۱۴ دی ۱۳۹۱ - ۱۶:۰۸
کد خبر: ۱۵۲۱۸۰
به بهانه ارتحال‌ اندوه‌بار آیت عرفان؛

چله‌های چهار روزه

خبرگزاری رسا ـ خوش به حال استاد پایتخت«آقامجتبی تهرانی» که خوب شروع کرد و خوب به خط پایان سلوک رسید، بی‌شک یاد و مرام ایشان می‌تواند تحقق یک اراده پولادین را برای دوستداران خصلت‌های انسانی و الهی به ارمغان آورد، بهتر است از امروز برای شروع خوب، خوب شروع کنیم.
آيت الله مجتبي تهراني

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نویسنده وبلاگ«مجال یک طلبه برای نوشتن» در یادداشتی با عنوان«چله‌های چهار روزه» به بهانه ارتحال آیت‌الله آقا مجتبی تهرانی(ره)‌ نوشت:

 ارتحال اندوه‌بار آیت عرفان و اخلاق آقامجتبی تهرانی رحمت الله علیه، سوگ دیگری است از مصیبت های سنگینی که باید بر آن صبر کرد؛ اما نباید تن به سکوت داد که شایسته است حرمت این گونه استادان الهی را با حرکت خود، حراست کنیم. درس اخلاق آیت الله تهرانی از دروسی بود که همواره در خروجی برخی رسانه‌ها قرار می‌گرفت و طلبه و دانشجو و هر عاشقی که خودسازی را در سر می‌پروراند، سخنان گهربارش را بن‌مایه حرکت‌های درونی خود قرار می‌داد.

نوشتار حاضر با نگاهی به یکی از مباحث عرفانی، همزمان با پرواز ملکوتی آن استاد فرزانه و اربعین حسینی، بیشتر با هدف یادآوری نویسنده نگاشته شده است. امید است در مسیر اجرای سفارش‌های نورانی ذخیره های معنوی حوزه علمیه گام برداریم.      

زنگ اول:

چهارده ساله بودم که لباس طلبگی را بر تن کردم، یادم می آید وقتی استاد اخلاقمان به مسائلی همچون عرفان، اخلاق، توبه، نازیبایی گناه و اهمیت درس و بحث اشاره می کرد یادداشت هایی می کردم البته نه از این جنس که کسی بخواند. بیشتر توصیه هایی به خودم بود که متأسفانه تا امروز که بیست سال از آن روزها می گذرد اندر خم یک کوچه ام.

وقتی فضای عرفان طلبگی در بین گعده های دوستانه حاکم می شد بحث از چله نشینی به میان می آمد؛ بعضی ها اول چله بودند و چیزی نمی گفتند، بعضی هم وسط یا نقطه پایانی چله بودند و چیزی نمی گفتند؛ چون می‌دانستند اعتباری به اراده نیست، هر لحظه لغزش را باید حدس زد و روزنه غفلت را باید بست و تضمین این نکته بسیار دشوار! برخی هم شاید عبور کردند و از اسرار حق لب می‌دوختند. بعضی مثل من که همیشه شروع می کردم؛ اما چله‌های چهار روزه. و تا امروز که در قم دارم نفس می کشم و کاری به چله و چله نشینی ندارم چون خب نمی شود!

زنگ دوم:

یک بار به استاد اخلاقم گفته ام که این چله گرفتن ها چیه؟ جواب داد: زیاد مهم نیست؛ اما خوب شروع کن!

این روزها به همه روایاتی که درباره عدد چهل گفته شده بیشتر اعتقاد دارم نمونه اش همین روایت نورانی که در «عیون اخبار الرضا» دیده ام«من خلص لله اربعین یوما فجر الله ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه؛ هر کس خود را چهل روز برای خداوند خالص و پاک گرداند، خداوند چشمه های حکمت را از قلبش بر زبانش جاری می سازد».

البته وقتی به گوشه نشینی حضرت موسی علیه السلام در طور نگاه می کنیم و آیه 124 سوره اعراف را می خوانیم(و واعدنا موسی ثلاثین لیله و اتممناها بعشر فتم میقات ربه اربعین لیله) دیگر در برابر اهمیت عدد چهل و مسیر چهل روزه ی پیکار با خود، نمی توان غافل گذشت و چشم پوشید.

زنگ سوم:

این سفارش اخلاقی که برکت اجتماعی و سیاسی و اقتصادی هم دارد، گونه ای از شیوه های تربیتی است که هم دینی است و هم اصیل؛ که مهم ترین بخش آن «اراده» است یعنی نقطه شروع که در روایاتی به کیفیت شروع ترک گناه و جدیت پرهیز از محرمات اشاره شده است.

امروز با تمام گیرها و درگیری‌های درونی و مسأله‌سازی ذهنی درباره چیستی و هستی انسانی که سر به گمراهی گذاشته و به جای این که به پایان خود بیاندیشد هراس از پایان دنیا دارد، باید گفت شکسته شدن چله‌ها همه تاوان سستی در اراده و انگیزه رسیدن است؛ اراده را باید در جایگاه «کنشگر رفتاری» به تفسیر نشست و کاملا از توانمندی‌هایش سخن گفت. اراده‌ای که نتواند انسان را به چهل روز دوری از نافرمانی خدا برساند، نمی‌توان اراده نام گرفت؛ چون کسی که به زندگی پاک می اندیشد باید اسباب و لوازم ذاتی اراده را فراهم کند، اراده حقیقی است که تربیت چهل روزه را به ارمغان می‌آورد و رهایی از نفس بسته به مدیریت آن اراده و دریافتن منزلت شروع پاکی برای سبک زندگی الهی است. 

خدا عین خوبی است برای رسیدن به عین خوبی باید استاندارد و با عیار بالا آغاز کرد تا به معیار خوبی‌ها به روح هستی بار یافت وگرنه عدد چهل فقط یک دستور و برنامه آموزشی برای تربیت نفس است به این معنا که اگر اراده بتواند سوخت چهل روزه را برای مراقبت از نفس تأمین کند، می‌شود گفت اراده خالص! یادمان نرود در روایت هم آمده است: مَن خَلَصَ! ما به سوختِ حرکت‌ساز نیاز داریم و این که بدانیم هرگونه وجود ناخالصی در این سوخت، مسیر چهل روزه را به نرسیدن ختم می‌کند.  

زنگ آخر:

این روزها تازه حرف استاد قدیم را می‌فهمم که می‌گفت:«خوب شروع کن!».

یک اراده خوب، جز برگشت خلل‌ناپذیر و صددرصدی نیست، اراده‌ای که توان زایش اراده‌های دیگر و بزرگ‌تر از خودش را نداشته باشد، اراده نیست. اراده‌ی اول، برای مانایی خود، راهی جز تولید و تکثیر اراده‌های برتر از خود را ندارد.

از سویی دیگر، پشیمانی صددرصدی از تن‌دادن به آلودگی می‌تواند به زایش«شروع صددرصدی» در وجود پشیمان بیانجامد و اولین اطاعت حقیقی که اراده است را در کارنامه او ثبت کند. پس باید خوب شروع کرد، اگر خوب شروع کنیم چهل به چهل سال هم می‌رسد؛ با این تفاوت که چهل روز، بیشتر دوری از محرمات و آلودگی است و عبادت، بیشتر در  بازدارندگی تعریف می‌شود. و چهل سالِ پس از چله، آغازی است برای شروع سیر به سوی جلوه‌های ربوبی که هر روزش بیش از روز قبل لذت بخش‌تر است و هر لحظه‌اش می‌شود خواهانی بیشتر خود خدا.

خوش به حال استاد پایتخت(آقامجتبی تهرانی) که خوب شروع کرد و خوب به خط پایان سلوک رسید، بی‌شک یاد و مرام ایشان می‌تواند تحقق یک اراده پولادین را برای دوستداران خصلت‌های انسانی و الهی به ارمغان آورد.

بهتره از امروز برای شروع خوب، خوب شروع کنم.

شایان ذکر است، وبلاگ« مجال یک طلبه برای نوشتن» به نویسندگی« علی اسفندیار»، طلبه حوزه علمیه قم، در سرویس دهنده بلاگفا منتشر می‌شود./919/د101/ن

ارسال نظرات