آیا اردوغان و اسد با هم دست میدهند؟
به گزارش خبرگزاری رسا، اگر چه محتوا و جزئیات دیدار هاکان فیدان رئیس سرویس اطلاعاتی میت ترکیه و علی مملوک مقام عالی امنیتی سوریه در مسکو٬ هنوز هم به رسانهها درز پیدا نکرده است٬ اما در هر حال٬ این دیدار از ارزش و معنای نمادین بالایی برخوردار است. یعنی همان معنای نمادینی که بخش قابل توجهی از آن در گرو روابط آنکارا و مسکو است.
در ماههای اخیر دیدهایم که منافع اقتصادی طلایی در روابط آنکارا – مسکو٬ به منبع و سرچشمهای جدید تبدیل شده که خروجی آن بر بسیاری از تصمیمات منطقهای پوتین و اردوغان٬ تاثیر میگذارد.
به عنوان مثال٬ پوتین با برخی از اقدامات و برنامههای اردوغان در سوریه و لیبی مخالف است اما به خاطر حفظ منافع حوزه انرژی و حوزه دفاعی و تسلط بیشتر بر مدیترانه و دریای سیاه٬ در پارهای از موارد سکوت و در برخی جاها همراهی میکند.
متقابلاً٬ اردوغان نیز توقعات برآورده نشده و گلایههایی دارد که از سوی پوتین به آنها پاسخی داده نشده اما در شرایطی که در برابر فشارها و بیاعتناییهای توام با تهدید واشنگتن مواجه شده٬ ناچار است به برخی از خواستههای رئیس جمهور روسیه پاسخ مثبت دهد که قطعاً یکی از آنها٬ ارتقای سطح جایگاه مسئولین مذاکره با سوریه است.
پوتین در سفر اخیر خود به استانبول٬ از اردوغان خواست سطح مسئول مذاکره با دمشق را بالا ببرد. عین همین درخواست را چند ساعت قبل از دیدار با اردوغان٬ در دمشق و نزد بشار اسد نیز بر زبان آورده بود و همین موضوع باعث شد که هاکان فیدان و علی مملوک٬ دو مغز متفکر امنیتی آنکار و دمشق٬ در مسکو روبروی هم بنشینند.
اما حالا سوال اینجاست: آیا این دیدار٬ مقدمه و سرآغازی برای عادیسازی روابط ترکیه و سوریه است؟ آیا قرار است باز هم خانواده بشار اسد برای گذراندن تعطیلات به بودروم ترکیه بروند و خانواده اردوغان نیز به آنها پیوسته و اردوغان و اسد در سواحل بودروم با هم شنا کنند؟ یافتن پاسخ قاطعانه و سریع برای سوال چندان سخت نیست. چرا که عمر چلیک سخنگوی حزب عدالت و توسعه اعلام کرده که دیدگاه آنکارا نسبت به بشار اسد تغییر نیافته و دیدار مسکو٬ صرفاً در سطح دو مقام امنیتی بوده است.
نخستین معنای این سخن چلیک این است که اولاً اردوغان به درخواست پوتین٬ تن به اعزام هاکان فیدان به مسکو داده و رضایت او ارتباط عمیقی با برخی همکاریهای دیپلماتیک ترکیه و روسیه در پرونده لیبی دارد.
دوم این که مدیریت برخی مسائل پیچیده دفاعی و امنیتی در مرز ترکیه و سوریه نیازمند به هماهنگیهای پیدا و پنهان ارتشها و سرویسهای اطلاعاتی این دو کشور است.
سوم این که تا زمانی که بین فیدان و مملوک٬ گفتوگوی مداوم در جریان باشد٬ دمشق به شکل مداوم از ضرورت خروج نیروهای ترکیه از سوریه صحبت نخواهد کرد. اما این مساله٬ سو و طرف دیگری نیز دارد که همانا خود سوریه است. آیا بشار اسد به دیدار با اردوغان تمایل دارد؟ خوشبختانه پاسخ به این سوال٬ نیازمند پیشگویی و پیشبینی نیست و خود اسد چندی پیش در یکی از مصاحبههای تلویزیونیاش به صراحت به آن پاسخ داده و گفت: «از فکر دست دادن با اردوغان احساس انزجار میکنم اما اگر چنین اقدامی برای منافع کشورم لازم باشد٬ ابایی ندارم.»
پاسخ اسد روشن است. بشار اسد٬ با وجود آن که به خوبی میداند که اردوغان سالها برای براندازی حکومت او تلاش کرده٬ اما اگر لازم باشد٬ میتواند با او دیدار کند. ولی اردوغان٬ تاکنون چنین جملاتی بر زبان نیاورده است.
یکی از ویژگیهای منش سیاسی و مشی دیپلماتیک اردوغان این است که برخی از مسائل مرتبط با اختلافات فکری و سیاسی را وارد روند عجیب «شخصیسازی» میکند و خیلی وقتها دستگاه دیپلماسی نیز نمیتواند برای خروج از حالت وقفه و فریز٬ ابتکار خاصی انجام دهد.
به عنوان مثال٬ در مورد روابط ترکیه و مصر٬ حتی بسیاری از مشاورین سیاسی و تحلیلگران نزدیک به آکپارتی نیز معتقدند که وقت چرخش فرا رسیده و آنکارا باید به سمت عادیسازی رابطه با قاهره رفته و سفیر خود را اعزام کند.
اما اردوغان آن قدر در سخنرانیهای خود از عناوین سیسی دیکتاتور و سیسی کودتاگر استفاده کرده که دست دادن با او٬ برایش دشوار شده است! در مورد عربستان سعودی و امارات نیز با مقداری تفاوت٬ باز هم٬ رابطه بر اساس نوع گاردها و مواضع و لحن سخنرانیهای اردوغان متوقف شده و او کاری کرده که تغییر روند موجود٬ بسیار دشوار باشد.
اما در مورد سوریه٬ مساله از این مثالها نیز سختتر است. چرا که ترکیه٬ قبل از انجام حمله موسوم به عملیات چشمه صلح در شرق فرات٬ بیش از دویست گروه معارض سوری ضد دولت اسد را تسلیح٬ تجهیز و سازماندهی مجدد کرده و آنان را به نام ارتش ملی سوریه نامگذاری کرده و تسهیلات و امکاناتی برای نهاد و سازمانی ایجاد کرده که خود را دولت خارج از کشور سوریه نامیده است.
لذا بسیار طبیعی است که یکی از سادهترین شروط عادیسازی رابطه بین دمشق و آنکارا٬ خروج نظامیان ترکیه از خاک سوریه و قطع حمایت از معارضین مسلح ضد اسد خواهد بود. اما ترکیه ترجیح میدهد چنین کاری انجام ندهد و با تکیه بر ظرفیتهایی همچون فعالیت کمیته تدوین قانون اساسی٬ به انتخابات پیش روی سوریه چشم دوخته و به فکر تقویت مخالفین اسد در سوریه باشد.
در پایان باید گفت٬ شواهد فعلی اقدامات ترکیه در سوریه نشاندهنده این است که اردوغان به دنبال آن است که در پرونده سوریه٬ بر روی چند سناریوی متفاوت سرمایهگذاری کند و سناریوی مطلوب از دید دولت اردوغان٬ هموارسازی زمینه کنار رفتن اسد از قدرت با استفاده از ابزار انتخابات یا ابزارهای دیگر است./847/ب
محمد علی دستمالی/تسنیم