تخیل سیاسی در زیست جهان ایرانی اسلامی
به گزارش خبرنگار سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، کتاب «تخیل سیاسی در زیست جهان ایرانی اسلامی» تألیف محمدعلی فتح اللهی به همت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی 223 صفحه توسط انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی چاپ و منتشر شده است.
مقدمه
در مقدمه این اثر آمده است: مشکلات روزافزونی که در زندگی سیاسی و اجتماعی امروزی رخ مینماید و مواجهۀ انسان با آینده را به چالش میکشد تا حد قابلتوجهی به عدم درک درست و واقعبینانه از ماهیت کنشهای انسانی برمیگردد؛ موضوع خیالیبودن ماهیت محیطها و کنشهای سیاسی از مواردی است که مطالعه و بررسی آن میتواند بهنوبۀ خود برای نیل به این واقعبینی کمک کند.
چگونه میتوان کنشهای سیاسی را دارای ماهیّت تخیلی دانست و این درک چه تأثیری میتواند در حل مشکلات زندگی سیاسی داشته باشد؛ سیاست، که بههرحال و در بادی امر به گونۀ کاربرد زور مادی فهمیده میشود، چگونه میتواند با تخیل نسبت داشته باشد.
مروری بر کتاب «تخیل سیاسی در زیست جهان ایرانی اسلامی»
عنوان تخیل سیاسی و بررسی نسبت سیاست با خیال ممکن است ثقیل، نامأنوس و تا حدی تعجببرانگیز به نظر آید و یا اینکه باعث آشفتگی و بیمبناشدن سیاست تلقی شود. اگر خیال را متعلق به حوزه خصوصی و در ماهیت خود بدون نظم و مبانی عقلی و واقعی بدانیم و برعکس سیاست را متعلق به حوزه جدی اجتماع و دارای مبانی قابلدرکی تعریف کنیم، چنین تلقی حاصل خواهد شد. خیال به این معنی پدیدهای در عرض سایر پدیدههای طبیعی و محسوسات عالم قرار دارد که در کنار درک آن پدیدهها و علاوهبر آنها به درک پدیدههای خیالی هم موفق میشویم و شاید در دسترس همه نباشد. افرادی چون هنرمندان، علاوهبر درک محسوسات، قدرت ارتباط با عالم خیال را هم دارند و بر اثر آن به کار هنری میپردازند.
اما تخیلی که در این پژوهش مورد نظر است خودسرانه یا خیالبافی و تجسم ذهنی نیست، بلکه تجربه وجودی و امر واقعی است. تخیل با توهم و هوسبازی هم تفاوت دارد. توهم یک امر عارضی و بیماری است و باعث عدم توان تمیز میان امر واقعی و غیرواقعی میشود و نوعی گریز از واقعیت است. بهویژه باید بین تخیل سیاسی و خیالبافی در سیاست فرق قایل شد. تخیل اصولاً فراتر از عالم ذهن قرار دارد و از لحاظ فلسفی به عنوان مرحلهای از سه ساحت اصلی تشکیلدهنده تجربه انسانی یک وضعیت اساسی و حقیقی از خود واقعیت است. این مرحله است که بدن خیالی و برزخی انسان را محقق میکند که پس از مرگ هم باقی میماند. رسیدن به مرتبه خیال و برزخ غیر از تصور ذهنی صورتهای خیالی است که واقعیتی ندارند.
تخیل ظرفیت والایی است که انسان به اتکای آن میتواند به درک واقعی از معنای باطن و حقیقت پدیدهها به جای ادراک حسی صرف دست یابد. بدون قوه تخیل نمیتوان جهان پیرامون، گذشته و آینده را ادراک کرد. تخیل فرآیندی ضروری و قابلپیشبینی است که با تجربه وجودی و تصویرسازی متناسب با آن بنای زندگی را میسازد. خیال عمق گریزناپذیر واقعیت طبیعی و عبارت از محتوای اصلی آن است و اینگونه نیست که با کنارزدن پرده خیال به واقعیت رسیده شود. تخیل روحی است که عناصر ظاهری طبیعت را در کنار یکدیگر نگه میدارد و انسجام میدهد. برای شناخت موجودات خارجی باید آنها را به عنوان امور خیالی دید و محسوسات در فضای خیالی که ایجاد میشود واقعیتر دیده میشوند. با تخیل، واقعیات ساخته آدمی به رسمیت شناخته میشود و بلکه میزان واقعیت میشود. واقعیت در نسبت با انسان و تلاش او فهمیده میشود و با تخیل به دست میآید. تخیل گذرگاهی برای تعریف واقعیتهای جدید است که بدون واسطه عنصر خیال هرگز به واقعیت عینی تبدیل نمیشود.
ساختار کتاب
بخش اول کتاب در سه فصل به مبانی نظری تخیل سیاسی میپردازد؛ ابتدا در فصل اول تلاش میشود تا درک روشنتری را از جایگاه هستیشناختی تخیل در فلسفه اسلامی و نسبت آن با عقل عملی و سیاسی ارائه شود.
در فصل دوم نویسنده سعی میکند تا وسعت نظری را در مورد جایگاه تخیل در زندگی فرهنگی و اجتماعی انسان ایجاد کند و به ابعاد گوناگون این بحث توجه دهد؛ این فصل، با عنوان انسانشناسی مبتنی بر تخیل و نیز توجه به تخیل اجتماعی و فرهنگی، تلاش دارد تا فضای بینرشتهای و هویتی بحث را نمایان سازد.
نویسنده در فصل سوم در پی آن است که ماهیت حقوقی تخیل سیاسی را مورد توجه قرار دهد و ایمان و آزادی را به گونه دو وجهه اصلی آن مطرح می کند.
بخش دوم کتاب نیز در چهار فصل، ویژگیهای تخیل سیاسی را در نظام اندیشه اسلامی بررسی میکند؛ به این ترتیب، شکلگیری تخیل با حضور سیاسی زنان و مدینه مبتنی بر قرارداد و اخوت ایمانی بحث فصل اول است. در فصل دوم هم ماهیت غمگنانه تخیل سیاسی با توجه به مصیبت عاشورا بررسی می شود.
فصل سوم این نوشتار، تدریجی بودن تخیّل سیاسی و نسبت آن با انتظار آینده و قیام مهدوی(عج) را بررسی میکند؛ در ادامه هم فصل چهارم به یکی از مهمترین ابتکارهای امام خمینی(ره) برای تبیین مناسبات کنونی جهان با تخیل مفهوم جنگ فقر و غنا میپردازد.
بخش سوم به دنبال آن است که جلوههای اصلی تحقق تخیل سیاسی در زیست جهان ایرانی اسلامی را روشن کند که پنج فصل آتی کتاب را در بر میگیرد؛ فصل اول، انقلاب اسلامی ایران و پیریزی تمدن نوین اسلامی را به عنوان یکی از جلوههای تخیل سیاسی در حوزه عمومی معرفی میکند و سعی میکند جایگاه آن را در عرصه اندیشه و عمل سیاسی تبیین کند.
فصل دوم، شکلگیری ملیتها را جلوهای از تخیل سیاسی به عنوان کارویژه وجودی یک جامعه در نظر میگیرد و نمونه اعلای آن در زیست جهان ایرانی و اسلامی را با تخیل ملیت ایرانی و پرسشی که در این باره با انقلاب اسلامی به وجود آمد نشان میدهد.
فصل سوم هم تلاش دارد که ولایت مطلقه فقیه را به عنوان یک تخیل سیاسی و فقهی در زیست جهان ایرانی و اسلامی درک کند. قانون اساسی و نظام مدیریت سیاسی در جمهوری اسلامی ایران نیز جلوه دیگر تخیل سیاسی ایرانی است که در فصل چهارم بررسی خواهد شد؛ و در نهایت، حکمت عملی و پژوهشهای علوم انسانی به مثابه تخیل سیاسی موضوع بحث فصل پنجم خواهد بود.
خاتمه مباحث کتاب هم سعی کرده که با ارائه تصویری از تحولات تاریخی هویت ملی ایرانی در دوران معاصر و موقعیت آن در شرایط زندگی امروزی تحقق تخیل سیاسی متناسب با زیست جهان ایرانی اسلامی را آشکار سازد.
فهرست مطالب
مقدمه
بخش اول: مبانی نظری تخیل سیاسی
فصل اول: عقل عملی و جایگاه تخیل در فلسفه اسلامی
فصل دوم: انسانشناسی مبتنی بر تخیل
فصل سوم: تخیل سیاسی، حقوقی و حوزه عمومی
بخش دوم: ویژگیهای تخیل سیاسی در اندیشه اسلامی
فصل اول: تحقق تخیل سیاسی با حضور سیاسی زنان و تشکیل مدینه
فصل دوم: ماهیت غمگنانه تخیل سیاسی با توجه به مصیبت عاشورا
فصل سوم: ویژگی تدریجیبودن تخیل سیاسی و انتظار آینده
فصل چهارم: تخیل سیاسی جنگ فقر و غنا
بخش سوم: مصادیق تحقق تخیل سیاسی در ایرانی اسلامی
فصل اول: تخیل انقلاب و تمدن نوین اسلامی
فصل دوم: تخیل ملیت ایرانی
فصل سوم: تخیل ولایت مطلقه فقیه
فصل چهارم: تخیل قانون اساسی و نظام مدیریت
فصل پنجم: علوم انسانی به مثابه تخیل سیاسی
خاتمه
حضور روزافزون تخیل در گستره و زوایای زندگی امروزی و همچنین اجتماعیشدن سیاست، که بهنوعی به ارتباط آن با تخیل برمیگردد، انجامدادن کارهای پژوهشی جدی برای تبیین نسبت سیاست با خیال و همچنین درک دقیقتری از مفهوم تخیل سیاسی را ایجاب میکند. برای جامعۀ ما هم ضروری است که اول بستر معرفتی آن را در سنت اندیشه و فلسفۀ اسلامی مورد توجه قرار دهد و نیز به طور انضمامی تعیّن این مفهوم را در زیستجهان ایرانی ـ اسلامی و متناسب با آن مداقه کند که بهنوبۀ خود نیازمند تبارشناسی آن در سیر حرکت تاریخی جامعه است. هدف آن است که بتوان تمهیدی نظری متناسب با زیستجهان ایرانی ـ اسلامی در جهت ایجاد تلقی شایسته از تخیل سیاسی را ارائه کرد.
شناسایی و توجه به عالم خیال از حیث وجودی و تأکید بر دلالتهای معرفتی آن و همچنین پرورش ظرفیت خیال در انسان از نظر معرفتی جزء افتخارات فلاسفه و عرفای اسلامی است. تخیل یک ظرفیت و قابلیت ارجمند هستیشناختی، معرفتشناختی و انسانشناختی در اندیشۀ اسلامی است که در این نوشتار از پرداختن به ظرفیتهای معرفتشناختی۱ آن صرفنظر میکنیم. عالم خیال در فلسفۀ اسلامی و خصوصاً حکمت متعالیه امری وجودی و در سلسلهمراتب هستی قرار دارد. این ساحت از وجود و هستی باطن این عالم محسوس و وضع لطیف و رقیقشدۀ این زندگی است. لطیفشدن زندگی هم به معنای ورود در عالم خیال است. تفاوت عالم خیال با عالم حس این است که همان وقایع و پدیدههای عالم حس با وضع لطیفتری در عالم خیال هم وجود دارند. حکمت متعالیه خیال را وضع لطیفشدۀ عالم محسوس و نه چیزی جدای از آن تلقی میکند. خیال وجود مستقلی در عرض سایر محسوسات ندارد آن را نه به عنوان چیزی در کنار محسوسات، بلکه در بطن همین زندگی محسوس تلقی میکنیم.
پیدایش عالم خیال از عالم طبیعت نشئت میگیرد و این طبیعت است که در مسیر حرکت جوهری خود به خیال تبدیل میشود. توقفی در عالم طبیعت نیست و محسوسات که مادی خلق میشوند حالت بعدی آنها حرکت در جهت خیالی و برزخیشدن است. در واقع، محسوسات با حرکت باطنی و جوهری خود لطیفتر و خیالی میشوند. عالم خیال باطن طبیعت و این عالم محسوس است و به میزانی که باطن این عالم محسوس آشکار شود در واقع عالم خیال ظاهر میشود و میتوان با آن ارتباط برقرار کرد و آن را ادراک کرد. جامعهای که درهای عالم خیال به روی آن باز نشود نخواهد توانست زندگی لطیفتری داشته باشد. عالم خیال عینیتی قویتر از پدیدههای طبیعی دارد و خود آبستن تحقق وجودهای عقلی است. عالم خیال را برزخ نیز گویند. عالم خیال، برزخ و یا مثال، عالم واسط میان عوالم حس و عقل است.
هر انسان در وضع فعلی طبیعی خود هم دارای وجود برزخی نسبی است و نشئۀ طبیعی و نشئۀ برزخی را با هم دارد. البته تنها پس از مرگ است که برزخی کامل میشود و این مرتبه خیالی و برزخی انسان است که مورد عقوبت، ثواب، پاداش و کیفر روز قیامت قرار میگیرد (شواهدالربوبیه، صص ۴۵۹ ـ ۴۶۰) در مورد مرتبۀ عقلانی هم، هر چند اکثر مردم به آن مرتبه نمیرسند، آنها که میرسند در این دنیا هم در عالم عقل خواهند بود.