مطالعهی خاطرات منتشر شده در کتاب نقش مؤثری در بیشتر شناختن سیرهی عملی مقام معظم رهبری دارد و مطالعهی آن به همهی علاقهمندان به خصوص جوانان توصیه میشود.
تاکنون یکصد هزار نسخه از این کتاب و در سی نوبت چاپ از طریق انتشارات راه بهشت منتشر و عرضه شده است.
در ادامه شما را به خواندن اولین خاطرهای که در طلیعه کتاب خورشید آمده است میهمان میکنیم:
«آن وقتها، از لحاظ وضع مالی در فشار بودیم، یعنی خانوادهمان، خانواده مرفهی نبود. پدرم یادم هست روحانی معروفی بود، اما خیلی پارسا و گوشهگیر بود، لذا زندگیمان خیلی به سختی میگذشت. در دوران کودکی با زحمت بسیار، برای ما کفش خریده بودند که تنگ بود. پدرم، دیگر قادر نبود که اینها را عوض بکند یا کفش دیگر بخرد، آمدند گفتند که خوب این کفشها را میشکافیم، انـدازه میکنیم و برایش بنـد میگذاریم. یک عالمـه خوشحال شدیم که کفشهـایمان بنـدی شد. آمدند شکافتنـد و بند گذاشتند زشت شد، چون بندهایش خیلی فرق داشت با کفشهای دیگر، خیلی زشت و ناجور درآمده بود. چقدر غصه خوردیم و خلاصه چاره دیگری نداشتیم»
علاقهمندان برای تهیه این کتاب میتوانند با تلفن ۶۶۱۷۵۶۷۰ تماس حاصل نمایند. /۹۲۵/د ۱۰۲/ش
خورشید نام کتابی است که توسط آقای سیدعلی بنیلوحی گردآوری و تدوین شده است. در این کتاب بیش از یکصد خاطرهکوتاه از مقام معظم رهبری به همراه عکسهای معظمله به شکل هنرمندانهای طراحی و به صورت رنگی منتشر شده است، حدود دو ساعت فرصت لازم است برای خواندن کتاب خورشید، مطالعهی خاطرات منتشر شده در کتاب نقش مؤثری در بیشتر شناختن سیرهی عملی مقام معظم رهبری دارد و مطالعهی آن به همهی علاقهمندان به خصوص جوانان توصیه میشود.
تاکنون یکصد هزار نسخه از این کتاب و در سی نوبت چاپ از طریق انتشارات راه بهشت منتشر و عرضه شده است.
در ادامه شما را به خواندن اولین خاطرهای که در طلیعه کتاب خورشید آمده است میهمان میکنیم:
«آن وقتها، از لحاظ وضع مالی در فشار بودیم، یعنی خانوادهمان، خانواده مرفهی نبود. پدرم یادم هست روحانی معروفی بود، اما خیلی پارسا و گوشهگیر بود، لذا زندگیمان خیلی به سختی میگذشت. در دوران کودکی با زحمت بسیار، برای ما کفش خریده بودند که تنگ بود. پدرم، دیگر قادر نبود که اینها را عوض بکند یا کفش دیگر بخرد، آمدند گفتند که خوب این کفشها را میشکافیم، انـدازه میکنیم و برایش بنـد میگذاریم. یک عالمـه خوشحال شدیم که کفشهـایمان بنـدی شد. آمدند شکافتنـد و بند گذاشتند زشت شد، چون بندهایش خیلی فرق داشت با کفشهای دیگر، خیلی زشت و ناجور درآمده بود. چقدر غصه خوردیم و خلاصه چاره دیگری نداشتیم»
علاقهمندان برای تهیه این کتاب میتوانند با تلفن ۶۶۱۷۵۶۷۰ تماس حاصل نمایند. /۹۲۵/د ۱۰۲/ش
ارسال نظرات