۱۵ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۱:۲۹
کد خبر: ۷۱۷۴۶۳
یادداشت؛

بخش دوم/ هر طلبه؛ یک کلان پروژه

بخش دوم/ هر طلبه؛ یک کلان پروژه
تربیت، تحول و ساخت انسان، مهم‌ترین و البته سخت‌ترین کار بوده و هر طلبه که وارد حوزه می‌شود یک پروژه بلکه یک کلان‌پروژه است و پرونده کاری سنگینی برای ما ایجاد می‌کند.

به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، حجت الاسلام والمسلمین محمد عالم زاده نوری معاون تهذیب و تربیت حوزه های علمیه در سلسله مباحثی با عنوان «الگوی اهتمام جمعی در مدیریت تربیتی» به تبیین مسئله تزکیه و تعلیم انسان پرداخته است که بخش اول آن تقدیم خوانندگان گرامی شد و در بخش دوم به « بحران نیروی انسانی» می پردازیم.

همة ما در تجربه فعالیت‌های خود می‌دانیم که عمدۀ کارهای فرهنگی معطل نیروی انسانی است. برای حل این موضوع نباید دست روی دست بگذاریم تا ابر و باد و مه و خورشید و فلک نیروی انسانی مؤمن کارآمد بصیر را تأمین کنند. باید به میدان بیاییم و عرصه‌ای را برای تربیت این انسان‌های بزرگ پدید آوریم. آن عرصه همین مدارس علمیه هستند.

مدارس علمیه بهترین کانون پرورش و کارگاه تولید انسان‌های بزرگ است و بهتر از آن برای این هدف نمی‌توان یافت. اگر مدارس علمیه را با مدارس آموزش و پرورش، یا با دانشگاه‌ها، مساجد و هیئات مقایسه کنید به این موضوع معترف خواهید بود. همۀ این مراکز نقش تربیتی دارند؛ اما هیچ یک مانند مدرسة علمیه ظرفیت تربیت انسان‌های بزرگ ندارند؛ مثلا در مسجد با همة عظمت و قداست و برکتش، امکان ارتباط با مخاطب در شبانه‌روز تنها یکی دو ساعت است. در ضمن مخاطب مسجد یکدست نیست، زن و مرد و کودک و جوان و پیر و باسواد و بی‌سواد و عامی و متخصص و... همه حضور دارند.

در محیط دبیرستان و دانشگاه هم چه بسا مخاطب با اشتیاق کافی نیامده باشد؛ اما در مدرسة علمیه مخاطبی که در اختیار ماست با اشتیاق برای فراگیری فرهنگ اسلامی و تربیت دینی خود را عرضه کرده است.

این مخاطب مشتاق و تأثیرپذیر می‌تواند روزگاری تأثیرگذارترین شود؛ یعنی حتی اگر در غیر حوزة علمیه این همه اشتیاق و آمادگی باشد درنهایت یک پزشک یا مهندس خواهد شد؛ اما طلبه می‌تواند در سطح جهان تأثیرگذار باشد؛ مانند شیخ زکزاکی و سید حسن نصرالله که این همه عظمت برای شیعه در نیجریه و لبنان بلکه در جهان پدید آورده‌اند. مرحوم شاه آبادی که امام راحل دربارة او «روحی له الفداء» می‌فرمود به ظاهر یک نفر تربیت کرده است؛ اما جهانی را با همین یک نفر متحول ساخته و نقطة عطفی در تاریخ تشیع پدید آورده است.

آیا از تربیت انسان، کاری بزرگ‌تر و مهم‌تر می‌توان سراغ گرفت؟ آیا توسعة صنعت هسته‌ای یا پدید آوردن موشک‌های قاره‌پیما با تربیت انسان کامل تراز دین قابل مقایسه است؟ پیغمبر اکرم به امیر مؤمنان می‌فرمودند: «لَأن یَهدِی الله علی یدیک رَجُلاً واحِدًا خَیرٌ لَكَ مِمَّا طَلَعَت عَلَیهِ الشَّمس»[1] هدایت یک نفر بهتر از همة آن چیزی است که آفتاب بر آن می‌تابد.

بی‌شک کوششی که در ارتباط با این جوان‌ها انجام می‌گیرد یک ذره و یک ثانیه‌اش از بین نمی‌رود؛ ولی نباید به همین مقدار اکتفا کنیم. باید این مسیر را پرشورتر، کامل‌تر، حرفه‌ای‌تر و با دانش و دقت کامل‌تر پیش ببریم. ما در این میدان باید حرکت پرشوری انجام بدهیم تا خدای متعال برکت دهد. هدایت فقط به دست خداست و خدا به پیامبرش صریح می‌فرماید: «إِنَّكَ لا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ»[2]؛ اما با این حال، پیغمبر اکرم9 برای هدایت انسان‌ها سخت تلاش می‌کند و خود را به زحمت می‌اندازد تا جایی که خدا می‌فرماید:‌ «مَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى»[3]، «عَزيزٌ عَلَيهِ ما عَنِتُّم حَريصٌ عَلَيكُم بِالمُؤمِنينَ رَءوفٌ رَحيمٌ»[4] «لَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ أَلاَّ يَكُونُوا مُؤْمِنينَ»[5] پیغمبر این گونه عمل کرد تا انسان‌های بزرگی مانند سلمان و ابوذر و مقداد و حماسه‌های شکوهمندی مانند بدر و احد و خیبر پدید آورد.

این حرکت پیامبر را وارثان پیامبران نیز باید داشته باشند «إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاءِ»[6] یعنی ما هم باید کوشش کنیم و خود را به زحمت بیندازیم تا بتوانیم انسان‌های بزرگی را پدید آوریم. این وظیفة ماست.

ما باید شبانه‌روز مجاهدت ورزیم. مدیر مدرسة علمیه، ساعت‌کاری‌اش ۷ صبح تا ۲ بعد از ظهر نیست؛ زیرا که این برنامة عادی با آن مسئولیت سنگین سازگار نیست. مدیر گاهی باید نیمه شب در مدرسه حضور داشته باشد، گاهی باید نماز شب خود را در حجره‌ی طلاب بخواند. گاهی بعد از ظهرها بماند. گاهی با ابزارهای ارتباطی جدید صبح، شب، یا سحر با طلبه ارتباط برقرار کند. بهترین مدیران مدرسة علمیه که پیش‌کسوتان و ستاره‌های تربیت بودند مانند شهید قدوسی، مرحوم آیت الله ایازی، مرحوم آیت الله فاضل، مرحوم آیت الله مجتهدی و حضرت آیت الله بنابی این گونه زندگی می‌کردند که توانستند انسان‌های بزرگ را تحویل بدهند.

هر طلبه؛ یک کلان‌پروژه

هر طلبه که وارد حوزه می‌شود یک پروژه بلکه یک کلان‌پروژه است و پروندة کاری سنگینی برای ما ایجاد می‌کند. این مسئولیت سنگین فراتر از توان ماست و روشن است که ما برای انجام این کار بزرگ، کم هستیم. به دو جهت:

یکی اینکه جمعیت طلبه زیاد است و هر یک از آنان برای خود دنیایی متفاوت از دیگری دارد؛ زیرا خدای متعال دو سرانگشت را مثل هم نیافریده است تا چه رسد به دو انسان که از دو پدر و مادر متولد شده و با دو فرهنگ متفاوت در دو خانواده و محیط رشد کرده‌اند: «وَ قَدْ خَلَقَكُمْ أَطْواراً»[7]. با این وصف هر کدام به رسیدگی‌های خاص نیاز دارند.

دوم اینکه دارایی‌های تهذیبی، اخلاقی و تربیتی خود ما ناچیز است و «ذات نایافته از هستی بخش. چون تواند که بود هستی‌بخش؟» ما موظف هستم عالم ربانی کامل پدید بیاوریم در حالی که خود عالم کامل نیستیم.

اکنون این سؤال پدید می‌آید که لوازم چنین تربیتی چیست؟ برای پدید آمدن چنین رادمردانی چه باید کرد؟

دست بسیار

تربیت، تحول و ساخت انسان، مهم‌ترین و البته سخت‌ترین کار است. این کار دشوار را فردی نمی‌توان انجام داد. روشن است که تنها راه حل در این میان، «اهتمام جمعی» است. باید دست، در کار تربیت زیاد شود و دیگران هم به خدمت این کار بزرگ آیند. ایدآل این است که همگان به عنوان عامل تربیت تلاش کنند و به سطح نازل کار نیز قناعت نکنند. رویکرد تربیتی باید فراگیر شود. اگر چند نفر در کار تربیت طلبه حضور داشته باشند و طلبه از وجود افراد متعدد بهره گیرد، مثلا یکی کمالات علمی و دیگران کمالات اخلاقی، اجتماعی، ارتباطی یا مراقبت‌های فردی را به او منتقل کنند شخصیت جامع‌تری شکل خواهد گرفت؛ اما آن کس که تنها زیر دست یک نفر رشد کرده است علی‌القاعده پایین‌تر از او خواهد بود.

در حوزه‌های علمیه عوامل متعددی در تحول شخصیت طلبه نقش‌آفرینی می‌کنند. مدیر،‌ استاد، پرسنل، طلاب دیگر، فضا و محیط مدرسه، کتب درسی، متون آموزشی و...؛ اگر بخواهیم در تربیت طلبه اهتمام جدی داشته باشیم باید همة این عوامل را در کنار هم و به صورتی کاملا هماهنگ و منسجم به کار گیریم. بی‌تردید یک نفر ـ به عنوان مدیر یا معاون تهذیب ـ برای فکر کردن و اقدام مؤثر در این زمینه کافی نیست. باید اندیشه‌های متعدد و متنوعی در فکر و تدبیر تربیتی و دست‌های فراوانی در اقدام و عمل تربیتی به کار افتد. برای این منظور لازم است یک هستة فکری قدرتمند برای برنامه‌ریزی، طراحی، هدایت، نظارت و حمایت از فعالیت‌های تربیتی و تهذیبی در مدرسه تشکیل شود تا تلاش‌های متفرق در نظام واحد قرار گیرد و سطح تصمیم‌گیری‌ها و اقدامات ارتقا یابد.

معاونت تهذیب حوزه‌های علمیه برای پیدایش چنین سازة ارزشمندی طرح شورای تهذیب و تربیت مدارس علمیه را پیشنهاد می‌کند. شورای تهذیب مدرسة علمیه، یک هستة فکری برای هدایت، نظارت و حمایت از امور تربیتی ـ تهذیبی مدرسه است که تحت نظارت مدیر مدرسه فعالیت می‌کند. مدرسة علمیه اگر فاقد این شورا و محروم از برکات آن باشد، در کار تهذیب و تربیت طلبه توفیقی ندارد و مدیر و معاون مدرسه هرچند انسان‌های وارسته، عالم و مجاهدی باشند به تنهایی کاری از پیش نمی‌برند.

در نوشته‌های آینده شورای تهذیب و تربیت را بیشتر توضیح خواهیم داد.

در بخش سوم به « ماهیت و ارکان شورای تهذیب » پرداخته خواهد شد.

 

[1] . الکافی، ج5، ص28.

[2] . سوره قصص، 56.

[3] . سوره طه، 2.

[4] . سوره توبه، 128.

[5] سوره شعرا، ۳.

[6]. الکافی، ج1، ص32.

[7] . سوره نوح، 14.

ارسال نظرات