شماره 14 فصلنامه «مطالعات ادبی متون اسلامی» منتشر شد
به گزارش خبرنگار سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، چهاردهمین شماره فصلنامه علمی ـ پژوهشی «مطالعات ادبی متون اسلامی» به صاحب امتیازی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم با مدیر مسؤولی سید علیرضا واسعی و سردبیری سید حسین سیدی منتشر شد.
در این فصلنامه در 7 مقاله و در 170 صفحه منتشر شده است و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:
تصویرپردازی ادبی در مراثی عصر انحطاط با رویکرد به ساختارهای زیبا شناسی (بررسی موردی: جلد پنجم مجموعۀ ادب الطّف)
فرشته جمشیدی و علی اکبر محسنی
چکیده: شاعران، تصویر را جزء جدایی ناپذیر شعر خود دانسته و ناقدان از این منظر به تحلیل و ارزیابی آثار ادبی پرداختهاند. از این میان، شعر عاشورایی به عنوان بخش عظیمی از میراث ادبیات متعهّد همواره به دنبال بازآفرینی این حادثه تراژدیک و تأثیرگذار بوده است. روشن کردن این بخش از زیباییهای ادبی در شعر عاشورایی عصر انحطاط هدفی است که در این پژوهش دنبال میکنیم. افزون برآن، هدف اصلی این مقاله، بررسی چند و چون تصاویر هنری سوگ سرودههای این دوره و تشخیص تصاویر پویا و متحرک در میان آنهاست. برای این منظور، با در پیش گرفتن روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر تشبیه و استعاره که خاص شاعران عصر انحطاط است، به بررسی سوگنامههای جلد پنجم از مجموعۀ ادب الطّف میپردازیم؛ برای این منظور، از نمودار مورد نیاز استفاده کردیم تا خواننده دیدی آماری نسبت به اینکه شاعر تا چه حد ذوق ادبی خویش را در درون مایۀ مفاهیم دینی، عبادی و سیاسی خویش جای داده و چه اندازه از تصاویر ادبی را جاندار و متحرک کرده است، به دست آورد. ارائه تصاویر جدید، حضور برجسته عناصر عاطفی در اشعار عاشورایی، تنوع و گستردگی عناصر تشکیل دهنده این تصاویر، بخشی از نتایج این پژوهش به شمار میروند. نویسندگان در این جستار درصدد آن بوده تا رسالت تصویر در شعر عصر انحطاط را از طریق دلائل علمی و بررسی موضوعی نشان دهد و از این طریق قابلیتها را بازشناسی کرده و توانایی آنها را در کاربرد تصویرپردازی هنری در عصر جمود فکری و هنری تبیین کنند.
بررسی وجهیّت در جزء سی ام قرآن مجید
مهرانگیز خدابخش نژاد و قاسم مختاری
چکیده: هر متنی حامل رشته ای از افکار و اندیشه هاست که به کیفیّت بازتاب آن وجهیّت گفته می شود. وجهیّت در حقیقت، میزان قاطعیّت گوینده را در بیان یک گزاره نشان می دهد و به وسیلۀ عناصر دستوری به نام «وجه» در کلام نمود می یابد. «وجه فعل» یکی از بارزترین عناصر وجهی است که به قطعیّت یا عدم قطعیّت رخداد فعل اشاره می کند. جزء سی ام قرآن مجید به عنوان جزیی از یک کلان متن ایدئولوژیک، که بیشتر به بیان اصول عقائد مکتب اسلام از قبیل: خدا، قیامت، بهشت و دوزخ و دعوت به توحید توجّه دارد، بستر مناسبی برای بررسی مقولۀ وجهیّت می باشد؛ بر این اساس، پژوهش کنونی با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی می کوشد تا پس از معرّفی انواع «وجه» و «وجهیّت» به بررسی آن در جزء سی ام بپردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که با توجّه به اینکه بیشترین اهتمام این جزء، معرفی مبانی اندیشۀ اسلامی؛ از قبیل مبدأ، معاد، قیامت و حوادث قبل و بعد از آن، بهشت و دوزخ و پاداش و عقاب و... و نیز بیان سرگذشت انبیاء گذشته و اقوام پیشین است، وجهیّت معرفتی، وجهیّت غالب در این جزء است و دو وجه فعلی اخباری و تأکیدی باعث اظهار این نوع از وجهیّت گشته است. وجه امری و به تبع آن وجهیّت تکلیفی با توجّه به مضامین مزبور نمود کمتری در جزء سی ام دارد.
تحلیل ژانری تفسیر جوامعالجامع نوشتۀ شیخ طبرسی
علی صادقی حسن آبادی و فیاض قرایی
چکیده: با ظهور اسلام و احساس نیاز مخاطبان کلام الهی به ترجمه و تفسیر قرآن کریم شاخهای جدید در مطالعات علمی با عنوان متون تفسیری پدید آمد. هر کدام از مفسران متناسب با دانش تخصصی، مذهب اعتقادی، محیط جغرافیایی، دورههای تاریخی و مخاطبان روشی را برای ترجمه و تفسیر قرآن اتخاذ کردند. با توجه به تعدد و تنوع متون تفسیری در تاریخ ادبیات فارسی و عربی، و قرار نگرفتن آنها در کلانژانرهای معرفی شدۀ حماسی، غنایی، عرفانی، تعلیمی، و ناکارآمدی معیارهایی چون ادبی، غیرادبی و شبهادبی در طبقهبندی آنها، وجود ابزاری مناسب برای طبقهبندی آنها بسیار ضروری است. از آنجایی که متون تفسیری از سه ویژگی ژانر یعنی «تعدد»، «تشابه» و «تمایز» برخوردارند، میتوان آنها را بر اساس رویکرد ژانری طبقهبندی کرد و به بررسیهای فرامتنی، تحلیلهای درونمتنی و روابط بینامتنی آنها پرداخت. از این رو نگارندگان تصمیم دارند با بررسی تفسیر جوامعالجامع ژانر بودن متون تفسیری را نشان دهند و زیرژانر اصلی این تفسیر را تعیین کنند. نتایج این پژوهش عبارتند از: شیخ طبرسی در نوشتن این تفسیر متناسب با اقتضای سیاسی عصر، پرهیز از شعلهور کردن تنشهای مذهبی و تبلیغ گفتمان شیعی، رفتار کرده است؛ اگرچه این تفسیر با رویکردهای ادبی، تاریخی، فقهی، کلامی نوشته شده اما رویکرد غالب آن، رویکرد ادبی است و ویژگیهای زبانی آن (ویژگیهای صرفی و نحوی) برجسته است. تفسیر جوامعالجامع با تفسیر کشاف زمخشری و تفسیر مجمعالبیان طبرسی مناسبتهای بینامتنی دارد؛ این تفسیر در ژانر تفسیر یا تفسیر قرآن و زیرژانر تفسیر ادبی (ویژگیهای زبانی به ویژه ویژگیهای صرفی و نحوی) قرار دارد.
بررسی انسجام دستوری غیرساختاری در متن خطبه 175 نهج البلاغه و ترجمههای آن (مطالعه موردی: ترجمه جعفری، شهیدی و فقیهی)
علی اکبر نورسیده و مسعود سلمانی حقیقی
چکیده: انسجام (Cohesion) یکی از شاخههای علم زبان شناسی است که متون مختلف را از لحاظ ساختار و معنا بررسی میکند. انسجام در ابزارهای نظام زبانی همچون ارجاع، حذف، جانشینی و ربط، که درون خود زبان قرار دارد، نهفته است. این مقاله با اتخّاذ رویکرد تحلیلی توصیفی به ارزیابی حضور مؤلفههای انسجام دستوری غیرساختاری در متن خطبه 175 و ترجمههای جعفری، شهیدی و فقیهی میپردازد. از این جستار، میزان پایبندی مترجمان به بازتاب این مؤلفههای انسجام بخش بررسی و در نهایت این نتیجه حاصل شد که در میان مؤلفههای یاد شده، ترجمه فقیهی در سایه حرکت نزدیک با متن اصلی و با گزینش برابر نهادهایی مناسب، توانسته تا حد بسیار زیادی انسجام موجود در متن اصلی را در ترجمه بازتاب دهد. در عین حال مشاهده شد که مترجمان در برخی موارد متأثر از عواملی چون شیوه خاص مترجم و پتانسیل زبانی- دستوری زبان مقصد در یافتن برابر نهادها دچار لغزش شدهاند.
بررسی عنصر اقناعی طنز در نهج البلاغه و نقش آن در تصویرسازی مفاهیم
زهرا نیکونژاد، ولی اله حسومی و غلامرضا رضوی دوست
چکیده: نهج البلاغه اثر ماندگار امام علی (ع)، علاوه بر این که یک مجموعه کامل از پیام های دینی- عقیدتی است، یکی از بهترین کتاب های ادبی است که با فصاحت و بلاغتی در حد اعلا ایراد شده است. در این اثر ارزشمند انواع فنون ادبی خودنمایی می کنند. هدف پژوهش پیش رو، بررسی عنصر طنز به عنوان بعدی دیگر از ابعاد بلاغی نهج البلاغه و تبیین چگونگی نقش این عنصر در تصویرسازی و اقناع مخاطب می باشد، که به روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد ادبی پس از مطالعه کتب و نرم افزارهای مرتبط با نهج البلاغه به تحلیل و بررسی این عنصر پرداخته است. طنز یکی از شاخصه های متون ادبی است و نهج البلاغه به مثابه یک متن ادبی از این روش بهره برده است. طبق بررسی های انجام گرفته در این اثر ارزشمند، طنز دارای کارکردهای متعددی است که در قالب های مختلف از جمله بهره گیری از صور بلاغی و...طراحی میشود؛ و به نقد مسائل مختلف اجتماعی و سیاسی میپردازد. استفاده از اسلوب ادبی طنز، از جمله شیوه های تصویر آفرینی در نهج البلاغه، جهت اقناع مخاطب است؛ زیرا طنز علاوه بر آن که تصاویر ادبی زنده و جذابی می-آفریند، از طرفی نیز با بیان ادیبانه کاستی ها نقش به سزایی در اقناع مخاطب دارد.
تحلیل گونههای مختلف بینامتنی قرآن و میراث ادب عربی در حماسۀ«کربلاء» سروده سعید العسیلی
سید مهدی نوری کیذقانی
چکیده: وظیفۀ اصلی بررسیهای بینامتنی کشف لایههای آشکار و پنهانی است که در شکلگیری یک اثر ادبی تأثیر داشتهاند و شاعر یا ادیب در غنیساختن اثر خود از آنها سود جسته است. منظومۀ حماسی و بلند «کربلاء» سروده شاعر معاصر لبنانی «سعید العسیلی» از جمله حماسههای مهم و درخور توجه ادبیات معاصر عربی به شمار میرود. عسیلی در سرایش این منظومه که بالغ بر 6000 بیت میباشد از آبشخورهای متنوع فکری، ادبی و تاریخی بهره برده است. مقاله حاضر میکوشد به روش توصیفی-تحلیلی و از طریق بررسی بینامتنی مهمترین عناصری که در ساختار یا مفاهیم شعری این منظومه مؤثر بوده را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد؛ در یک نگاه کلی میتوان گفت این منظومه حماسی با قرآن، نهج البلاغه، اشعار شاعران کلاسیک و معاصر عربی و امثال و حکم مشهور، روابط بینامتنی دارد و این روابط در هر سه صورت «اجترار»، «امتصاص» و «حوار» جلوهگر شده است که نشان از گسترۀ معلومات ادبی شاعر و مهارت شعری وی دارد.
مقایسه تنوع واژگانی در سبک گفتاری و نوشتاری نهج البلاغه از منظر نظریه جانسون (مطالعه موردی: خطبهها و نامههای سیاسی – اخلاقی)
نورالدین پروین، مهدی شوشتری و محسن رفیعی
چکیده: ثروت واژگانی هر نویسنده نقش اساسی در تبیین سبک شخصیش دارد؛ زیرا سبک حاصل گزینش خاصی از واژگان است. و ثروت لغوی ادیب در آثارش موجب تمایز سبکش با دیگران است. با توجه به اینکه خطبهها و نامههای سیاسی و اخلاقی حضرت علی (ع) در موقعیتهای متفاوت و در خطاب به افراد خاصی گفته شده است؛ لذا این تفاوت در بافت موقعیتی، نقش اساسی در تنوع واژگانی ایشان دارد. و از آنجاییکه نظریهی جانسون یکی از روشهای آماری هست که از تنوع واژگانی ادیب در آثارش پرده برگرفته، و ثروت لغوی هر متنی را، در مقایسه با متن دیگر مشخص مینماید. بنابراین پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی و به صورت عملی، به مقایسه تنوع واژگانی بین خطبهها و نامههای سیاسی و اخلاقی حضرت علی (ع) در چارچوپ نطریهی آماری جانسون پرداخته است. از مهم-ترین نتایج این جستار آن است که تنوع واژگان در سبک گفتاری حضرت علی (ع) بیشتر از سبک نوشتاری ایشان در نامهها است.