۲۰ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۵:۴۱
کد خبر: ۱۹۷۳۶۳
از عناد تا بیعت؛

گونه شناسی مواجهه روحانیت با انقلاب اسلامی

خبرگزاری رسا ـ از زمانی که انقلاب اسلامی در حوزه متولد شد، واکنش‌ها و موضع‌گیریی‌های متنوعی را پدید آورد، با رصدی اجمالی و اندکی مسامحه،‌ می‌توان گونه‌های رفتاری روحانیت با انقلاب اسلامی را معاند و معارض، بی تفاوت و بی‌خبر، بی‌تعهد و منتقد، مستقل مشترک المنافع، همراه کم اثر، انقلابی سطحی و انقلابی حوزوی تقسیم کرد.
حاشيه مراسم آغاز سال تحصيلي حوزه هاي علميه

به گزارش خبرگزاری رسا، از زمانی که انقلاب اسلامی در حوزه متولد شد، واکنش‌ها و موضع‌گیریی‌های متنوعی را پدید آورد، با رصدی اجمالی و اندکی مسامحه،‌ می‌توان گونه‌های رفتاری روحانیت با انقلاب اسلامی را چنین بر شمرد:

معاند و معارض

معارضه و تقابل، وصف مجموعه جریان‌هایی است که از ابتدای شکل‌گیری نهضت، در قم و نجف فعال شده و در مقاطع مختلف انقلاب به بهانه‌ها و شکل‌های مختلف، بصورت مستقیم و غیر مستقیم، در روند انقلاب، خلل‌ها و مشکلاتی را ایجاد کرده‌اند.

از نظر این افراد انقلاب اسلامی بدعتی است که با هر نحوه ممکن باید بر چیده شود حتی با استمداد به دشمنان اسلام، اینان ممکن است با بیگانگان، به مصالح مشترکی برسند و در مواردی با آنان مصالحه کنند، ولی چنان با نظام اسلامی معارضه می‌کنند که گویا هیچ نقطه اشتراکی با آن ندارند.

در سایه امنیت و عزتی که نظام اسلامی برای شیعه به ارمغان آورده، زندگی می‌کنند و از ظرفیت‌های که انقلاب اسلامی برای مبارزه با طاغوت ایجاد کرده است در جهت دشمنی با همین انقلاب و حکومت استفاده می‌کنند.

چنان که گویا وظیفه‌ای مهم‌تر از تضعیف تنها حاکمیت شیعه در دنیا ندارند، تحجر و قشری‌گرایی و تأکید بی‌منطق بر ظواهر و شعائر، ویژگی‌ دیگر این جریان است و معمولا نخستین واکنش ایشان با کسی که هم نظرشان نباشد از مجتهد، مؤمن، مسلم، کافر، رمی، لعن و تکفیر است.

حضرت امام خمینی(ره) خون دلی که دست این جریان خورد،‌ از هر کس دیگری بیشتر بود، امام(ره) در منشور روحانیت این جریان‌ها را با اوصاف بلیغی چون «افعی»، «مار خوش خط و خال»، «احمق» و «دشمن رسول‌الله(ص)»، توصیف کرده‌اند.(صحیفه امام، ج21، ص278).

بی تفاوت و بی‌خبر

این افراد انقلاب اسلامی را حاصل حرکت خود جوش یک مجتهد و شاگردانش می‌دانند که اساسا ربطی به حوزه و رسالت‌های آن ندارد، لذا بی‌تفاوتی و بی‌اعتنایی کامل نسبت به عصر انقلاب اسلامی و عالم جدیدی که ساخته است، در دنیایی شبیه دوره سلجوقیان و غزنویان می‌زیند و فعالیت‌های طلبگی خود را سامان می‌دهند.

البته بخاطر اقتضائات عصر اطلاعات، فراوانی این دسته، در نسبت با موارد دیگر کمتر است.

بی‌تعهد و منتقد

این گروه همواره در موضع گرفتن دست پیش هستند و بدون این‌که کمترین احساس وظیفه‌ای در قبال نارسایی‌ها و نیازهای حکومت اسلامی کنند، ذره‌بین به دست، همواره مشغول مذمت نظام اسلامی هستند و از آن‌جا که همواره با ذره‌بین به مسائل نگریسته‌اند، فاقد هر گونه قوه کلان‌نگری و اولویت سنجی هستند.

از این‌رو هرگز قادر به فهم این نکته نخواهند بود که مصلحت نفس ووجود یک حکومت دینی ولو با اشکالات و نقص‌ها، بسیار فراتر از حاکمیت طاغوت است.

قابل توجه آن‌که ظاهرا تیغ تیز حق طلبی و نهی از منکر این افراد فقط در سایه رأفت نظام اسلامی کار می‌کند، چرا که بنا بر اخبار موثق، از ایشان هیچ‌گونه انتقادی نسبت به رژیم سفاک و فاسد ستمشاهی در تاریخ ثبت نگردیده است.

مستقل مشترک المنافع

گروه دیگری از حوزویان، اگر چه عنادی با انقلاب و حکومت اسلامی ندارند، ولی حساب خود را از حکومت جدا کرده‌اند، از نظر این افراد، حزوه و نظام دو جزیره مستقل‌اند که در مواردی می‌توانند با هم تعامل داشته باشند و خدماتی به یک‌دیگر ارائه کنند و هر کدام در راستای منافع و اهداف خود، از توانایی‌های طرف مقابل، بهرمند گردد.

از این‌رو مواجهه با نظام اسلامی، رویکردی کاملا گزینشی دارند و بشدت از این‌که آخوند حکومتی لقب بگیرند و یا وزر و وبال نقص‌های حکومت دامن ایشان را بگیرد، فراری‌اند.

ممشای این گروه، همان است که علما در طول تاریخ با سلاطین و حکام جور داشته‌اند! و در واقع از نظر این افراد، قدرت و حاکمیت، تفصیل بردار نیست و حکم ارتباط با سلطان و ولی فقیه یکسان است.

همراه کم اثر

این دسته، همدل و همراه با انقلاب اسلامی و اهداف آن هستند و در حدی که دغدغه‌ها و مشغولیت‌های عمومی و روزمره حوزوی اجازه دهد، خالصانه به یاری نظام اسلامی می‌پردازند و چنین اقداماتی را مقدس و تکلیف شرعی می‌دانند و خصوصا در مواقع حساس، همواره در صحنه حضور به هم می‌رسانند.

غلبه رویکرد غیر حکومتی در فضای علمی حوزه و فقدان الگوی عملیاتی برای کمک و همراهی حداکثری روحانیت با نظام اسلامی، توفیق همراهی بیشتر  را از این طیف گرفته و با وجود زمینه‌های مساعد فکری و عاطفی، اثر قابل ملاحظه‌ای در رفع حوائج و مشکلات نظام اسلامی ندارند، فراوانی این طیف در حوزه قابل ملاحظه است.

انقلابی سطحی

این گروه عمیقا به آرمان‌های انقلاب و نظام اسلامی باور دارند و تمام قد به دفاع از آن می‌پردازند، امام به دلیل بهره‌مندی کم از اندوخته‌ حوزوی، توان حل مسائل بنیادین و اساسی نهضت و نظام را ندارند، از این‌رو عملا در عرصه‌های عمومی قادر به انجام وظیفه هستند.

انقلابی حوزوی

این گروه، در واقع کسانی هستند که بخوبی در سنت حوزوی رشد کرده‌‌اند و برخوردار از اصالت‌های حوزوی هستند و در عین حال بعد سیاسی دین و ضرورت تشکیل و اداره حکومت را عمیقا فهم کرده‌اند، از این‌رو تمام سرمایه حوزوی خود را به میدان یاری انقلاب اسلامی آورده‌اند.

با ولی فقیه، عهد نصرت بسته‌اند و ذیل ولایت او تمام شئون طلبگی خود را سامان می‌دهند، البته اگر چه حوزه به نسبت دیگر طیف‌ها از چنین نیروهایی کمتر برخوردار است، اما تکاپوی نسل جوان حوزه امروز نشان می‌دهد در آینده‌ای نه چندان دور به گنجینه این سرمایه بی‌بدیل و تاریخ ساز حوزه بسیار افزوده خواهد شد.

با مجاهدات این فرزندان انقلابی حوزه و رهبر، افق‌های آرمانی نهضت امام خمینی(ره) یکی پس از دیگری فتح خواهد شد، إن شاء الله.

محمد علی معصومی/ برگرفته از نشریه عهد

/993/د101/ع

 

ارسال نظرات