آیندهای برای اسرائیل متصور نیست
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری رسا، گیدئون لوی تحلیلگر سیاسی در وبگاه انگلیسی «میدل ایست آی» نوشت: آینده سیاه اسرائیل بیش از هر چیزی در رفتار و افکار خود اسرائیلیها نمود دارد. آنها پیوسته از خود میپرسند که آیا اصولاً آیندهای برایشان متصور است یا خیر و ۲۰ یا ۵۰ سال بعد و حتی بسیار زودتر از آن وجود خارجی خواهند داشت یا نه. حتی یک اسرائیلی را نمییابید که بداند رژیمی که از آن تابعیت میکند، به کدام سو در حال حرکت است و همه این ابهامها و تاریکیها ریشه در عملکرد جنایتکارانه خود آنها در دهههای اخیر دارد. از هر فرد اسرائیلی بپرسید که اوضاع در ۱۰ سال بعد چطور است قادر به جوابگویی به آن نخواهد بود و صحبت از صلح هم نکنید، زیرا رژیم صهیونیستی با کودککشیهایش جایی برای صلح و رأفت نگذاشته و مردم جهان را از خود بیزار کرده است.
وقتی مردم را در اسرائیل غرق در این همه ابهام و سرافکنده میبینید، به روشنی درمییابید که اعمال نژادپرستانه دولت غاصب صهیونیستی چگونه هر چیز متعلق به امروز و آینده را در تلآویو و در افق پیش روی اسرائیلیها ویران کرده و هیچ جای بازگشتی هم باقی نگذاشته است. همه تعلیمات دروغینی هم که به کودکان اسرائیلی در مدارس این رژیم داده میشود، ریای محض و عوامفریبی آشکار است و در حالی آیندهای طلایی به آنها نوید داده میشود که جامعه جهانی چشم دیدن این رژیم را ندارد و تقریباً همه کشورها مجاب شدهاند که آتشافروز اصلی در خاورمیانه، رژیم صهیونیستی است و تا این نژادپرستان از صفحه هستی پاک نشوند، غرب آسیا به آرامش نخواهد رسید و التهاب از جهان رخت برنخواهد بست.
از هر شهروند سرزمینهای اشغالی که بپرسید تکلیف شهرکسازیهای غیرقانونیشان در نوار غزه چه خواهد شد، جوابی برای آن ندارد، زیرا خشم فلسطینیهای رانده شده از این منطقه را گرداگرد خود حس میکند و همین طور ناتوانی دولت تلآویو که اگر تا به حال دوام آورده، فقط به سبب حمایتهای وسیع و بیقید و شرط واشنگتن از این رژیم نامشروع بوده است. اگر میبینید اسرائیلیها در سالهای اخیر دائماً در پی یافتن تابعیت دوم و پاسپورت کشورهای دیگر هستند، به این سبب است که در دل مطمئنند نظام غیرقانونی تلآویو ماندگاری ندارد و دیر یا زود ریشهکن خواهد شد. رجوع مکرر اسرائیلیها به سفارتخانه کشورهایی که در تلآویو نمایندگی دارند، به همین منظور صورت میگیرد و آنها حتی دست به دامان کشورهای کوچکتر و غیرمطرحی مثل لیتوانی و آلبانی هم میشوند تا با گرفتن پاسپورت آنها، بتوانند به محض بحرانی شدن شرایط در تلآویو قبل از سقوط این رژیم جعلی از آنجا بگریزند.
از همه بیآیندهتر مقامهای رژیم صهیونیستی هستند که همه جا ادعا میکنند هیچ خلافی از آنها سر نزده و ظلمی به فلسطینیهای مظلوم روا نداشتهاند و خاکی که از اواخر دهه ۱۹۴۰ غصب کردهاند، متعلق به آنها است. با این حال این سردمداران دروغین و این پیشاهنگان تاریکی نیز نیک میدانند آینده به روی آنها لبخند نمیزند و به همین سبب است که حسابهای بانکی اصلیشان را در اروپا گشودهاند و یک زندگی ثانویه را از حالا برای خود در گوشهای امن و پنهانی در جهان فراهم آوردهاند. آنها مطمئنند که روزی جنوب لبنان شامل کرانه باختری و نوار غزه و حتی فراتراز آن و اطراف اردن و حاشیه مدیترانه از لوث وجودشان پاک خواهد شد و در چنان روزی امریکا هم قادر به نجات این رژیم منحوس نخواهد بود.
مرگ یک جامعه زمانی میرسد که مجبور باشد چهرهاش را از فرط شرمساری پنهان کند و از میان مردم بگریزد و چنین وضعیتی از سالها پیش برای رژیم نامشروع صهیونیستی تحقق یافته است. اسرائیلیها میدانند ملت فلسطین با ستیز دائمیشان با آنها سرانجام روزی حمایت کل جامعه جهانی را جلب کرده و حق مسلم خویش را از اسرائیلیها پس خواهند گرفت و در آن روز جز بدنامی و فرار و مرگ چیزی انتظار صهیونیستها را نخواهد کشید. روزی که مرگ روحی اسرائیلیها به مرگ جسمانی آنها پیوند خواهد خورد و اشغال کنندگان سرزمین مادری فلسطینیها فقط به جانب درک و نیستی واصل خواهند شد./۹۸۸/