هالیوود؛ قدرتمندترین ابزار تبلیغی شیطانپرستان
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از فارس، حجتالاسلام «حمزه شریفی دوست» مدیرگروه عرفانهای نوظهور نهاد رهبری در دانشگاهها با اشاره به اینکه «هالیوود»، پیامبر شیطانپرستی است، ابراز داشت: یکی از پایههای ترویج شیطانگرایی و بلکه قدرتمندترین ابزار تبلیغی این جریان، «سینمای هالیوود» است؛ به گونهای که اگر این مرکز فرهنگی نبود، هیچگاه این گرایش انحرافی نمیتوانست در میان عموم به راحتی خود را موجه جلوه دهد، «هنر» در این باره چنان معجزهآسا عمل میکند که در «فرایند ارتباط»، مخاطب مسحور و مجذوب میشود و قدرت تشخیص پیام و تفکیک محتوا از قالب را از دست میدهد و در بسیاری از موارد خود را با یک اثر هنری، نه فقط همراه میکند که همدلانه برای خود نقش در نظر میگیرد و تلاش میکند که در اجرای نقش موفق عمل کند، به این ترتیب، محتوای ناشایست و پیام نادرست، آرام آرام خود را به ذهن و فکر مخاطب نزدیک میکند و بر قلب و روح او سایه میافکند، در نهایت جذب جان او میشود.
ماموریت جدید هالیوود؛ معرفی آیین و مکتب شیطانگرایی
نویسنده کتاب «کاوشی در معنویتهای نوظهور» افزود: امروزه مرکز مهمی همچون هالیوود که در عرصه هنر سینما فعال و البته تأثیرگذار است، از فرقه شیطانگرایی به طور جدی پشتیبانی میکند، این ایفای نقش آنقدر پر رنگ است که عنوان «پیامبر شیطانپرستی» برای این رسانه صهیونیستی، دور از حقیقت نیست، ماهیت و مأموریت فرقه شیطانپرستی که امروزه در هالیوود با نام «آیین و مکتب» تبلیغ میشود، در محصولات هالیوودی انعکاس تام یافته است، نگاهی گذرا به چند اثر هالیوودی ـ که چندان جدید هم نیستند ـ میتواند از طرح حساب شده و درازمدت هالیوود در رسمیت دادن به این فرقه و جذابیتبخشی به آن پرده بردارد، این طرح در گام نخست، معرفی، سپس عرضه یک رقیب برای ادیان الهی، آنگاه جایگزین کردن، در گام چهارم به حاشیه راندن و در نهایت از بین بردن ادیان الهی خواهد بود.
«فرزند رزماری» نخستین فیلم شیطانپرستی هالیوود
حجتالاسلام شریفی دوست با اشاره به یکی از فیلمهای مهم در ترویج شیطانپرستی، به نام «فرزند رزماری» که رومن پولانسکی (کارگردان یهودی) در سال 1968 در هالیوود ساخته است، اظهار داشت: در این فیلم، شیطانی از جهنم میآید و نطفه خود را در رحم زنی به نام «رزماری» قرار میدهد و به این صورت کودکی شیطانی به نام «آدریان» متولد میشود، گهواره این کودک، سیاه رنگ (پرکاربردترین رنگ در فرهنگ شیطانپرستی و نماد قدرت تاریکی) و بالای آن صلیبی بر عکس (نمادی که توضیح آن خواهد آمد) آویزان است، در جشن تولد این کودک که افرادی از نژادهای مختلف حضور دارند، چندین بار جمله «درود بر شیطان» تکرار میشود، صاحبخانه با خوشحالی میگوید: «این کودک، معابد و خدا را از بین خواهد برد و نفرت را آزاد خواهد کرد، او انتقام را در دلها زنده میکند و کار خدا تمام است ... درود بر شیطان».
هنگامی که شیطان در هالیوود زاده میشود
وی با تاکید بر اینکه برای درک یک مفهوم در دنیای هنر و سینما باید از زبان نمادها کمک گرفت، ادامه داد: در فیلم «فرزند رزماری» ارتباط با شیطان به عنوان راه حل مشکلات به تصویر کشیده میشود، «رزماری» نه یک زن که یک مادر است، برای درک یک مفهوم در دنیای هنر و سینما باید از زبان نمادها کمک گرفت، زن گاهی به معنی طبیعت منفعل است و گاهی به معنی نماد وسوسه و فریب و اغواء؛ اما زن اگر در شکل مادر نقشی را به عهده بگیرد، معنی خاصی دارد که با چهرههای دوگانه قبلی بسیار متفاوت است، در نمادشناسی، اگر زنی کامل شود و جایگاه مادری بیابد، فردیت او از بین میرود و بعد از زوال «خود»، زمینه برای انجام مأموریت مادری فراهم میشود؛ همان گونه که اگر بکارت زایل شود، زمینه مادرشدن مهیا میشود.
نمایی از فیلم «فرزند رزماری» به کارگردانی «رومن پولانسکی»
مدیرگروه عرفانهای نوظهور نهاد رهبری در دانشگاهها با بیان اینکه در فیلم «فرزند رزماری»؛ «رزماری» در چهره مادر ظاهر میشود، خاطرنشان کرد: این چهره برای زن، اشارهای به «زادگاه» و «بزرگ مادر» و «طبیعت» است، گویا کودک «رزماری» که همان شیطان است، به زادگاه خود برگشته است و بزرگمادر او را تحویل گرفته است، این معنا وقتی روشنتر میشود که بدانیم قیافه این کودک به گونهای است که مادرش با دیدن او وحشت میکند و ابتدا از پذیرش فرزندش سر باز میزند.
فیلم «دروازه نهم» و القای قدرتهای ماورایی شیطان
وی افزود: در این فیلم استفاده از طبیعت مادری برای برگشت شیطان به میان آدمیان، نشان از قصد کارگردان برای اعلام حضور جدی شیطان دارد، جالب این که مادر با شادباش افراد حاضر در جلسه، کودک خود را تحویل میگیرد و فیلم با طنین دلنواز لالایی، به پایان میرسد و با این فیلم «تولد شیطان» اعلام میشود و اولین قدم برای اعلام حضور شیطان در جوامع بشری برداشته میشود، «رومن پولانسکی» کارگردان یهودی فیلم به «اعلام حضور» شیطان اکتفا نکرد و چندی بعد با ساختن (Ninth Gata) «دروازه نهم» درصدد اثبات نیروهای خارقالعاده و قدرتهای ماورایی برای شیطان برآمد و شیطان را قدرتی عظیم و تأثیرگذار در جهان هستی معرفی کرد، در این فیلم که چندین بار از نمادهای شیطانی استفاده شده است؛ از جمله، عدد 666 (به عنوان رمز آسانسور، رمز آرشیو کتابخانه، سال نوشتن کتاب و ...)، وانمود میشود، همچنین رسیدن به شیطان دارای آداب مخصوص سیر و سلوک است، (با طرح این که کتاب دارای سه نسخه کمیاب و محتوای رازآلود است).
«دروازه نهم» و بیان شروط بندگی شیطان!
نویسنده کتاب «نیمنگاهی به کتاب خود خدایی شیطانگرایان» با بیان اینکه در فیلم «دروازه نهم»، «دین کارسو» که دلال کتابهای نایاب است، مأمور میشود از کتاب «دروازه نهم پادشاهی تاریکیها» دو نسخه باقیمانده را پیدا کند، اذعان داشت: «کارسو» در پایان مأموریت، به همراه کتاب عازم اروپا میشود؛ اما در مسیر به رازی هولناک دست مییابد و آن اینکه هر سه نسخه مکمّل یکدیگر و شیطانیاند، شاید مهمترین درس شیطانی فیلم «دروازه نهم» این باشد که «لیانا» فقط شهوت را راه رسیدن به شیطان میدانست و شناختی از شیطان نداشت و «بالکان» هم فقط شناخت را راه وصول به حریم شیطان میدانست؛ بنابراین، هیچکدام به هدف خود نرسیدند و هر دو نابود شدند، اما آن که برگزیده شد و توانست به پایان راه برسد، «کورسو» بود که هر دو ابزار (شناخت و شهوت) را داشت؛ یعنی لازمه بندگی شیطانی، داشتن دو بال همزمان یعنی عملِشیطانی و معرفت به جایگاه و مقام شیطان است.
«گابریل» فرشتهای که به جنگ شیطان میرود، اما...
وی ادامه داد: در فیلم «گابریل» (که همان جبرئیل است)، جهانی تاریک و غرق در فساد و ظلمت نمایش داده میشود، خداوند بزرگترین و قدرتمندترین فرشته خود، «گابریل» را مأمور نجات جهان میکند؛ اما «گابریل» بعد از نزول به زمین متوجه میشود، قبل از او فرشتگان دیگری که مأمور این کار بودهاند در برابر قدرت عظیم شیطان درمانده و تسلیم و یا شکست خوردهاند؛ اما تصمیم «گابریل» برای مبارزه با شیطان و برگرداندن نور به میان آدمیان قطعی است، «گابریل» پس از نابودی نیروهای شیطانی، با فرمانده شیاطین به نام «سمائیل» وارد جنگ میشود؛ ولی در مییابد که فرمانده شیاطین برای آزادی انسانها قیام کرده و عامل از بین رفتن فرشتگان قبلی، خود خدا بوده است!، «گابریل» پس از این مرحله، مأموریت خود را رها میکند و با ناراحتی و اعتراض به این نزاع پایان میدهد و میرود تا مانع اعزام فرشتگان از سوی خدا شود.
نویسنده کتاب «نگاهی کلی به عرفانهای نوظهور» با اشاره به برخی از سکانسهای فیلم «گابریل»، بیان داشت: مخاطب تا مراحل آخر فیلم، خود را همراه «گابریل» حس میکند، ناگاه در چرخش آخر فیلم، منطق«سمائیل» را بر «گابریل» ترجیح میدهد، به روشنی در این فیلم، خدا دشمن انسانها و شیطان، دوست و منجی آدمیان معرفی میشود، همچنین در بسیاری از فیلمهای سینمایی مانند «طالع نحس 4»، شیطان با قدرتی اهریمنی و ویرانگر در برابر قدرت خداوند قد علم میکند و انسان موجودی ضعیف و بیپناه معرفی میشود که در چنگال قدرت شیطان اسیر است و هیچ امدادی از سوی خداوند به او نمیرسد و چارهای جز پناه بردن به شیطان و نیروهای او ندارد، از سوی دیگر شیطان «تنها منجی» عالم هستی معرفی میشود که باید در «دنیای تاریک» به او روی آورد.
حضور غیر متعارف شیطان در فیلم «مومیایی»
وی افزود: در فیلم «مومیایی»، شیطان در عرض قدرت خدا ظاهر میشود و میتواند در برابر او عرضاندام کند! در این فیلمها، با اتکا به نیروهای شیطانی، قدرت انسان به حدی میرسد که میتواند بدون تمسک به خدا، بهشت وعده داده شده خدا را در همین جهان و در همین کره خاکی با دست خود بنا کند، حداکثر حضور خدا در بعضی از گفتوگوهاست، آن هم بهگونهای که حتی پیامبران به او اعتراض میکنند و از قدرت «قوم یهود» به او شکایت میبرند!، شیوه حضور شیطان در جهان هستی در محصولات هالیوودی بدیع و نو است، بهگونهای که در ادیان الهی، این شکل تصرف ـ همان شیوه تناسخ ـ نه فقط برای شیطان، بلکه از اساس، غیر ممکن اعلام شده است.
به راستی شیطان برای کارگیری نیروی خود نیازمند کالبد آدمی است؟!
حجتالاسلام شریفی دوست با بیان اینکه در نگاه هالیوودی، شیطان از آنجا که قدرت بیکران دارد، توان از کارانداختن قوای آدمی را دارد، اظهار داشت: از این رو شیطان در کالبد انسان حلول میکند، چون برای به کارگیری نیروهای خود لاجرم نیازمند کالبد آدمی است، شیطان گاهی در جسم یک کودک معصوم، گاه در کالبد یک زن و گاه در جسم یک سیاستمدار به تصرف در عالم میپردازد و اوضاع را به سود هواداران خود تغییر میدهد، این باور خرافی نسبت به شیطان، کمترین نتیجهای که برای مخاطب در پی دارد، این است که انجام دادن گناه از سوی شیطان حلول کرده در جسم انسان تحقق مییابد؛ بنابراین گناه، اجباری و غیر اختیاری است و گریزی از آن نیست!؛ پس وجود عذاب و عقاب در حق فردی که مسخر شیطان است، امری غیر منطقی و غیر عادلانه نشان میدهد.
قلب ماهیت بدی شیطان در آثار جدید هالیوود دنبال میشود
وی با تاکید بر اینکه این تفکر در مجموعه «هری پاتر»، «طالع نحس»، «جنگیر»، «خون آشام» و آثاری دیگر دنبال شده است، ادامه داد: در موارد بسیار، فرهنگ شیطانی و به کارگیری نیروهای شیطانی، در نظر مخاطب واژگونه معرفی میشود و تعریفی جدید از مفاهیم به مخاطب ارائه میشود که در نتیجه «شر» به «خیر» تبدیل میشود و «بدی» قلب ماهیت مییابد، در مجموعه «هری پاتر» تفکیک خیر از شر بسیار مشکل است و مفاهیم شیطانی و زشت چنان جذاب القا میشوند که خیر از زبان شیطان به صحنه میآید و شیطان، معیار خیر و شر میشود!
نمادهای شیطانی جای نمادهای دینی در هالیوود را میگیرند!
مدیرگروه عرفانهای نوظهور نهاد رهبری در دانشگاهها با اشاره به اینکه محصولات هنری هالیوود، مفهوم معنویت و عرفان را به مفهوم جدیدی به نام «ماورا» تبدیل کرده است و در قاموس هالیوود این دو مفهوم، یعنی ماورا و معنویت، مترادف محسوب میشوند؛ چنانکه در «ماتریکس»، «اوراکل» نماینده جنبه عرفانی و ماوراءالطبیعه داستان است، او صرفاً یک راهنماست که ادعا شده فطرت حقیقتطلب انسان را اقناع میکند و نباید حرفهای او را با ملاک درست و غلط سنجید، حرفهای او را باید شنید و نباید با حکم عقل و برهان با او روبهرو شد، هر چه را میگوید، فقط باید به کار بست و به ماورا متصل شد، از سوی دیگر تأکید بر جشن «هالووین» (جشن سالانه شیطانی) در مقابل جشنهای دینی، مثل «کریسمس» (جشن بزرگ مسیحیت) در این گونه آثار سینمایی پدیدهای اتفاقی نیست، آنچه در این بزرگنمایی، بهگونهای حساب شده تعقیب میشود، جایگزین کردن نمادها و ایام شیطانی به جای مراسم دینی است.
پرفروشترین فیلم هالیوودی نوجوانان چیست؟
وی با بیان اینکه در آثار شیطانی هالیوود، یادآوری و برجسته کردن و تکرار مداوم شیطان و شیطانپرستی، مطلوب اصلی به شمار میرود، افزود: در مجموعه تخیلی «هری پاتر» ـ که پرفروشترین محصول سینمایی در دنیای کودکان است ـ از دعا، توسل، نیایش و توکل به ذات خداوند اثری نیست و همه بنبستها با استمداد از نیروهای جادویی و شیطانی گشایش مییابد!، محصولاتی از این دست در هالیوود فراوان یافت میشود، مخاطب پس از دیدن این فیلمها در مییابد که راه رسیدن به قدرت، شهرت و شهوت، تمسک به شیطان و قدرتهای شیطانی است و شیطان نه فقط دشمن انسانها نیست که منجی آدمی و پیامآور آزادی برای اوست!، با تأسف باید اعتراف کرد که هالیوود نقش خود را در انتقال مضامین شیطانی و رضایتبخش جلوه دادن فرهنگ شیطانی به خوبی ایفا کرده است.
پروژه جدید شیطانی هالیوود: القای ترس از قدرت شیطان و ناامید کردن انسان از آینده
مؤلف کتاب «خودخدایی شیطان گرایی»، افزود: با بیان اینکه در فیلمهایی از قبیل «هریپاتر»، «جنگیر»، «طالع نحس (3،2،1)» و «ارباب حلقهها» با هدف القای ترس در ذهن و قلب مخاطب نسبت به شیطان و بزرگنمایی قدرت او ساخته شدهاند، ابراز داشت: در فیلمهای «کنستانتین» و «طالع نحس 4 و 5» شیطان قویتر از خدا ظاهر میشود، به طوری که روحیه تسلیم و فروتنی در برابر شیطان به جان مخاطب رسوخ میکند، القای ترس در دل انسان و ناامید کردن وی از آینده، به وسیله رسانه پر نفوذی همچون سینما، میتواند برای آنان که به دامان ادیان الهی پناه نیاوردهاند، فرصتی ذهنی ـ روانی ایجاد کند تا برای مقابله با آینده تاریک بشریت به نیروی دیگری پناه ببرند یا راهی برای خضوع و کنار آمدن با نیروهای اهریمنی پیدا کنند.
وی ادامه داد: غیر از فیلمهایی که با سیاستهای کلّی حاکم بر هالیوود تولید میشوند، فرقههای شیطانگرا نیز خود اقدام به تولید فیلمهای سینمایی با محوریت شیطان و شیطانپرستی کردهاند؛ از آن جمله میتوان به فیلمهایی چون «باران شیطانی»(1975)، «دکتر دراکولا» (1981)، «گفت وگوی شیطان(1995)» و مجموعه تلویزیونی «شیطان در حومه شهر» (2000) اشاره کرد که بعضاً افراد شاخصی همچون «آنتوان لاوی» (بنیانگذار فرقه سیتنیسم) و «پیتر گیلمور» (مسئول کنونی کلیسای شیطان) در آنها به ایفای نقش پرداختهاند./916/د102/ع