۲۳ اسفند ۱۳۹۱ - ۲۰:۱۷
کد خبر: ۱۶۰۱۸۶
حجت الاسلام رهبر:

حلقه انحراف مقدسات را دستاویز اهداف سیاسی خود کرده‌ است

خبرگزاری رسا ـ یک فعال سیاسی تاکید کرد: فتنه جریان انحراف خطرناک‌تر از جریان اصلاحات است، هر دو این جریان‌ها در یک سمت و سو هستند. بلکه جریان انحرافی خطر بیشتری دارند چراکه این گروه هنوز نقاب از چهره بر نداشته و بعضاً با وعده‌های مالی و جذاب وارد فضای انتخابات خواهند شد.
حجت‌الاسلام محمدتقي رهبر

به گزار ش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از جوان، در شرایطی که جامعه با مشکلات عدیده اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کند برخی از جریانات سیاسی به‌جای آنکه مشکلات مردم را درکانون توجهات خود قرار دهند در تلاشند تا به هر شکل ممکن به کرسی ریاست جمهوری یازدهم تکیه زنند. دراین میان حلقه انحرافی هم مانند دیگر گروه‌های سیاسی بقای خود را گره خورده با پیروزی در میدان انتخاباتی92 می‌داند. حجت الاسلام محمدتقی رهبر نماینده پیشین مجلس و امام جمعه اصفهان در گفت‌وگو با «جوان» به بررسی عملکرد و اهداف انتخاباتی این دسته می‌پردازد.


زمان چندانی به برگزاری یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نمانده است و دو طیف رقیب اصولگرایان( فتنه و انحراف) طراحی‌های بسیاری برای پیروزی در انتخابات شکل داده‌اند؛ فعالیت‌های این دو دسته را چگونه می‌بینید و اساسا می‌توان از نوع تحرکات آنها منتظر فتنه تازه‌ای بود؟
جریان اصلاح‌طلبی آزمایش خوبی در کشور بر جای نگذاشت و تجربه خوبی به مردم نشان نداده است.
چه در گذشته که دولت به نام آنها بود و چه در جریانات فتنه سال 88، عملکرد این گروه باعث شد تا در حال حاضر پایگاه اجتماعی در بین مردم نداشته باشند چراکه صریحا نسبت به هنجار‌شکنان برائت نجسته و نسبت به آنها موضع‌گیری نکردند. ورق زدن روزنامه‌های دوران دولت اصلاحات نیز نشان می‌دهد که افراد بسیاری از آنها با خط امام و رهبری و اسلامیت خالص همخوانی نداشته و انعکاس این موضوع در نوشته‌هایشان کاملاً مشخص بود.


ریشه کلمه اصلاح طلبی در جامعه ما مفهومی ندارد، در عرف سیاسی جهان، اصلاح‌طلبی مترادف است با تجدید نظر در نظام سیاسی، اما این در نظام ما معنا ندارد. اصلاح طلبی در نظام ما که برگرفته از اسلام است مفهومی ندارد. اگر به سخنان ما و سمینارهای دوم خردادی‌ها در دوران دولت اصلاحات نگاهی بیندازیم خواهیم دید که بحث تجدیدنظر خواهی در اصول انقلاب در اظهارات آنها مطرح بود. فتنه جریان انحراف بدتر از اصلاحات است. جریان جدید انحرافی نیز با نظام ما همخوانی ندارد و این گروه نیز پایگاه اجتماعی در جامعه بی‌بهره است. ما با صرف کلمه اصلاح‌طلبی مشکلی نداریم اما اقداماتی که برخی افراد در این گروه انجام دادند سبب مخالفت ما با این جریان است. ما می‌بینیم که افرادی از جریان اصلاحات در مجلس نیز حضور دارند و بعضا اظهارات آنها تنش‌زا هم نبوده است. مشکل ما با افرادی است که به دنبال براندازی هستند.
تحرکات انتخاباتی جریان اصلاحات برای تصاحب جایگاه ریاست جمهوری دوره یازدهم با توجه به اقدامات ضدامنیتی آنها در سال88 قابل توجه است، باید ببینیم آیا می‌توانیم سکان هدایت کشور را در انتخابات آینده به این گروه منحرف سپرد؟ پاسخ من به این موضوع منفی است. حضور جریانی که در بین مردم جایگاه اجتماعی مناسبی ندارد خلاف مصلحت نظام است چراکه ممکن است پشت سر آنها افراد مسئله‌داری وارد این جریان شوند که در گذشته نیز کارنامه سیاهی داشته‌اند.


فتنه جریان انحراف خطرناک‌تر از جریان اصلاحات است، هر دو این جریان‌ها در یک سمت و سو هستند. بلکه جریان انحرافی خطر بیشتری دارند چراکه این گروه هنوز نقاب از چهره بر نداشته و بعضاً با وعده‌های مالی و جذاب وارد فضای انتخابات خواهند شد.

حلقه انحرافی اخیرا شعار «زنده باد بهار» را برای پیشبرد اهداف انتخاباتی خود انتخاب کرده‌اند...
شعار «زنده باد بهار» یک نوع حیله و ترفند سیاسی عده‌ای برای رسیدن به مقاصد سیاسی خودشان است طرح این شعار امام زمان(عج) را دستاویز مقاصد خود قرار دادن است.
می‌آیند شعار انتخاباتی طرح می‌کنند و بعد هم می‌گویند منظورمان امام زمان (عج) است، اینها با طرح این شعار امام زمان (عج) را دستاویز مقاصد سیاسی خود کرده‌اند.
اگر می‌گویند منظورمان از «زنده باد بهار»، امام زمان (عج) است پس چرا نمی‌گویند زنده باد امام زمان. امام زمان(عج) بهار و تابستان ندارد که آقایان شعار «زنده باد بهار» سر می‌دهند. مقام حضرت مهدی (عج) بالاتر و بیش از اینهاست. امام زمان به ما می‌گوید شما ولی امر دارید، پس چرا با ولی امر خود همراه نیستید. امام زمان به ما می‌گوید به جای ایجاد اختلاف و حاشیه‌سازی، به درد مردم برسید وگوش به فرمان ولی امرتان باشید.
در این میان هم نباید از اختلاف افکنی برخی از مسئولان هم غافل شد، اینها با این اختلاف‌هایی که به وجود آورده‌اند خون به دل مردم کرده‌اند.

تعریف شما از این حلقه چیست؟
جریان انحرافی جریانی ورشکسته در کشور است و باید این را هم در نظر داشت که ممکن است جریان انحرافی بخواهد در اعضا، مهره‌ها و مسئولان خود جابه‌جایی‌هایی صورت دهد تا بتواند گروه‌های ناامید شده از دولت را دوباره به سوی خود جذب کند و با توجه به نزدیکی انتخابات آنها را امیدوار کند تا در نهایت برنامه‌های اصلی خود را پیاده کند.


جریان انحرافی کسانی هستند که خود را در قالب اصولگرا و پیرو ولایت و رهبری جا می‌زنند اما در عمل منافقانه رفتار می‌کنند؛ از ولایت و ولایتمداری دور هستند و به نوعی می‌خواهند در برابر مقام رهبری مقاومت کنند و در تقابل با ولی امر مسلمین قرار دارند.


کسانی که در آن زمان از اهل بیت پیروی نمی‌کردند و از آنها جدا بودند هم نوع دیگری از جریان انحرافی بود و در حال حاضر هم می‌بینیم که این جریان در تقابل با روحانیت قرار گرفته است و می‌خواهد این نماد مقاومت انقلابی را که در طول تاریخ حضور داشته حذف کند، در صورتی که چه بخواهیم و چه نخواهیم این انقلاب برگرفته از رهبری روحانیت است. کسانی عضو جریان انحرافی هستند می‌خواهند ملی‌گرایی را جایگزین اسلام‌گرایی کنند، افکار و اندیشه‌های ناسیونالیستی را در دین وارد کردند و به گونه‌ای که می‌خواهند سلیقه‌ها و برداشت‌های شخصی غیر کارشناسی خود را در دین اسلام وارد کنند در حالی که این برداشت‌ها اصلا واقعبینانه نیست.


جریان انحرافی در عین حالی که ادعای دیانت می‌کند اما نوعی روشنفکرنمایی غربی هم در اعمال و رفتارش نمایان است، زیرا از طرفی ادعای پیروی از ولایت امام زمان(عج) را دارند و از طرفی می‌بینیم که در مسائل خیلی باز و راحت اعمال نظر می‌کنند، با ادعای حمایت و حفاظت از ارزش‌ها و هنجارها به نابودی و پایمال کردن ارزش‌ها می‌پردازند، می‌بینیم که اخیرا در کشور وضعیت پوشش، حجاب، فیلم و سینما روز به روز در حال بدتر شدن است.


سران جریان انحرافی افرادی خودمحور هستند که در رفتار و عملکردشان، استبداد به صورت فراوان مشاهده می‌شود و در موج سواری مهارت دارند و از اندیشه‌های خرافی و غیر قابل قبولی استفاده می‌کنند.
هر شخص و گروهی که با این جریان دمساز و از دیدگاه‌هایشان استقبال و پیروی کند شامل جریان انحرافی می‌شود حالا فرقی ندارد که اسم آن شخص مشایی باشد یا هر کس دیگر. خوشبختانه مردم ما انسان‌های هوشیاری هستند که دو بار از یک سوراخ گزیده نمی‌شوند و با بصیرتی که دارند این جریان را می‌شناسند و به عملکرد مسئولان نیز نظارت و دقت کافی دارند. در حال حاضر در وضعیتی که مردم کشور حتی برای امرار معاش و نیازهای اولیه زندگی پول کافی ندارند چطور جریان انحرافی پول‌های گزافی را خرج می‌کند و هیچ کس نیست که بپرسد منبع تامین این هزینه‌های میلیاردی آنها از کجاست که در مسیر خیانت به جامعه و نظام جمهوری اسلامی خرج می‌کنند.


رهبری، مردم، علما و دانشگاهیان و بسیجیان همه با بصیرت و هوشیاری بر عملکرد جریان انحرافی توجه دارند و همگی بیدارند و با آگاهی و بصیرت مردم، آینده خوبی برای این جریان نمی‌بینم.

می‌توان شانسی برای این گروه در تصاحب دوباره ریاست قوه مجریه قائل شد؟
جریان انحرافی هم مانند اصلاح‌طلبان از ماه‌ها پیش در تدارک برای پیروزی در انتخابات برآمده‌اند که این لزوم توجه و هوشمندی جریان اصولگرا را طلب می‌کند. اما به هر روی و با توجه به مسائل پیش آمده در دو سال اخیر اگر فردی هم از طرف حامیان جریان انحرافی ارائه شود موفقیت سرنوشت‌سازی نخواهد داشت. شاید عناوین و اسم‌های منسوب به جریان انحرافی عوض شود اما وجود افراد در این گروه.
همانطور که عرض کردم جریان انحرافی از مدت‌ها پیش فعالیت خود برای انتخابات آینده را آغاز و در همین راستا جلساتی را با برخی گروه‌ها هم برگزار کرده است.


در این باره هم باید گفته شود که جریان انحرافی در راستای فعالیت برای انتخابات آینده علاوه بر برگزاری جلسات، پول‌هایی را هم خرج کرده است.


به‌رغم همه فعالیت‌هایی که جریان انحرافی به این منظور انجام داده اما اینکه تا چه میزان بتوانند موفق باشند معلوم نیست، که امیدواریم موفق هم نباشند. بسیار امیدواریم که فعالیت‌های جریان انحرافی بی‌نتیجه باشد و توفیقی به دست نیاورد چراکه جامعه بابصیرتی داریم که به سخنان نخبگان و صاحب‌نظران اهمیت می‌دهد.


جریان انحرافی ممکن است با عنوان و تابلویی در ظاهر غیرمرتبط با خود وارد عرصه انتخابات شود، اما ما نیز باید با تلاش و بحث و بررسی روشنگری کرده و نشان دهیم که پشت سر آن تابلو و عناوین مختلف چه چیزی وجود دارد. آنچه بنده از آینده این جریان حدس می‌زنم این است که مانند جریان اصلاح‌طلب توفیقی به دست نمی‌آورند و به دولت آینده ورود پیدا نخواهند کرد.

آسیب دیگری که جریان اصولگرایی را تهدید می‌کند تکثر نامزدها است؛ نظر شما در این باره چیست؟
رقابت درون جریانی به ضرر اصولگرایان است. رفتارهای برخی نشان‌دهنده نارس بودن آنها و خامی در تجربه سیاسی است.


افرادی که می‌گویند اصولگرایان باید با یکدیگر رقابت کنند خبر از جریانات بیرون اصولگرایان ندارند. نمی‌دانند که اصلاح‌طلبان و جریان انحرافی به طور جدی اما چراغ خاموش مشغول هستند. چرا اصولگرایان باید راه را باید برای این دو جناح باز کنند، در حالی که با اتحاد می‌توان به نتیجه مطلوب و مناسبی رسید.

با حضور تمام اصولگرایان زیر یک پرچم واحد، میدان را برای رقبا، افراد مسئله‌دار و طرفداران فتنه برای شرکت در انتخابات فراهم نمی‌کنیم و همچنین هیچ اختلافی بین جریان اصولگرایی ایجاد نمی‌شود.


ارائه یک نامزد واحد و حضور تمام اصولگرایان زیر یک پرچم واحد یک اصل ضروری و عقلایی است چراکه با همگرایی و همفکری تمام اصولگرایان است که می‌توانیم در انتخابات به نتیجه مطلوب برسیم.

 
اتحاد اصولگرایان و ارائه یک نامزد واحد برای انتخابات هم تحکیم اصول انقلاب و اصولگرایی را به همراه دارد و هم موفقیت جریان اصولگرایی را در انتخابات دوچندان می‌کند.

اگر در این مقطع حساس جریان اصولگرایی شکست بخورد، صدمات فراوانی به نظام و انقلاب وارد می‌آید چراکه حضور یک دولت اصولگرا در دوره آینده می‌تواند برای ادامه راه انقلاب ضروری باشد.


زیر یک علم واحد بودن اصولگرایان را یک اصل عقلایی و حکیمانه دانست و تمام طیف‌های اصولگرا را به تعامل و وحدت برای انتخاب اصلح و صالح‌ترین گزینه برای انتخابات مجلس است.


اگر هر گروه اصولگرا بخواهد یک تشکیلاتی درست کرده و یک لیست مجزا بدهد، اختلافات آغاز شده و این اختلافات زمینه‌ساز شکست در انتخابات می‌شوند.


در چنین شرایطی باید برای تشکیل یک دولت اصولگرا خوب و اصولگرا با یکدیگر متحد شویم تا بتوانیم یک مجلس واقعی اصولگرایی که برای حفظ نظام مؤثر است، ایجاد کنیم همچنین باید قبیله‌گرایی، گروه‌گرایی و جناح‌گرایی را کنار بگذاریم.

چه معیارهایی برای نامزد نهایی باید درنظر گرفته شود؟
بدون تردید باید این را در نظر بگیریم که افرادی می‌توانند گزینه نهایی اصولگرایان قرار گیرند که از ولایت‌مداری، علمیت، سیاستمداری، تدبیر، استقلال و قاطعیت برخوردارند، اهل تسامح و تساهل نبوده، موضع‌گیری‌های صحیح و شفافی در مقابل فتنه و جریان انحرافی داشته‌اند و به کانون‌های قدرت و ثروت نزدیک نشده باشند.


موضع‌گیری شفاف در مقابل فتنه و همساز نبودن با فتنه‌گران و نزدیک نشدن به جریان انحرافی از مهم‌ترین شاخصه‌های فردی است که گزینه اصلی است و در این زمان حساس باید حواسمان جمع باشد تا بتوانیم انتخابات را با موفقیت پشت سر بگذاریم.

بهترین راهبرد اصولگرایان درمقابله با دو جریان اصلاحات و انحرافی چیست؟
به نظر بنده اصولگرایان ضمن آنکه هوشیاری و آگاهی خود را حفظ می‌کنند باید به روشنگری فعالیت‌های این دو جریان دست بزنند البته وحدت و همگرایی حداکثری در دل جریان اصولگرایی و حضور پیدا کردن با یک نامزد واحد در انتخابات آتی می‌تواند تمام اهداف آنها را به یأس و شکست تبدیل کند.

شما به این اعتقاد دارید که دوم خردادی‌ها به بن‌بست رسیده‌اند؟
بله، جریان اصلاح‌طلب به بن‌بست غیرقابل نفوذی رسیده و ممکن است کسانی در میان آنان مشی نرم‌تری داشته باشند اما مردم به خاطر عملکرد گذشته این جریان دیگر به آنها خوشبین نیستند.


برخی تندروی‌هایی که این جریان در برهه‌هایی از خود نشان دادند، برای فعالان امروز این جریان دردسرساز شده است. اگر به گذشته رجوعی کرده و گفتار این گروه و جریان را در روزنامه‌های دوران اصلاحات که متعلق به افرادی مثل موسوی خوئینی‌ها و برخی افراد متجدد غربی بود، مرور کنیم متوجه می‌شویم به خاطر تندروی، افراطی‌گری و فاصله گرفتن برخی از روزنامه‌های زنجیره‌ای از خط امام راحل سرانجام کار آنها با تعطیلی مواجه شد که خود اصلاح‌طلبان آن را به تعطیلی فله‌ای روزنامه‌ها تفسیر می‌کنند.


درگذشته و امروز هم شاهد برخی تندروی‌های روزنامه‌های زنجیره‌ای این جریان هستیم، برخی از روزنامه‌ها با تندروی، بسیج، سپاه، جهاد و جنگ را زیر سؤال بردند و در همین دوران بود که اندیشه‌های گروه‌های اصلاح‌طلب در حال نزدیک شدن به اعضای مجمع روحانیون مبارز بود زیرا در حقیقت اصلاحات به جهت مبارزه با مفاسد جامعه تشکیل نشده بود بلکه در راستای بازنگری در اندیشه‌های امام و انقلاب بود. گفتار و رفتار افرادی مانند مهاجرانی، آغاجری، محمد‌رضا خاتمی و کدیور و حمله به ارکان نظام مانند رهبری و قانون اساسی مؤید این مسئله است.


مقام معظم رهبری دوره نهم ریاست جمهوری را دوره بازگشت قطار انقلاب به ریل و مسیر اصلی نظام توصیف کردند اما اصلاح‌طلبان باز هم به طور مستقیم یا غیرمستقیم و از طریق روزنامه‌های خود کارشکنی‌های خود را ادامه داده و برنامه‌ریزی می‌کردند تا مانع انتخاب احمدی نژاد در دوره دهم شوند.


برخی از اصلاح‌طلبان قصد دارند آرام آرام برای آینده سیاسی این جریان حرکاتی انجام دهند ولی اصولگرایان باید مراقب باشند تا فریب این نمایش‌ها را نخورند زیرا هوشیاری یک مؤمن ایجاب می‌کند اگر با گروهی نزاع ندارد فریب او را هم نخورد زیرا تاکتیک‌ها و روش‌ها متغیر شده است و نمی‌توان سرنوشت انقلاب را به دست جریان اصلاح‌طلب سپرد.

درهفته‌های گذشته شاهد پنجاهمین سالگرد تأسیس جامعه مدرسین بودیم با توجه به این موضوع نقش روحانیت در مناسبات تاریخی انقلاب و از جمله انتخابات را چگونه تبیین می‌کنید؟
روحانیت همواره باید مستقل و راهگشا باشد. نقش روحانیت در مواقع و بحران‌های مختلف انتخابات روشن‌کننده راه است، بر این اساس روحانیت باید با ورود به موضوع انتخابات راه را برای مردم مشخص کند و اجازه ندهد جریان انحرافی وارد این موضوع شود.
روحانیت به عنوان پایه‌گذار انقلاب باید برای

حفظ انقلاب همواره پیشرو باشد، وامدار هیچ احدی نیست بدان معنا که روحانیون هیچگاه وامدار دولت و جریان‌های سیاسی نبوده، بلکه با نگاهی تیزبین و مسئولیت‌شناسی با داشتن پایگاه اجتماعی با صراحت و قاطعیت در مواقع مختلف به اظهارنظر پرداخته است.


روحانیون نباید هیچگاه ابزارجریان و گروهی قرارگیرند. روحانیت نقش معنوی را برای جامعه و مردم ایفا می‌کند که این موضوع در برهه برگزاری انتخابات بیشتر نمود پیدا می‌کند. در شرایطی که جریان‌ها و خطوط مختلف سیاسی با تابلوهایی همچون گروه خاکستری وارد میدان می‌شوند، روحانیون باید راه درست را به مردم نشان دهند تا آنها با بصیرت و آگاهی، کاندیداها را به درستی انتخاب کنند.


به غیر از روحانیون به عنوان نامزدهای انتخاباتی، بقیه باید با در دست داشتن سنگرهایی همچون نماز جمعه، مساجد و پایگاه‌های مردمی در صحنه انتخابات فعال باشند و آگاهی لازم را به مردم بدهند.


نباید عملکرد روحانیون در انتخابات به گونه‌ای باشد که شاهد باشیم فلان فرد رئیس ستاد تبلیغات یکی از کاندیداها شده است چراکه جایگاه روحانیت تنها آگاهی دادن به مردم و رهنمود آنهاست.


البته روحانیون می‌توانند لیست مورد تأیید جامعتین را که در مسیر ولایت و خط و خطوط درست قرار دارد در مقام مشورت به مردم معرفی کنند، نه اینکه به تبلیغ آن بپردازند.


روحانیت نباید نقش لیدر را در انتخابات بازی کند بلکه وظیفه آنها هدایتگری سریع و قاطع و نشان دادن خطوط اصلی انقلاب و مردم است، البته اگر مردم خواستار تعیین مصادیق و معرفی کاندیداها در انتخابات از سوی روحانیون شدند باید نظر درست را به آنها منتقل نمایند.

نقش جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در این میان چه بوده است؟
جامعه مدرسین یک شخصیت حقوقی، فرهنگی و حوزوی است که از آغاز نهضت جمهوری اسلامی نقش فعالی داشته است که بعد از رحلت امام (ره) ومسئله مرجعیت و ولایت فقیه در عرصه‌های مختلف به عنوان یک کانون فکری و حوزوی نقش فعال داشته است.


دنیا امروز از ایران به عنوان الگو در تبیین اندیشه‌های انقلابی نگاه ویژه‌ای دارد، در تحولات اخیر در منطقه به ویژه بیداری اسلامی نقش حوزه علمیه و مرکز تفکر آن جامعه مدرسین نقش ارزشمندی را ایفا کرده است و باید در جهت فعالتر شدن این نقش تلاش بیشتری کند.


همانطور که عرض کردم یکی از عرصه‌های مهم فعالیت حوزه علمیه خصوصاً جامعه مدرسین حوزه سیاسی است، انتخاب راه صحیح و مطابق با اصول انقلاب اسلامی یکی از وظایف اصلی حوزه علمیه و جامعتین است.

البته جامعه مدرسین مصداق‌های منتخبین را عنوان نمی‌کنند اما اگر زمانی خصوصاً ایام انتخابات احساس شد در جهت تکلیف و کمک به انتخاب صحیح است، انتظار می‌رود مصادیق را بگویند.


رهبری انقلاب همواره بر این تأکید دارند جامعه مدرسین نقش مؤثرتری در عرصه فرهنگ داشته باشند و به نقاط ضعف موجود در این حوزه بپردازند.


متأسفانه امروز تهاجم‌های فرهنگی در خصوص فرهنگ اسلامی، روحانیت و رهبری را شاهد هستیم و فریضه امر به معروف و نهی از منکر در میان مسئولان کمرنگ شده است و بسیاری از مسئولان نسبت به این مسئله بی‌تفاوت هستند.

 
جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه باید در عرصه‌های عمومی کشور حضور داشته باشند، انتقاد کرده و درخواست‌های مردم را مطالبه کنند.


این راهم باید عنوان کرد که مردم از حوزه علمیه و جامعه مدرسین انتظار دفاع از فرهنگ اسلامی را دارند و نباید به آنچه هست قانع بود.

در حالی که شاهد برخوردهایی در جامعه برای منزوی کردن روحانیت هستیم، جامعه مدرسین باید اعتماد لازم نسبت به روحانیت را در مردم به وجود آورد.

تعامل دولت و روحانیت چه برکاتی می‌تواند به همراه داشته باشد؟
دولت به عنوان مجری موظف است از روحانیت تبعیت و به تذکرات و رهنمود‌های روحانیت توجه کند. متأسفانه دولت کنونی تعامل خوبی با روحانیت نداشته است و تذکرات مورد توجه واقع نشده است.

 

دولتی که ادعای اصولگرایی دارد ارتباط مناسبی با روحانیت نداشته؛جامعه مدرسین که به عنوان یک اتاق فکر باید پیگیر خواسته‌های مراجع باشد و مطالبات آنها را پیگیری کند.


رابطه خوبی میان دستگاه‌های دولتی و روحانیت به وجود نیامده است که بیشتر از طرف دولت این کوتاهی صورت گرفته است./971/پ201/ج

 

ارسال نظرات