ماجرای خانهای که تبدیل به مسجد شد
به گزارش سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، کتاب «مسجد رهبر» که به تازگی و توسط انتشارات راه یار راهی بازار نشر شده، به روایت یکی از اثرگذارترین مساجد کشور در دوران مبارزات انقلاب اسلامی پرداخته است.
مسجد کرامت، یکی از مساجد معروف شهر مشهد است که در مرکز این و نزدیکی حرم مطهر امام رضا(ع) واقع شده است. این مسجد که در واقع خانهای قدیمی بوده، در سال 1351 با عنوان مسجد کرامت در نزدیکی حرم رضوی، فعالیت خود را شروع میکند و یکی دو سال بعد، با حضور آیتالله خامنهای به عنوان امام جماعت مسجد، به پایگاه اصلی نیروهای انقلابی در مشهد تبدیل میشود. فاطمه سلیمانی ازندریانی، نویسنده و پژوهشگر در یادداشتی به این کتاب پرداخته است که در ادامه میخوانید:
در یکی از مباحث مربوط به ولادت امیرالمؤمنین(ع) در خانه خدا، این سؤال مطرح شد که «مکانها به انسانها شرافت میدهند یا انسانها به مکانها؟» آیا خانه کعبه به این مفتخر است که محل ولادت حضرت علی(ع) بوده یا اینکه فاطمه بنت اسد مفتخر به زایمان در خانه کعبه است؟ این سؤال به نتیجه کاملی نرسید چون هم کعبه شأنی اجل نسبت به سایر اماکن دارد و هم شأن امیرالمؤمنین(ع) قابل مقایسه با دیگر بندگان خداوند نیستند. اما درباره دیگر اماکن چطور؟ مثلاً کربلا تا پیش از شهادت امام حسین(ع) و یاران حضرت یک بیابان بود اما بعد از شهادت حضرت مردم به گرد مزار ایشان جمع شدند و محل شهادت ایشان تبدیل به یکی از شهرهای مهم شیعیان جهان شد. یا همین مشهد خودمان که به واسطه مزار علی ابن موسی الرضا(ع) یکی از مهمترین شهرهای ایران است و حتی نام قدیم آن سناباد به مرور زمان از یادها رفته و همه این شهر را با نام مشهدالرضا و به طور خلاصه به نام مشهد میشناسند.
نویسندگان و پژوهشگران هم اکثر اوقات در کتابهایشان به افراد یا وقایع میپردازند. کتابهایی که درباره اماکن نوشته شدهاند در مقایسه با کتابهایی که مربوط به اشخاص و وقایع است بسیار ناچیز است. اما چه میشود که یک مکان آنقدر اهمیت پیدا میکند که یک عده پژوهشگر درباره آن مکان پژوهش کنند و حاصل این پژوهش را در کتابی قطور گردآوری کنند؟ کتابی به نام «مسجد رهبر» یا «تاریخ شفاهی مسجد کرامت».
مسجد کرامت؛ یک مسجد شاخص بین هزاران مسجد. در مقدمه کتاب به دلیل چرایی اهمیت این مسجد اشاره شده است. «دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در مشهد، فعالیت خود را در سال 1387 در حوزه تاریخ شفاهی آغاز کرد. مأموریت اصلی، گردآوری و ثبت فعالیتهای فرهنگی و هنری انقلاب اسلامی بود. با توجه به اینکه پیشینه تحقیقاتی چندانی در این زمینه وجود نداشت، تلاش شد شخصیتها و جریانهای فعال فرهنگی اجتماعی انقلاب از طریق مطالعه اسناد و گرفتن مصاحبه شناسایی شوند. میخواستیم نقشه هوایی افراد، تشکلها و اماکن گفتمان انقلاب اسلامی در دهههای 40، 50، 60 را ترسیم کنیم. به تدریج موضوعات متعدد و متنوعی شناخته میشدند، اما در مصاحبهها نامی که بیش از همه تکرار میشد، مسجد کرامت بود. فرقی نمیکرد پای صحبت چه کسی بودیم؛ طلبه، دانشجو، بازاری یا هنرمند؛ خاطرات همه در نقطهای با مسجد کرامت پیوند میخورد. به همین دلیل، بنا شد در قالب پروژهای مستقل به مسجد کرامت بپردازیم» مسجدی که در یک دوره خاص یکی از پایگاههای مهم مقام معظم رهبری بود.
یک مسجد با کارکردهای مذهبی، اجتماعی سیاسی و... آن هم دقیقاً زمانی که روحانیون زیادی زیر نفوذ ساواک بودند و مساجد یا رونق نداشتند یا افکار را به سمت غربی شدن سوق میدادند «هرچند فضای باز سیاسی و آزادی اجتماعی پس از سرنگونی رضاخان، زمینه مساعدی را برای فعالیت نیروهای معتقد به فرهنگ اسلامی ایرانی ایجاد کرد، اما آنچه موجب فعالیت بیشتر نیروهای مذهبی میشد، تکاپوی جریانات فکری غربزده بود.» پژوهشگران و تدوینکنندگان این کتاب قبل از پرداختن به نحوه ساخته شدن این مسجد و فعالیتهای آن به پیشینه این مسجد پرداختند. پیشنیه افرادی که نقش کلیدی در تأسیس این مکان خاص و مهم داشتند. حتی شخصی را معرفی کردند که به طور مستقیم در اینباره نقشی نداشته، اما راه و روش و مسلک او به مؤسسان این بنا ایده داده است. شخصی به نام علیاصغر عابدزاده.
شخصی که متوجه نفوذ ساواک به هیئتهای مذهبی شده بود و به دنبال راه چارهای برای جدایی هیئتیهای واقعی از هیئتیهای ساواکی بود .«با تبدیل ابتکاری واژه تکیه به مهدیه و واژه هیئتی به انجمنی و شعار جاذب پیروی از قرآن به جای پیروی از اشخاص در عین حال که مشکل جدایی مردم از تکیه و هیئت و هیئتی را حل کرد، راه نفوذ دشمنان مهدیه را هم بست»؛ در همان فصول اولیه کتاب قبل از وارد شدن به مبحث تأسیس و ساخت مسجد، اطلاعات خوبی درباره اوضاع اجتماعی سیاسی آن دوران به مخاطب عرضه میشود. اطلاعاتی که شاید به ظاهر تکراری باشند اما جزئیات ارائه شده، این مباحث را از مباحث پیشین متمایز میکند. نمونه بارز آن همین پیشینه مهدیهها است که هدف از تأسیس آن چه بود و چه فعالیتهایی در آن صورت میگرفت. شاید به نظر برسد که مهدیه چه ربطی به مسجد دارد؟ به ویژه با مسجد کرامت. جواب این سؤال را میتوان لابهلای سطور کتاب پیدا کرد.
معمولاً تألیف کتابهای پژوهشی، جامعه هدف خاصی دارند و برای مخاطب عام فایده و جذابیتی ندارند. اما کتاب «مسجد رهبر» از این قاعده مستثنی است. یک کتاب با یک جامعه هدف بزرگ که میتواند در موضوعات مختلف، منبع و مآخذی برای تحقیقات باشد. به علاوه اینکه لحن قصهگوی کتاب آن را برای مخاطب عام جذاب کرده است. لحن قصهگو نه به معنای سخیف بودن و غیرتخصصی بودن. افرادی که در ساخت و تأسیس این مسجد مؤثر بودند، هرکدام دارای یک پیشینه هستند و این پیشینهها و ماجراهای مربوط به افراد این لحن قصهگو را به وجود آورده. به خصوص داستان زندگی «حاج محمود کرامت، بانی بیادعا» گرچه ماجراهای مربوط به خود مسجد از ماجراهای زندگی خصوصی افراد خواندنیتر است. ماجرای خانهای که تبدیل به مسجد شد یا ماجرای دعایی که اجازه دفن شدن در مسجد را صادر کرد. و اتفاقاتی که در طول سالیان در این مسجد رخ داده است.
مقدمه مفصل، توجه به جزئیات، معرفی کامل افراد و اشاره به چگونگی شکلگیری روابط، شرح و بسط ماجراها، زبان ساده و... همه از نقاط قوت این کتاب است. کتاب به چهار فصل کلی تقسیم شده و هر فصل شامل زیرشاخههای زیادی است. چهار فصل اصلی کتاب عبارتاند از:
1. از انجمن و کانون تا مسجد کرامت
2. مسجد کرامت در عرصه مبارزه عقیدتی تربیتی
3. مجموعه کرامت در عرصه فعالیتهای اجتماعی سیاسی
4. مسجد کرامت در عرصه مبارزه سیاسی
مؤلف در تألیف این کتاب، بهطور کامل رسم امانت را بهجا آورده و نقلِ قولها را عیناً روایت کرده است. حتی اگر جایی به دلیل شکستگی زبان یا تقطیع گفتوگو نیاز به اضافه کردن کلمه یا جملهای بوده آن کلمه یا جمله خاص را با علائم نگارشی مشخص کرده است. حفظ امانت نه تنها به مستند شدن کتاب کمک بسیاری کرده بلکه باعث به وجود آمدن یک فضای صمیمی در طول کتاب شده است.
کتاب «مسجد رهبر» در 544صفحه، شمارگان هزار و 500 نسخه و قیمت 50 هزار تومان به همت انتشارات «راه یار» منتشر شده است و علاقهمندان برای تهیه آن، علاوه بر کتابفروشیها میتوانند به صفحات مجازی ناشر به نشانی raheyarpub یا سایت vaketab.ir مراجعه کنند و یا با شمارههای 02142795454 و 02537746490 تماس بگیرند./826/