۲۸ آبان ۱۳۹۲ - ۱۲:۰۱
کد خبر: ۱۹۰۰۶۲
حجت الاسلام والمسلمین قوامی تبیین کرد:

نظریه امامت و امارت در مدیریت کلان کشور

خبرگزاری رسا ـ رییس بنیاد فقهی مدیریت اسلامی گفت: مردم می‌گویند امام‌جمعه فقط نماز جمعه می‌خواند. هر کاری هم می‌کند، می‌گویند دخالت نکنید؛ چون استاندار در عرض امام جمعه است.
سيدصمصام الدين قوامي

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از رسای اندیشه، حجت الاسلام والمسلمین سیدصمصام الدین قوامی به تبیین نظریه امامت و امارت پرداخت.

 

طرح اتحاد امامت و امارت توضیح می‌دهید؟

در طرح اتحاد امامت و امارت، نقش امام ­جمعه می شود، نقش ولی‌فقیه در استان. استاندار معاون امام‌جمعه می‌شود. شورای اسلامی شهر، قوّة مقننة و دادگستری قوه قضاییۀ استان می‌شوند. سه قوه زیر نظر امام هر شهر اداره می‌شود. مثل صدر اسلام، وقتی مالک‌اشتر به مصر ‌رفت همه چیز، دست خودش بود، سلمان هم همین طور.

امام‌جمعه نقش رهبر را در استان ایفا می‌کند. ولی‌فقیه مسئول کل کشور است و امام‌جمعه هم مسئول یک استان؛ مثل استاندار که رئیس‌جمهور استان است و کار رئیس‌جمهور را در استان انجام می‌دهد.

الآن نمایندة ولی‌فقیه، فقط نماز می‌خواند و استاندار رئیس استان است. بنیادی باید باشد تا نیروهایی را تربیت کند که بتوانند امامت و امارت را باهم اداره کنند. فقط آن موقع است که مدیریت، اسلامی می‌شود.

مسجد باید محور اصلی باشد. همانطور که امام‌جمعه سه قوه در استان دارد، امام جماعت نیز سه قوه در مسجد دارد. امام‌جمعه مسئول همه‌ مساجد است. مسجد خودمان (مسجد فاطمیه پردیسان قم) همین طور اداره می‌شود. آنجا سه قوه وجود دارد: قوه مجریه، قوه قضاییه و قوه مقننه. قوه مجریه، هفت وزیر دارد که از هیئت امنا که قوه مقننه هستند رأی اعتماد می‌گیرند. وزرای اقتصاد، آموزش، ارشاد و امنیت که بسیج است، یکی‌یکی می‌روند برنامه سالانه خود را به هیئت امنا ارائه می‌دهند. قوه قضاییه هر شب‌ِ جمعه به مردم مشاورة قضایی می‌دهد و سعی در رفع اختلافات دارد؛ مشکلات خانوادگی، جوانان و کودکان. این نظریه را اتحاد امامت و امارت نام‌گذاری کردیم. امارت به نام امیری و استانداری است.

 

روحانیون با وظیفۀ امامت و امارت استان آشنا هستند؟

اگر کسی بگوید روحانی می‌تواند از عهدۀ این وظیفه برآید، در پاسخ باید گفت: چرا امام توانست، چرا آقای خامنه‌ای توانست. این‌ها مسئولیت سنگین کشوری داشتند، امامت و امارت در یک استان و شهرستان راحت‌تر است. در مسجد هم امامت به مقر اصلی­ اش می‌رود.

مردم می‌گویند امام‌جمعه فقط نماز جمعه می‌خواند. هر کاری هم می‌کند، می‌گویند دخالت نکنید؛ مثلاً باید کار فرهنگی بکند، می‌گویند به شما چه مربوط است؛ و چون استاندار در عرض امام جمعه است، دوگانگی به وجود می‌آید. کل عقب‌ماندگی ما از این است. اگر استاندار زیر نظر امام جمعه باشد هر جمعه زیر تیغ انتقاد است و از روی ترس سریع پروژه‌ها را انجام می‌دهد.

اگر طرح امامت و امارت به طور جدی مطرح شود بسیاری به علت به خطر افتادن منافعشان با آن مخالفت می‌کنند.

خیلی‌ها فکر می‌کنند روحانیت، انحصارطلبی می‌کند. من معتقدم این‌طور نیست، غیرروحانی که نمی‌تواند امام بشود. این طرح لزوماً به این معنا نیست که هر کاری را فرد روحانی و امام‌جمعه انجام دهد، معاونی دارد که استاندار است و استاندار هفت تخصّص دارد.


آیا از دوستان قدیم کسی بوده که صاحب مقامی شود و از ایده های شما حمایت کند؟


یکی آقای موسی‌پور است که استاندار قم شد. وقتی وارد قم شد با من تماس گرفت و گفت: من برای انجام نظریه امامت و امارت آمده‌ام. گفت من روحانی هستم و استاندار شدم، شما بیا نظریه‌ات را عملی کن. مرا به عنوان امام جماعت معرفی کرد. مسجدی در پردیسان ساخت و هیئت امنایی گذاشت. آن‌ها هم گفتند ما هر نوع همکاری می‌کنیم که این طرح اجرا شود.

با آقای نکونام امام‌جمعه چهارمحال به صورت مشترک در خانه ­ای دو طبقه زندگی می‌کردیم. یک سال هم با آقای مولایی رئیس خبرگزاری افقِ حوزه هم­ خانه بودیم. من سعی کردم بیش از یک چهرۀ سیاسی، یک چهرۀ علمی باشم. مهم‌ترین دوستان من آقای بوشهری، آقای سعیدی، آقای موسی‌پور و آقای مهدوی‌پور هستند. آقای مهدوی‌پور الآن نماینده ولی‌فقیه در هندوستان است.

یکی از هم‌اتاقی­ هایم در دوران دانشجویی آقای هدایت است که در هنر چهره شد. کارگردان فیلم‌هایی به سبک قدیمی است. بعد از نماز جماعت شروع می‌کرد به سناریو نوشتن، ذاتاً در خونش بود. کاریکاتوریست خوبی هم بود. او کارآگاه علوی را ساخت.

 

در حوزه از درس کدام یک از علماء بیشتر بهره برده اید؟


بله، اصلی‌ترین استادم در قم مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی بود. وقتی وارد قم شدم، به درس آقای منتظری رفتم، آن موقع ولایت‌فقیه درس می‌داد. آقای فاضل مریض بود و به آلمان رفته بود. وقتی از آلمان بازگشت در درس ایشان حاضر شدم و دو دهه از درس اصول ایشان بهره بردم. بانی مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) آقای فاضل، ما بودیم، بیست نفر از طلبه­ ها، از جمله بنده و آقایان فروغی اردبیلی، حیدری کاشانی و جزایری و دیگران. ما نسل اول مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)بودیم.

اصلی‌ترین استادم در قم مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی بود


در درس آقای منتظری هم شرکت می کردید؟

سال 65، بعد از ورود به قم، مدیر یکی از مدارس آقای منتظری شدم. آقای امینی به دستور امام آن مدارس را از آقای منتظری گرفت و گفت آقای منتظری شایستگی این مدرسه‌ها را ندارد. من مدیر مدرسه بعثت بودم. این مدرسه در خانة آقای منتظری بود. آن موقع هنوز درس آقای منتظری دایر بود. شاگرد اول‌های ایشان آقایان خاتمی، سعیدی، رازینی، دیگرانی هم بودند. آقای منتظری در حسینیه مدرسه درس ولایت‌فقیه می‌داد. کلاسش بسیار شلوغ بود. بعد از آن که ایشان عزل شد، یک مدت درسش ادامه داشت و تعطیل نشد. حتی سید مهدی هاشمی هم در درسش حاضر می شد. امام بعد از اینکه آقای منتظری را عزل کرد، گفت درسش را ادامه بدهد. آقای منتظری می­ گفت: من سنم از 65 سال گذشته و تازه چند سال هم بیشتر عمر کرده‌ام و موجود بی‌خاصیتی هستم و اگر این درس نباشد از همة صحنه‌ها منزوی می‌شوم.

با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید./916/د102/ع

ارسال نظرات