مشکل، کمبود مدیر کارآمد نیست
به گزارش خبرگزاری رسا، شاید در آشفته بازار مدیریت دولتی، کمکاریها، سوءمدیریتها، رانتخواریها، پارتیبازیها و سایر رفتارهای غلط و حتی خیانت برخی از مدیران قابل تحمل باشد، اما قطعاً تلخی اظهارات گروهی از مدیران سطوح عالی که با نادیده انگاشتن حجم عظیم دستاوردهای انقلاب اسلامی، خواسته یا ناخواسته پایه و اساس نظام را هدف قرار دادهاند، قابل هضم و پذیرفتنی نیست.
اظهارات منفعلانه و گاه و بیگاه برخی از مسئولین محترم، از محدود کردن توان ایرانی به پخت آبگوشت بزباش تا اتهام ناکارآمدی مدیریت متخصصین ایرانی در امور مختلف مثل؛ صنعت و تجارت و یا اداره امور شهری و ضرورت وارد کردن مدیر خارجی در حالی صورت میگیرد که عمر با برکت انقلاب اسلامی سرشار از دستاوردهای بزرگی است که کمیت و کیفیت آنها انکار ناشدنی است.
نمونه بارز مدیریت اسلامی و ایرانی را میتوان در روحیه انقلابی و مدیریت جهادی فرماندهان و مسئولین جنگ تحمیلی جستجوکرد که توانستند 8 سال تمام، با کمترین امکانات و با اتکاء به توان نخبگان و متخصصین ایرانی و سایر نیروهای درونزا، قدرتمندانه در برابر تجاوز حزب بعث عراق به رهبری صدام و به نمایندگی دنیای استکبار، ایستادگی کرده و دشمن متجاوز را از سرزمین اسلامی ایران بیرون برانند.
تداوم مدیریت انقلابی را باید در کسب موفقیتهای بینظیر صنایع دفاعی در طراحی و تولید انواع تجهیزات از انواع موشک، هواپیما، بالگرد و انواع سلاح سبک و سنگین تا ساخت انواع کشتی، قایق و حتی زیردریایی و صادرات بخشی از این محصولات به بیش از 38 کشور جهان جستجو کرد.
توفیق در مدیریت اسلامی تنها محدود به صنایع نظامی نمیشود، چرا که موفقیت ورشد جهشی در سایر بخشها مانند؛ صنایع هستهای، نانو، شبیهسازی، سلولهای بنیادین و سایر عرصهها، همه حاصل مدیریت برتر اسلامی است که با خصلتهایی مانند؛ روحیه انقلابی و عملکرد جهادی قرین شده است.
مدیریت شهری نیز در حالی زیر سوال میرود که اداره شهرها نیز از مزایای مدیریت جهادی بیبهره نبوده است، تا جایی که شهر بزرگی مانند کلان شهر تهران، علی رغم همه مشکلات و پیچیدگیهایی که با آن مواجه بوده، امروز به یکی از برخوردارترین، تمیزترین و زیباترین پایتختهای جهان اسلام تبدیل شده است.
شهری که در ظرف مدتی نهچندان طولانی توانسته است به پایگاهی نمونه برای برگزاری کارگاههای آموزشی سازمان ملل در زمینه مدیریت توسعه شهری و حمل و نقل عمومی بدل و از نظر توسعه سرانه فضای سبز، در ردیف 10 کشور برتر جهان قرار بگیرد.
قبل از آن و در طول تاریخ کهن و افتخارآمیز ایران نیز، نخبگان، دانشمندان، فرماندهان و مدیرانی پا به عرصه کار و تلاش در این خطه گذاشتهاند که سیره و سلوکشان همچنان مورد استناد و استفاده جهانیان قرار دارد.
امیرکبیر یکی از آخرین نمونههای مدیریت برتر ایرانی و اسلامی در زمانی بود که حکام خودفروخته، مرعوب، مالپرست، خوشگذران و عیاش وقت، ناتوان و مستأصل از اداره مملکت، موفقیت کشور را در واگذاری زمام امور به بیگانگان دنبال میکردند.
صدارت او هر چند به علت حسادت و کینه و خودخواهی عوامل متحجر، فرصتطلب و بعضاً خائن داخلی، موقت و کوتاه بود، اما ثابت کرد، آنگاه که افراد شایسته در رأس امور قرار گیرند و هدف واقعاً خدمت به مردم در راه خدا و اعتلای دین و میهن باشد، با عنایت الهی موفقیت حتمی و قطعی است.
با این حال این روزها برخی از مدیران در حالی از ضرورت جذب و بهکارگیری مدیران خارجی در امور مختلف از جمله؛ امور شهری سخن به میان میآورند که؛ ایران اسلامی برخوردار از انبوه جوانان متخصص و گمنامی است که به خاطر منافع حزبی و جناحی و حتی شخصی برخی افراد، فرصت کار و تلاش از آنان سلب شده است.
بنابراین، اظهارات افراد مذکور بیانگر این واقعیت است که این آقایان یا دچار توهم، عدم اعتماد به نفس و خودکمبینی مفرط هستند و یا وامدار و سرسپرده بیگانه و خائن به کشورند و یا بدون علم و آگاهی کافی، مرعوب و مجذوب ظواهر تمدن غربی شدهاند.
البته به هیچ وجه قصد نداریم که منکر نابسامانیها و سوءمدیریتها در نظام اداری کشور بشویم، بلکه بالعکس مدعی آن هستیم که اتفاقاً تمام ضعفها و کاستیهای موجود، ناشی از عدم شایستهسالاری و همین سوءمدیریتهاست، اما مهم این است که علت و ریشه اصلی آن را بدانیم که متأسفانه بهنظر میرسد یا نمیدانیم یا خود را به جهالت و نادانی میزنیم.
افراد مذکور نباید فراموش کنند که فناوریهای علمی و صنعتی و ایضاً تمدن ظاهری کشورهای غربی، اگرچه همه واقعیات دنیای رؤیایی آنها نیست، اما در عین حال چیزی هم نیست که از مریخ آمده باشد، بلکه حاصل کار نخبگان همان 99 درصدی است که فکر و ذهن و توان خود را در اختیار یک درصد افراد صاحب ثروت و قدرت در این کشورها گذاشتهاند.
همچنین مدیران محترم باید باور کنند (خودباوری)، اگر آنها (غربیها) توانستهاند به چنین جایگاهی دست پیدا کنند، ایران اسلامی نیز با اتکا به اصول و ارزشهای والای اسلامی و داشتههای فراوان سرزمینی و تاریخ کهن خود، قادر است به جایگاهی به مراتب برتر و بالاتر دست یابد.
به همین دلیل است که در افکار عمومی جامعه، آنگاه که استفاده از توان و ظرفیت داخلی، اولویت خود را از دست بدهد، استفاده از مدیر خارجی نهتنها چارهساز نخواهد بود، بلکه حتی بهرهبردن از کارشناس یا بازیکن خارجی برای بهبود کیفیت اموری مانند؛ فوتبال نیز افتخار ندارد.
به عبارت دیگر؛ امروز هیچکس منکر ضرورت استفاده از دانش روز دنیا نیست، اما بهبود شرایط بهخصوص برای مدیریت امور کشور نباید لزوماً متکی به بیگانگان باشد.
به اینترتیب این اظهارات نه تنها سوءمدیریت و خدایناخواسته خیانت طراحان این نظریه (بهکارگیری مدیران خارجی) در 4 دهه گذشته را اثبات میکند، بلکه حاکی از آن است که ضعف مدیریتی آنها همچنان تداوم یافته و هنوز نتوانستهاند از تجارب چندین ساله خود به درستی استفاده نموده یا برای کادرسازی تراز انقلاب یا شناسایی و بهکارگیری نخبگان موجود (حداقل در موضوع کار و مسئولیت خود)، تدبیر مناسبی بیندیشند./۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: رسالت