۱۴ مرداد ۱۳۹۰ - ۱۲:۲۹
کد خبر: ۱۱۰۱۴۰
معاون تهذیب حوزه علمیه امام خمینی(ره) اهواز:

ماه مبارک رمضان ابزار خود سازی بندگان در میدان جهاد اکبر است

خبرگزاری رسا ـ حجت الاسلام فراغت مسئول تهذیب مدرسه امام خمینی اهواز اظهارداشت: هر جهاد و جنگی تاکتیک و ابزار خودش را می طلبد و ماه مبارک رمضان ابزاری است که خداوند متعال برای خودسازی به کمک ما فرستاده است.
حجت الاسلام سيد منوسي فراغت، معاون تهذيب حوزه علميه امام خميني اهواز


ماه مبارک رمضان ماه بندگی، تهذیب نفس و تمرین خودداری از هواهای نفسانی در سایر ایام سال است. این ماه سرشار از رحمتهای بی انتهای حق تعالی است که بر بندگان نازل می شود. درک اهمیت این ماه و شرایط بندگی، همچنین رعایت شرایط و آداب آن می تواند ما را در استفاده بهتر از این ماه و توشه گرفتن برای سایر ایام سال موفق تر کند.  

در همین زمینه گفت و گویی داشتیم با حجت الاسلام  سید موسی فراغت، معاون تهذیب حوزه علمیه امام خمینی ( ره ) اهواز که تقدیم خوانندگان رسا می شود:

- اولین قدم در اصلاح انسان جنگ با نفس اماره است که این امر در روایات جهاد اکبر نامیده شده است. جایگاه ماه مبارک در این جهاد چیست؟

خداوند می فرماید: شهر رمضان الذی انزل فیه القران هدی لناس و بینات من الهدی والفرقان. ما می گوییم ماه مبارک رمضان، شهر الله است و منتسب به خداست.

قبل از هر چیز جایگاه هدایت بخشی واینکه انسان از مرتبه خاکی بودنش به افلاکی شدنش برسد از ملک به ملکوت برسد مطرح است. دراین راستا چند امر دست به دست هم می دهند تا در طول امر خدا این سیر اتفاق بیفتد.

رسول الله در اواخر ماه شعبان خبر از ورود ماه مبارک رمضان می دهد. از مشتقات رحمت خداوند متعال رسول اوست که برای هستی رحمت است حال این رحمت خدا می خواهد خبر از یک رحمت دیگر خداوند بدهد: یا ایهاالناس قد اقبل الیکم شهرالله بالبرکه والرحمه والمغفره. فرمود قد اقبل الیکم. همانطور که قران از ملکوت به ملک آمده است و قرآن سمائی به زمین آمد تا زمینی ها را آسمانی کند همین صفت یعنی آمدن آنها به سمت ما انسان ها در پیغمبر اکرم(ص)نیز هست. درخود خدا هم هست. اگر پدری خم شود ودست بچه را بگیرد کسی نمی گوید این کار کسر شان پدر است. او دست بچه را می گیرد تا با خودش بالا بیاورد.

پس این ما نیستیم که به سوی ماه مبارک رمضان می رویم، این ماه مبارک رمضان است که به سوی ما می آید. یک بزرگی دارد به سوی کوچکتر می آید. اوست که به سمت شما اقبال کرده است. سوغاتی او هم اولا برکت است که با حساب های مادی قابل فهم نیست. اینکه یک شب این ماه از هزار شب ماه های دیگر برتر است، با اینکه انفاس ما به صورت جبری در حال فعالیت هستند خداوند آنرا برای روزه داران تسبیح قرار داده است، خواب او را عبادت قرار داده است و الی آخر. همه این امور دست به دست یکدیگر می دهد تا انسان به امر خودسازی خود برسد.

هر جهاد و جنگی تاکتیک و ابزار خودش را می طلبد. یعنی مجاهد باید روش مبارزه بداند و هم دشمن را بشناسد که این امر معرفت و ابزار می طلبد. لذا خداوند متعال می فرماید:استعینوا بالصبر و الصلوه. یعنی شما برای خودسازی باید از این اهرم ها استفاده کنید. همانطور که انسان نمی تواند یک پیچ را بدون ابزارش باز و بسته کند به طریق اولی نمی تواند بدون ابزار بر امور پیچیده این چنینی فائق آید. به همین دلیل می فرماید از صبر که تفسیر به روزه شده است کمک بگیرید. و ماه مبارک رمضان ابزاری است که خداوند متعال برای خودسازی به کمک ما فرستاده است. یکی از موانع بر سر راه انسان شیطان است که در این ماه تمام شیاطین به غل و زنجیر بسته می شوند.

- در همین روایت از پیغمبراکرم (ص)داریم که در این ماه شیاطین در غل و زنجیر هستند آنها را به روی خود باز نکنید. منظور از این سخن چیست؟ آیا شیاطین در ماه مبارک رمضان امکان جولان و وسوسه کردن ندارند؟

بعضی اوقات انسان خواسته های شیطان را انجام می دهد؛ مانند نگاه به نامحرم. شیطان به غل و زنجیر بسته شده است ولی اگر این فرد هنوز شوق نگاه به نامحرم در او وجود داشته باشد بسته شدن شیطان چقدر می تواند موثر باشد؟

مسئله دیگر این است که حرکت در مسیر خودسازی بدون تعبد امکان پذیر نیست. رمضان از رمض گرفته شده رمضان یعنی کوباندن وسوزاندن، کوباندن وسوزاندن گناهان ومعاصی. معصیت، ساز شیطانی دارد و تلاش در مسیرخودسازی، در مبارزه با شیطان ونفس محقق می شود و پیمودن این مسیر بدون تعبد امکان پذیر نیست. اصلا تو در این مسیر حرکت کن و کاری به نتیجه آن نداشته باش. ایمان به معنای توکل،باور و اعتماد به خداست. عبادت موقعی ارزش دارد که من فقط به فکر غایت نهایی کار نباشم؛ چرا خداوند فرموده طلا برای مرد حرام است. چرا باید حیوانات را رو به قبله سر ببریم وچرا چرا.. شما به این چراها و جواب آن اعتماد می کنید نه به خداوند و این ارزش کار را پایین می آورد.

نکته بعدی توجه به این امر است که خداوند رئوف بالعباد است. انسان باید به این باور برسد، وقتی که ما چیزی را باور کردیم همانند این صندلی است که وقتی آنرا باور کرده و به آن تکیه کردیم،خستگی خود را برطرف می کنیم. لذا ما باید در نماز و عباداتمان خستگی مان برطرف شود. مگر خداوند نفرموده است از روزه کمک بگیرید،یعنی روزه تکیه گاه است.

مشکل اینجاست که ما اصول دین را خوب فرا نگرفته ایم و رفته ایم سراغ فروع دین. ما وقتی این را فهمیدیم که خداوند نمی خواهد ما را اذیت کند و به این باور رسیدیم که خداوند حکیم و رئوف بالعباد است و با خدا رفیق شدیم می توانیم دیگران را هم با خداوند رفیق کنیم. امام صادق(ع) می فرماید خداوند متعال می فرماید کاری نکنید که بین من و بندگانم فاصله ایجاد شود یا موسی بندگانم را با من آشتی بده. اگر بنده عاصی من می دانست که من چقدر به او رأفت دارم در یک لحظه جان تهی می کرد.

- همانطور که فرمودید ماه رمضان یک فرصت عظیمی است برای خودسازی و یک جهش معنوی. ولی چگونه است که بسیاری از افراد سی روز روزه می گیرند ولی با وجود این، استفاده صحیح و بهینه ای از این فرصت نمی برند و آن حالاتی که در روایت آمده،در خود محقق نمی بینند؟

تکلیف از کلفت می آید تکلیف اگر بار باشد یعنی حالت تحمیلی داشته باشد و انسان زیر بار انجام یک کار برود، بدون آنکه آن امر را بپذیرد چون زیر بار رفته و آنرا نپذیرفته احساس سنگینی می کند.

وقتی شما لقمه ای را وارد دهان می کنید تا زمانی که اشتهای شما با آن لقمه هماهنگ نشود بزاق ترشح نخواهد شد و آن آنزیم های لازم که باید در دهان ما ریخته شوند تا دهان آن لقمه را خوب نرم کند، اتفاق نخواهد افتاد. اگر من چشم به راه یک نوشابه باشم بدون آنکه چیزی از درون من بجوشد دهان من خشک خواهد شد. مسائل معنوی هم اینگونه است، اگر مسائل باری بر دوش ما بودند،آن اتفاقی که باید بیفتد و آن انرژی که ماه رمضان باید به ما بدهد نمی دهد. وقتی اشتهای من نسبت به غذا باز شد از درون من این بزاق فوران می کند و غذا را در خودش هضم می کند. دیگر برای بهره بردن از آن انرژی مشکلی وجود نخواهد داشت و حداکثر انرژی غذا جذب بدن خواهد شد.

تکلیف هم همین گونه است وقتی من با رافت و معرفت و مهربانی و عشق یعنی آن ارتباط معنوی که باید از درون انسان بجوشد و این تکلیف را به یار تبدیل کند، در درون من وجود نداشته باشد آن استفاده صحیح را نمی توانم ببرم و وقتی چنین شد در نتیجه آرزو می کنیم که هر چه زودتر ماه رمضان تمام شود و ما از این کلفت و سختی رهایی یابیم. به عنوان مثال وقتی پدر در کنار گهواره فرزند قرار می گیرد بعد از مدت کوتاهی خسته می شود به دلیل آنکه پدر، فرزند را به عنوان بار پذیرفته است اما مادر به عنوان یار، و از شیره جانش برای او مایه می گذارد وخودش را فدای او می کند چون با او به عنوان یار برخورد می کند نه بار. ماه مبارک رمضان هم همین گونه است اگر آنرا به عنوان یار گرفتیم و آنرا از مشتقات رحمت الهی دیدیم و آنرا تحمیلی ندیدیم و با عشق و علاقه از او کمک گرفتیم متوجه نمی شویم که چگونه گذشت. ما تا یک جایی می توانیم با تهدید پیش برویم و در مسیر قرار بگیریم تا انتها نمی توانیم اینگونه پیش برویم.

- پیامبراکرم(ص)می فرماید: هر چیزی را دری است و در ورود به عبادت،روزه است. به نظر می رسد در خود این نوع از عبادت یعنی روزه گرفتن و گرسنگی کشیدن یک اثر تربیتی نهفته است که رعایت آن ما را مهیا می کند سایر عبادات را به درستی انجام دهیم. این تفسیر چقدر می تواند درست باشد؟

ما اگر باور کنیم که دو بعدی هستیم و بعد حیوانی و روحانی داریم مسئله حل می شود. بعد حیوانی ما درست مقابل بعد روحانی ماست. اگر بعد حیوانی داریم این بعد حیوانی باید مرکوب بعد انسانی ما باشد. شما در تشنگی و گرسنگی فیزیکی می توانید بعد انسانی خود را تقویت کنید. هر چند روزه، آثار زیاد دیگری هم به دنبال خود می آورد اما اثر اصلی آن رشد روحانیت انسان است.

شما مرتاض های هندی را می بینید که از راه نا مشروع به قدرت روحی می رسند و می توانند کارهای خارق عادت انجام دهند. تازه این ریاضت های غیر شرعی است ما ریاضیت های مشروع و اسلامی نیز داریم که یک نمونه آن روزه است. این روح هرچه از مادیات محرومتر باشد قویتر می شود. انسان به پیچیدگی های خودش پی می برد یعنی رازی در انسان هست که توسط خود روزه کشف می شود و به یک لطافت های روحی می رسد. اصلا برداشت های او از قران با قبل از آن دیگر فرق خواهد کرد. این به دلیل نورانیتی است که روزه می آورد که مراتب بالاتر آن با مراقبت ویژه به دست می آید.

- یکی از مشکلات ما این است که برنامه های ما فقط در کوتاه مدت دوام می آورد، مخصوصا در ایام خاصی از سال مانند ایام ماه مبارک رمضان و ماه محرم. چگونه می توان به یک برنامه عملی پایدار رسید؟

دین یک سیستم و هندسه است. دین محاسبات است. مسئله مراقبه و محاسبه است. تاثیر محیط در میان است. نکته بعد اینکه این مطلب بدون مربی امکانش خیلی سخت است. بایستی در مراتب مختلف کسی باشد که دست ما را بگیرد تا دچار افراط و تفریط و یأس نشویم. نکته دیگر استمرار در عمل و ملکه شدن آن است،اینکه انسان آگاه باشد یک نفس و شریکی دارد که دشمن اوست. با رعایت این نکات است که می توانیم امیدوار باشیم در تمام اوقات در راه بندگی خداوند قدم بر می داریم.
/945/گ403/ر

ارسال نظرات