دشواریها و پیچیدگیهای ایفای نقش پرویز دهداری در سینما
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، پرویز دهداری در شاکله شخصیتیاش پر از تناقضات پیچیده بود. مردی مهربان اما قاطع و صریح و عصبی. کسی که بیاندازه یک دنده بود اما در عین حال خیلی از جاها به راحتی کوتاه میآمد شخصیتی که اساس کارش را روی اصولمندی و قاعده مداری گذاشته بود و تحمل نمیکرد که کسی حتی اگر ستاره تیمش باشد، از چهارچوب این قواعد بیرون بزند؛ اما در عین حال به این دلیل شخصیتش تبدیل به قهرمان میشود که یک جاهایی فراهنجار و فراقونی عمل میکند. درآوردن این پیچیدگیها بازیگری را میطلبد که بتواند تناقضها را در بازی خودش جمع ببندد. سختی کار سعید پورصمیمی در ایفای نقش پرویز خان دهداری از همین جاست که آغاز میشود. وقتی ما فیلم پرویز خان را میبینیم و شخصیت اصلی آن را به راحتی به عنوان مربی تیم ملی فوتبال ایران در دهه ۶۰ میپذیریم، نباید از یاد ببریم که چه موانع فراوانی بر سر راه این باورپذیری وجود داشتهاند. خیلی سخت است کاری کنی که مخاطب باور کند کسی که ۳۷ سال بعد از بازی حساس ایران و کویت در یک فیلم سینمایی میبیند، همان پرویز دهداری است. این یعنی پورصمیمی توانسته تمام آن تناقضات را در بازیش به یک هارمونی تبدیل کند و اصطلاحا کار را در بیاورد. با توجه داشت که در خیلی از مواقع، بازی خوبه یک بازیگر به همین دلیل خوب است که بیرون نمیزند و بازی بودنش به چشم نمیآید. این ظرافتها ممکن است از چشم مخاطبان عادی که به آنالیز نکات فنی نمیپردازند مخفی بماند و حتی خیلی از حرفهایها هم ممکن است هنگام تماشای فیلم حواسشان به این نکات نباشد. همانطور که مثلاً رضا کیانیان میگفت گریم او در «ربان قرمز» جایزه نگرفت چون گریمور به قدری کارش را درست انجام داده بود و خروجی کار طبیعی به نظر میرسید که هیئت داوران متوجه این گریم نشدند. ریزه کاریهای بازیگری هم گاهی دقیقاً به همین دلیل که خیلی خوب و روان اجرا شدهاند، ممکن است از چشم خیلی از مخاطبان مخفی بمانند. در ادامه به چند مورد از چالشهایی که ایفای نقش پرویز دهداری برای هنرپیشهای شناخته شده مثل سعید پورصمیمی ایجاد کرد پرداخته شده تا ظرافتهای بازی او بهتر فهمیده شوند.
خلق نخستین الگو
وقتی یک بازیگر نقش شخصیت ویژه را ایفا میکند، نقشی که در حد یک سایه نیست و اصطلاحا رنگی میشود، یکی از اصلیترین چیزهایی که به کمک او میآید نمونههای قبلی همین شخصیت در فیلمهای دیگر است. به عبارتی یک سنت سینمایی هم به خود بازیگر در بهتر درآوردن نقش کمک میکند و هم به مخاطب در فهمیدن آن شخصیت و باور کردنش. مثلاً به محض اینکه اسم مرد ریاکار مذهبینما به بیاید، بسیاری از نقشهایی که افرادی از قبیل پرویز پرستویی، آتیلا پسیانی و محمدرضا شریفینیا بازی کردهاند، به عنوان عقبه تکنیکی این نقش جلوی چشم میآیند. یا شخصیت کهنهسرباز را با چند بازی پرویز پرستویی که «آژانس شیشهای» مهمترینشان بود به یاد میآوریم و بعضی بازیهای جمشید هاشمپور که در «هیوا» به اوج رسید. شخصیت مرد شاعر مسلک و روشنفکر با نقشهایی که خسرو شکیبایی بازی کرد یک عقبه تکنیکی و خاطره سینمایی دارد و شخصیتهای دیگر با نمونههای شاخص دیگر. اما ما تا قبل از فیلم پرویز خان اساساً به اندازه انگشتان یک دست هم در سینمایمان کاراکتر مربی فوتبال نداشتیم و همان چند نمونهای هم که بودند، چه به لحاظ متریک و چه از جهت عمق، تا این اندازه گسترش پیدا نکرده بودند که به عنوان الگوی تکنیکی و عقبهای در خاطره مخاطبان به کمک نقش بیایند. سعید پورصمیمی در پرویز خان ناچار بود تمام تجربهاش را به کار ببندد و یک الگو را از ابتدا خلق کند.
سکوت نکن، احساساتی هم نشو
داستان فیلم پرویز خان هم با شکست و پیروزی سر و کار دارد، هم با اوج افول ستارهها، هم به جنگ و ماجراهای حیثیتی آن پیوند میخورد و هم ابعاد خانوادگی پیدا میکند. به عبارتی همه چیز برای احساساتی شدن قصه مهیاست و البته که باید پذیرفت احساساتی کردن مخاطب جزء اصول ذاتی سینما محسوب میشود؛ اما هر هنرمند هوشمندی باید مراقب باشد که در دام لوث کردن این مسئله و شعار زدگی و این قبیل مسائل نیفتد. از آن سو تلاش برای فرار از لوس شدن و شعار زدگی بسیاری از اوقات باعث میشود که یک هنرمند از برانگیختن احساسات مخاطب فرار کند و در کار هنری که اساساً با تخیل و احساسات سر و کار دارد، ژست معلم منطق و عقلانیت علمی بگیرد. نه کسی که فیلم پرویز خان را ساخته در هیچکدام از این دو سویه افراطی و تفریطی غلطیده و نه پرویز پورصمیمی که نقش مربی پیر تیم ملی را بازی میکند، دچار چنین وضعی شده است. سعید پورصمیمی این حرکت در میانه دو پرتگاه را تا انتهای پیچ و خمهای مسیر قصه به درستی طی کرده و نقشی که مستعد بازیهای بیرون زده شعاری از یک سو و ژستهای خونسرد و کمحرف از سوی دیگر بوده است که میخواهند از برملا شدن ضعفها بگریزند، توسط او به درستی و دور از افراط و تفریط از آب درآمده است. هرجا که احساس میکنیم ممکن است پورصمیمی به سمت بغض و فریادهای اخساسی و انواع بازیهای بیرون زده بغلتد، او به آرامی از کنار این چیزها عبور کرده و هرجا که میترسیم نتواند یک صحنه احساسی را با شکوه در بیاورد، میبینیم که به قالب بازی حسی هم میرود.
پیرمردی که همبازی کودکان است
تیم فوتبالی که پرویز خان جمع میکند، متشکل از جوانانی است که از جنوب شهر یا شهرستانها یا حتی دهکورههای ایران جمع شدند. عدهای جوان و نوجوان خاکی که در زمین خاکی فوتبال بازی کردهاند یا در کوچهای دومتری با گلکوچک بازی را یاد گرفتهاند. خود پرویز دهداری هم با اینکه وضع مالی بدی ندارد، چندان لوکس و اشرافی زندگی نمیکند و از این جهت با بازیکنان عمدتاً فقیر تیمش سویهای متناقض ندارد؛ اما یک تفاوت عمده بین او و اعضای تیم، سن و سال آنهاست. همه اعضای این تیم بسیار جوان هستند و پرویز دهداری سن خیلی بالاتری نسبت به آنها دارد. از جایی به بعد که تیم جدید دهداری شکل میگیرد، بخش قابل توجهی از فضای فیلم به جمعهای شلوغ مردانهای تعلق دارد که تنها آدمهای سن و سالدار آن، پرویز دهداری و دستیارش هستند. اینکه ایفاگر نقش دهداری بتواند در این جمع به شکل خیلی گلدرشتی بیرون نزند و بازیاش با بقیه یک هارمونی پیدا کند، چیزی نیست که به آسانی محقق شود. پرویز پورصمیمی بدون اینکه بازیاش جلف شود توانست خودش را با جمع بازیگرانی که همسال نوههای او بودند همخوان کند و کار را پیش ببرد.
تو سعید هستی یا پرویز؟
سعید پورصمیمی یک بازیگر کاملاً شناخته شده است و در پرویز خان میبایست نقش پرویز دهداری را بازی میکرد که او هم چهرهای شناخته شده و محبوب بود. یکی از اصلیترین چالشهایی که بازی در نقش پرویز دهداری برای کسی مثل سعید پورصمیمی ایجاد میکرد همین بود. وقتی که ما میدانیم او پور صمیمی است نه دهداری جا انداختن اینکه در فیلم داریم پرویز دهداری را میبینیم مشکل میشود. به علاوه باید توجه کرد که نقش مربی اسبق تیم ملی فوتبال را پورصمیمی میبایست بدون گریمهای سنگین که به باورپذیر شدن او در نقشی دورتر از های قبلیاش کمک میکرد، به مخاطبش میباوراند. او از سویی باید پورصمیمی نقشهای دیگر را قبل از ورود به محوطه جلوی دوربین کنار میگذاشت و تبدیل به کسی دیگر میشد و از سوی دیگر برای اینکه بتواند نقش پرویز را در بیاورد، مقدار زیادی از آن پورصمیمی سابق را اینجا هم دوباره احضار میکرد. اگر قبلاً چند نفر در نقش یک چهره تاریخی بازی کرده باشند، کار کسی که امروز میخواهد دوباره نقش او را بازی کند راحتتر است چون ارائهدهنده اولین تصویر سینمایی از آن شخصیت تاریخی نیست اما کسی که برای اولین و احتمالاً آخرین بار میخواهد دو ساعت به عنوان پرویز دهداری روی پرده بماند و همه او را به عنوان سعید پورصیمی میشناسند، در این زمینه کار مشکلی در پیش دارد.