تاریخ شفاهی انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸؛
در کتاب غبار در خرداد
به گفته نویسنده کتاب او در این کتاب کوشیده است که با گفتگو با نقش آفرینان خرداد ۸۸ و مرور آن روزها تصویری واقعی از یکی از سرنوشت سازترین انتخابات تاریخ انقلاب ارائه کند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نشر شهید کاظمی کتاب غبار در خرداد: تاریخ شفاهی انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ نوشته جواد موگویی را منتشر کرد.
به گفته نویسنده کتاب تدوین این کتاب از اواسط ۸۸ و در هیاهوی بحران انتخابات آغاز شده است و به گفتگو با بازیگران اصلی خرداد ۸۸ همچون فائزه هاشمی، عطریان فر، ابطحی، حداد عادل، محمد سلیمانی، روح الامین، کواکبیان، حمید رسایی، حسن بیادی، پرویز سروری، علی اصغر زارعی، علاالدین بروجردی و حسین طلا پرداخته است و کوشیده است که با گفتگو با نقش آفرینان خرداد ۸۸ و مرور آن روزها تصویری واقعی از یکی از سرنوشت سازترین انتخابات تاریخ انقلاب ارائه کند.
در برشی از کتاب آمده است:
شما انجا بودید، فیلم هایش هست، همه میدانند که بودید!
_ نه، من میگویم آنجا رفتم ساندویچ و روسری بخرم، این چیزها را قبول نکردم! البته من نگفتم رفته بودم ساندویچ بخورم، این را بابا گفت. داستانش چیز دیگری بود. حالا نمیدانم بابا به عمد یا اشتباه آن قضیه را گفت. میخواهید همان داستان ساندویچ خوردن را بگویم؟
خانم هاشمی! فیلمهای شما در تظاهرات همه جا هست!
_خب باشد، من همه را تکذیب کردم. همه جا میگویم چنین چیزی نیست.
جلو کسانی تکذیب کردید که همه میدانند بودید.
_ خب میدانند، ولی به هر حال من چیزی را نپذیرفتم. این چیزها بعدا میشود سند، بعد میگویند ببین خودت گفتی، بیا برو زندان، چون تظاهرات جرم است. (ص ۵۷)
نشر شهید کاظمی کتاب غبار در خرداد: تاریخ شفاهی انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ را در سال ۱۳۹۸ و در قطع رقعی و ۵۰۸ صفحه منتشر کرده است. /ن ۶۰۴
به گفته نویسنده کتاب تدوین این کتاب از اواسط ۸۸ و در هیاهوی بحران انتخابات آغاز شده است و به گفتگو با بازیگران اصلی خرداد ۸۸ همچون فائزه هاشمی، عطریان فر، ابطحی، حداد عادل، محمد سلیمانی، روح الامین، کواکبیان، حمید رسایی، حسن بیادی، پرویز سروری، علی اصغر زارعی، علاالدین بروجردی و حسین طلا پرداخته است و کوشیده است که با گفتگو با نقش آفرینان خرداد ۸۸ و مرور آن روزها تصویری واقعی از یکی از سرنوشت سازترین انتخابات تاریخ انقلاب ارائه کند.
در برشی از کتاب آمده است:
شما انجا بودید، فیلم هایش هست، همه میدانند که بودید!
_ نه، من میگویم آنجا رفتم ساندویچ و روسری بخرم، این چیزها را قبول نکردم! البته من نگفتم رفته بودم ساندویچ بخورم، این را بابا گفت. داستانش چیز دیگری بود. حالا نمیدانم بابا به عمد یا اشتباه آن قضیه را گفت. میخواهید همان داستان ساندویچ خوردن را بگویم؟
خانم هاشمی! فیلمهای شما در تظاهرات همه جا هست!
_خب باشد، من همه را تکذیب کردم. همه جا میگویم چنین چیزی نیست.
جلو کسانی تکذیب کردید که همه میدانند بودید.
_ خب میدانند، ولی به هر حال من چیزی را نپذیرفتم. این چیزها بعدا میشود سند، بعد میگویند ببین خودت گفتی، بیا برو زندان، چون تظاهرات جرم است. (ص ۵۷)
نشر شهید کاظمی کتاب غبار در خرداد: تاریخ شفاهی انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ را در سال ۱۳۹۸ و در قطع رقعی و ۵۰۸ صفحه منتشر کرده است. /ن ۶۰۴
ارسال نظرات