۱۹ اسفند ۱۳۸۹ - ۲۱:۴۶
کد خبر: ۱۰۰۲۴۰

اعتقاد مسحیت پیرامون معاد مورد کنکاش محققان فلسفه قرار گرفت

خبرگزاری رسا ـ مقاله معاد و معیار جسمانی این همانی شخصی از مسیحیت اولیه تا دوره اصلاحات دینی در دومین نشست تخصصی جهان پس از مرگ قرائت شد.
همايش بين المللي آموزه هاي ديني و مسئله نفس و بدن در قم


به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، همایش آموزه‌های دینی و مساله نفس و بدن در طی دو روز در قالب نشست های تخصصی دنبال شد که اندیشمندان فلسفه اسلام و غرب در آن به ایراد دیدگاه های خود درباره موضوعات مختلف نفسو بدن پرداختند.

دکتر مایکل سیگریست، استاد دانشگاه جرج واشنگتن از مدعوین خارجی این همایش بین المللی بود که مقاله ای با عنوان «معاد و معیار جسمانی این همانی شخصی از مسیحیت اولیه تا دوره اصلاحات دینی» را در دومین نشست تخصصی جهان پس از مرگ ارائه کرد.

وی بیان داشت: پیشینه اندیشه مسیحی درباره زندگانی پس از مرگ و جاودانگی را می‌توان در دو منبع متعارض سراغ گرفت، منبع نخست آموزه فریسی معاد است.

این محقق گفت: برخی از یهودیان در آغاز امپراطوری روم به نفس جاودان و زندگی پس از مرگ عقیده نداشتند.

وی گفت: انجیل مرقس گزارش می کند که در یکی از سفرهای حضرت عیسی(ع) گروهی از صدوقیان تلاش داشتند با مطرح کردن پرسش هایی وی را ناتوان جلوه دهند. این پرسش ها در این باره بود که زندگانی پس از مرگ با قوانین ازدواج منافات دارد، اما در برابر فریسان به معاد جسمانی اعتقاد داشتند.

وی با اشاره به اعتقاد فریسان که مردگان دوباره به شکلی مادی برانگیخته و بازسازی می‌شوند و زندگی مادی را از سر می‌گیرند، اظهار داشت: آنان بدن بازسازی شده را همان بدنی می‌دانستند که پیش از آن مرده بود.

این استاد دانشگاه اظهار داشت: پیش فرض این برداشت از زندگانی پس از مرگ که آن را معادگرایی می‌نامیم، این است که ملاک این همانی شخصی، امری بدنی است که مطابق این دیدگاه، جاودانگی در زندگانی پس از مرگ این‌گونه پدید می‌آید که انسان در روز قیامت همان بدنی را به دست می آورد که اکنون در دنیا دارد.

این محقق فلسفه غرب بیان داشت: سرچشمه دوم اندیشه مسیحی درباره معاد، فلسفه یونان و به ویژه دیدگاه افلاطونی است، هرچند احتمال دارد که مسیحیان نخستین در قرن اول میلادی آگاهی زیادی از فلسفه یونانی داشته اند اما در قرون چهارم و پنجم میلادی، نظریه پردازان کلیسا که اصول عقاید مسیحیت را معین ساختند با فلسفه یونانی آشنا بوده‌اند.

این پژوهگر الهیات مسیحی اذعان داشت: دو سنت فریسی و سنت یونانی در طول دوره پیش از اصلاحات با هم رقابت داشتند که ترکیب این سرچشمه های متضاد در بعد شکل می گیرد که شایسته تامل و دقت بیشتری است.

وی با رد دیدگاه دانشمندانی که به نامنسجم بودن الهیات مسیحی نظر داده اند، گفت: معاد گرایی مسیحی یا حداقل تقریرهای موشکافانه برخی از اندیشمندان مسیحی فارغ از این که درست باشد، یا نادرست، دیدگاهی منسجم است. /909/پ202/ع

ارسال نظرات