۰۲ تير ۱۳۹۲ - ۱۹:۲۰
کد خبر: ۱۷۳۲۲۵
به مناسبت دهه مهدویت؛

ویژه نامه اینترنتی «هالیوود و مهدویت» منتشر شد

خبرگزاری رسا ـ ویژه نامه اینترنتی «هالیوود و مهدویت» به مناسبت دهه مهدویت در پایگاه اطلاع‌رسانی راسخون منتشر شد.
ويژه نامه هاليوود و مهدويت
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، ویژه نامه اینترنتی «هالیوود و مهدویت» شامل ویژه‌نامه‌های مرتبط، بانک صوت و فیلم و سایر مقالات در پایگاه اینترنتی راسخون منتشر شد.
از جمله مقالات این ویژه‌نامه می‌توان به آرمگدون و آخرالزمان در سینمای هالیوود، پایان جهان در فیلم‌های سینمایی هالیوود، چگونه بمب اتمی در جهان همگانی شد، دهه هفتاد میلادی و تأثیر آن در سینمای جهان، سینمای آمریکا در دهه 20 میلادی، فعالیت ایوانجلیست‌ها در دهه 1990، نگرش هالیوودی به پایان تاریخ، هالیوود در دهه 50 و 60 میلادی، هالییود صنعتی برای تئوریزه کردن جنگ در جهان و هالیوود و پیش‌گویی‌های آینده اشاره کرد.
سینماى آخرالزمانى و مهدویت
در این مقاله از ویژه‌نامه آمده است: موعودگرایى و مفاهیم آخرالزمانى، بستر دراماتیکى براى سینماى هالیوود است، تعداد فیلم‏هایى که مستقیما یا ضمنا با این تم‏ها ساخته شده‏اند، فوق انتظارند، جاذبه‏هایى که دنیاى نادیده و موعود در انتهاى خود با خود حمل مى‏کند، پر از اکشن، اهریمن، نجات‌دهنده و قدرت‏هاى محیرالعقول و گسست‏ها و پیوندهاى غیرمنتظره، در زمان و مکان است و مگر سینما به چیزى جز اینها استوار مى‏شود، جاذبه‏هاى بصرى و دراماتیک برخى از این فیلم‏ها نظیر آرماگدون، ترمیناتور و ماتریکس هوش از سر تماشاگر عادت زده مى‏برد و ما را از نکته‏هاى اساسى‏ترى غافل مى‏کند، پایه‏هاى تئوریک و معرفتى این تصور از موعودگرایى بر چه پایه‏اى بنا شده است و این که با تماشا و دقت در مبانى این سینما، دچار چه حس منفعلانه‏اى مى‏شویم.
ساده نگرانه‏ترین حرکت، شبیه‏سازى مفاهیم این سینما با مشترکات لفظى آن در تشیع و آه و حسرت و آرزو براى ساختن فیلم‏هایى با مضمون صریح‏ترى درباره مهدویت و انتظار است که حتى در میان برخى نویسندگان و منتقدین هم دیده مى‏شود، در ادامه این نگرش، سعى در پیدا کردن اسرار و رموز صهیونیستى و استکبارى و پیچاندن همه آن چه در فیلم دیده مى‏شود، براى اثبات مقصود دل و محکوم کردن سازنده و نویسنده است، بدون توجه به درستى یا نادرستى ادعاها و مستندات.
 در این میان، آن چه بیش از هر چیز خودنمایى مى‏کند، سینما است، محکوم کنندگان و آرزومندان، هیچ کدام به مبانى سینما توجهى نمى‏کنند و فارغ از باید و نباید ذات این هنر(صنعت) به مضمون و بیشتر از آن به پشت پرده سینما نظر دارند، سینما براى حیات و رشد خود، نیاز به درنوردیدن عرصه‏هاى تازه و حتى ممنوع براى داستان‏پردازى دارد، در این میان، هر قدر فضاى تاختن اسب خیال، به ویژه در امور غیرمحسوس بازتر باشد، صنعت‏گران هالیوودى، عشق بیشترى به آن مى‏ورزند.
امروز در سده دوم تاریخ سینما، هیچ بخش جذابى از کتاب مقدس و آثار و افسانه‏هاى کهن و اعتقادات افسونگر ادیان و مکاتب الهى و غیر الهى، از دیدرس آنها دور نمانده است، اعتقاد به موعود و منجى و اجراى آخرالزمان که فصل مشترک همه ادیان است نیز دستمایه جذابى براى بسیارى از کارگردان‏ها و تهیه‏کنندگان شده است، اما تنها چیزى از این مفاهیم در چرخه تولید سینما به کار گرفته مى‏شود که با ماشین تخیل همسانى داشته باشد و به عبارت دیگر، به جذابیت درام و رونق مالى منجر شود و البته نباید و نمى‏توان نگرش و مبانى یهودى و مسیحى را که در ساختار این سینما اهمیت زیادى دارد، ندیده گرفت، اما تفسیر و تعبیر و یا ترجمه و تأویل‏هاى غریب، بیش از همه به درک درست ما از آن سینما لطمه مى‏زند، آدرس غلطى که به دوستى با دشمن یا دشمنى بیهوده منجر شود، جز ضرر هیچ بهره‏اى براى ما ندارد.
 برخى برنامه‏هاى تلویزیون و نقدهاى مطبوعاتى که براى روزنمایى و واشکافى از چهره فیلم‏هاى فریبنده آخرالزمانى ساخته و نوشته مى‏شود، مشحون از چیزهایى است که کمترین ارتباط را با سینما و بیشترین سود را نصیب سازندگان آنها مى‏کندع معمولاً مخاطبین این برنامه‏ها و نقدها، شناخت دقیقى از فضا و متن ندارند و آن چه را ارائه مى‏شود، حقیقت مسلم فرض کرده، با دیدگاه غلط به تماشا و برداشت از فیلم مى‏نشینند و از سوى دیگر، تبلیغى ضمنى براى اذهان آشفته و جست‏وجوگر نیز به وجود مى‏آید که اگر با همان تفاسیر ادامه یابد، به نتایج خطرناکى منجر مى‏شود، شناخت درست از هر موضوع و پدیده، شرط لازم نقد و اظهارنظر است و در این جا، علاوه بر شناخت مفاهیم کلامى، باید از سینما و رابطه آن با جهان نیز شناخت داشته باشیم.
در این میان، علاقه‏ها و جاذبه‏هاى خارج از متن نیز سعى مى‏کند راهى به سوى سینماى ایرانى باز کند و مفاهیم ظاهرا مشابه را بازسازى یا باز تولید کند، هر چند تعداد فیلم‏هاى سینمایى و سریال‏هاى تلویزیونى با چنین مضمونى چندان زیاد نیست، اما علاقه و اشتیاق کسانى که سیاست‏گذارى مالى و فرهنگى این جریان را بر عهده دارند، آن قدر زیاد است که مى‏توان انتظار داشت در سال‏هاى نه چندان دور، تعداد فیلم‏هاى آخرالزمانى در سینما و تلویزیون ما قابل تأمل شود.
 گرچه ضعف تکنولوژى در سینماى ما، مانع از ساختن آثار خیره‏کننده با جلوه‏هاى بصرى بهت‏انگیز مى‏شود، اما لااقل در داستان‏سرایى و خلق موقعیت‏ها و شخصیت‏هاى بکر، تصور مى‏شود، چیزهاى تازه و بدیعى وجود دارد، حکایت‏ها و داستان‏هاى تاریخى دوران غیبت، ماجراهاى خارق العاده یاران و مرتبطین با امام زمان که در منابع مختلف ذکر شده‏اند و نیز پیوندهاى موضوع مهدویت با جامعه معاصر و تبیین مفاهیمى مثل انتظار، غیبت، مصلح و منجى از دیدگاه تشیع، از دغدغه‏هایى هستند که آن سیاست‏گذاران و احتمالاً سینماگران انتظار دارند در این سینما بازتولید و عرضه شوند، اما آن چه براى داشتن چنین سینمایى لازم است، بسیار فراتر از این تصورات است.
بخشى از آن چه سینما را به وجود مى‏آورد، داشتن ایده جذاب و داستان خلاق است، اما تصور این که با موضوعات احتمالاً پرمخاطب و پرجاذبه، مى‏توان اثرى سینمایى را به وجود آورد که همه آثار و شرایط حرفه‏اى و هنرى را دارا باشد، اشتباه است، هر اثر هنرى، زمانى شکوفا مى‏شود و هویت مى‏یابد که علاوه بر رعایت مراتب هنرى در آفرینش آن، بستر معرفتى و نظرى کاملى در محیط آن موجود باشد،یعنى سیاست‏گذاران و سینماگران، علاوه بر شناخت دقیق سینما، از مضمون «که در این جا موعود و مهدویت است» نیز آگاهى و اشراف کامل داشته باشند و رابطه منطقى و عقلانى بین این دو را تبیین کرده باشند، این رابطه، کمک شایانى به دورى گزیدن از ورطه شعار و تبلیغات صورى مى‏کند.
 در سال‏هاى اخیر، تعداد عناوین و نام‏هایى که از سوى سیاست‏گذاران براى سینماى مطلوب ارائه، توصیه و تبلیغ شده است، کم نیست، سینماى معناگرا، سینماى مسلحانه، سینماى فرانگر اما آن چه مغفول مانده و سبب ناتوانى در رشد این سینما شده، عدم معرفت و تبیین رابطه بین سینما و مضامین موردنظر سیاست‏گذاران است، در این موضوع، آن چه کم اهمیت و ساده تصور مى‏شود، این بستر و رابطه است که در نمونه هالیوودى، دقیقا مى‏توان این توانایى را دید.
رابطه متقابل سرمایه، تکنیک و خلاقیت، بر پایه‏اى از مبانى حساب شده نظرى استوار شده است که هر چند ممکن است صرفا جنبه سینمایى داشته باشد و فقط براى اثرى خاص بنا نهاده شده باشد، اما مخاطب، کاملا آن را جدى گرفته، همچون جزئى از فرامین مقدس، باور مى‏کند، این رابطه و بستر، در سینماى ما غایب است، موضوع عظیمى مثل «مهدویت»، اگر فارغ از این مراحل و مقدمات به سینما راه پیدا کند، جز لوث کردن و از دست دادن فرصت‏هاى بدیع خود و احتمالا تقلید خام از نمونه هالیوودى، دستاوردى نخواهد داشت.
 پژوهش سینمایى در این موضوع و تبیین رابطه قابل دفاع سینما با آن، از بایسته‏هاى ورود به چنین عرصه‏اى است، تنها ادعاى داشتن منابع و ذخایر کافى نیست و نیاز جدى و عمیقى به کاوش‏هاى سینمایى و هنرى در آن وجود دارد.
ویژه نامه اینترنتی «هالیوود و مهدویت» به مناسبت دهه مهدویت در پایگاه اطلاع‌رسانی راسخون منتشر شده است و علاقمندان به مشاهده و استفاده از این ویژه‌نامه می‌توانند به نشانی اینترنتی www.rasekhoon.net مراجعه کنند./907/ت302/پ
ارسال نظرات