۱۵ آبان ۱۳۸۹ - ۰۸:۵۶
کد خبر: ۸۹۶۲۶
در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام والمسلمین غرویان ارائه شد؛

گزارشی از کنفرانس صلح از دیدگاه ادیان مختلف جهان در ژاپن

خبرگزاری رسا ـ حجت‌الاسلام والمسلمین غرویان گفت: اعزام مبلغان دینی در سفرهایی به نقاط مختلف جهان برای کسب تجربه و آشنایی بیشتر با مذاهب، مکاتب، ادیان و فراگیری زبان انتقال دین اسلام ضروری است.
حجت الاسلام غرويان در كنفرانس صلح از ديدگاه اديان حجت الاسلام غرويان در كنفرانس صلح از ديدگاه اديان حجت الاسلام غرويان در كنفرانس صلح از ديدگاه اديان حجت الاسلام غرويان در كنفرانس صلح از ديدگاه اديان حجت الاسلام غرويان در كنفرانس صلح از ديدگاه اديان


به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، اواخر شهریورماه 89، کنفرانس «صلح از دیدگاه ادیان مختلف جهان» با محورهای صلح با خدا، صلح با خود، صلح با دیگران و صلح با طبیعت در کشور ژاپن برگزار شد. دعوت از رهبران و عالمان دینی ادیان مختلف برای شرکت در این کنفرانس را سازمانی با نام اختصاری «WCRP» که یک سازمان بین‌المللی است و درباره صلح جهانی تلاش می‌کند، به عهده داشت.

حجت‌الاسلام والمسلمین محسن غرویان و حجج اسلام مهدوی‌زادگان و مظفری، اعضای هیأت سه نفره‌ای بودند که از «جمهوری اسلامی ایران» به این کنفرانس دعوت شدند. نوشتار زیر حاصل گفت‌وگو با عضو هیأت علمی جامعةالمصطفی العالمیه پیرامون این سفر، کنفرانس صلح از دیدگاه ادیان مختلف جهان و دستاوردهای آن است که وی در آن بر اعزام مبلغان دینی در سفرهایی به نقاط مختلف جهان برای کسب تجربه و آشنایی بیشتر با مذاهب، مکاتب، ادیان و فراگیری زبان انتقال دین اسلام تأکید دارد.

اشاره
حجت الاسلام والمسلمین محسن غرویان در نخستین روز از فروردین‌ماه 1338 در نیشابور متولد شد. وی پس از اخذ مدرک دیپلم فنى راه و ساختمان در سال 1357 راهى حوزه علمیه قم شد و در سال 1358 رسما شروع به تحصیل علوم حوزوى کرد. پس از پایان دروس مقدمات و سطح در دروس خارج فقه و اصول از محضر حضرات آیات وحید خراسانى، فاضل لنکرانى، شیخ جواد تبریزى، مکارم شیرازى و جوادى آملى بهره برد تا این‌که براى کاندیداتورى در مجلس خبرگان رهبرى در دوره سوم در امتحان اجتهاد شرکت کرده و آن را با موفقیت پشت سر گذاشت.

وی در کنار دروس فقه و اصول در مؤسسه در راه حق و بنیاد فرهنگى باقرالعلوم(ع) و مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى(ره)، دروس کلام، فلسفه و آشنایى با مکاتب غربى را پشت سر گذاشت و سال‌ها سردبیرى مجله علمى – تخصصى معرفت را با مدیریت آیت‌الله مصباح یزدى به عهده داشت.

حجت الاسلام والمسلمین غرویان، هم اکنون عضو هیأت علمى و استاد جامعةالمصطفی العالمیه است. از وی تاکنون بیش از 40 اثر علمى به صورت کتاب به چاپ رسیده و بیش از پانصد مقاله کوتاه و بلند در مطبوعات مختلف منتشر شده است. مؤسسه فرهنگى انتشاراتى «یمین» به همت این پژوهشگر حوزوی تأسیس شده و تاکنون قریب بیست عنوان کتاب منتشر کرده است.

این محقق حوزوی با دو زبان انگلیسى و عربى آشناست و تاکنون در همایش‌ها و کنگره‌هاى مختلف داخلى و خارجى مقالاتى را به زبان‌هاى فوق ارائه کرده است. هم اکنون نیز به تدریس خارج فقه و اصول و اسفار ملاصدرا اشتغال دارد و در کنار اشتغالاتش در حوزه، در مجامع مختلف علمى و سیاسى با ارائه مقاله و سخنرانى به امر تبلیغ مى‌پردازد. از آن جمله می‌توان به سفرهای متعدد علمى به کشورهاى مختلف جهان از جمله فیلیپین، مالزی، هند، سوریه، عراق، عربستان و کانادا اشاره کرد.

علت سفرتان به کشور ژاپن چه بود؟

در اوایل تیرماه 89 بود که حجت‌الاسلام محمدحسین مظفری، رییس مرکز ادیان در سازمان فرهنگ و ارتباطات طی تماسی از برگزاری کنفرانسی با موضوع «صلح از دیدگاه ادیان مختلف جهان» در اواخر شهریورماه در ژاپن خبر داد. ایشان پیشنهاد کردند مقاله‌ای را با موضوع صلح از دیدگاه اسلام تهیه کنم و در آن کنفرانس شرکت کرده و مقاله خود را ارائه دهم.

این پیشنهاد را پذیرفتم و برای تدوین این مقاله و تأمل در این مطلب، دو روز فرصت خواستم. حجت‌الاسلام مظفری محورهای مقالات و سخنرانی‌ها را برایم فکس کردند که در چهار محور اصلی صلح با خدا، صلح با خود، صلح با دیگران و صلح با طبیعت مطرح شده بود.

مطالعاتی را در باب صلح از دیدگاه اسلام شروع کردم. مقاله کوتاهی در حدود پنج صفحه نوشتم و پس از این‌که به زبان انگلیسی ترجمه شد، برای حجت‌الاسلام مظفری فرستادم. قرار شد 24 شهریورماه از فرودگاه امام خمینی‌(ره) به سمت ژاپن پرواز کنیم. چند روز پیش از آن نیز مدارک را فرستاده بودیم و حرکتمان برای روز چهارشنبه 24 شهریورماه تأیید شده بود. حدود ساعت 11 شب از «تهران» به سمت «دبی» با هواپیمایی که شماره‌اش را یادم نیست، پرواز کردیم و از «دبی» هم 8 ساعت و نیم تا شهر «ازاکای» ژاپن فاصله بود.

چه برنامه‌هایی در این سفر داشتید؟

از فرودگاه «امام خمینی‌(ره)» تهران با حجج اسلام مهدوی‌زادگان و مظفری که قرار بود سه نفری به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران در آن کنفرانس شرکت کنیم، همراه شدیم. به لحاظ جهات امنیتی حجت‌الاسلام مظفری با کت و شلوار، حجت‌الاسلام مهدوی‌‌زادگان با عبا و عمامه و بنده با دشداشه عربی راهی این شهر شده بودیم.

زمانی که به شهر «ازاکا» رسیدیم، شب بود. هواپیما با سرعت 700 کیلومتر در ساعت به سمت شرق حرکت می‌کرد، از این‌رو روز بسیار کوتاه شد. تازه صبحانه خورده بودیم که پس از سه ساعت شام آوردند.

از طرف سازمانی به نام اختصاری «WCRP» که یک سازمان بین‌المللی است و درباره صلح جهانی تلاش می‌کند به این کنفرانس دعوت شده بودیم. W مخفف World و C مخفف Conference و R مخفف Religions و P مخفف Peace است. سازمانی که در کل جهان و کشورهای مختلف کمیته و شعبه دارد. مرکز اصلی این سازمان در نیویورک است و حدود چهل سال از فعالیت آن می‌گذرد.

امسال کمیته این سازمان در ژاپن از رهبران و عالمان دینی ادیان مختلف دعوت کرده بود که در کنفرانسی که با همین نام در ژاپن برگزار می‌شد، شرکت کنند.

از شهر «ازاکا» با وسیله‌ای که فراهم شده بود به شهر «کوبه» رفتیم. این شهر ده سال پیش بر اثر زلزله سهمگینی به طور کامل ویران شده بود که اکنون دوباره ساخته شده است. دو روز در این شهر اقامت داشتیم و پس از آن به شهر «کیوتو» رفتیم که بیشتر کنفرانس‌ها و جلسات در همین شهر برگزار می‌شد.

از «کیوتو» با برنامه‌ای که از قبل پیش‌بینی شده بود، به شهر «هیروشیما» که در جنگ جهانی دوم توسط آمریکا بمباران شده و بخشی از آثار آن بمباران نیز برای بازدید جهانگردان و توریست‌هایی که از نقاط مختلف دنیا به این شهر مسافرت می‌کنند، حفظ شده است. در محل بمباران هم یک بنیاد فرهنگی تأسیس شده که درباره صلح و زندگی مسالمت‌آمیز برای جهانیان فعالیت می‌کند. البته بخش اصلی شهر که محل بمباران بوده، اکنون به پارکی تبدیل شده و در آنجا نمادها و مجسمه‌هایی هم برای یادبود کشته‌شدگان بمباران هیروشیما ساخته‌اند.

زمانی را برای بازدید از این مناطق اختصاص دادیم. رسم است که میهمانان خارجی و اعضای کنفرانس‌های بین‌المللی دسته گلی را نثار کشته‌شدگان بمباران می‌کنند و این مراسم هم توسط ما در این مکان انجام شد.

از «هیروشیما» که به «کیوتو» برگشتیم در جلسات اصلی کنفرانس که با حضور شخصیت‌های دینی، علمی و سیاسی کشورهای مختلف انجام می‌شد، شرکت کردیم.

چند کشور نمایندگان خود را به این کنفرنس فرستاده بودند؟

نمایندگان بیش از 15 کشور جهان مانند عراق، مصر، امریکا، انگلیس، اندونزی، هند، فلسطین، سودان، افغانستان، پاکستان، مالزی، ژاپن و نیکاراگوئه در این کنفرانس شرکت کرده بودند و یکی از رهبران بودایی به همراه دو رهبر بودایی دیگر [که البته مطمئن نیستم به نظرم «دالایی لاما» بوده باشد] نیز در این کنفرانس حضور داشتند. من هم به همراه دو نفر از دوستان به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران در این کنفرانس حاضر شدیم.

این کنفرانس چند روزه بود و حضرت‌عالی چه مطالبی را در آن ارائه کردید؟

این کنفرانس سه روزه بود. ابتدا دیدگاه اسلام را درباره جهاد با دشمنان و جهاد با کسانی که به کشورهای اسلامی حمله می‌‌کنند بیان کرده، مفهوم جهاد اصغر و جهاد اکبر را مورد بررسی قرار دادم، همچنین مفهوم صلح را از دیدگاه اسلام برای آنان بیان کردم. دیدگاه اسلام را برای زندگی مسالمت‌آمیز ملت‌ها و پیروان ادیان مختلف این‌گونه برای آنان تبیین کردم که اسلام از کلمه سلم به معنی صلح و آرامش است؛ با هیچ کشوری سر جنگ ندارد، مگر این‌که از طرف مقابل مورد حمله قرار گیرد و همان‌طور که همه می‌دانید دفاع از کیان کشور، امری بدیهی و عقلی است.

یکی از مسائلی که در این کنفرانس مطرح شد، بحث انرژی هسته‌ای بود که دیدگاه مقام معظم رهبری و ملت ایران را برای جمع توضیح دادم و گفتم که برای استفاده‌های صلح‌آمیز و مسالمت‌آمیز دست به تولید انرژی هسته‌ای زده‌ایم و هیچ‌گاه درصدد استفاده‌های خطرناک از آن نبوده و نیستیم.

اتفاق جالبی هم در کنفرانس افتاد؟

بله یکی از اتفاقات جالبی که در کنفرانس افتاد، این بود که رییس پیشین مجمع عمومی سازمان ملل یعنی «میگل دسکوتو بروکمن» که از کشور «نیکاراگوئه» در جلسه حضور داشت علیه آمریکا و به نفع ملت و دولت ایران سخنرانی بسیار خوبی انجام داد. پس از پایان این سخنرانی‌ کوبنده با احوال‌پرسی گرمی، از جانب ملت ایران از وی تشکر کردم. دسکوتو هم مرا به شدت بغل گرفت و با احساسات بسیار می‌گفت «من عاشق ملت ایران» هستم و از این‌که مردم انقلابی ایران در برابر زورگویی‌های آمریکا ایستاده‌ و مقاومت می‌کنند بسیار تقدیر و تشکر می‌کرد.

آیا بیانیه‌ خاصی در این کنفرانس تنظیم شد؟

پس از بحث‌هایی که درباره صلح از دیدگاه ادیان مختلف انجام شد، بیانیه‌ای رسمی و جهانی تنظیم شد. این بیانیه که تک‌تک بندهایش توسط تمام اعضا بررسی و به تصویب رسید، اکنون برای استفاده مردم جهان و رهبران ادیان مختلف در پایگاه اطلاع‌رسانی wcrp قرار گرفته است.

درباره برنامه‌های کنفرانس بیشتر بفرمایید.

جلسات مختلفی برگزار شد که در آن سخنرانانی به تبیین دیدگاه‌های دین بودا و شینتو که اکثر ژاپنی‌ها نیز پیرو این دو مذهب هستند، پرداختند. کنفرانسی هم با عنوان «مهروبا» در شهر «نارا» برگزار شد. این شهر پیش از شهر «توکیو» پایتخت ژاپن بوده، از این‌رو جنبه قدیمی و مقدسی برای مردم ژاپن دارد. «مهروبا» هم اصطلاحی است که ژاپنی‌ها در فرهنگ بودایی خود دارند و تقریباً معادل مدینه فاضله است.

براساس اعتقاد شیعیان زمانی که مدینه فاضله امام زمان‌(عج) تشکیل شود دیگر ظلم و فقر نخواهد بود و همه در صلح، رفاه و آسایش زندگی می‌کنند. آنها هم در دین خود چنین مفهومی را با عنوان «مهروبا» دارند.

برایشان توضیح دادم که مهروبا از ترکیب دو کلمه فارسی مهر و روبا تشکیل شده و مهر مخفف ماه و روبا هم به معنای جذبه و جاذبه است. مهروبا یعنی چیزی که ماه را به سمت خود جذب می‌کند. احتمالا این مفهوم نیز گرفته شده از زبان فارسی باشد که پس از انتقال به کشورهایی مثل هند و پاکستان به عنوان زبان اردو مطرح شده و از آنجا به کشورهای دیگری مانند ژاپن و تایلند و کشورهایی که بودایی مسلک هستند، منتقل شده است. وقتی در این‌باره توضیح می‌دادم برایشان بسیار جالب بود که مهروبا یک کلمه مرکب فارسی است.

پس از پایان این جلسه، چند نفر از اساتید دانشگاه و دانشجویان با من گفت‌وگو می‌کردند و توضیح بیشتری درباره کلمه مهروبا می‌خواستند. از بحث‌های دیگری که در این جلسه پرداخته شد، بیشتر درباره آینده جهان و راهکارهای برقراری صلح و جلوگیری از جنگ، نزاع و آدم‌کشی بود.

چه نکات درس‌آموزی در کشور ژاپن مشاهده کردید که به کار بردن آن می‌تواند برای کشورمان مفید باشد؟

برخی از من می‌پرسند که ژاپن را چگونه دیدی؟ ده روز بیشتر در ژاپن نبودم، اما در این مدت به شهرهای ازاکا، کوبه، کیوتو، هیروشیما و نارا سفر کردم. البته فرصت نشد به توکیو سفر کنیم اما در همین پنج شهر با مسائلی روبرو شدم که به نظرم بسیار عبرت‌آموز است.

ژاپن را خلاصه می‌کنم در کلمه «نان» که نون اول یعنی نظم، الف یعنی ادب و نون آخر به معنای نظافت است. این کشور را واقعا می‌توان به عنوان کشور نظم، ادب و نظافت معرفی کرد. تمام شهرهای کشور ژاپن این‌چنین است. همان‌طور که می‌دانید ژاپن را در دو سال اخیر به عنوان نخستین کشور اخلاق در دنیا معرفی کرده‌اند، یعنی از نظر اخلاقی در دنیا اول است. این موارد برای ملت ما بسیار عبرت‌آموز است.

به برخی از دوستان می‌گویم در اسلام به نظم در کارها بسیار سفارش شده است، و در نهج البلاغه نیز حضرت علی‌(ع) بر داشتن نظم تأکید کرده‌اند، این در حالی است که نظم را در کشوری که بودایی هستند، مشاهده می‌کنیم. دائماً تأکید می‌کنیم که «النظافة من الایمان»، اما نظافت در ساختمان‌ها، وسایل، پارک‌ها و خیابان‌های ژاپن دیده می‌شود.

ژاپنی‌ها دائماً با لبخند و محترمانه صحبت می‌کنند، به میهمان‌ها و دیگران احترام بسیار گذاشته و کاملاً با ادب رفتار می‌کنند. دین اسلام بر رعایت این آداب حسنه تأکید بسیار دارد، اما نمی‌دانم چرا آن را رعایت نمی‌کنیم. البته هرکسی به این آداب معتقد باشد و آنها را به درستی رعایت کند، نتیجه آن را به خوبی خواهد دید.

در تمام طول ده روزی که بین پنج شهر ژاپن در رفت و آمد بودیم، تنها دو مورد بوق ماشین شنیدم! مردم ژاپن به هیچ‌وجه آلودگی صوتی ایجاد نمی‌کنند. هتلی که در آن اقامت داشتیم در شهر «کیوتو» بود، گاهی اوقات ساعت دو یا سه شب بلند می‌شدم، پرده را کنار می‌زدم تا وضعیت چهارراه‌ها را رصد کنم، هر وسیله‌ای که می‌خواست از چهارراه عبور کند، حتی موتور یا دوچرخه، ابتدا پشت چراغ قرمز می‌ایستاد و وقتی چراغ سبز می‌شد، حرکت می‌کرد. هیچ چهارراهی را ندیدم که پلیس راهنما داشته باشد، تنها چراغ راهنما است که مقررات خیابان‌های این کشور را به عهده دارد.

نظم ژاپنی‌ها منحصر به راهنمایی و رانندگی نیست. در کنفرانس‌هایی‌ که شرکت می‌کردیم، وقتی زمان آغاز مراسم ساعت چهار و نیم اعلام می‌شد، در سالن هشتصد نفری، رأس ساعت چهار و بیست دقیقه تمام هشتصد نفر بر صندلی خود نشسته، آماده برگزاری جلسه می‌شدند و درب سالن‌ها قفل می‌شد. سه دقیقه به شروع کنفرانس باقی مانده بود، یعنی ساعت چهار و بیست و هفت دقیقه، زنگی در سالن با نام زنگ آماده باش زده می‌شد، همه ساکت و منتظر شروع کنفرانس می‌شدند و رأس ساعت چهار و نیم هم مجری شروع به صحبت می‌کرد. ختم جلسات نیز مانند شروع آن از نظم کامل برخوردار بود. اگر گفته می‌شد ساعت شش و نیم جلسه به پایان می‌رسد، امکان نداشت این جلسه ساعت شش و سی و یک دقیقه به پایان برسد.

نظم جزئی از فرهنگ آنان و نهادینه شده است. راهنمایانی که افراد شرکت کننده به کنفرانس را به نقاط مختلف شهر می‌بردند، یک دستشان کاغذ برنامه و دست دیگرشان ساعت بود. طبق برنامه به ساعت نگاه می‌کردند و دقیقا آنچه روی کاغذ برایشان مشخص شده بود، همان را اجرا می‌کردند.

یادم می‌آید که پس از پایان یکی از جلسات کنفرانس، اتوبوسی آن طرف خیابان منتظر بود تا سوار شویم و ما را به نقطه دیگری منتقل کند. یکی از دعوت‌شدگان به جلسه، دوربینی دستش بود و داد به راهنما که عکسی به یادگار بگیرد؛ راهنما به ساعتش نگاهی کرد و گفت الآن فرصت مناسبی نیست چرا که سه دقیقه بیشتر وقت نداریم و شما باید داخل اتوبوس نشسته باشید.

تمام ماشین‌هایی که در خیابان‌های ژاپن تردد می‌کردند، از تمیزی برق می‌زدند. حتی در کامیون‌ها که دقیق می‌شدم، می‌دیدم رنگ زرد پیچ و مهره چرخ‌های آن مشخص بود. راننده لودری را دیدم که با یک دست دستمال و دست دیگر مایع شیشه‌پاکن، بدنه لودرش را اگر به اندازه یک بندانگشت کثیف شده بود، مایع می‌زد و تمییز می‌کرد تا برق بیفتد. پیرزنی را هم دیدم که دسته‌های فلزی پل‌های خیابان را دستمال می‌کشید تا برق بزند. این مواردی که گفته شد، نشان می‌دهد ژاپنی‌ها سال‌ها بلکه قرن‌ها کار کرده‌اند تا این فرهنگ جزئی از طبیعتشان شده و نظم و نظافت در تمام امور زندگی‌شان به کار برده شود.

مهم‌ترین دستاوردهای سفرتان چه بود؟

مهم‌ترین دستاوردی که این سفر داشت بیان دیدگاه اسلام در رد تروریسم و خشونت بود. این‌که اسلام برخلاف آنچه در دنیا تبلیغ می‌کنند، دین خشونت، جنگ، شمشیر و ترور نیست. دومین دستاوردی که سبب شد به یکی از نقاط ضعف خود بهتر پی ببریم، این بود که تبلیغاتمان در دنیای امروز بسیار ضعیف است و باید در امر تبلیغ سرمایه‌گذاری کنیم.

مساحت کشور ژاپن از ایران کمتر است، اما جمعیت آن دو برابر ایران است. 140 میلیون جمعیت که تمام این‌ها یا بودایی هستند و یا شینتوئیست که از اسلام هیچ اطلاعی ندارند. در یکی از معابد این کشور، روحانی بودایی برایمان صحبت کرد و گفت من از دین و آیین شما خبری ندارم و نمی‌دانم چه دینی دارید، تنها چیزی که شنیده‌ام آن است که شما پیامبری دارید به نام محمد‌(ص) که روزی پیروان خود را پای کوهی جمع کرد و گفت می‌خواهم معجزه‌ای نشان دهم تا به همه ثابت شود، پیامبر خدا هستم. رو به مردم گفت من این کوه را به پیش خود فرا می‌خوانم حرکت می‌کند و به نزد من می‌آید. سه بار پیامبر شما به کوه گفت «Come here!»، اما کوه تکان نخورد، پیامبر شما گفت حالا که کوه به نزد من نمی‌آید، من می‌روم پیش کوه، انبیا را تکبری نیست!!

البته این بودایی حرف خود را به شکلی کنایه‌آمیز مطرح کرد؛ اما دکتر «دجانی» یکی از علمای فلسطینی که در جمع حضور داشت به زبان انگلیسی برایش توضیح داد که این مطلب درواغ است و معجزه اصلی پیامبر اسلام‌(ص) قرآن است و شما باید قرآن را مطالعه کنید.

تبلیغات جهانی‌مان برای گسترش دین اسلام و معارف اهل بیت‌(ع) در سراسر جهان بسیار ضعیف است. این معارف را به دنیا منتقل نکرده‌ایم و این خود ضرورت برنامه‌ریزی مناسب را در این زمینه می‌طلبد. به ویژه با بیانات مقام معظم رهبری در سفر ده روزه خود به شهر مقدس قم، وظیفه و رسالت تبلیغی حوزه بسیار سنگین‌تر شده است.

از دستاوردهای دیگر این سفر نشست‌هایی بود که در کنار رهبران فکری ادیان مختلف برگزار می‌شد و به این سبب بسیاری از مشترکات بین دین اسلام و ادیان دیگر بررسی و راه تعامل و گفت‌وگوی هرچه بیشتر و بهتر بین‌الادیان را بسیار آسان می‌کرد. یادم می‌آید وقتی مسأله مدینه فاضله و حکومت جهانی امام زمان‌(ع) و مهدی موعود‌(ع) را توضیح می‌دادم، رهبران بودایی بسیار استقبال می‌کردند و با اشاره به «مهروبا» می‌گفتند شبیه چنین تفکری در فرهنگ ما هم هست.

آشنایی با شخصیت‌های مختلف علمی و مذهبی چه در خود کشور ژاپن و چه شخصیت‌های دیگر از کشورهای دنیا بر تجربیات تبلیغی‌مان می‌افزود، چرا که اطلاعاتی را درباره دیدگاه‌های دینی ما آنها کسب می‌کردند و اطلاعاتی را هم ما از آنها می‌گرفتیم که بسیار قابل استفاده است.

خاطره‌ جالب از این سفر ...

در کنفرانس اصلی که شرکت کردم، ملبس بودم و ریاست یکی از نشست‌ها نیز با من بود؛ گویا نشست سوم. در این نشست، خانمی که بمباران هیروشیما را به یاد داشت به بیان خاطرات خود پرداخت که من از طرف ملت ایران، مقام معظم رهبری و رییس جمهور به وی و بازماندگان هیروشیما، تسلیت گفتم.

احمد القوصی، نایب رییس الازهر که علاقه شدیدی به ملاصدرا دارد، می‌گفت تنها آثار وی را مطالعه می‌کند، از این‌رو بعضی دیدگاه‌های فلسفی ملاصدرا را مطرح کردم که برایش بسیار جاذبه داشت.

شهر کوبه نسبت به چهار شهر دیگر ژاپن که رفتیم، جذابیت بیشتری داشت و خاطره‌ای که برایم بسیار جالب است، مربوط به این شهر می‌شود. باید طبق برنامه سوار اتوبوس می‌شدیم تا نقاط مختلف شهر را دیده و بخش‌های مختلف آن برایمان توضیح داده شود. ایستگاه اتوبوس که ایستادیم، راهنما گفت دوازده دقیقه باید بنشینیم. ده دقیقه از نشستن گذشته بود که راهنما گفت بیایید و جلوی ایستگاه بایستید، دو دقیقه دیگر اتوبوس می‌رسد. منتظر شدیم و اتوبوس نیامد، به راهنما گفتم که اتوبوس نیامد. نگاهی به ساعتش انداخت و گفت یک دقیقه دیگر مانده است که پس از گذشت این زمان، اتوبوس سر ایستگاه رسید که دقیقا مطابق اعلام تابلوی ایستگاه بود.

وضعیت غذا و تغذیه شما در ژاپن چگونه بود؟‌

غذاهای گوشتی آنان به سبب عدم رعایت موازین اسلامی، قابل استفاده نبود. در رستوران‌هایی که برای تغذیه می‌رفتیم، دائم تکرار می‌کردیم که سبزیجات می‌خوریم یا برنج، ماهی و ماست. البته ژاپنی‌ها ماست کم می‌خورند و ظرف‌های ماستی که داشتند بسیار کوچک بود که ما طلب ماست بزرگ می‌کردیم و می‌رفتند، ظرف‌های بزرگ‌تری را تهیه می‌کردند. در غذا هم بیشتر سالادها و سبزیجات مصرف می‌کردیم.

و اما سخن آخر ...

اعزام مبلغان دینی در سفرهایی به نقاط مختلف جهان برای کسب تجربه و آشنایی بیشتر با مذاهب، مکاتب و ادیان و فراگیری زبان انتقال دین اسلام ضروری است.

در حوزه علمیه قم که خدمت مقام معظم رهبری بودیم، گزارش مکتوبی را از این سفر به حجت‌الاسلام والمسلمین اعرافی، رییس جامعةالمصطفی ارائه دادم و پرسیدم چند نفر در قم به زبان ژاپنی مسلط هستند؟ وی گفت شاید دو سه نفر! این بسیار کم است و باید در حوزه حداقل یکصد نفر به زبان ژاپنی صحبت کنند. ژاپن با تکنولوژی خود،‌ دنیا را تحت تأثیر قرار داده و فرهنگ، آیین و دینش را با این تکنولوژی به سراسر جهان منتقل می‌کند و ما باید خودمان را بیش از پیش تقویت و آماده کنیم. /920/گ401/ع

ارسال نظرات