به آهنگ صد سال پیش نمی توان ادامه داد
به گزارش خبرگزاری رسا، حجت الاسلام و المسلمین قادر فاضلی در گفتوگویی رسالت حوزه علمیه در ابعاد مختلف را مورد بررسی قرار داد و اصلاح در شیوه ها را از اولویت های اصلاحی این نهاد دینی دانست و گفت: اگر حوزه علمیه استقلال علمی خود را حفظ نکند و حکومتی شود و هر چه سیستم قضایی و نظامی و صنفی می خواهد را بیان کند، اولاً طلاب دیگر طلبه اسلام نیستند بلکه طلبه سیستم خود هستند، و ثانیاً این آفتی است که اگر فراگیر شود، آینده حوزه را تهدید می کند و حوزه دیگر حوزه اسلام ناب نمی شود و چه بسا حوزه قدرت و ثروت می شود، هر جا پول زیاد دهند به آن سو گرایش پیدا می کند، این خطر هست و همیشه ما را تهدید می کند و پس از انقلاب این خطر قوی تر شده چون به هر حال امکانات وسیع تر و قدرت زیادتر شده است.
فاضلی گفت: مهم ترین رسالت حوزه علمیه قم را در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار داد و اظهار کرد: هریک از رسالت های حوزه علمیه به نوعی در جایگاه خود مهم هستند، به گونه ای که شاید انتخاب چند رسالت از میان رسالت ها مشکل باشد. شاید بتوان از میان این رسالت ها، شاخصه ای را به عنوان مهم ترین انتخاب کرد و آن اینکه مهم ترین رسالت حوزه علمیه قم، نشان دادن جاذبه های فکری و عقلانی دین اسلام خصوصاً تشیع است به گونه ای که اگر بتواند مطابق فطرت و عقل بودن احکام دین اسلام را به جهان معرفی کند، سایر امور هم در زیر این عنوان جاسازی می شود منتها چون بشریت گذشته از بحث فطر و عقلانیت، خصوصیت ها و سلایق گوناگونی دارند به عنوان مثال عده ای ذوق فلسفی، عده ای عرفانی، عده ای حقوقی و ادبی و… دارند؛ اگر حوزه علمیه بخواهد جهانی بودن خود را به جهان معرفی و ثابت کند باید در سطح بین الملل کار کند و پاسخگو بودن دین اسلام و حوزه علمیه را در ابعاد گوناگون برای اقشار مختلف جهان به اثبات برساند.
پاسخگویی به تمام نیازهای بشری بشر امروز از اولویت های حوزه علمیه است
او افزود: اگر بخواهیم به این مساله عینیت ببخشیم چندین دهه کار شبانه فردی و گروهی لازم است تا بتوان یک اخلاق بشر دوستانه و فطری و مورد پسند بشریت به جهان عرضه کنیم که اخلاق اسلامی یا اقتصاد اسلامی یا جامعه شناسی و روانشناسی اسلامی یا آیین حکمرانی اسلامی معرفی کنیم. اگر بخواهیم ابعاد همین بحث حکومت و حکومت اسلامی که نزدیک نیم قرن است در ایران عملاً مطرح شده را هم در عمل و هم در عرصه تئوری به جهان معرفی کنیم، گویی که می خواهیم کوه جابه جا کنیم چرا که مسایل پیچده در دنیا بسیار است و مردم آن را با ریزبینی، موشکافی می کنند لذا حوزه علمیه باید بتواند در مرحله نظر آیین حکمرانی اسلامی را بدون آراء متشتت و گاهی ضد هم در میان پژوهشکده ها و دفاتر مراجع تقلید، عرضه کند به عبارت دیگر پاسخگویی به تمام نیازهای بشری بشر امروز از اولویت های حوزه علمیه مخصوصاً حوزه علمیه قم است.
حوزه علمیه در هیچ عرصه ای نمی تواند شانه خالی کند
این استاد حوزه و دانشگاه اخلاق سیاسی، بحث خانواده، عدالت و آزادی را از دیگر اولویت های حوزه علمیه دانست و تصریح کرد: هرکدام از این موارد در جای خود اولویت دارند و نمی توانند جای یکدیگر را بگیرند مثل اینکه شما هم در زندگی اولویت دارید که آب و نان بخورید و هر دو مهم هستند. در بحث نیازهای بشری نیز در مجموع برای نیازمندهای بشر امروز باید پاسخگو بود، نمی توان گفت حوزه ما تنها فقه یا فلسفه می داند و پاسخگو است، بشر تنها فقه و فلسفه نیست، بشر ز گهواره تا گور با هر چیزی که رو به رو می شود برای آن یک پاسخ منطقی، معقول، فطری و قابل قبول می خواهد. حوزه علمیه چنین رسالتی دارد، یعنی رسالت بشری و جهانی دارد و در هیچ عرصه ای نمی تواند شانه خالی کند و بگوید که به من ربطی ندارد.
او ادامه داد: از نظر بحث فنون و مسایل علمی صرف حوزه رسالتی ندارد، اما در بحث انسانیت وقتی بخواهید برای جمیع مردم جهان الگو باشید که دستور هم دارید الگو باشید، یعنی نمی توانید بگویید که من نمی خواهم الگو باشد چرا که اسلام می گوید ما باید الگو برای بشریت جهان باشیم چون دین ما، دین الگوست، پیامبر ما الگوی همه پیامبران است و کتاب ما الگوی همه کتابهاست بنابراین ما هم به عنوان دین خاتم و داعیه داران دین خاتم و حوزه علمیه قم که پایتخت علمی جهان تشیع است، باید الگو باشد که اسلام و تشییع به چه معناست، تبلور این تشییع از نظر علمی در حوزه علمیه قم باید متجلی شود ،بنابراین مهم ترین رسالت حوزه علمیه این است که خود را به عنوان داعیه دار تعلیم و تربیت و نظام اسلامی شیعی باید معرفی کند، در هر بُعدی که مردم جهان از او سوال می کنند او باید جواب دهد و نکات را به جهان عرضه کند.
فاضلی در پاسخ به اینکه حوزه علمیه قم در دهه های اخیر به کدام یک از انتظارات در حد مطلوب پاسخ داده است؟ گفت: نقطه قوت حوزه علمیه در نحوه پرداختن به مسایل علمی است بدین معنا که وقتی یک مطلبی را می خواهد بشناساند، ریشه ای به سراغ آن می رود. حوزه این مزیت را نسبت به دانشگاه دارد که ترمی و واحدی نبوده البته اخیراً این آفت هم به گونه ای به حوزه ها در حال سرایت است. در هزار و اندی سالی که حوزه علمیه فعالیت مدون دارد، همین جامعه نگری به مسایل علمی است. وقتی شخص می خواهد فلسفه و فقه بخواند از ابتدا شروع می کند و یک دور فلسفه را به طور دقیق می خواند.اینها نکات قوت نحوه پرداختن حوزویان به مسایل علمی است.
حوزه استعدادهای درخشان و منحصر به فرد را در دو یا سه علم محصور کرده است
این محقق و نویسنده در مورد نقاط ضعف حوزه علمیه اظهار کرد: نقاط ضعف حوزه از گذشته وجود داشته که البته به مرور در حال برطرف کردن آن هست و بحث محدود نگری و قشری بودن حوزه علمیه است که به صدها سال استعدادهای درخشان و منحصر به فرد تاریخ حوزه علمیه را سعی کرده در دو علم و حداکثر سه علم محصور کند، در فقه و اصول و مقداری هم در رجال و بحث حدیث. این محصور بودن و محدود نگری حوزه های علمیه بوده است البته در کنار این مساله افراد بسیار روشن و عمیقی که آبروی نظام حوزوی بودند، رشد کردند، در فلسفه ما فلاسفه بسیار بزرگی مانند بوعلی سینا و فارابی و ملاصدرا و علامه طباطبایی و امثال آنها، تربیت یافتند، اما آنها افراد تکرو بودند یعنی سیستم حوزوی آنها را در این مسیر نمی انداخته و با آنها مبارزه می کرده است.
او ادامه داد: همان کسانی که به فقه و اصول پرداختند، بسیار عمیق می پرداختند نمونه آن صدها و دهها دوره فقه و اصول و حدیث رجال نوشتند، مشخص می شود که آنها این مزیت را دارند که در دانشگاه های ما این مزیت نبوده است، اما در کنار این مزیت اشکالی که بوده، قشری نگری و محدودنگری بوده که استعدادهای بسیاری را خفه کرده یا لااقل نگذاشته درست کند مگر کسانی که زحمت کشیدند و مبارزه با نفس و رقبا کردند و خون و دل خوردند تا فرد توانسته چند شاگرد عرفان تربیت کند یا کتابی بنویسد. حتی بحث حکومت که اکنون در دنیا مطرح است، مرحوم امام(ره) خون دل خوردند، عده ای سیاست را تحریم می کردند و حرام می دانستند و روحانی سیاسی را بدتر از کافر می دانستند. اینها به خاطر ضعف حوزه بود که باز خود حوزویان این جو را شکاندند، سیدجمال، و سیدفضل الله نوری و مشروطه و امام خمینی این جو را از بین برده و یک فرهنگ جدیدی باز کرده و آیین نامه جدیدی نوشتند و عملاً حکومت تشکیل دادند، در حقیقت نقاط ضعفی هم که بوده خود حوزویان این نقاط ضعف را از بین بردند و به نقاط قوت تبدیل کردند.
حوزه علمیه باید شیوه اصلاحات را تغییر دهد
فاضلی در پاسخ به اینکه اصلاحات در حوزه باید در چه زمینه ای باشد؟ گفت: در حال حاضر اولویت اول ما در شیوه اصلاحات است، حدود دو دهه است که حوزویان در حوزه به اصلاحات می پردازند به عنوان مثال بحث تخصصی کردن را مطرح کردند که خود فقه را نمی توان فله ای خواند و باید تخصصی خواند تا فقه حکومت و فقه سیاست و … از آن استخراج شود. در زمینه فلسفه هم باید فلسفه تحقیقی و اسلامی بیاید و با فلسفه غرب تطبیق داده شود. در حال حاضر حوزه به این نتیجه رسیده که فلسفه را تنها به شکل کلیات فلسفه خواندن جوابگو نیست، در کنار آن باید تخصصی سازی هم شود یعنی فلسفه های مضاف که اکنون به وجود آمده پایه آن از غرب بوده و خودمان روی آنها کار می کنیم.
این اولویت تخصصی سازی را حوزه انجام می دهد. من اکنون اعتقاد دارم که شیوه تخصصی سازی مقداری اشتباه است، اینجا هم هر کسی ساز خود را می زند به این معنا که مرتب پژوهشگاه های متفاوت تأسیس می شود و در هر پژوهشگاهی روی موضوعات مختلف و البته یکسان کار می شود و از کار هم خبری ندارند لذا می بینید که گاهی کارهای هم عرض بیرون می آید، مثلا در مورد اقتصاد هر پژوهشگاهی در سال، ۱۰ کتاب منتشر می کند و وقتی آنها را کنار هم نگاه می کنید می بینید که ۶۰ تا ۷۰ درصد تکرار مکررات است چون از کار هم خبری نداشتند.
حوزه علمیه پژوهش و تحقیق های تخصصی را جایگزین موازی کاری کند
او خاطرنشان کرد: در حال حاضر ضرورتی که به نظرم می رسد این است که این پژوهشگاه ها باید تجمیع شود، ما یک پژوهشگاه مثلاً اقتصاد داشته باشیم، می توانند در هر جای کشور که بخواهند در مورد اقتصاد کار کنند، یک پژوهشگاه فلسفه داشته باشیم و برای خود تقسیم شود و فلسفه های مضاف برای این پژوهشگاه باشد و هر چه می خواهد زیر نظر این پژوهشگاه در کشور تصویب، کار و تحقیق شود مثلاً به جای اینکه ۵۰ پژوهشگاه حدیث و روانشناسی داشته باشیم، یک پژوهشگاه با این موضوع داشته باشیم و به طور تخصصی به مطالب بپردازند.
در این صورت دیگر کارهای هم عرض و تکرار مکررات پیش نمی آید. من در بعضی از کتاب ها دیدم که در یک زمینه ای یک پژوهشگاه کتاب بیرون داده و همین فرد در پژوهشگاه دیگر شبیه همین موضوع را انجام داده، آنجا هم تصویب کردند و همین آقا کار کرده و یک کتاب دیگر منتشر کرده است، در واقع دو کتاب برای دو پژوهشگاه کار کرده و این دو را با هم تفکیک کنید ۸۰ درصد مشترکات است. این اولویت مدیریتی که در حال حاضر جای آن خالی است را نیاز داریم تا پژوهشگاه های ما با یکدیگر جمع شوند و یک پژوهشی را مدون کنند و جایی برای یک علم باشد تا کارهای تکرار مکررات و شبیه هم به حداقل می رسد و ماندگار می شود و مردم هم می دانند که باید به کدام پژوهشگاه و بخش مراجعه کنند.
او گفت: باید وزارتخانه ای یا حوزه ای به میدان بیاید یا حوزه باید معاونت مستقلی برای تجمیع امور پژوهشی تشکیل دهد، حوزه معاونت پژوهشی دارد، ولی شاخه ای است در یک جایی که با جاهای دیگر هم ارتباط ندارد، فلان پژوهشگاه که به سازمان تبلیغات ربط دارد با اینجا ارتباط ندارد. اصل پژوهشگاه های گوناگون یک ضرورت است و باید باشد، ولی چون با یکدیگر مرتبط نیستند و هرکدام کار خود را می کنند نتیجه لازم گرفته نمی شود، در حال حاضر مدیریت کردن و تجمیع کردن مناطق پژوهشی و تخصصی کردن آن یکی از اولویت هایی است که به نظر من می رسد.
مراجع به آهنگ صد سال پیش ادامه ندهند
فاضلی در پاسخ به اینکه در زمینه اصلاحات ساختاری و رسیدگی حوزه به اولویت ها، چه انتظاری از مرجعیت شیعه وجود دارد؟ گفت: از مراجع این توقع وجود دارد که همانطور که تاکنون به طور ناقص یا کامل پدری و مدیریت کرده اند، همچنان مدیریت را ادامه دهند، به هر حال مرجعیت بسیار زحمت کشیدند و پشتوانه حوزه های علمیه بودند و باید قدر آنان را بدانیم. باید همان روش ادامه داشته باشد منتها مراجع هم که البته بسیار محترمند نیاز است در مواردی تجدید نظر کنند. به همان آهنگ صد سال پیش که نباید ادامه داد، در حال حاضر توقع مردم از مرجعیت تفاوت کرده است، مرجع نمی تواند به امور غیر ضروری بپردازد . مراجع باید مردم را به این سمت سوق دهند که چگونه با یکدیگر تعامل داشته باشند، با هم برادری و برابری داشته باشند که بیش از ۱۵ میلیون پرونده در حال حاضر در کشور جمهوری اسلامی طبق آمار قوه قضاییه ننگی برای جامعه ماست، مردم را باید به این سو سوق دهند که با یکدیگر مثل یک مسلمان واقعی زندگی کنند.
توقع است که مراجع جامعه شناس و دنیا شناس باشند
او افزود: برخی به امور پیش پا افتاده که اصلاً نقشی در جامعه ندارد، می پردازند. این توقع از مراجع است که جامعه شناس و دنیا شناس باشند و زود استفتائات را پاسخ ندهند و ببینند که این حیله و نقشه است و اصلاً ارزش دارد که در مورد یک موضوع پیش پا افتاده ای آگاهانه و نا آگاهانه استفتاء دهد. مرجعی مثل مراجع قدیم فتوایی صادر می کند و سایت ها منتشر می کنند و ماهواره ها و شبکه ها روی آن مانور می دهند و آدم فاسقی که در موردش استفتاء شده بود، در دنیا شناخته می شود و نوارهایش به برکت فتوای آقایی که جوانب را رعایت نکرده، میلیاردی به فروش می رسد.
لازم است مراجع در صدور فتوا هم صدا باشند
او تصریح کرد: توقع این است که مراجع در ابعاد مختلف مشاورین مختلف داشته باشند، زود پاسخ ندهند و پاسخ را از همه جوانب بررسی کنند و موج ایجاد نکند. مراجع حکم پدر و چشم و چراغ جامعه را دارند و همه مردم در همه زمینه ها تخصص ندارند و نگاه می کنند ببینند که مراجعشان چه گفتند. مراجع ۵۰ سال از عمر خود را در مسایل علمی سپری کرده و چراغ روشنی و مشعلی است که مردم به دنبال او بروند، ولی خود او باید ابتدا جلوی پای خود را درست ببیند، در این دنیای آشفته پیچیده که هزاران شیطان دارد، راه های متفاوت جلوی پای انسان می گذارند، توقع این است که مراجع با استفاده از تکنولوژی امروز، مشاورین گوناگون در زمینه های مختلف و با تفکر و تدبر خاصی که دارند، به رهبری مردم بپردازند.
اگر چنین شد، خود آنها هم باید مدیریت شوند یعنی هر کسی ساز خود را نزند، نباید بیت مرجعی، نکته ای و مرجع دیگر نکته دیگری را بگوید و هرکدام در مسایل اجتماعی با دیگری اختلاف داشته باشند، این امر به جای اینکه مشعل هدایت شود در عمل مشعل ضلالت می شود. شخصی می گوید که قمه زدن در جهان اسلام موجب آبروریزی اسلام می شود و دیگری می گوید که اشکال ندارد ثواب دارد. همین مساله در دنیا چه عکس العملی دارد؟ مراجع باید مراقبت داشته باشند، تا بتوانند جامعه را مدیریت کنند، به نظرم می رسد در حال حاضر دنیا دنیایی نیست که بدون توجه به فتوای دیگران فتوا داده شود و متأسفانه ما سراغ نداریم که مداوما مراجع با هم نشست هفتگی داشته باشند، با هم مشورت زیادی ندارند. از آن سوی عالم سوال می شود که اشکالی هم ندارد و جواب می دهند. اما بعضا یک سوالاتی هم پیش می آید و فتوایی صادر می شود و دنیا این فتوا را بهانه ای و علیه اسلام استفاده می کند، اگر این مرجع چند مشاور داشت، مشورت می کرد.
او ادامه داد: یک برجام مطرح می شود، نظر مراجع با یکدیگر بسیار متفاوت است در صورتی که این یک پدیده هست که در این کشور اتفاق افتاده، چرا انقدر نظر متعارض وجود دارد؟! اگر با هم می نشستند و کارشناسان خود را جمع می کردند یا لااقل نماینده آگاه از آن بیت و یک نماینده از بیت دیگر، می فرستادند و در این زمینه صحبت می کردند و یک اطلاعیه بیرون می دادند و یک جبهه گیری اتخاذ می کردند مردم از بسیاری از گمراهی ها، حیرت ها و حیرانی ها بیرون می آمدند. این ضعفی است که من در نظام دفاتر مراجع می بینم و اگر حل شود بحث پدیده مرجعیت در جهان تشیع یک پدیده مبارکی است و نشانه پژوهش زنده بودن و پژوهشگری مکتب تشیع است که همیشه باید راهنماهای زنده ای باشند و مردم را هدایت کنند.
حکومت اسلامی برکتی در کشور ماست و باید از آن حفاظت کنیم / اگر طلبه حکومتی افزایش یابد، آینده حوزه در تهدید است
او با توجه به تحولات فکری و اجتماعی در جامعه ایران، آینده حوزه علمیه قم را مورد ارزیابی قرار داد و اظهار کرد: آینده را نمی توان در زمینه ای پیش بینی کرد، اما اگر حوزه علمیه استقلال علمی خود را حفظ کند و حکومتی نشود و از سوی دیگر ضد حکومت هم نشود، برخی اشتباه می گیرند که حکومتی نشود بدین معنا نیست که ضد حکومت شوید، حکومت اسلامی برکتی در کشور ماست و باید از آن حفاظت کنیم منتها این حکومت در معرض آفات فراوانی است، قدرت، ثروت و مکنت دوست و دشمن دارد، اگر من حکومتی شوم و مزد بگیر حکومت شوم و هر چیزی بگویم که سیستم قضایی و نظامی و صنفی من می خواهد، من دیگر طلبه اسلام نیستم بلکه طلبه سیستم خودم هستم، این آفتی است که اگر فراگیر شود، آینده حوزه را تهدید می کند و حوزه دیگر حوزه اسلام ناب نمی شود و حوزه قدرت و ثروت می شود، هر جا پول زیاد بدهند به آن سو گرایش پیدا می کند، این خطر هست و همیشه ما را تهدید می کند و پس از انقلاب این خطر قوی تر شده چون به هر حال امکانات وسیع تر و قدرت زیادتر شده است.
فاضلی به حفظ استقلال حوزه از حکومت تأکید و خاطرنشان کرد: باید استقلال و آزادی که در حوزه بوده و هزار سال ادامه داشته و زیر یوغ هیچ حکومتی نرفته و با بسیاری از حکومت ها مخالف و گاهی موافق بوده، حفظ شود. در این صورت حوزه می تواند درست امر به معروف و نهی از منکر کند و سازندگی ایجاد کند حتی حکومت هم به چنین حوزه ای نیاز دارد که در دل حکومت هضم نشود و از سوی دیگر ضد حکومت بار نیاید، یک ناظر از بیرون حکومت است و ارکان حکومت و جامعه باشد، اگر این استقلال را حفظ کند آینده آن بسیار درخشان است، بدین معنا که نظرات او نظرات مفید و سازنده و عالمانه ای خواهد شد و غرض و مرض طیفی و حزبی و گروهی نخواهد بود، اگر بتواند خود را حفظ کند که اکنون حوزه متشتت هست، یعنی عده ای واقعاً حکومتی هستند مانند ائمه جمعه ها و حرفی می زنند که علیه حکومت و نظام تمام نشود و عده ای هستند که هر چه حکومت خدمت کند و زحمت بکشد اصلاً نمی بینند و تنها نقطه ضعف ها را می بینند و حمله می کنند.
به نظر من هر دو به یک اندازه از حقیقت به دور هستند، عده ای که آزاد هستند و رسالت آنها دیدن حقایق است و جایی که حکومت دارد در مسیر جامعه حرکت می کند باید گفت و تشویق کرد و قدردانی کرد و جایی که فهمیده و نفهمیده مسیرش کج شده و اشتباه می کند باید گوشزد و نصیحت کرد، این عده از افراد هستند که ما امیدی به آنها داریم و اگر کاری هم ساخته شود از دست آنها کاری بر می آید، چون غرض و مرض ندارند و دشمن کسی نیستند، دوست حقیقت هستند و دشمن باطل هستند و در حال حاضر هر سه گروه در حوزه هستند، اعتقاد بنده این است که گروه وسط که نه وابسته به یک سیستمی است و نه ضد سیستمی هست، رسالتشان آگاه شدن خودشان و آگاه کردن مردم از فی سیبل الله است؛ اگر اینها غالب شوند، آینده حوزه هم برای کشور ما و هم برای کشورهای دیگر جهان اسلام و حتی غیر اسلام که دنبال حقایق می گردند بسیار درخشان است./۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: شفقنا