۲۸ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۲:۲۹
کد خبر: ۵۶۱۴۱۱
یادداشت؛

ظرفیت صفر برای توقف مقاومت

نبض جنگ سوریه طی یک هفته گذشته به بالا‌‌‌‌ترین سرعت خود رسید تا حدی که بعضی‌‌‌‌ها از احتمال «جنگ جهانی سوم‌» حرف زدند اما حملات روز جمعه سه کشور غربی برای همگان مشخص کرد آمریکا و متحدانش در این جنگ پیچیده فاقد ظرفیت لازم برای توقف پیروزی‌های مقاومت هستند.
نظامیان آمریکایی

به گزارش خبرگزاری رسا، نبض جنگ سوریه طی یک هفته گذشته به بالا‌‌‌‌ترین سرعت خود رسید تا حدی که بعضی‌‌‌‌ها از احتمال «جنگ جهانی سوم‌» حرف زدند اما حملات روز جمعه سه کشور غربی برای همگان مشخص کرد امریکا و متحدانش در این جنگ پیچیده فاقد ظرفیت لازم برای توقف پیروزی‌های مقاومت هستند. 

به جای این پرسش که «چرا باید بشار اسد زمانی که در آستانه پیروزی نهایی در غوطه شرقی قرار داشت از سلاح شیمیایی استفاده کند‌» باید یک گام جلو رفت و این سؤال را پرسید که دلیل اینکه دولت‌های غربی حاضر می‌شوند آشکارا دروغ بگویند و با اینکه می‌دانند کسی حرف آنها را باور نخواهد کرد داستان تکراری سلاح‌های کشتار جمعی را برای دخالت نظامی مطرح می‌کنند، چیست؟ اگر احیاناً کسی هم پیدا شود که ادعای غرب را درباره استفاده دولت سوریه از سلاح شیمیایی و دلسوزی آنها برای مردم سوریه را باور ‌کند یا از نحوه عملکرد امریکا در حمله به عراق در سال 2003 خبر ندارد، یا اینکه جنایت‌های غرب را در یمن و فلسطین نمی‌بیند. همه می‌دانند دخالت نظامی غرب در عراق، لیبی و ویتنام بر اساس دروغ بوده و این دخالت جز فاجعه چیز دیگری به بار نیاورده است. 

واقعیت این است که عربستان سعودی، اسرائیل و غرب به رهبری امریکا نمی‌توانند شکست خود را در سوریه باور کنند و به همین دلیل حاضر می‌شوند دست به هر کاری بزنند تا نتیجه را عوض کنند یا حداقل جلوی پیروزی دمشق و متحدانش را بگیرند. 

«محمد بن سلمان‌» ولیعهد سعودی که دیگر تلاش نمی‌کند روابط خود را با اسرائیلی‌‌‌‌‌ها پنهان کند در بحبوحه عملیات ارتش سوریه برای آزادسازی «غوطه شرقی» به انگلیس رفت و دو هفته بعد در کاخ سفید با ترامپ دیدار کرد درست زمانی که نیروهای دولتی بیش از 90 درصد غوطه شرقی را آزاد کرده بودند و در آستانه فتح آخرین مرکز تروریست‌‌‌‌‌ها در «دوما» بودند ناگهان تصاویری دلخراش از اجساد کودکان و زنانی که با گاز سمی کشته شده بودند به تیتر اول جهان تبدیل شد و همزمان محمد بن سلمان به فرانسه رسید تا ثمره ولخرجی‌های خود را برای ریختن خون‌های بیشتر از پاریس و در کنار رهبران «جهان آزاد‌» ببیند. 

هرچند این توطئه نیز همانند سایر توطئه‌های قبلی آنها نتیجه معکوس داشت و به نفع مقاومت تمام شد. باوجود اینکه هزینه و تلاش زیادی کرده بودند تا بهانه شیمیایی را قابل باور نشان دهند و قصد انجام حملات گسترده را داشتند اما نهایت ظرفیت آنها در عمل چیزی بود که در شبکه‌های مجازی به «حمله پلاستیکی‌» معروف شد. 

شلیک 103 فروند موشک به مراکزی در سوریه که از قبل تخلیه شده بودند و هیچ تلفاتی نداشت آشکار می‌کند جنگ در سوریه به مرحله‌ای رسیده که توان تأثیرگذاری امریکا برای جلوگیری از توقف پیروزی‌های مقاومت به «صفر» رسیده است. 

در حالی که تحلیلگران نزدیک به مخالفان سوری و مداخله‌گران از جمله «چارلز لیستر‌» یا «امیل حکیم» نیز تسلیم شده و اعتراف کردند که امکان تغییر روند جنگ سوریه وجود ندارد و دمشق، مسکو و تهران پیروز پیچیده‌‌‌‌‌ترین جنگ تاریخ هستند اما به نظر می‌رسد در ایران هنوز خیلی‌ از نخبگان سیاسی از آنچه که در سوریه رخ می‌دهد بی‌خبرند و حتی از احتمال مصالحه روسیه و امریکا علیه ایران می‌گویند. ظاهراً این افراد یا دانشی درباره «پویایی» پیچیده‌‌‌‌‌ترین جنگ تاریخ ندارند یا اینکه به مناسبات قدرت در روابط بین‌الملل آگاه نیستند. 

حداقل در غرب همه می‌دانند «روسیه نه می‌خواهد و نه می‌تواند بر سر ایران با امریکا» در سوریه مصالح کند. 

پس از هفت سال، منطق جنگ سوریه به گونه‌ای پیش رفته است که همه راه‌ها به دمشق ختم می‌شود. امریکایی‌‌‌‌ها در جنگ کرد‌‌‌‌ها و ترکیه گزینه‌ای ندارند جز اینکه اجازه بدهند کرد‌‌‌‌ها با دمشق به توافق برسند. مواضع و خبرهای متعارضی از برنامه امریکا در شمال غربی سوریه شنیده می‌شود که بیش از هر چیزی حاکی از نبود یک برنامه مشخص است. 

از یک طرف برای امریکایی‌‌‌‌ها سخت است مناطق تحت کنترل خود در شمال شرقی و جنوب شرقی را به دولت سوریه پس دهند و از طرف دیگر نمی‌توانند یا نمی‌خواهند هزینه حضور بلندمدت در شمال شرقی سوریه را تقبل کنند. حالا ترامپ به راه سومی رسیده که بر اساس آن نیروهای امریکایی با پول‌های سعودی در سوریه می‌مانند. گزارش شده ترامپ فاکتور 4 میلیارد دلاری برای عربستان در رابطه با پرونده ارسال کرده است. این رقم در حالی است که دولت امریکا 200 میلیون به «ثبات و بازسازی» مناطق پس گرفته از داعش در شمال شرقی اختصاص داده بود که آن هم با دستور ترامپ به حالت تعلیق درآمده است. 

مهم‌‌ترین چالش واشنگتن در پیشبرد این اهداف، ترکیه است. آنکارا نسبت به ایجاد هرگونه منطقه خودمختار کردی در امتداد مرزهای جنوبی حساسیت دارد و حمله ترکیه به عفرین شرایط را بیش از پیش حساس کرده است و این گمان را در میان بعضی گروه‌های کردی تقویت کرده که امریکا هر لحظه ممکن است آنها را به ترکیه بفروشد. 

تردید و نبود یک برنامه مشخص از سوی واشنگتن باعث خواهد شد کرد‌‌‌‌ها بیش از پیش برای مذاکره با دولت سوریه ترغیب شوند کما اینکه در جریان بحران اخیر کرد‌‌‌‌ها حاضر نشدند از مواضع امریکا حمایت کنند و تنها سکوت کردند. روابط اردن با دولت سوریه نزدیک‌تر از آنچه است که به نظر می‌رسد و عراق و لبنان دو همسایه سوریه حملات غرب را محکوم کردند. در این میان نقش دوپهلوی مقامات ترکیه باعث نگرانی است. آنکارا در بحبوحه بحران شیمیایی اخیر واکنش تندی به سرگئی لاوروف نشان داد که خواستار بازگرداندن عفرین به دولت مرکزی سوریه شده بود. مهم‌تر اینکه رهبران ترکیه از حملات امریکا علیه بشار اسد استقبال کردند. این مواضع ترکیه می‌تواند خلاف روح توافقات سه‌جانبه در سوچی و آنکارا باشد و باید به رهبران ترکیه سرنوشت اشغالگران امریکایی و اسرائیلی در عراق و لبنان را یادآوری کنند تا در محاسبات خود دچار اشتباه نشوند./۹۶۹//۱۰۲/خ

منبع: روزنامه جوان

ارسال نظرات