چشمهایی برای بصیرت!
حامد عبداللهی
خبر گزاری رسا ـ یک پرسش تاریخی و مهم وجود دارد که چگونه جامعه مصر باستان با آن همه دانش، گرفتار فرعون بود؟ فرعون بر نخبگان و دانشمندان و مردم متمدن مصر، خدایی میکرد و میگفت: أَنَا رَبُّکُمْ الْأَعْلَى /نازعات24/ قرآن کریم اشارهها و نشانههای جالبی از آن جامعه در خود دارد.
دروغ پنداشتن نشانههای خدا /آل عمران11/ تبلیغات کاذب و گسترده/الاعراف109/ دستیازی به نیرنگ /طه63/ سلطه بر افکار/الاعراف123/ طبقه مقربان دربار/اعراف113/عوامفریبی/قصص38/اشرافیگری /یونس88/ درجهبندی شهروندی/قصص4/ و در نهایت، شکست باطل و پیروزی حق/طه79/ از نکات جامعهشناسانه قرآن کریم در باره مصر باستان است.
درد امروز جامعه ما این است که چگونه نخبگان و اندیشمندان و فعالان سیاسی ممکن است در یک حادثه یا فتنه، مردود شوند؟
چیزی که ما از تاریخ قرآنی سرزمین شگفت اهرام پرسیدیم؛ چرا دانشمندان مصری در سایه خدایی فرعون میزیستند؟ گمشده اندیشمندان و نخبگان مصری چه بود؟ پاسخ، گزینه بصیرت است.
اگر به گزینههای قرآنی بازگردیم و جریان فتنه 88 را بررسی کنیم شباهتهای زیادی در روشهای فتنهگری و فریب نخبگان مشاهده میکنیم.
گرچه دست خدا بارها و بارها در پیروزی و اقتدار و پیشرفت انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، مشهود بوده اما گاه نخبگان از دیدن این نشانهها محروم هستند، چون گرفتار تارهای عنکبوتی شبکههای فتنه میشوند، با آن که قشر ممتاز جامعه به شمار میروند.
در انتخابات گذشته ترفندهای فتنهگران را در جلب توجه عمومی، تلاش برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی، دروغسازی و شایعهپراکنی، جذب طبقات مرفه و ادعاهای بزرگ و خلاف واقع و هوچی گری دیدیم و تجربه تلخی را پشت سر گذاشتیم. انکار سلامت انتخابات و ادعای مضحک تقلب بدون ارایه دلیل عقل پسند و عوامفریبی برای این بود که مردم از خواست اصلی خود غافل شوند و درگیر کفهای روی آب باشند. کفهای بیوزنی که به خیال خود زلالی آب را پنهان میکنند؛ وانگهی این روش اهل باطل است و حق پیروز است.
اما نخبگان در چنین آزمونی است که با ندیدن همه مردم و خواستههای آنان و اسارت در اردوگاه خواص فریبکار، مردود میشوند. آنان عقل و دانش دارند اما بصیرتشان را گردو خاک گرفته است.
جالب این است که در این میان، جوانان بسیاری همچون دوره هشتساله دفاع مقدس، تکلیف خود را شناختند و باز هم در گود بصیرت بر نخبگان و خواص، برتری یافتند. آنان نه گرفتار کارشکنیهای بنیصدری شدند، نه عمل خویش را در گرو تحلیلهای مادیگرایان گذاشتند. آنان با جان و آبرو سرباز رهبر شدند و جای خالی عمار را پر کردند برای علی زمان.
و این نه به همین سادگی گفتن بود چرا که جناحها و آقازادهها و صاحبمنصبان، صف در صف و دست در دست ایستاده بودند و نخبگان و خواص هم سکوت پیشه کرده و دشمنان هم بر آتش فتنه میدمیدند.
این جا بود که در پیچاپیچ فتنه، جوانان غیور و انقلابی، با فطرت پاک، انگیزهای خالص،هدفی عالی و اندیشهای ناب که در مکتب خمینی آموخته بودند بصیرت نشان داده و باز هم دشمنان کمینگرفته و دوستان زمینگیر را در حسرتها و غفلتهایشان لنگ گذاشتند.
این است که مقام معظم رهبری در دیدار با بسیجیان استان قم به نکته ظریفی اشاره فرمودند؛ « شما میوههاى شیرین و کامبخش آن درخت طیب و طاهرى هستید که امام بزرگوار با دست خود در این زمین غرس کرد. این ثمردهى همچنان ادامه خواهد داشت؛ ... در دوران جنگ تحمیلى، نسل جوانانِ قبل از شما کارهاى بزرگى در میدان جنگ کردند. ما شکفتن گلهاى معطر استعداد را در وجود این جوانها دیدیم. .. جنگ تحمیلى تمام شد؛ سطحىنگرها خیال میکردند بسیج هم تمام شد؛ اما بسیج ماند، چون مجاهدت باقى بود، ... هر جا مجاهدت هست، در آنجا حضور بسیج هست؛... معناى بسیج، توأم کردن ایمان و عمل است؛ عمل مجاهدانه،...این عناصر سهگانه باید براى ما شاخص باشد؛ بصیرت، اخلاص، عمل بهنگام و به اندازه. آنچه که راه را مشخص میکند، بصیرت است... بسیجیان در قبال پیچیدگى اوضاع توانستهاند در ذهن خود و فکر خود و شخصیت خود پیچیدگى ایجاد کنند و بشناسند؛ قضایاى سال 88 این را نشان داد. ممکن بود خیلىها اشتباه کنند و خیلىها هم اشتباه کردند؛... اما حرکت عظیم بسیج، این شاخص بصیرت و این پرچم بصیرت را براى خود حفظ کرد؛ اشتباه نکرد؛ ...گاهى چهره موجهى مثل بعضى از صحابه پیغمبر راه را عوضى میروند، اشتباه میکنند. باید حق را شناخت، باید راه را تشخیص داد تا بفهمیم این شخص حق است یا باطل. هر که از این راه رفت، حق است؛ هر که از راه حق نرفت، مردود است. حق را باید شناخت. جماعت جوانِ مؤمنِ گردآمده در زیر سقف بسیج و پرچم بسیج، این بصیرت را نشان دادند؛ نشان دادند بابصیرتاند. بصیرت، عنصر اول است... شاخص، اسلام است؛ شاخص، اشخاص نیستند؛ این حرف امام رضوان اللَّه علیه است. او به ما یاد داد که راه را تشخیص بدهیم، حرکت صحیح را تشخیص بدهیم، نقشه دشمن را بفهمیم و بخوانیم تا بتوانیم بفهمیم کدام کار در جهت دشمن و در خط دشمن است و کدام کار در ضد اوست ... شرط شهادت و شرط مجاهد فىسبیلاللَّه بودن این است که حرکت او فىسبیلاللَّه باشد، للَّه باشد؛ یعنى اخلاص داشته باشد. انگیزههاى شخصى، انگیزههاى گروهى، انگیزههاى فامیلى، رودربایستىهاى رفاقتى اگر در حرکت ما تأثیر گذاشت، این اخلاص را مشوب میکند، مشکل درست میکند... لحظهها را باید شناخت. اگر چنانچه انسان وقتشناس نباشد، نداند کدام کار را در کجا باید انجام داد، ممکن است خطاهاى بزرگى از انسان سر بزند ... باید آن خط روشن و صحیح را در نظر گرفت؛ یعنى خط انقلاب، خط حفظ نظام، خط احیاى دین. اگر بخواهیم این سه عنصر را تأمین کنیم، باید در درون خودمان با خودمان مجاهدت کنیم؛ یعنى جهاد اکبر. جهاد با نفس تلاشى است که امروز همه ما به آن احتیاج داریم.»
رهبر فرزانه انقلاب ضمن تمجید از بصیرت بسیجیان، و تعریف مجاهدت بسیج در دوران دفاع مقدس و پس از آن، پیشرو بودن بسیج را در روزآمدی این شجرهطیبه در برابر طوفان حوادث دانستهاند. عنصری که کارآمدی بسیج را همیشگی کرده و کهنگی را از لباس آن زدوده است. بسیج همواره با بصیرت و اخلاص، به تکلیف خود آگاه شده و رفتار مجاهدانه خود را بروز داده است. این است که در گرو لباس و مقام و پست و نفوذ کسی نبوده و پیروز میدان حقطلبانه بوده است.
این که جوانان بسیجی و انقلابی در بین اقشار گوناگون جامعه حتی از برخی نخبگان و خواص بهتر به تکلیف انقلابی خود عمل کردند تنها به پیراستگی و سادهزیستی و مخلصانه حرکت کردن وابسته نیست. چه زاهدان و عابدان که از تشخیص راه حق باز میمانند.
تمایز در بصیرت است: « بصیرت، نورافکن است؛ بصیرت، قبلهنما و قطبنماست... قطبنما لازم است؛ بخصوص وقتى دشمن جلوى انسان هست. اگر قطبنما نبود، یک وقت شما مىبینید بىسازوبرگ در محاصره دشمن قرار گرفتهاید؛ آن وقت دیگر کارى از دست شما برنمىآید... در یک فضاى تاریک، بصیرت روشنگر است. بصیرت راه را به ما نشان میدهد... بصیرت نباشد، رسیدن به هدف و موفقیت، بسیار دشوار خواهد بود.»
مقام معظم رهبری در جمع دانشجویان قمی با تاکید فوق بر بصیرت آن را در دو لایه زیرین و رویین ترسیم میفرمایند: «انسان در انتخاب جهانبینى و فهم اساسى مفاهیم توحیدى، با نگاه توحیدى به جهان طبیعت، یک بصیرتى پیدا میکند. ..در دیدگاه توحیدى، خسارت و ضرر براى مؤمن اصلاً متصور نیست. فرمود: یکى از دو بهترین در انتظار ماست؛ یا در این راه کشته میشویم، که این بهترین است؛ یا دشمن را از سر راه برمیداریم و به مقصود میرسیم، که این هم بهترین است. پس در اینجا ضررى وجود ندارد. درست نقطه مقابل، نگاه مادى است. .. اگر انسان در راه رسیدن به سود شخصى پایش به سنگ خورد و آسیب دید، ضرر کرده، خسارت کرده. اگر به سود نرسید، اگر نتوانست تلاش کند، نوبت به یأس و ناامیدى و خودکشى و به کارهاى غیر معقول دست زدن میرسد. .. بجز این .. در حوادث گوناگون هم ممکن است بصیرت و بىبصیرتى عارض انسان شود. .. این بصیرتى که در حوادث لازم است و در روایات و در کلمات امیرالمؤمنین هم روى آن تکیه و تأکید شده، به معناى این است که انسان در حوادثى که پیرامون او میگذرد و در حوادثى که پیش روى اوست و به او ارتباط پیدا میکند، تدبر کند؛ سعى کند از حوادث به شکل عامیانه و سطحى عبور نکند؛...حوادث را درست نگاه کردن، درست سنجیدن، در آنها تدبر کردن، در انسان بصیرت ایجاد میکند؛ یعنى بینائى ایجاد میکند و انسان چشمش به حقیقت باز میشود... انسان مىبیند منحرفینى را که اصلاً حاضر نیستند نگاه کنند. آن دشمن عنود را کار نداریم ... ما اگر بخواهیم بصیرت پیدا کنیم، باید چشم را باز کنیم؛ باید ببینیم. یک چیزهائى هست که قابل دیدن است. اگر ما از آنها سطحى عبور کنیم، آنها را نبینیم، طبعاً اشتباه میکنیم ... خوب، اگر این کسى که قرآن را سر نیزه کرده، حقیقتاً به قرآن معتقد است، قرآن میگوید که تو چرا با على میجنگى. اگر واقعاً به قرآن معتقد است، باید دستهایش را بالا ببرد، بگوید آقا من نمیجنگم؛ شمشیرش را بیندازد. این را باید میدیدند، باید میفهمیدند. این مطلب مشکلى بود؟ این معضلى بود که نشود فهمید؟ کوتاهى کردند. این میشود بىبصیرتى. .. ببینید، این بىبصیرتى ناشى از بىدقتى است؛ ناشى از نگاه نکردن است؛ ناشى از چشم بستن بر روى یک حقیقت واضح است.»
حضرت آیت الله خامنهای ابتدا جهانبینی توحیدی و سپس درست نگاه کردن و درست سنجیدن را نماد بصیرت دانسته و آنگاه به مسائل انتخابات و فتنه 88 اشاره میفرمایند: « در همین قضایاى فتنه اخیر، یک عدهاى اشتباه کردند؛ این بر اثر بىبصیرتى بود. ... اگر شما نگاه کردید دیدید یک راه معقول قانونىاى وجود دارد و کسى از آن راه معقول قانونى سرمیپیچد و کارى میکند که براى کشور مضر است، ضربه به منافع ملت است، خوب، با نگاه عادلانه، با نگاه متعارف، با نگاه غیرجانبدارانه، معلوم است که او محکوم است؛ این یک چیز روشنى است، یک قضاوت واضحى است. پس ببینید مطالبه بصیرت، مطالبه یک امر دشوار و ناممکن نیست. بصیرت پیدا کردن، کار سختى نیست. بصیرت پیدا کردن همین اندازه لازم دارد که انسان اسیر دامهاى گوناگون، از دوستىها، دشمنىها، هواى نفسها و پیشداورىهاى گوناگون نشود»
اگر به ابتدای بحث برگردیم و نکات جامعهشناسانه قرآن را مرور کنیم، راه گرفتار نشدن نخبگان را بصیرت مییابیم. بیتردید اگر بصیرت بود فرعون و فرعونیان امکان تسلط بر انسانها را نخواهند داشت. انسانهایی که شاید از نظر علمی و اقتصادی و فرهنگی در جایگاه ممتازی قرار داشته باشند اما بیبصیرتی آنان را گرفتار بردگی کرده است. اما قرآن معتقد است که حق بر باطل پیروز است و این وعده خدا را باید در چهره سربازان با بصیرت خواند. کسانی که هم در اندیشه و هم رفتار، بصیرتمندانه مجاهدت میکنند.
مطالبه رهبر فرزانه انقلاب برای رسیدن به پیروزی نهایی همین است: «من میخواهم به شما جوانها عرض کنم؛ شما براى اینکه ایران اسلامى را بسازید، یعنى هم ملت و میهن عزیز و تاریختان را سربلند کنید، هم وظیفه خودتان را در مقابل اسلامِ باعظمت انجام دهید باید بیدار باشید، باید هوشیار باشید، باید در صحنه باشید، باید بصیرت را محور کار خودتان قرار دهید. مواظب باشید دچار بىبصیرتى نشوید. دشمن را بشناسید. به ظواهر دشمن فریب نخورید. مادیگرى، گرایش مادى، تفکر مادى، تمدن مادى، دشمن بشریت و دشمن شماست. .. شما امروز دارید نقطه مقابل آنها حرکت میکنید. شما میخواهید با تفکر الهى دانش را مسخر کنید؛ شما میخواهید امکانات طبیعى و انسانى را جمع کنید براى خیر مادى و معنوى ملتها و ملت خودتان، براى خیر مادى و معنوى بشر. جهتگیرى شما جهتگیرى خدایى است؛ این موفق خواهد شد، این پیش خواهد رفت؛ ... جوان مسلمان ایرانى باید خود را آماده کند؛ خود را مجهز کند؛ در راه پیشرفت، به خداى متعال توکل کند؛ از خدا استمداد کند؛ با بصیرت پیش برود؛ در این صورت ساز و برگ متناسب را براى مواجهه با شیوه غلطى که در دنیا حاکم و رائج است، پیدا خواهد کرد و انشاءاللَّه به همه آرمانها و آرزوهایى که این انقلاب و اسلام ترسیم کرده است، خواهد رسید.»
گفتن در جای گفتن و نگفتن در جای نگفتن، روش نخبگان بصیر است، اگر بصیر باشند! اما جوانان با بصیرت ثابت کردهاند نه در جنگ سخت و نه در جنگ نرم، نه تنها حق را شناختند و گفتند که عمل کردند. عملی مجاهدانه و با بصیرت با عزمی راسخ و امیدوار به نصر الهی.
/ی701/ر
ارسال نظرات