برای اطلاع از توسعه اقتصادی و نقش بازار و دولت این کتاب را بخوانید
به گزارش سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، کتاب «اقتصاد ساختارگرایی جدید چهارچوبی برای بازاندیشی توسعه و سیاستگذاری» که در بردارنده مباحث موج سوم مطالعات اقتصاد توسعه است، به طرح و بسط تئوری پروفسور «جاستین ایفو لین» در اقتصاد توسعه با عنوان «اقتصاد ساختارگرایی جدید» میپردازد.
این کتاب از سوی سید روح الله احمدی و مهدی صادقی شاهدانی به زبان فارسی ترجمه شده و از سوی انتشارات دانشگاه امام صادق علیهالسلام به چاپ رسیده است.
«اقتصاد توسعه» شاخهای از دانش اقتصادی است که بر اساس آن میتوان الگوهای مختلف توسعه را طراحی کرد. این اقتصاد پس از جنگ جهانی دوم ابتدا به زیر شاخهای مستقل از اقتصاد مدرن تبدیل شد.
نخستین محققانی که اقتصاد توسعه را به عنوان زیر مجموعهای از اقتصاد مدرن معرفی کردند بر شکستهای بازار متمرکز شدند و از سیاستهای توسعه «ساختارگرایی قدیمی» که دولت محور بود، حمایت کردند. ضعف این رویکرد عدم تبیین درست مزیت نسبی و موفق نبودن در زمینه ایجاد صنایع رقابتی بود.
در واکنش به نتایج «ساختارگرایی قدیمی»، موج دوم تفکر توسعه که الهام گرفته از نئولیبرالیسم بود شکل گرفت و متمرکز بر شکستهای دولت بود که به سیاستهای اجماع واشنگتن معروف شد. این سیاستها نیز در دستیابی به رشد پایدار فراگیر و کاهش فقر در کشورهای در حال توسعه ثمری نداشتند، زیرا بدون در نظر گرفتن اختلافات ساختاری میان کشورها، به ارائه توصیههای سیاستگذارانه پرداختند. در واقع طرفداران این رویکرد انتظار داشتند که تغییر ساختاری به صورت خود به خود در فرایند توسعه کشور رخ بدهد.
اما آن چه که زمینهساز ورود اقتصاددانان به موج سوم اقتصاد توسعه شد، عدم پیروی کشورهای در حال توسعهای که در نیمه دوم قرن بیستم به موفقیت در حوزه سیاستهای اقتصادی رسیدند، از تفکر غالب توسعه یا نسخههای سیاستی نخستین و دومین موج در اقتصاد توسعه بود. از سوی دیگر برخی از کشورها نیز نتوانستند از اقتصاد مبتنی بر کشاورزی و تولید کالاهای سنتی به اقتصاد مبتنی بر تولید محصولات کارخانهای و سایر فعالیتهای مدرن حرکت کنند.
از این رو در عصر حاضر با بهرهگیری از پیشرفتهای فکری و تجارب کشورهای مختلف در حوزه اقتصاد توسعه، موج سوم تفکر توسعه در حوزه اقتصاد توسعه در حال انجام است. هدف از این موج جدید قرار دادن تغییر ساختاری در هسته اصلی مطالعات توسعه و تأکید بر نقشهای مهم بازار و دولت در روند توسعه اقتصادی است.
بهرهگیری از تجارب تلاشهای توسعه ناموفق اکثر کشورهای درحال توسعه و موفق تعداد اندکی از کشورها باعث تبیین هرچه بهتر ماهیت و عوامل تعیین کننده رشد اقتصادی و مهیا کردن امکان معرفی ابزارهایی به سیاست گذاران این عرصه میشود که بتوانند رشد بالقوه خود را بالفعل کنند و از فقر و دیگر معضلات اقتصادی رهایی یابند.
پروفسور «جاستین ایفو لین» در کتاب حاضر که با همکاری صاحب نظران مطرح اقتصاد توسعه تدوین شده است، روند توسعه و مشکلات مربوط به آن را در کشورهای مختلف مورد بررسی قرار داده است. او در این کتاب سعی کرده تا تئوری خود در اقتصاد توسعه را با عنوان « اقتصاد ساختارگرایی جدید» مطرح و آن را در میان محققین بسط دهد.
بر این اساس «اقتصاد ساختارگرایی جدید» که در این کتاب ارائه شده است، تلاشی برای معرفی سومین موج تفکر توسعه است. این رویکرد با توجه به درسهای گرفته شده از موفقیتها و شکستهای رشد در دهههای گذشته، یک روش نئوکلاسیکی به منظور مطالعه عوامل تعیینکننده و پویاییهای ساختار اقتصادی ارائه میدهد و بیانگر آن است که کشورهایی که از استراتژی توسعه مطابق با مزیت نسبی پیروی میکنند، عملکردی بهتر از سایر کشورها دارند.
«اقتصاد ساختارگرایی جدید» بر این مبناست که ساختار یک اقتصاد نسبت به ساختار موجودی منابع خود درونزاست و توسعه اقتصادی پایدار تنها به وسیله تغییر در ساختار منابع و نوآوریهای تکنولوژیکی پیوسته اتفاق میافتد و بر این نکته تاکید دارد که رشد اقتصادی پایدار بدون تغییرات ساختاری رخ نمی دهد. این موج سوم با دو موج سابق تفاوت های راهبردی دارد که در این کتاب به آن ها پرداخته شده است.
در موج سوم از اقتصاد توسعه بازار باید مکانیسم اساسی برای تخصیص منابع محسوب شود و دولت باید نقش فعالی در هماهنگ کردن سرمایه گذاری ها برای ارتقاء و تنوع صنعتی داشته باشد و خسارت های ناشی از اثرات خارجی که برای بنگاه های پیشگام در فرایند رشد پویا ایجاد می شود را جبران کند. علاوه بر این دولت باید چهارچوب سیاستی مناسب برای تسهیل توسعه بخش خصوصی در راستای مزایای نسبی کشور داشته باشد و از مزایای عقب ماندگی صنعتی به بهترین صورت بهره برداری کند.
در این راستا، شرکتهای خصوصی تنها زمانی قادر خواهند بود به صنایع سازگار با مزیت نسبی کشور وارد شوند که بازار بتواند قیمت نسبی عوامل تولید را به درستی منعکس کند و دولت نیز یک نقش فعال و تسهیلکننده در تحول ساختاری داشته باشد. بر این مبنا، سایر مسئلهها مانند سرمایه خارجی، توسعه انسانی، آزادسازی تجارت خارجی، سیاست مالی، سیاست نرخ سود و سیاست پولی در این کتاب مورد تحلیل قرار گرفته و به با سایر تفکرات توسعه مقایسه شده است.
کتاب حاضر در هفت فصل تدوین و گردآوری شده است. از جمله ویژگیهای برجسته این کتاب آن است که مقالات ارائه شده در این کتاب در مجلات معتبر علمی به چاپ رسیده و توسط صاحب نظرانی همچون دنی رودریک، جوزف استیگلیتز، آن کروگر و ها جون چانگ مورد نقد و بررسی قرار گرفتند. علاوه بر این گرداورنده این اثر، نظرات و دیدگاه های صاحب نظران را در پایان برخی از مقالات اضافه کرده و پاسخ خود را نیز به آن دیدگاه ها بیان کرده است.
هدف این کتاب کمک به کشورهای در حال توسعه برای درک بهتر ظرفیت توسعه و رشد خود برای رهایی از مشکلات اقتصادی و کاهش فقر و افزایش تولید و کسب ثروت پایدار است.
کتاب حاضر، به جهت نگاه واقع بینانه تر نسبت به مسائل حوزه توسعه اقتصادی جوامع مختلف، می تواند به عنوان یک مرجع مناسب در حوزه اقتصاد توسعه مورد توجه محققین و سیاستگذاران نه تنها در کشورهای در حال توسعه بلکه در کشورهای توسعه یافته باشد و راهنمای بهتری برای سیاست گذاران در مقایسه با سایر تفکرات توسعه محسوب شود.
نگارندگان این کتاب ارزشمند تا جایی که ممکن بوده سعی کردند از رویکرد ریاضی در بیان مباحث خود پرهیز کنند، از این رو این کتاب برای بسیاری از افرادی که با حداقل مفاهیم اقتصادی آشنایی دارند مناسب است.
کتاب «اقتصاد ساختار گرایی جدید؛ چهارچوبی برای بازاندیشی توسعه و سیاست گذاری» در قطع وزیری در ۳۷۰ صفحه و با قیمت ۶۲۰۰۰۰ هزار ریال از سوی انتشارات دانشگاه امام صادق علیهالسلام روانه بازار نشر دانشگاهی شده و در اختیار علاقهمندان مطالعات اقتصادی قرار گرفته است./826/