پیشنهاد مطالعه ۱۲ کتاب پرمخاطب برای هفته دفاع مقدس
به گزارش سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، در آستانه هفته دفاع مقدس، انتشارات «راه یار» ۱۲ کتاب پیشنهادی خود را برای مطالعه در این ایام معرفی کرد.
بنابراین گزارش، «از دشت لیلی تا جزیره مجنون»، «رسم جهاد»، «در مکتب مصطفی»، «تو شهید نمیشوی»، «ابوعلی کجاست»، «عاشقانهها»، «دلهرههای آخرین خاکریز»، «نان سالهای جنگ»، «دختر تبریز»، «همیشه فرمانده»، «شهید آوردند» و «شهدا برای چه افقی جنگیدند» عناوین کتابهای پیشنهاد شده از طرف این ناشر است که در ادامه با این کتابها آشنا میشویم.
از دشت لیلی تا جزیره مجنون
این کتاب ۵۲۸ صفحهای، خاطراتی از رزمندگان افغانستانی دفاع مقدس است که تحقیق و گردآوریاش، آن طور که محمدسرور رجایی، نویسنده افغانستانی کتاب در مقدمه اثرش گفته، نزدیک به ۱۴سال زمان برده است. وجه مشترک تمام این خاطرات، ارادت رزمندگان افغانستانی به امام (ره) و همدلی با ایرانیان است. رزمندگانی که نماینده ملتی بودند که پیروزی انقلاب، شعله امید را در دلشان روشن کرد. این کتاب روایتگر خاطرات سربازانی است که بینام و بیادعا کنار همزبانان خود ایستادهاند.
رسم جهاد
خودمان هم هنوز دقیق نمیدانیم جهاد سازندگی چگونه شکل گرفت، استمرار پیدا کرد و منحل شد، چه بود و چرا ما دیگر نمیتوانیم نهادی کارآمد، مردمی و فراگیر نظیر آن را ایجاد کنیم. «رسم جهاد» با اتکا به روش تجربهنگار و رجوع به خود جهادگران، در پی آن است که این نهاد انقلابی را بازشناسد. این کتاب، تجربههای کار جمعی در این نهاد پُر برکت را به روایت مرحوم مهندس حسینعلی عظیمی بازخوانی کرده است.
مهندس عظیمی از جمله جهادگرانی است که از نزدیک در جریان سازماندهی و طراحی و ساخت بسیاری از دستاوردهای چشمگیر مهندسی جنگ، مانند پل بعثت قرار داشت و تجربیات زیادی را در سینه ثبت کرده بود. مهمترین دغدغه مرحوم عظیمی انتقال تجربه بینظیر جهاد سازندگی به نسل جوان بود که کتاب «رسم جهاد» ثمره آن است. این کتاب که حاصل تحقیق و پژوهش علی مشایخی، محسن جعفری و محمدرضا حسینی است، با استقبال خوبی هم مواجه شده چاپ چهارم آن روانه بازار نشر شده است.
در مکتب مصطفی
مصطفی صدرزاده با نام جهادی «سیدابراهیم» در بحبوحه جنگ سوریه در تاسوعای سال ۹۴ به شهادت رسید. شهیدی که شهادتش به دلایل مختلفی در بین جوانترها تأثیر زیادی به همراه داشت و تا امروز نیز چند عنوان کتاب درباره این شهید به رشته تحریر درآمده که عمدتاً روایت زندگی و خاطراتی از این شهید مدافع حرم است.
جمال یزدانی در کتاب «در مکتب مصطفی»، مسیر متفاوتی را در پیش گرفته و قصد دارد راه و روش شهید صدرزاده را به عنوان الگوی تربیت نیروی انسانی در تشکلهای مردمی معرفی کند. به همین دلیل، این کتاب را میتوان جزو اولین آثار مکتوب در حوزه شهدای مدافع حرم دانست که با نگاه تربیتی و علمی به سراغ این شهدا رفته است. هرچند که به واسطه نثر و ارجاع به خاطرات شهید در هر بخش از کتاب، «در مکتب مصطفی» را که به چاپ هفتم رسیده، به عموم جوانان بهویژه فعالان فرهنگی و همچنین مربیان تربیتی توصیه کرد.
تو شهید نمیشوی
این کتاب ۱۵۲ صفحهای، روایتهایی است از حیات جاودانه شهید مدافع حرم محمودرضا بیضایی به قلم برادرش احمدرضا. محمودرضا که به آرمان جهانی امام خمینی (ره) یعنی تشکیل حکومت جهانی اسلام میاندیشید، مطالعات دینی و سیاسیاش تعطیل نمیشد و با زبان عربی و لهجههای عراقی و سوری آشنایی داشت. با آغاز جنگ سوریه برای یاری جبهه مقاومت و دفاع از حریم آلا... آگاهانه عازم سوریه شد. او در آخرین اعزامش که دی ۱۳۹۲ بود، به یکی از یاران نزدیکش گفته بود این سفرش بیبازگشت است. کتاب «تو شهید نمیشوی» تا امروز و با استقبال مخاطبان به چاپ بیستم خود رسیده است.
ابوعلی کجاست
شهید مرتضی عطایی یکی از شهدای مدافع حرم مشهدی است که قصه جالبی دارد. او برای اینکه بتواند به جمع مدافعان حرم اضافه شود، خود را به عنوان یکی از اهالی افغانستان جا میزند و در کنار دلاوران تیپ پرافتخار فاطمیون، عازم نبرد با تروریستهای دستپرورده استکبار میشود.
«ابوعلی کجاست»، خاطرات خودگفته شهید عطایی از روزهای مبارزه و مقابله با تروریستهای تکفیری و مزدوران استکبار است. این خاطرات، قرار بوده برای نگارش کتابی درباره شهید مصطفی صدرزاده، یار غار او استفاده شود، اما مرتضی عطایی یا همان «ابوعلی» هم در میدان نبرد با تکفیریها در لاذقیه سوریه به شهادت میرسد. از همین رو، خاطراتش در قالب کتابی مستقلی با عنوان «ابوعلی کجاست» منتشر میشود. تدوین این کتاب ۱۴۴ صفحهای برعهده نوید نوروزی بوده و تاکنون ۱۷ بار تجدید چاپ شده است.
عاشقانهها
دفتر دوم کتاب «عاشقانهها» با عنوان کامل «عاشقانههایی از شهدای مدافع حرم»، شامل برشهایی از وصیتنامههای تعدادی از شهدای مدافع حرم خطاب به همسران و فرزندانشان است. این وصیتنامهها عموماً در فضای مجازی در دسترس قرار دارند، اما تا به حال در قالب کتابی مستقل و به صورت موضوعی به این وصایا که علاوه بر نمایاندن ابعاد ناگفته عاطفی و روابط خانوادگی شهدای مدافع حرم، میتواند نگاهی نو در جریان تاریخنگاری جبهه فرهنگی انقلاب بگشاید، پرداخته نشده بود. گردآوری و تدوین این کتاب ۱۶۸صفحهای را که به تازگی توسط انتشارات «راه یار» منتشر شده، پژمان عرب برعهده داشته است.
دلهرههای آخرین خاکریز
«جهاد سازندگی» از جمله نهادهای برآمده از انقلاب اسلامی بود که در طول فعالیت خود در دهه شصت، به تعبیری به یک دولت روستایی و مردمی برای سازندگی و عمران کشور تبدیل شده بود. بخش عمدهای از عمران و آبادانی روستاها، حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی روستائیان در آن دوران، بهدست نیروهای جهاد سازندگی صورت میگرفت.
با توجه به مواردی که گفته شد، پرداختن به جهاد سازندگی که هر از چندگاهی، زمزمههای احیای آن شنیده میشود، اهمیت بسیاری دارد و سردار محمدرضا شمسآبادی، یکی از شهدایی است که در فضای جهاد سازندگی رشد کرده و در نهایت هم در همین محیط در حالی که فرماندهی گردان مهندسی رزمی جوادالائمه (ع) را برعهده داشته، به شهادت رسیده است. کتاب «دلهرههای آخرین خاکریز» به نویسندگی محمد اصغرزاده، زندگینامه این جهادگر شهید است. تنوع فعالیتهای این شهید به حدی است که خاطرات او غالب کمیتههای جهاد و فعالیتهای مختلف جهاد را در بر میگیرد.
نان سالهای جنگ
این کتاب، خاطرات زنان روستایی را روایت کرده که کیلومترها با خط مقدم جنگ فاصله داشته، اما ثمره تلاشهایشان، روحیه دادن و قوت بخشیدن به رزمندگان در جای جای خط مقدم بود. روستای صدخرو سبزوار یکی از هزاران روستایی است که در سالهای دفاع مقدس، به پشتیبانی از جنگ مشغول بود. اما در تاریخ دفاع مقدس کمتر به نقش این روستاها پرداخته شده و با بیمهری تاریخنگاران مواجه بوده است.
زنان این روستا، نمونهای از زنان انقلابی هستند که عمرشان را پای دفاع از انقلاب و ارزشهایش گذاشتند. هرچند این زنان سواد زیادی نداشتند و در دانشگاهی درس نخوانده بودند، اما در مکتب اسلام یاد گرفته بودند که زندگی چیزی نیست جز عقیده و جهاد. برای همین زندگیشان شده بود جهاد در راه عقیده. برای همین بود که پای تنور خیس عرق میشدند، اما از نان پختن برای جنگ دست نمیکشیدند.
«نان سالهای جنگ» در ۱۹۲ صفحه و به قلم محمود شمآبادی، خاطرات این زنان روستایی از سالهای جنگ و جهاد را روایت کرده است. ناگفته نماند که در بخش انتهایی کتاب نیز تصاویر این بانوان ضمیمه شده است.
دختر تبریز
این کتاب، خاطرات دختر پُر جنب و جوشی است که از دل حوادث و ماجراهای تلخ و شیرین در دهه شصت عبور کرده و جوانی و میانسالیاش دستخوش ماجراهای جذابی است و یک الگوی موفق و افق روشن برای زنان و دختران امروز ارائه میکند.
هدی مهدیزاد در کتاب ۲۰۸ صفحهای «دختر تبریز» که به تازگی به چاپ چهارم هم رسیده، فراز و فرودهای زندگی پُرماجرای خانم «صدیقه صارمی»، رزمنده، امدادگر، مربی نهضت سوادآموزی و مربی پرورشی تبریزی را قبل و بعد از انقلاب اسلامی روایت میکند. صارمی در این کتاب، خاطراتی از مبارزات مردم تبریز در انقلاب، دفاع مقدس، همراهی با آیتالله شهید مدنی در ستاد نماز جمعه و سردار شهید مهدی باکری در جبهه جنوب ارائه میکند و روایتهای ناگفتهای از عملکرد بهیاران و معلمان نهضت سوادآموزی، جهادگران و مربیان پرورشی دهه شصت دارد.
همیشه فرمانده
این کتاب ۶۰ صفحهای، مینیمالهایی است از زندگی و زمانه سردار شهید محمد فرومندی، فرمانده سپاه سبزوار در سال ۶۰، فرمانده تیپ امام صادق (ع) و قائممقام محمدباقر قالیباف در لشکر ۵ نصر خراسان. این شهید در ﻋﻤﻠﻴﺎتهای ﺧﻴﺒﺮ، ﺑﺪر، ﻓﺎو، واﻟﻔﺠﺮﻫﺎی ﻏﺮورآﻓﺮﻳﻦ و آزادی ﻣﻬﺮان ﺣﻀﻮر داﺷﺖ و ۲۰ دی سال ۱۳۶۵ در عملیات ﻛﺮﺑﻼی ۵، ﺑﺮ اﺛﺮ اﺻﺎﺑﺖ ﺗﺮﻛﺶ ﺑﻪ شهادت رسید. محمود شمآبادی، نگارش این کتاب را برعهده داشته است.
شهید آوردند
این کتاب مصوّر، روایتگر تشییع و تکریم شهدای دفاع مقدس در شهر سبزوار و برخی آبادیهای اطراف آن در دهه پرحادثه و تاریخی شصت است. بیش از ۲۰۰ قطعه عکس که در خلال مردمنگاری و تاریخنگاری اجتماعی و فرهنگی انقلاب به دست آمده که در مقالهای تفصیلی نیز به موشکافی بخشی از قابلیتهای نظری و هنری رسانهای این مجموعه خاطرهانگیز پرداخته است.
شهدا برای چه افقی جنگیدند
جنگ هشت ساله نمرده است که برایش مجلس ختم بگیریم. جنگ هشت ساله شهید شد و شهید، زنده است و خون شهید در همه رگهای جامعه جاری است. وحید جلیلی در «شهدا برای چه افقی جنگیدند؟» به بیان آسیبهای موجود پیرامون روایتهایی که توسط افراد به ظاهر انقلابی از «جنگ»، «شهدا» و «دفاع مقدس» وجود دارد، پرداخته است. این کتاب ۸۰ صفحهای که به چاپ چهارم رسیده، با همکاری دفتر نشر معارف منتشر شده است./998/