به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «اجتهاد» به بررسی قواعد فقهی میپردازد که به وسیله آنها احکام الهی استنباط میشوند و میان مقلد و مجتهد، مشترک هستند، یعنی هر دو میتوانند از این قواعد استفاده کنند. قاعده فقهی «شک الکثیر الشک» هم یکی از این قواعد است که از کتاب القواعد الفقهیه اثر سیدحسن موسوی بجنوردی، مورد بازخوانی و تحلیل فقهی قرار گرفته است.
این کتاب مشتمل بر شش فصل است که در هر فصل به سؤالهای مندرج در قسمت پرسشهای کتاب پرداخته است. در کتاب اجتهاد برای اثبات این قاعده، به مدارکی استناد شده که از جمله آنها اجماع جمیع فقهاست که بر این قاعده اتفاق نظر دارند و روایاتی که در این خصوص وارد شده دال بر عدم اعتنای شک کثیر الشک است. بر اساس آنچه در این کتاب آمده، مرجع تشخیص فرد کثیرالشک، این است که اگر فردی در هر نمازش، سه مرتبه شک کند یا اینکه در هر سه نماز پشت سر هم شک کند، وی کثیر الشک شناخته میشود.
در ادامه این کتاب به بررسی نظر برخی فقها در رابطه با حکم کثیرالشک پرداخته شده که در این زمینه برخی فقها عقیده دارند که این حکم تخییری است، یعنی فرد مخیر است که به آن اعتنا بکند یا نکند، ولی نظر مصنف بر این است که این حکم تعیینی است، یعنی وقتی که میگوید «هر نمازت را ادامه بده»، یعنی این حکم دلالت بر وجود دارد، زیرا امر به انجام کار شده است پس این حکم تعیین شده و تعیینی است.
این قاعده علاوه بر نماز بر سایر عبادات هم وارد میشود و این بخاطر نفی عسر و حرج است، زیرا بر اثر کثرت شک در انجام عبادات، فرد دچار عسر و حرج میشود که به اعمال این قاعده، مشکل منتفی است و این قاعده بر ادله اولیه که مفاد این ادله بر حکم شک مرتبط میشوند، حکومت دارد یعنی قاعده ناظر و حاکم بر ادله اولیه است و به نحو تضییق بر آنها حکومت دارد.
نویسنده این کتاب موضوع شک را در چند بعد مورد طرح و بررسی قرار داده است، زیرا شک را به عنوان یک فرایند روانی و رفتاری میتوان از نظر روانشناسی و اجتماعی مورد بحث قرار داد و یکی از بخشهایی که در علم فقه مورد توجه قرار گرفته، بحث شک در عبادت است.
وسواس بودن در این کتاب از نشانههای فرد کثیرالشک عنوان شده و آدم وسواسی را جاهل تلقی کرده که نباید به شک خود اعتنا کند و وظیفه دارد مانند افراد عادی در آنچه که دچار وسواس است، عمل کند. یعنی از هر چیزی که عموم مردم نجس میدانند اجتناب کند نه بیشتر و رعایت برخی از مسائل شرعی مانند طهارت را از عهده فرد مبتلا به وسواس برداشته است و میگوید: با همان بدن یا لباسی که فکر میکند نجس است یا با همان وضو و غسلی که احساس میکند باطل است، نماز بخواند هیچ اشکال ندارد.
قاعده فقهی «لاشک لکثیر الشک» یکی از قواعد مشهور فقهی است که تمام فقها و علما بر آن اتفاق نظر دارند و معنی آن این است که کسی که زیاد در امور عبادی خود شک کند نباید به این شک اعتنا کند و باید از آن بگذرد.
برای اثبات این قاعده مستنداتی در این کتاب ذکر شده که از جمله آنها اجماع جمیع فقهاست که بر صحت این قاعده اتفاق نظر دارند. دلیل دیگری که بر این قاعده ذکر شده روایات و نصوصی است که در این خصوص وارد شده است که فرد کثیرالشک نباید به شک خود اعتنا کند. تفاوت این قاعده با قاعده اصاله الصحه و اصاله التجاوز در این است که قاعده اصاله الصحه بعد از جدا شدن از محل، جاری میشود، یعنی در موارد شک بعد از محل است، ولی قاعده لاشک لکثیر الشک، در میان انجام عمل و در اثنای کار صورت میگیرد.
در کتاب «اجتهاد» مرجع تشخیص فرد کثیرالشک با استناد به نظر فقها فردی شناخته شده است که در هر نمازش سه مرتبه شک کند یا اینکه وی در هر سه نمازش پشت سر هم شک کند.
کتاب «اجتهاد» (شک در احکام و قواعد فقهی و شرع) تألیف اسماعیل جانجانی در ۱۶۹ صفحه، شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و قیمت ۲۰ هزار تومان با همکاری انتشارات دادآفرید منتشر شده است.
این کتاب مشتمل بر شش فصل است که در هر فصل به سؤالهای مندرج در قسمت پرسشهای کتاب پرداخته است. در کتاب اجتهاد برای اثبات این قاعده، به مدارکی استناد شده که از جمله آنها اجماع جمیع فقهاست که بر این قاعده اتفاق نظر دارند و روایاتی که در این خصوص وارد شده دال بر عدم اعتنای شک کثیر الشک است. بر اساس آنچه در این کتاب آمده، مرجع تشخیص فرد کثیرالشک، این است که اگر فردی در هر نمازش، سه مرتبه شک کند یا اینکه در هر سه نماز پشت سر هم شک کند، وی کثیر الشک شناخته میشود.
در ادامه این کتاب به بررسی نظر برخی فقها در رابطه با حکم کثیرالشک پرداخته شده که در این زمینه برخی فقها عقیده دارند که این حکم تخییری است، یعنی فرد مخیر است که به آن اعتنا بکند یا نکند، ولی نظر مصنف بر این است که این حکم تعیینی است، یعنی وقتی که میگوید «هر نمازت را ادامه بده»، یعنی این حکم دلالت بر وجود دارد، زیرا امر به انجام کار شده است پس این حکم تعیین شده و تعیینی است.
این قاعده علاوه بر نماز بر سایر عبادات هم وارد میشود و این بخاطر نفی عسر و حرج است، زیرا بر اثر کثرت شک در انجام عبادات، فرد دچار عسر و حرج میشود که به اعمال این قاعده، مشکل منتفی است و این قاعده بر ادله اولیه که مفاد این ادله بر حکم شک مرتبط میشوند، حکومت دارد یعنی قاعده ناظر و حاکم بر ادله اولیه است و به نحو تضییق بر آنها حکومت دارد.
نویسنده این کتاب موضوع شک را در چند بعد مورد طرح و بررسی قرار داده است، زیرا شک را به عنوان یک فرایند روانی و رفتاری میتوان از نظر روانشناسی و اجتماعی مورد بحث قرار داد و یکی از بخشهایی که در علم فقه مورد توجه قرار گرفته، بحث شک در عبادت است.
وسواس بودن در این کتاب از نشانههای فرد کثیرالشک عنوان شده و آدم وسواسی را جاهل تلقی کرده که نباید به شک خود اعتنا کند و وظیفه دارد مانند افراد عادی در آنچه که دچار وسواس است، عمل کند. یعنی از هر چیزی که عموم مردم نجس میدانند اجتناب کند نه بیشتر و رعایت برخی از مسائل شرعی مانند طهارت را از عهده فرد مبتلا به وسواس برداشته است و میگوید: با همان بدن یا لباسی که فکر میکند نجس است یا با همان وضو و غسلی که احساس میکند باطل است، نماز بخواند هیچ اشکال ندارد.
قاعده فقهی «لاشک لکثیر الشک» یکی از قواعد مشهور فقهی است که تمام فقها و علما بر آن اتفاق نظر دارند و معنی آن این است که کسی که زیاد در امور عبادی خود شک کند نباید به این شک اعتنا کند و باید از آن بگذرد.
برای اثبات این قاعده مستنداتی در این کتاب ذکر شده که از جمله آنها اجماع جمیع فقهاست که بر صحت این قاعده اتفاق نظر دارند. دلیل دیگری که بر این قاعده ذکر شده روایات و نصوصی است که در این خصوص وارد شده است که فرد کثیرالشک نباید به شک خود اعتنا کند. تفاوت این قاعده با قاعده اصاله الصحه و اصاله التجاوز در این است که قاعده اصاله الصحه بعد از جدا شدن از محل، جاری میشود، یعنی در موارد شک بعد از محل است، ولی قاعده لاشک لکثیر الشک، در میان انجام عمل و در اثنای کار صورت میگیرد.
در کتاب «اجتهاد» مرجع تشخیص فرد کثیرالشک با استناد به نظر فقها فردی شناخته شده است که در هر نمازش سه مرتبه شک کند یا اینکه وی در هر سه نمازش پشت سر هم شک کند.
کتاب «اجتهاد» (شک در احکام و قواعد فقهی و شرع) تألیف اسماعیل جانجانی در ۱۶۹ صفحه، شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و قیمت ۲۰ هزار تومان با همکاری انتشارات دادآفرید منتشر شده است.