۲۶ آذر ۱۳۹۶ - ۰۹:۱۵
کد خبر: ۵۴۳۶۶۳
یادداشت؛

نمایش مضحک!

نمایش اخیر آمریکا را باید تلاشی از پیش شکست‌خورده برای دست‌وپا کردن سرپوشی بر فضاحت‌های منطقه‌ای این کشور و متحدانش، ارزیابی کرد.
قدیری ابیانه

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه حمایت، این روزنامه در یادداشتی از «محمدحسن قدیری‌ابیانه» نوشت:

ادعای آمریکایی‌ها در خصوص تجهیز انصارالله و نیروهای مردمی یمن به موشک و تسلیحات نظامی از سوی ایران اسلامی در حالی است که اکاذیب «نیکی هیلی»، نماینده دائم واشنگتن در سازمان ملل، از ابعاد و زوایای مختلف، مردود، نوعی فرار روبه‌جلو و مقدمه‌ای برای مقابله به‌اصطلاح جدی‌تر با توان دفاعی ونفوذ معنوی کشورمان به شمار می‌آید. 

«نیکی هیلی» استوانه‌ای زنگ‌خورده را در سازمان ملل به‌عنوان بدنه یک موشک ایرانی نشان داد و ادعا کرد که کشورمان به قطعنامه 2231 سازمان ملل پایبند نیست و افزود: «ایران نه‌تنها منطقه را به آتش کشیده، بلکه در این آتش می‌دمد»! وی همچنین مهر تأییدی بر فاز بعدی سیاست‌های آمریکا در قبال ایران اسلامی زد و مدعی شد: «دیگر فقط بر توافق هسته‌ای تمرکز نخواهیم داشت بلکه بر اقدامات ثبات‌زدا و برنامه موشکی آن‌ها هم تمرکز می‌کنیم.» 

نظیر همین نمایش را «کالین پاول»، وزیر خارجه اسبق آمریکا در سازمان ملل اجرا کرد و لوله‌ای شیشه‌ای، حاوی یک ماده سفید را به‌عنوان سندی از سلاح‌های شیمیایی عراق نشان داد و خواستار همراهی اعضای جلسه در برخورد با تسلیحات کشتارجمعی رژیم صدام شد. وقتی وی مورد اعتراض قرار گرفت که چرا یک ماده شیمیایی خطرناک را در سازمان ملل به نمایش گذاشته‌، بعد از مدتی به اظهارات کذب خود و اینکه هیچ ماده شیمیایی در آن قرار نداشته است، اذعان و از کار خود اظهار ندامت و پشیمانی کرد ! 

اصولاً فریبکاری و دغل‌بازی، تحریف واقعیت‌ها و جهت‌بخشی غلط به افکار عمومی، بخشی از سیاست‌های آمریکاست؛ چراکه «هیلی» مدعی است هیئت‌های تحت نظر سازمان ملل نیز به این ایرانی بودن موشک‌های یمنی‌ها پی برده؛ این در حالی است که اظهارات فریبکارانه نماینده آمریکا حتی از سوی نهادهای رسمی آمریکا و برخی نهادهای بین‌المللی زیر سؤال رفته است.

به‌عنوان نمونه، «فرحان حق»، معاون سخنگوی سازمان ملل متحد، چنین ادعایی را رد و تأکید کرد: «هیچ دلیل محکمی که منبع ساخت این موشک‌ها را مشخص کند، وجود ندارد» یا حتی مقامات وزارت جنگ آمریکا نیز صحت گفته‌های «هیلی»  را رد کرده و تصریح کرده‌اند که دلیلی برای ایرانی بودن موشک‌ها وجود ندارد. پنتاگون اظهار داشته است که حتی اگر ثابت شود موشک‌های یمنی‌ها را جمهوری اسلامی تأمین کرده، نمی‌‌توان ثابت کرد که بعد از صدور قطعنامه 2231 این اتفاق افتاده باشد،‌ چراکه اگر ارسال موشک‌ها پیش از تصویب قطعنامه شورای امنیت صورت گرفته باشد، نقض قطعنامه به شمار نمی‌آید. 

اما چرا وزارت جنگ آمریکا اظهارات کاخ سفید و «نیکی هیلی» را تکذیب می‌کند ؟ آیا فرماندهان و مقامات پنتاگون،‌ افراد منصفی هستند و خیر و مصلحت ایران را می‌خواهند یا ملاحظه دیگری دارند ؟ در پاسخ باید گفت که این مورد، تنها نمونه‌ای نیست که آمریکایی‌ها به گفتن حقیقت تظاهر کرده‌اند و مواردی ازاین‌دست را در گذشته نیز شاهد بوده‌ایم، زیرا به‌خوبی از عواقب سنگین چنین اکاذیبی علیه ایران اسلامی اطلاع دارند. 

در سال 2007 و در زمان ریاست جمهوری بوش پسر، درحالی‌که کاخ سفید مرتب اعلام می‌کرد جمهوری اسلامی برای دست‌یابی به ساخت سلاح هسته‌ای تلاش می‌کند،‌ 16 سازمان اطلاعاتی و امنیتی آمریکا ازجمله پنتاگون در گزارشی موسوم به «ارزیابی اطلاعات ملی آمریکا» که به درخواست کنگره منتشر گردید، به‌صراحت اعلام کردند ایران، هیچ برنامه‌ای برای دست‌یابی به سلاح هسته‌ای ندارد و اگر همان سال (2007) اراده کند که به سمت تولید تسلیحات اتمی حرکت کند، تا سال 2015 یعنی هشت سال بعد هم موفق به این کار نخواهد شد.

با این‌حال و حتی پس از ارائه آن گزارش، مقامات کاخ سفید مرتباً ادعا می‌کردند ایران اسلامی، شش تا یک سال آینده، به بمب اتم دست پیدا می‌کند! در آن برهه، «جورج بوش»، رئیس‌جمهور آمریکا، «دیک چنی»، معاون وی و نمایندگان تندروی این کشور درصدد بودند که زمینه فشار بر ایران اسلامی و جنگ با کشورمان را فراهم کنند اما دستگاه‌های اطلاعاتی، امنیتی و نظامی آمریکا از تجربه شبیه‌سازی یک مانور نظامی در خلیج‌فارس به نام «میلینیوم چلنج» (چالش هزاره) می‌دانستند که اگر جنگی را با ایران آغاز کنند، نه‌تنها به پیروزی دست نخواهند یافت، بلکه سیلی محکمی از قوای نظامی جمهوری اسلامی دریافت خواهند کرد. 

گفتنی است رزمایش «Millennium Challenge» در سال 2002 از سوی نیروهای آمریکایی و باهدف سنجش توان ایران در آب‌های دریایی انجام گرفت و نیروهای فرضی ایران با موشک‌های کروز و قایق‌های کوچک و پرسرعت در ستون‌هایی پرشمار به سمت ناوهای بزرگ آمریکا حمله کردند. نتایج این مانور که شامل تمرین‌های واقعی و شبیه‌سازی‌های رایانه‌ای بود، آن‌قدر مخرب بود که آمریکایی‌ها را مجبور به اتمام مانور پیش از جمع‌بندی نهایی کرد، چراکه شدت ضعف نیروهای آمریکایی درنبرد دریایی با نیروهای ایرانی در روز اول جنگ، موجب شد کل ناوگان آمریکا در منطقه غرق‌شده و حداقل 20 هزار نفر از نیروهای این کشور نیز جان خود را از دست بدهند.

اخیراً نیز کارشناسان حوزه نظامی در آمریکا بار دیگر اعلام کرد‌ه‌اند که ایران قادر است حتی ناوهای هواپیمابر پنتاگون در خلیج‌فارس را به همراه چند هزار پرسنل آن‌ها منهدم و غرق کند.  در حقیقت، آن‌هایی که دست‌اندرکار امور نظامی و آشنا به واقعیت‌ها هستند، نمی‌خواهند وارد جنگ با ایران مقتدر شوند،‌ اما افراد ناپخته‌ای که دلشان به تسلیحات و تجهیزات به‌اصطلاح پیشرفته خوش است، از درک این واقعیات عاجزند. لذا نه اقدام آن زمان دستگاه‌های اطلاعاتی – نظامی آمریکا در نفی اظهارات مسئولین وقت کاخ سفید، به نفع ایران اسلامی بود و نه هم‌اکنون که پنتاگون برخی حقایق را اشاره‌کرده است، بلکه در حقیقت، سازمان‌های عریض و طویل آمریکا برای حفظ منافع خود و پرهیز از جنگی که جز شکست نصیبشان نمی‌کند، به بخشی از واقعیت‌ها اشاره‌کرده‌اند.

از طرفی، یمنی‌ها حق‌دارند از خود در برابر حملات گسترده عربستان دفاع کنند، متجاوزین را موردحمله قرار دهند، پاسخ بمباران‌های مکرر آن‌ها را که از طرف آمریکا و هم‌پیمانانش اهداء شده است را متقابلاً بدهند اما اینکه پاسخ قاطع موشکی یمن را به ایران ارتباط دهند،‌ تلاشی بی‌حاصل برای بی‌اهمیت جلوه دادن مقاومت این کشور است و هم ایران و هم انصارالله مکرراً اعلام کرده‌اند که یمنی‌ها در ساخت موشک خودکفا شده‌‌اند و نیازهای خود را بدون وابستگی به دیگران، تأمین‌ می‌کنند. 

افزون بر این، فرار روبه‌جلوی آمریکایی‌ها، چیزی از حق یمنی‌ها برای هدف قرار دادن متجاوزین کم نمی‌کند و خوشبختانه انصارالله، ارتش و کمیته‌های مردمی، بااقتدار توانسته‌اند به اهداف مهم و حیاتی دشمنان حمله کنند، اما امکانات و تجهیزات محدود یمن کجا و تجاوزات گسترده عربستان و امارات کجا ؟  قدرت دفاعی جمهوری اسلامی که با ایمان و سلحشوری رزمندگان اسلام عجین شده است، پیروزی‌های ایران و محور مقاومت در عراق و سوریه، ثابت کرد که نظام اسلامی نه‌تنها یک قدرت برتر منطقه‌ای، بلکه به یک قدرت تأثیرگذار جهانی نیز تبدیل‌شده است.

توان ضربه زدن گروه‌های مقاومت لبنانی و فلسطینی به رژیم صهیونیستی در کنار شکست سنگین عربستان در یمن نیز مزید بر علت شد تا دیپلمات‌های وامانده آمریکایی دست به چنین اقدام مضحکی بزنند. و بالاخره به آمریکایی‌ها باید گفت که از گذشته درس بگیرند و خوب بدانند که بر اساس منویات مقام معظم رهبری، ایران اسلامی اگر وظیفه‌ای در هر یک از کشورهای اسلامی داشته باشد، نه مخفیانه بلکه به‌صورت علنی و آشکار آن را بیان خواهد کرد و مانند حمایت صریح و همه‌جانبه از جنبش‌های مقاومت فلسطینی و حزب‌الله لبنان، علناً آن را اعلام می‌کند. لذا نمایش اخیر آمریکا را باید تلاشی از پیش شکست‌خورده برای دست‌وپا کردن سرپوشی بر فضاحت‌های منطقه‌ای این کشور و متحدانش، فرار از واقعیت‌ها و تکرار راهبردهای رسوایی ارزیابی کرد که حاصلی جز اثبات اقتدار نظامی و منطقه‌ای ایران اسلامی ندارد. /۹۶۹//۱۰۲/خ

ارسال نظرات