انقلاب امام؛ مدافع حریم و هویت جامعه زنان
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، آمدنشان جز برای هدایت و حفظ کرامت و سعادتمندی چیز دیگری نبود. پیامبران را می گویم، آنانی که حرف شنیدند، تمسخر شدند و حتی شهید شدند. انبیا آمدند تا زندگی ها رنگ الهی بگیرد و سبک معاشرتمان سبک خدایی شود. پیامبر خاتم با معجزه قرآن کریم آن چنان نوری تابانید که تا دنیا دنیا است تشعشع این نور هر روز دلی را روشن می کند. این قرآن راه رنجات و واقعا برای زندگی امروزه ما نیز بسیار کاربردی است. وقتی تربیت و زندگی و منش ما قرآنی شد حرکت ما به سوی سعادت اصیل تر دقیق تر و سریع‌تر می‌شود. معلمان قرآن کریم نمونه های بارز انسانیت و تکامل الهی بشر هستند. اهل بیت علیهم السلام مفسران اصلی و واقعی کتاب آسمانی هستند و روش و منش زندگانی آنان، عمل به قرآن کریم است.
انسان دو حیات دارد یکی حیات طبیعی و دیگری حیات طیبه. حیات طبیعی ما مشترک با دیگر موجودات است اما حیات طیبه خاص انسان های مومن است. برای رسیدن به حیات طیبه باید تلاش نمود. تشکیل خانواده ای بر اساس آموزه های قرآنی تضمین کننده این حیات طیبه است.
انقلاب اسلامی به عنوان نقطه شتاب دهنده حرکت به سمت ظهور و تمدن نوین اسلامی توانسته است فرهنگ تربیت قرآنی تحکیم بنیاد خانواده و منزلت زن مسلمان را به رخ کشورهای مسلمان بکشاند و نشان دهد می توان مسلمان بود و کشوری کاملا اسلامی داشت و زیر یوق اجنبی نبود.
حال به بررسی سه رکن مهم برای رسیدن به سعادت می پردازیم که حاصل انقلاب مردمی بود که مجاهدانه تلاش کردند و خون دادند اما عزت و غیرت را نفروختند.
.jpg)
تربیت قرآنی
انقلاب اسلامی زاییده مساجد است. مساجدی که مردم در آنها فعالانه هم عبادت می کردند و هم برای جهاد آماده می شدند. ترویج فرهنگ قرآن کریم آن قدر ارزشمند بود که از سنین کودکی تا سنین کهنسالی همه و همه از یادگیری قرآن کریم غافل نبودند. همان شد که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مساجد رنگ و بویی تازه به خود گرفته و تلاش برای تربیت حفاظ و قرّا و تالیان قرآن کریم را بیش از پیش ادامه دادند. تشکیل نظام اسلامی خود نقطه عطفی در زمینه ترویج قران کریم و تربیت جامعه ای قرآنی است. رهبر معظم انقلاب اسلامی در این زمینه گفتند: در نظام اسلامی باید احکام و سبکِ زندگی اسلامی پیاده شود و فرهنگ جامعه در همه ابعاد، منطبق بر آموزه‌های قرآنی باشد. این یعنی قرآن اصل است و زندگی بر پایه آن رنگ و بوی اسلامی به خود می گیرد. همان طور که پیش از انقلاب صرفا در مساجد فرهنگ قرآنی ترویج می شد و در خانواده ها به دلیل وضعیت نابسامان فرهنگی جامعه به سختی پیاده می شد امروز به برکت انقلاب اسلامی تشکیل هزاران موسسه و نهاد قرانی در کشور و فعالیت آزادانه آنان برای بسط فرهنگ قرآنی و بحمدلله تربیت میلیون ها حافظ کودک و نوجوان و جوان از برکات انقلاب اسلامی مردمی است که قران را مبنای زندگی قرار می دهند. در قرآن کریم فرهنگ جهاد فرهنگی است که برخی کشورهای اسلامی برای آموزش آن واهمه دارند و بعضا در کتب درسی خود آن را حذف می کنند چرا؟
مگر نه این است که قرآن کریم دارای ابعاد مختلف تربیتی است و باید برای رسیدن به سعادت به تمامی آن عمل کرد؟ ناگفته نماند هنوز در جامعه ما نیز برخی فرهنگ های قرانی اجرا نشده است وبرخی متاسفانه کم رنگ شده است. البته این تلاش دولت محترم را می طلبد تا در زمینه قرانی بیشتر زحمت بکشد. تهیه بودجه برای ترویج فعالیت های قرآنی، آموزش‌های عمومی قرآنی از طریق رسانه ها و از این قبیل از وظایف دولت است. البته شاهدیم که متاسفانه در سال های اخیر بودجه قرآنی کشور به شدت کاهش یافته و در این زمینه کم لطفی صورت گرفته است اما بحمدلله تا کنون با کمک مردم و تلاش مسئولین دولتی، موسسات و نهادهای قرآنی به فعالیت خود ادامه می دهند.
روحیه استکبار ستیزی یکی از آموزه های مهم قرآنی است که مردم ایران اسلامی به حق به آن پایبندند. مبارزه با تفکر سلطه و زیر بار حرف زور نرفتن کلام قرآن کریم است که مردم مسلمان ایران عاملان به دستور نورانی قرآن کریم هستند.
تحکیم بنیاد خانواده
قبل از انقلاب اسلامی هر چه مردم به طرف فرهنگ غربی بیشتر سوق پیدا می کردند، رنگ و بوی دینی نیز کاسته می شد و هر چه رنگ و بوی دینی خانه کمرنگ می شد بنیان خانواده نیز سست تر می شد. انقلاب اسلامی تفاوتش با دیگر انقلاب های دنیا در این است که توانست منش مذهبی و اصالت دینی خود را رواج دهد و صرفا سیاست را در انقلابش پیاده نکند. انقلاب ما انقلاب همراه با اسلام بود و این معنا در حقیقت تلاش برای نهادینه کردن اسلام در زندگی بود. همانی که سالیان متمادی به جهت حکمرانی حکامان ظاهرالصلاح و دشمن دین، چه در ایام خفت بار رضاخانی و چه در ایام تاریک سلطنت محمدرضا طعم شیرین تعظیم شعائر دینی خود را یا کمتر حس می کردند و یا اجازه آن را نداشتند.
تغییر سبک زندگی در ایام رژیم تاریک با کپی برداری از غرب نه تنها در جامعه رواج پیدا کرد بلکه در زندگی خصوصی مردم نیز وارد شد. نوع پوشاک زنان، تفریحات جوانان، نحوه درس خواندن کودکان همه تحت الشعاع قرار می گرفت.
بنیاد خانواده یکی از مهمترین ارکان جامعه است. وقتی این رکن متزلزل شود دیگر انتظاری از جامعه نمی رود. همان چیزی که امروزه در غرب شاهد آن هستیم. تحریک غریزه جنسی جوانان ان هم در سنین خاص با نام تفریح یکی از زنگ خطرهایی بود که در ایام حکومت طاغوت انجام می شد. مانند فیلم های سینمایی و یا اردوهای مختلط در مدارس که با آرم آموزش انجام می شد. ضعیف کردن فرهنگ ازدواج و تشکیل خانواده و یا تشکیل خانواده همراه با اختلاط فرهنگ غرب از دستاوردهای نحس رژیم طاغوت بود.
ترویج روحیه فمینسیتی در جامعه، کمرنگ کردن روحیه مذهبی در جامعه و روی کار آمدن غیرمسلمانانی بر مسند مسئولین دولتی کشور ایران عواملی بودند که بنیاد خانواده را از هم می پاشید. اتفاقا دشمن امروز نیز بیکار ننشسته و این خانواده مسلمان ایرانی خاری در چشمش است که می خواهد با برنامه های رسانه ای خود همچنان به کار شومش ادامه دهد. در حقیقت آش شعله قلمکار برنامه های ماهواره ای شبکه های غربی برای زایل کردن فرهنگ ایرانی در خانواده ها طراحی شده. وقتی در راس حکومتی شخصی باشد که عیاشی و زن بارگی برایش عادی باشد دیگر چه انتظاری از فرهنگ آن کشور می توان داشت؟
انقلاب اسلامی تحکیم بنیاد خانواده را اصل اساسی خود قرار داد. امام خمینی(رحمة الله) به عنوان بنیان گذار انقلاب اسلامی نهاد مقدس خانواده را از بنیادی‌ترین، مهمترین، طبیعی‌ترین و تأثیرگذارترین نهادهای اجتماعی می‌داند و دربارۀ آن می‌فرماید: نقش خانواده و خصوص مادر در نونهالان و پدر در نوجوانان بسیار حساس است. و اگر فرزندان در دامن مادران و حمایت پدران متعهد به طور شایسته و با آموزش صحیح تربیت شده و به مدارس فرستاده شوند، کار معلمان نیز آسان‌تر خواهد بود. اساساً تربیت از دامان پاک مادر و جوار پدر شروع می‌شود و با تربیت اسلامی و صحیح آنان استقلال و آزادی و تعهد به مصالح کشور پایه‌ریزی می‌شود.
ناگفته نماند خطر نفوذ تفکر غربی که در حقیقت خانواده در آن معنای خاصی ندارد توسط تغییر سبک زندگی در ایران اسلامی حس می شود. لازم است هم دولت تدبیر و امید و هم مردم شریف و مسلمان ایران نسبت به ورود نرم گونه تفکر غربی در زندگی خود حساسیت نشان داده و به مانند ایام دفاع مقدس، در مقابل ولنگاری فرهنگی که زاییده زندگی غربی است قد علم کرده و مبارزه کنند.
منزلت زن مسلمان
از زمانی که بحث تساوی زن و مرد مطرح شد ظلم به زنان نه تنها کاهش نیافت بلکه بدتر شد. زنان غربی که در کارخانه ها به جای مردان استخدام شده و دوشادوش آنان کار می کردند خود اذعان داشتند که زن برای این کار ساخته نشده است و زنان به قدر مردان نمی توانند فعالیت سنگین انجام دهند. حال مدعیان فمینیست داد می زنند که ای مردم حق زنان بر باد رفت. از کشف حجاب رضاخانی تا به امروز بحث پوشش زنان همواره یکی از بازی های ضداسلام از اول انقلاب اسلامی تاکنون بوده است. نه تنها بحث حجاب و پوشش بلکه بحث تربیت فرزند، همسرداری، کار کردن نیز مورد هجمه این جماعت قرار گرفته است. جالب است بدانید برخی از این مدعیان، خود هم همسر هستند و هم مادر و هم فعال اجتماعی!!
قبل از انقلاب اسلامی زنان مانند امروزِ اروپا بیشتر جنبه ابزاری دیده می شدند و یا اصلا مورد توجه نبودند. راه اندازی خانه های فساد، پخش فیلم های مبتذل در قالب رسمی، برخی برنامه های زننده تلویزیون همه از این روایت می کرد زن به نام آزادی می تواند ولنگار باشد. می توان به جرات گفت روند رو به افزایش وضعیت عمومی زنان ایران اسلامی قبل از انقلاب اگر ادامه پیدا می کرد معلوم نبود امروزه ایران در رتبه چندم مشکلات زنان مواجه بود. درست است که امروزه ماشین پروپاگاندای غرب می خواهد زنان ایران را بعد از انقلاب اسلامی زنانی خسته و گوشه گیر و مورد هجمه قرار دهد اما هنوز اندر خم یک کوچه اند. چون کاندولیزا رایس رئیس امور خارجه اسبق آمریکا خود اذعان کرد که ما متاسفانه بعد از گذشت این همه سال از انقلاب ایران هنوز شناخت درستی از وضعیت ایران نداریم!! و چه جالب چگونه برای ایران برنامه ریزی می کنند!
پدیده مبارزه با حجاب اجباری نیز از این قاعده مستثنی نیست. برای رسیدن به این قضیه موهوم چند گزاره را با هم مرور می کنیم. زنان ایران اسلامی پس از انقلاب نه تنها پیشرفت چشمگیری در عرصه های مختلف اجتماعی داشتند بلکه به مناصب حکومتی نیز دست یافتند. حضور زنان در میادین ورزشی و افتخار آفرینی آنان با پوشش کامل اسلامی خود نماد پیشرفت همراه با رعایت موازین است. الگوی اینان حضرت فاطمه(س) است که هم در خانه بهترین زن و مادر و هم در اجتماع اثرگذارترین زن است. انجایی که می بایست دفاع کرد قد علم می کرد و آنجایی که باید حفظ خانواده می کرد الگوی اولین و آخرین زنان عالم بود.
زن مسلمان ایرانی بعد از انقلاب بعد از انقلاب پیشرفت علمی قابل توجهی داشت. نمونه بارز آن بیشتر بودن تعداد قبول شدگان دختران در کنکور نسبت به پسران است. زن مسلمان ایرانی در جامعه ایران اسلامی آنقدر آزادانه فعالیت دارد که می تواند خود را تا پست وزارتخانه نیز برساند. همین زنان ایران اسلامی بودند که شهید پرور شدند.
مادران سازنده نسل اول انقلاب اسلامی پرچم آرمان خواهی خود را به دست مادران نسل های دوم و سوم دادند و امروزه شاهدیم مادران شهید نسل چهارم انقلاب همواره پا دررکاب مانده اند. شهدای دهه هفتاد نمونه آشکار این ماندگاری هستند.
برای نمونه پیشرفت زنان ایران اسلامی طبق آمار خدمت شما عرض خواهیم کرد تا آنانی که به نام آزادی زن کشف حجاب می کنند بدانند زن مسلمان ایران از هر لحاظ الگوی کامل زنان هم عصر خود است. در آمریکا روز حجاب برگزار می گردد اما عده ای گندم نمای جوفروش بر طبل بی پوششی می کوبند.
امید به زندگی در زنان قبل از انقلاب ۵۱ سال بوده و هم اکنون به ۷۴ سال رسیده است. تصدی بیش از ۳۰ درصد سهم علمی و نظریه‌پردازی دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه از سوی زنان، از افتخارات انقلاب اسلامی به شمار می‌رود. رشد ۳۱ درصدی پزشکان عمومی زن، رشد ۴۰ درصدی پزشکان فوق تخصص و ۹۹درصدی متخصصان زن از جمله پیشرفت‌های بی نظیر زنان در حوزه پزشکی است.
در آخر این را ذکر کنم که همه ما می دانیم برای رسیدن به آرمان های انقلاب اسلامی هنوز راه داریم و برای دیدن جامعه کامل اسلامی هنوز باید زحمت کشید. اما این زحمات تا همین جا نیز دارای برکات بسیار زیاد و در خور تحسین و تعجبی است که عالمیان در جلوی چشم خود می بینند. شهدای نهضت اسلامی مانند شهدای انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، فتنه 88، شهدای ترور، شهدای علمی و شهدای مدافع حرم گواه این مدعا هستند.
چیزی تا ظهور نمانده است اگر بخواهیم... ان شاءالله./829/ی۷۰۲/س
حجت الاسلام محمدمهدی مرادی پژوهشگر حوزه علمیه قم